کالبد هخامنشیان بر سینه کوه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کالبد هخامنشیان بر سینه کوه - نسخه متنی

اعظم السادات راستی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كالبد هخامنشيان بر سينه كوه

اعظم السادات راستي

از دشت‌ها و كوه‌ها كه بگذري و به سوي مركز ايران بروي، آن سوي يك دشت سه،چهاركيلومتري، در شمال كوه مهر(رحمت)، دنباله غربي حسين‌كوه از دور نمايان است. اندكي نزديك‌تر، نقش چند صليب بزرگ بر ديواره عمودي حسين‌كوه پديدار مي‌شود و سرانجام از بالاي تپه‌اي در جلوه كوه، «نقش رستم» رخ مي‌نمايد.سينه جنوبي حسين‌كوه در اينجا به‌طور طبيعي به ‌صورت يك پرده بزرگ نمايشي به بلندي 70متر و پهناي 200متر درآمده است.در سمت راست اين ديواره با زاويه‌اي، پرده نمايش ديگري به پهناي 30متر قرار دارد. دو سلسله هخامنشي و ساساني به‌خوبي متوجه نماي خاص اين تكه كوه شده و به نحو شايسته‌اي از آن استفاده كرده‌اند.

هر يك از سه نقش بزرگ صليب‌شكل روبه‌رو و يك نقش در سمت راست زاويه‌ كوه، آرامگاه يكي از شا‌هان هخامنشي است. كمي پايين‌تر از سطح سه آرامگاه روبه‌رو، شاهان ساساني نقش‌هاي برجسته‌اي از خود باقي گذاشته‌اند.

در سمت چپ و اندكي جلوتر از ديواره كوه، برج سنگي مربع‌شكلي نمايان است كه گويي نيمي از آن در خاك فرورفته. اينجا «كعبه زرتشت» خوانده شده و از آثار مسلم هخامنشي است. در آخر سينه كوه كه ديده نمي‌شود، يكي،دو نقش ديگر ساساني وجود دارد.

كف زمين اينجا در جلو ديواره كوه 10متر بالاتر از كف واقعي آن در زمان گذشته است. بر اثر جمع‌شدن خاك و خاشاك و سنگ، سطح اين مكان بالا آمده است. كف حقيقي زمين، پايه «كعبه زرتشت» است.

آرامگاه «كورش» ساختمان كاملاً مشخص و جداافتاده‌اي در جلگه «پاسارگاد» در چهل كيلومتري «تخت جمشيد» است. جايگزين‌كردن آرامگاه شاه در سينه كوه، يكي از ابتكارات «داريوش» بود. شاه‌هاي بعدي سلسله هخامنشي به پيروي از او آرامگاه خود را به همان شكل و ابعاد در سينه كوه‌ها ساختند.

شايد ملكه يا افراد بسيار نزديك به شاه هم در همان آرامگاه جا داده مي‌شدند، زيرا در داخل هر يك از آرامگاه‌ها بيش از يك تابوت سنگي وجود دارد. شايد اشياي گرانمايه يا سلاح شخصي شاه هم در كنار او گذاشته مي‌شد كه البته هم اكنون چيزي از دستبرد دزدان در امان نمانده است.

امروزه آرامگاه هر يک از شاهان هخامنشي در نقش رستم شناسايي شده كه از سمت راست به چپ، به اين ترتيب است.

آرامگاه تكي در ديواره راست زاويه، از آنِ خشايارشاه (456 - 468 پ. م) است. نقش‌هاي برجسته‌ اين آرامگاه از لحاظ هنر سنگتراشي از ظرافت خاصي برخوردار است زيرا در زمان اين شاه، هنر هخامنشي به اوج تكامل خود رسيده بود.

اولين آرامگاه بر ديوار روبه‌رويي كوه متعلق به داريوش است(486- 522پ. م). آرامگاه بعدي در سمت چپ آن متعلق به اردشير اول (424-465 پ.م) است كه پس از خشايارشاه بر تخت نشست. سومين يا آخرين آرامگاه در سمت چپ بر ديوار روبه‌رو هم متعلق به داريوش دوم (404- 423 پ.م) است.

پس از داريوش دوم، ديگر در نقش رستم جا نبود و به‌ناچار دو شاه بعدي، اردشير دوم (359 - 404 پ. م) و اردشير سوم (338 - 358 پ.م)، آرامگاه‌هاي خود را در دامنه كوه مهر مشرف به سكوي تخت جمشيد ساختند.

داريوش سوم آخرين پادشاه هخامنشي (336 - 330 پ. م) به دست يكي از سردارانش به نام بسوس(Bessus) در نزديكي درياي مازندران از پاي درآمد.

پلوتارك (Plutarch) مي‌نويسد كه يكي از سربازان اسكندر، به هنگام مرگ شاه فرارسيد. داريوش از او آب خواست. پس از نوشيدن آب و پيش از جان‌سپردن، داريوش اظهار تأسف مي‌كند كه در موقعيتي نيست كه بتواند به نحوي شايسته از آن مرد تشكر كند. ساختمان آرامگاه هر شاه در دوران شاهي او شروع مي‌شد. داريوش سوم نگون‌بخت فرصت نيافت ساختمان آرامگاه خود را تمام كند. آرامگاه او امروزه در گوشه جنوبي و كمي دورتر از سكوي تخت جمشيد به همان حالت نيمه‌تمام، باقي مانده است.

به اين ترتيب جز آرامگاه کمبوجيه، جانشين كورش بزرگ كه سرنوشت جنازه‌اش پس از بازگشت از مصر معلوم نشد، آرامگاه يكايك پادشاهان هخامنشي شناسايي شده است.

نماي جلويي هر يك از آرامگاه‌ها، چه در نقش رستم و چه در تخت جمشيد، سه بخش افقي دارد؛ بخش بالايي به نمايش يك صحنه از مراسم ديني و درباري اختصاص يافته است. بخش مستطيل شكل مياني كه حالت صليب بزرگي به تمامي نما داده ورودي آرامگاه است. بخش پاييني نيز صاف و خالي از نقش است.

در بخش بالايي، نقش شاه ديده مي‌‌شود كه در لباس «پارسي» در سمت چپ صحنه روي يك سكوي سه پله‌اي ايستاده و به شعله‌هاي آتشي مي‌نگرد كه از يك آتشدان زبانه مي‌كشد. او در دست چپ كمان گرفته و دست راستش را با كف باز به سوي آتش بلند كرده است. در گوشه بالاي سمت راست صحنه، نشان گردي است با خط منحني كه شايد مظهر خورشيد و هلال ماه باشد. در بالاي همان نقش، انسان بال‌دار («فر ‎ْشاهي» بنابر نظريه استاد شهبازي) ديده مي‌شود که حلقه‌اي در يك دست گرفته و دست ديگر را به نشان تبرك بلند كرده است. شماري از افسران «پارسي» و «مادي» يا بزرگ‌زادگان ايراني در كنار ايستاده‌اند.

هم شاه و هم آتشدان جلو او روي يك تخت روان به شكل كرسي قرار دارند كه 28 نماينده كشورهاي تابعه به عنوان «تخت­رانان» آن را روي دست‌هاي خود بلند كرده‌اند.

در آرامگاه داريوش بزرگ، كتيبه‌اي پشت نقش شاه و همچنين ميان دو نيمه‌ستون مركزي ديده مي‌شود كه در آن از يكايك «تخت‌رانان» نام برده شده كه كمك شاياني به شناسايي دقيق اين افراد كرده است. در همين كتيبه، داريوش بزرگ خود را معرفي كرده و سپس مي‌گويد:

«...آن‌كه دوست من بوده است، او را ثروتمندانه پاداش داده‌ام. به خواست اهورامزدا، اينها هستند كشورهايي كه من تسخير كردم، بيرون از كشور پارس. بر آنها حكومت كردم، آنها هديه آوردند و آنچه من دستور دادم انجام گرفت. قانون من محكم بود. اگر تو فكر كني [بپرسي] كشورهايي كه داريوش‌شاه داشت كدامند، بنگر به آنان كه تخت مرا بلند كرده‌اند و آنها را خواهي شناخت... آن‌گاه خواهي دانست كه نيزه مرد پارسي دور رفته است، آن‌گاه خواهي دانست كه مرد پارسي دور از ايران نبرد كرده است».

با كمي دقت مي‌توان ديد كه پايه‌هاي كرسي شاه، چندانگشتي از زمين بلند شده؛ يعني به حركت درآمده است. چون «تخت‌رانان» زير كرسي ديد كافي نداشتند، فرد ديگري بايد يكي از پايه‌هاي كرسي را از بيرون مي‌گرفت، در حالي كه فرد ديگري پايه ديگر كرسي را گرفته آن را مي‌كشيد. اين فرد دومي در سمت راست كرسي قرار گرفته، اما دست‌هايش را به‌طور غيرطبيعي به سمت عقب برده است.

بخش مربع‌شكل مياني نماي آرامگاه كه باز هم براي تمام آرامگاه‌ها يكسان است، بناي جلويي يك ايوان كاخ هخامنشي را نشان مي‌دهد. اين ايوان چهار نيمه‌ستون با سرستون‌هاي گاو دوسر دارد كه تير چوبي زير سقف را بر دوش خود نگه‌داشته‌اند. لبه سقف با دندانه مزين شده است. درگاهي ميان دو ستون وسطي كه به داخل آرامگاه راه دارد به چهار تكه افقي تقسيم شده است. سه تكه بالايي، كاملا سنگي بوده، تكه پاييني به عرض 5/1متر از دو لنگه در تشكيل شده كه بر پاشنه در مي‌گشتند. بي‌شك هدف اين بود كه پس از دفن شاه، آرامگاه براي ابد بسته بماند اما با گذشت زمان و شايد اندكي پس از انقراض شاهنشاهي هخامنشي، آرامگاه‌ها يكي پس از ديگري شكافته شد و هرچه از اشياي گرانبها در آن بود به تاراج رفت.

معضل خط آهن

اين روزها اجراي طرح راه‌آهن شيراز ـ اصفهان كه مطالعات آن در سال1373 آغاز شده، با سرعت بيشتري درحال پي‌گيري است. بر اساس اين طرح، خط‌ آهن از نزديكي نقش رستم مي‌گذرد.

از سوي ديگر كارشناسان بنياد پارسه ـ پاسارگاد كه سرگرم ثبت نقش رستم در فهرست آثار جهاني هستند،‌ معتقدند كه اين راه‌آهن به مجموعه باستاني نقش رستم آسيب رسانده و از ثبت جهاني آن جلوگيري مي‌كند.

آنها معتقدند راه‌آهن هم‌اكنون از فاصله 359متري نقش رستم مي‌گذرد كه اين فاصله بايد تا 900متر افزايش يابد. در نشستي كه روز 13آذرماه با هدف بررسي مسائل طرح‌شده ميان وزارت راه و ترابري و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري برگزار شد، ضمن تاكيد بر اهميت حفظ و صيانت از ميراث فرهنگي، پروژه راه‌آهن به‌مدت يك‌ماه براي گرفتن تصميم و انتخاب بهترين مسير كه در حريم شهر استخر واقع نشود، متوقف شد.

/ 1