نگاهى به زندگى بانوى مجتهده امين
فاطمه همتى - كارمند «من عمل صالحا من ذكر او انثى و هومؤمن فلنحيينه حياة طيبة و لنجزينهم اجرهمباحسن ما كانوا يعملون.» (1) «... زن نقش بزرگى در اجتماع دارد. زنمظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورشدهنده زنان و مردان ارجمند است. از دامنزن، مرد به معراج مىرود. دامن زن، محلتربيتبزرگ زنان و بزرگ مردان است...» (2) حاجيه نصرت خانم در سال 1267.ش.برابر با 1308.ق. در اصفهان چشم به جهانگشود. پدرش حاج سيد محمد على بنحسن حسينى مشهور به امين التجاراصفهانى و مادرش دختر حاج سيد مهدىجناب بود. از چهار سالگى به فراگيرى قرآنو تحصيل علوم دينى پرداخت. آموزشمقدمات را در محضر حاج شيخ ابوالقاسمزفرهاى گذراند و ساليانى دراز در فقه واصول «فرائد، فصول و كفايه» و در كلام، دوجلد «شوارق» و فلسفه را از ابتدا تا «الهياتاسفار» در خدمت مرحوم آيت الله حاج ميرسيد على نجف آبادى - از بزرگان و مجتهدانحوزه علميه اصفهان - آموخت و از محضرشمارى از اساتيد بنام (3) بهره جست. پس ازسالها تحصيل و پشتكار مداوم، در چهلسالگى مورد آزمون آيات عظام، حاج شيخعبدالكريم حائرى يزدى - مؤسس حوزهعلميه قم - و حاج شيخ محمد كاظم شيرازىقرار گرفت و به دريافت اجازه اجتهاد نايلآمد. همچنين از آيت الله ميرزا آقااصطهباناتى و آيت الله شيخ محمد رضانجفى اصفهانى اجازه اجتهاد و روايتدريافت كرد. در گزيدهاى از اجازه آيت الله شيخمحمد كاظم شيرازى چنين آمدهاست: «بسم الله الرحمن الرحيم; دخترمرحوم حاج سيد محمد على امينالتجار اصفهانى - طاب ثراه - كه بانويىبزرگوار، شريف، اصيل، عالم وفرزانه، برگزيده زنان زمان و مايهشگفتى دورانش مىباشد، از كسانىاست كه مدت مديدى از عمرش وزمان درازى از زندگىاش را، صرفتحصيل علم نموده است...[به گونهاىكه] مراتب فضل و طول يدوى درعلوم معقول و منقول و نيز دستيابىايشان به مرتبهاى از مراتب اجتهاد رادريافتم...» آيت الله حاج شيخ عبدالكريمحائرى نيز در حاشيه اين اجازهمىنگارند: «آنچه را آقاى محمد كاظمشيرازى نوشتهاند، صحيح است.اميدوارم آن بانو مرا از دعاى خير، درجاهايى كه گمان اجابت مىرود،فراموش نكند; همانطور كه بنده ايشانرا از دعاى خير فراموش نمىكنم.» آيت الله ميرزا آقا اصطهباناتىنيز در اجازه خويش چنينمىنويسند: «... بانوى گرامى، شريفاصيل، عالم عامل، جامع علوم عقلى ونقلى، گوهر روزگار و حجت زنانزمان،... از كسانى است كه مدتمديدى از عمر عزيز و زمان درازى اززندگى گرانقدرش را، در تحصيل علومشرعى و معارف دينى و تكميل مكارماخلاق حسنه و تحقيق و تنقيح قواعدفقه و اصول گذرانده است تا جايى كهبه مراتب عالى علم و دانش نايلآمد. ... فلو كن النساء كمثل هذه لفضلت النساء على الرجال (4) فلا التانيث لاسم الشمس عار و لا التذكير فخر للهلال (5) » برخى از تاليفات ايشان
اين عالمه فاضله فقيهه در طولعمر پر بار خود آثار علمى مختلف ومتنوعى از خود به جا گذاشت كه هريك مبين ذوق عرفانى و ارادتروحانى او است. اهم اين آثار عبارتنداز: 1- الاربعين الهاشمية (1356.ق)،اولين كتاب ايشان به زبان عربى ومشتمل بر چهل حديث در توحيد وصفات حق تعالى و اخلاق و احكامشرع و در برگيرنده بيانات فلسفى،عرفانى، اصولى و فقهى است. اينكتاب به فارسى نيز برگردانيده شدهاست. 2- تفسير مخزن العرفان، در پانزدهمجلد به زبان فارسى و به شيوه كلامىو استدلالى و روايى شامل تفسير قرآنكريم است. مؤلف در اين اثر پس ازذكر يك يا چند آيه از قرآن كريمنخست آن را به فارسى روان ترجمهنموده سپس به تفسير و تاويل و شرحمبسوط آيه مىپردازد و معانى عرفانىو جنبههاى ادبى و ساير موارد آن رابيان مىكند. مفسر در اين تفسيرهمواره از روايات و احاديثخاندانعصمت و طهارت«عليه السلام» و همچنيناقوال مفسران متقدم شيعه استفادهمىكند. اين تفسير در حيات مؤلف درپانزده مجلد بين سالهاى 1336 تا1354.ش در اصفهان منتشر گرديدهاست. 3- اخلاق و راه سعادت بشر(1328.ش) كه ترجمه و اقتباسى از«تهذيب الاخلاق» ابن مسكويه ومشتمل بر نكات و دقايق و لطايففلسفى است. 4- مخزن اللئالى فى فضائل مولىالموالى حضرت على«عليه السلام» كه پس اززيارت مرقد مطهر حضرتاميرالمؤمنين توسط ايشان به رشتهتحرير در آمده و مطالب آن ساده ومختصر است. 5- النفحات الرحمانية فى الوارداتالقلبية (1369.ق) در برگيرندهكشفيات و مشاهدات ايشان وفيوضات سبحانى وارده بر قلب اينعالمه ربانى است. 6- روش خوشبختى و توصيه بهخواهران (1371.ق) 7- معاد يا آخرين سير بشر(1326.ش) در برگيرنده نه مقاله باعناوينى چون سير بشر از عالم علوىبه سفلى و از سفلى به علوى، انساندر عالم برزخ، صراط، ميزان و بهشتو جهنم است. 8- سير و سلوك در روش اولياء(1323.ش); محتواى اين كتاب،كشف و شهود و سير الى الله است وتداعيگر بخش مناجاتهاى خواجهعبدالله انصارى است. ايشان علاوه برتاليف كتابهاى مختلف، به تدريس وپاسخگويى به پرسشهاى دينى مردم وارشاد زنان نيز مىپرداخت. از اينرو به عنوان يك آموزگار متعهد باشناخت ارزش علم در اجتماع بويژهطبقه زنان، احساس مسؤوليت كرد ودر سال 1344.ق به تاسيس حوزه«مكتب فاطمه«عليها السلام»» اقدام كرد وعلاوه بر تعليم و تدريس علوم اسلامىدر رشتههاى فقه، اصول، حكمت،عرفان و فلسفه در آن حوزه به پايهگذارى يك حركت و نهضت علمى وفرهنگى در ميان زنان پرداخت. خصوصيات اخلاقى
1- خودسازى و تهذيب نفس:
در روايتى از امام صادق«عليه السلام»آمده است: «ليس العلم بكثرة التعلمانما هو نور يقع فى قلب من يريد اللهان يهديه...» كسى كه در جهتخودسازى وتهذيب روح عمل كند، زمينه اشراقاتو امدادهاى الهى و افاضات غيبى را درخود پديد مىآورد; اين بانوى خودساخته و پرهيزكار نيز طى مصاحبهاى،در خصوص علم آموزى و كسبكمالات معنوى اينگونه اظهارداشتهاند: «غير از بحث الفاظ بيشترهمين راهها بوده و در نوشتههايم كمتراز امور خارجى كمك گرفتهام ونمىگويم از غيب خبر دارم اما اغلبمعنويات و معارف را از استادان فرانگرفتهام و غالب نوشتههايمبا ارشادخدا و كمك او بودهاست.» 2- اشتياق به تحصيل
او چون علاقه وافرى به تحصيلعلوم دينى در خود مىديد، با عزمىاستوار و ارادهاى پولادين و با توكل بهخداوند بزرگ - با اينكه بانويى خانهدارو همسرى فداكار و مادرى رئوف بوددر اين راه گام نهاد و با همه موانعموجود مبارزه كرد. استاد بزرگوارشآيت الله حاج مير سيد على نجفآبادى نقل كرده است: «روزى شنيدمفرزند ايشان فوت كرده است. فكركردم خانم ديگر درس را تعطيلخواهد كرد ولى بر عكس دو روز بعدديدم خدمتكار ايشان به سراغ من آمدو از من خواستبراى تدريس به منزلايشان بروم و من از اين علاقه او بهتحصيل سختحيرت كردم و وقتىرفتم با كمال تعجب او را آمادهتر ازهميشه ديدم.» (6) 3- استفاده از وقت و مطالعهمداوم
خود ايشان در كتاب پر ارج«النفحات الرحمانية» مىنويسد: «مندر زمان كودكى و اوايل جوانى بسيارمايل و حريص به مطالعه كتابهاىعلمى و گوش دادن به مواعظ دينىبودم و هرگاه نزديكان من مشغولتفريح مىشدند، من به مطالعه مشغولمىشدم. آنها مرا طعنه مىزدند و بهمن اعتراض مىكردند و من به جهتاشتياق شديدى كه به مطالعه داشتم،سخنان ناروا و استهزاهاى آنان راتحمل مىكردم... و پيوسته اين چنينبودم تا اينكه به تحصيل علوم عربىراغب شدم و به تحصيل مقدمات ازصرف و نحو و غير آن از مقدمات فقه،منطق و حكمت مشغول شدم و خدامىداند كه اين راه را با چه سختى واضطرارى گذراندم و چگونهمشقتهايى را تحمل مىكردم.» 4- دورى از خودنمايى
يكى از شاگردان ايشان نوشتهاند:«سبب پيشرفتبانوى ايرانى، سياستپنهانى و گمنامى ايشان بود كه كسىنمىدانست ايشان چه مىكنند وهدفشان چيستحتى از خود ايشانشنيدم كه فرمودند: تا زمانى كهالاربعين الهاشمية منتشر نشده بود،كسى مرا نمىشناخت و برايم بهتربود. حتى آقا [همسرشان] همنمىدانست و از توفيقات ايشان آگاهىنداشت. البته نخواسته بودند عمدا اينموضوع را پنهان كنند;، بلكه اولا اهلخودنمايى نبودند، ثانيا چون كسى رااهل نمىديدند به حال خود در كنجىفعاليت داشتند و از قناعت و بىنيازىخويش بهره مىجستند و ديگران ازحال و هدف ايشان كمتر مطلعمىشدند.» سپس مىگويد: «آرى آنبزرگوار چون به مقام انس با خدادستيافته بود، دوستى خلوت وعزلت و دورى از مردم در دورانجوانى بر دل پاكش غالب شده بود وتوجه تام به خدا داشت و محبوب نزدخدا بود زيرا رسول خدا«صلى الله عليه وآله»فرمود: ان الله يحب التقى الخفى. (7) از ديگر موارد اين خصوصياتعاليه اخلاقى مىتوان به محاسبهنفس، تفكر، تعقل و توجه اشاره كرد.وصيتنامه اين بانوى شريف نيز كهسراسر حديث نبوى و دعوت بهصراط مستقيم حق و پرهيزكارىاست، بخوبى نشانگر روحياتعرفانى و مقامات معنوى اين بانوىبزرگوار است; بانويى كه در زهد وتقوا، عفت و پاكدامنى، استعداد وپشتكار، رسيدگى به وضع اخلاقى وتحصيلى شاگردان و آشنا ساختندانش آموزان با مسائل مذهبى، يگانهزمان بود. سرانجام شمع تابناك وجود فخرزنان جهان، حاجيه خانم امين در شبدوشنبه اول رمضان المبارك سال1403.ق، برابر با 23 خرداد1362.ش، خاموش گشت; بانويى كههمچون شمعى سوخت تا روشنگر راهانسانها باشد. فرازهايى از وصيت نامهبانو امين (طاب ثراها)
... همه فرشتگان و ساكنانآسمانها، حاملان عرش، پيامبران وفرستادگان الهى را شاهد مىگيرم براين كه اقرار مىكنم و با قلب، زبان وتمام وجودم گواهى مىدهم: معبودى جز خدا نيست. اويكتاست. نه او را رفيقى است و نهفرزندى. گواهى مىدهم: خداى تعالى، دانا،توانا، زنده، اراده كننده، درك كننده،ازلى، ابدى، سرمدى، شنوا، بينا،مهربان، بخشايشگر و پاك از همهنقصانهاست. شهادت مىدهم كهجميع فرشتگان، پيامبران و كتابهاىآسمانى راست و بحقاند. ... شهادت مىدهم : مرگ حقاست و معاد، صراط و ميزان و سنجشاعمال وجود دارد. بهشت و آتش حقاست. قرآن و همه كتابهاى آسمانى برحقاند. همه اينها را از روى يقين و براساس بصيرت و آگاهى دينىام گواهىمىدهم. سفارش مىكنم ترا به پرواى خدا،پروايى سزاوار خداوندىاش. با تماموجود، روى به سوى او دار و تمامهمتخود را وقف ساحت قدسشنما! در هيچ حالى از حالات، به گاهآسانى و سختى، تندرستى و بيمارى،خوشى و ناخوشى، سازگارى وناسازگارى، نياز و بىنيازى، به مقداريك پلك به هم زدن، از خداى سبحانغافل مشو! دائم با زبان و دل به ياد اوباش; بويژه به هنگام انجام فرمانها وترك نهىهاى او - جل شانه. تو را به فراگيرى معرفتخداىعز و جل و كسب محبت او و اشتياق بهديدارش توصيه مىكنم. چرا كه كسىجز اين راه، به كاميابى و سعادتنرسد. آن را كه معرفت نيست اگراعمال جن و انس را داشته باشد،كارهايى بىمحتوا و بىبهاست،همانطور كه روايات بسيارى گوياى آناست. در تحصيل معرفت الهى، كسبتقوا و خشنودى او تلاش كن و در اينمهم، نستوه باش! بدان! اهل تقوا رامكانتى مطمئن در مجلسى پسنديده،نزد خداى تواناست. پيوند قلبى و ايمان خود را به خدا،پيامبران و جانشينان او استوار ساز;زيرا هر كه به خدا پيوندد، به دستگيرهمحكم و ناگسستنى دستيافته است. عمل صالح و شايسته انجام بده!بدان! خداى عز و جل كار هيچ مرد وزنى را ضايع نمىكند. اعمال و رفتارترا براى خدا خالص كن و در قبال آنكارها، مزدى مطلب; بلكه كارهاىخالصت را نردبان لقا و ديدار خداىتعالى كن! همانطور كه گوينده والا مقامفرمود: «فمن كان يرجو لقاء ربه فليعملعملا صالحا و لا يشرك بعبادة ربهاحدا.» (8) هر كس لقاى حق را مىجويد بايدعمل صالح و شايسته انجام دهد و درعبوديت پروردگار، هيچ كس و هيچچيز را شريك قرار ندهد. در همه كارهايتبه خدا توكل كن;زيرا، هر كس امورش را به خدابسپارد، خداوند، او را بس است. بهآنچه از جانب او رسد خشنود باش وبه فرمانهاى او سر سپار! گرد محرمات و مكروهات مروبلكه ميل چيزهاى شبهه دار مكن;زيرا آلوده شدن به كارهاى حرام راهخدا را بر رويتببندد و حجاب بين توو پروردگارت گردد. بىشك، انجاممكروهات و ارتكاب چيزهاىشبههدار، پرتگاه افتادن در حرام الهىو مايه هلاكت ناگهانى است. و ترككارهاى شبههدار عامل نجات ازحرامهاست. فرايض را نيكو به پاى دارو نفس خود را بر انجام مستحباتدينى و نواميس الهى و كارهاى شايستهوادار كن! در صحت كارها و وظايف دينىاتبكوش و آنها را تا درجه پذيرش دردرگاه حق، بالا ببر; آنسان كهشايستگى عرضه به ساحت قدس اورا بيابد و مورد لطف و عنايت او قراربگيرد. با خواستههاى نفسانىاتمبارزه كن! آن را از اخلاق ناپسند پاككن و به صفات خوب و پسنديدهبياراى! نفس خود را با سركوبىخواستههايش به رنج افكن! با لذتها وهوسهايش برخورد كن تا از بردگىنفس اماره آزاد گردى و از دامهاىشيطان مكار در امان بمانى. عمرى را كه تنها سرمايه توستغنيمت دان و در تجارتى سودمند او رابه كارگير تا گرفتار خسران و زياننگردى. آگاه باش! هيچ كس بدونرياضتهاى توان فرسا و جهادىدشوار، چون تهذيب اخلاق، پيراستنجان از پستيها و آراستن آن به صفاتوالا و ترك رسمها و عادتها و فارغساختن قلب از غير حق و مداومتبرياد خداى واحد قهار و مراقبتهوشيارانه بر اين مهم، به مقامموحدان، متوكلان، صالحان و متقيندست نيابد... . 81) سوره نحل، آيه 97 82) فرازهايى از پيام امام خمينى(ره) به مناسبت روززن، 27/2/8 83) حجةالاسلام حاج آقا حسين نظام الدين كچويى،حجةالاسلام آقا ميرزا على اصغر شريف، آيت الله آقاسيد ابوالقاسم دهكردى و حضرت آيت الله ميرزا علىآقا شيرازى 84) اگر بانوان همچون اين زن بودند، هر آينهزنان بر مردان برترى داشتند. 85) پس خورشيد را ننگى از مؤنثبودن نامش وهلال را فخرى بر مذكر بودن اسمش نيست. 86) يادنامه عالمه مجتهده حاجيه خانم امين،ص 13،32 87) جامع السعادة، ج 3، ص 195 88) سوره كهف، آيه 109 منابع : 1. بانوى مجتهد ايرانى، باقرى بيد هندى - ناصر، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1371 2. امين، دائرةالمعارف تشيع ، ج 2 3. تفسير و تفاسير شيعه، شهيدى صالحى - عبدالحسين، دايرةالمعارف تشيع، ج 4 4. نگاهى به زندگى و آثار مرحوم بانو امين، داودى فرد - پروين، پيام زن، ش. 63 5. تاريخ علماى معاصرين، خيابانى تبريزى - على 6. گنجينه دانشمندان، شريف رازى - محمد، ج 3 7. يادنامه عالمه مجتهده حاجيه خانم امين، به اهتمام سيد مصطفى هادوى (شهير اصفهانى)، اصفهان 8. يكتا مجتهده قرن از مهد تالحد در جستجوى علم بود، زن روز، ش 926 ( مرداد 1362) 9. اين زن اصفهانى چگونه اجازه اجتهاد گرفت، جوانان امروز، ش 851 (تير 1362) 10. گذرى كوتاه بر زندگى بانو امين، سروش، ش، 5 ش 1، 2 (مرداد 1362)