حجت كشفي بناها و آثار هنري آستان مقدس قم را ميتوان در چند بخش بررسي كرد:الف) صحن و سراي حضرت در قالب هنر معماري (معرفي فضاي كلي و مهندسي بنا، تاريخچه بيوتات و صحنين و سازههاي وابسته به حرم)ب) آثار هنري در معماري داخلي اين مجموعه شامل كاشيكاري، گچبري، آيينهكاري، حجّاري، فلزكاري، مينا و ...ج) هنرهايي كه علاوه بر جنبه تزييني ارزش علمي و فرهنگي ويژه دارند، مانند كتيبهها، سكّهها، نگينها، تابلوها و قطعات هنري.د) كتابها و آثار مكتوب نظير قرآنهاي نفيس و كتب خطي
ويژگيهاي معماري
بخش مهمي از معماري بر قواعد مهندسي و رياضي مبتني است و از نظر علمي قابل محاسبه و توضيح است؛ اما اگر بخواهيم مجموعهاي از ساختمانها را از ديد هنري مطالعه كنيم، نگاه ما متوجه بخشهايي است كه با ديد علمي و رياضي نميتوان اندازهگيري كرد. هنر بيانكننده جهات ظريف و دقيقي است كه از دسترسي دانش دور مانده اما با نيروي بسيار دل و جان را تحت تأثير قرار ميدهد.به گفته برخي از پژوهشگران اگر بخواهيم هنرهاي اسلامي را در ترازويي بسنجيم، بايد معماري را در يك كفه و تمام هنرهاي ديگر را در كفه ديگر قرار دهيم؛ زيرا معماري اسلامي جامع همه هنرهاست و با جاذبه و استعداد بينظيرش مهارت و هنرمندي همه هنرمندان را به خود جذب كرده است. يك مجموعه معماري، بويژه مجموعههايي مانند حرمهاي مطهر، آثار هنري هر رشته را، مربوط به هر زمان كه باشد، بيتكلّف در خود جاي ميدهد. بدين سبب در بيوتات حرم معماري داخلي دائما در حال تغيير است و هنرمندان پيوسته آثار تازهاي پديد آورده، در همان بناهاي كهن جاسازي ميكنند. در ميان همه هنرمندان معاصر نزديك شدن به شاهكارهاي هنري قديم هدف اصلي است. هنرمندي به خود ميبالد كه توانسته باشد كمالات اثر خود را به سر حدّ آثار هنرمندان بزرگ گذشته برساند. در اينجا نوآوري و سنّتشكني در صورتي پذيرفته ميشود كه هنرمند ضمن عرضه كمال نوين از سنتهاي گرانبهاي استادان قديم پاسداري كند و اصول مورد احترام هنري، كه ضامن جلال و جمال هنرهاي اسلامي است، بيحرمت نسازد. يكي از محقّقان مصري ميگويد: «در اسلام يك فنّ اصلي و يك فن فرعي وجود ندارد و در آثار فني اسلام، فن آرايش و تزيين جزء معماري و ساير فنون محسوب ميشود و در رأس آنها قرار گرفته و ميتوان گفت كه هنرمندان و ارباب صنايع ظريفه در اسلام، در تزيين و آرايش ابنيه از بزرگترين مساعدين معماران و مهندسين ساختماني بودهاند، پس بهترين تقسيم براي فنون اسلامي اين است كه بدون قائل شدن با اصل و فرع آنها را عموما به دو قسمت كه يكي فن ساختمان و ديگري فنون زيبا و صنايع ظريفه باشد و به كار آرايش و تزيين ميرود تقسيم نماييم.»نكته ديگري كه بايد در اين سياحت به ياد داشته باشيم اين است كه جلوههاي هنر در معماري حرمها و مشاهد مقدس به طور انحصاري برخاسته از روح شيعي است. محبت و ولايت بسيار، كه ميتوان تعبير شاعرانه شور و شوق و يا حتي عشق را بر آن اطلاق كرد، انگيزه اصلي و پرتو خيرهكننده اين آثار است.نقادان هنر، غالبا اين جلوهها را از خصوصيات ذوق و قريحه ايراني دانستهاند؛ علت اصلي اين است كه دوستي خاندان رسالت مانند كيميا مس وجود هنرمند ايراني را به زر ناب تبديل كرد و براي استعداد خدادادياش در اين ميدان فرصتي كمياب پديد آورد تا در دو شاخه هنر و ادب چنان شاهكارهايي بيافريند كه نمونههاي آن را در تمدنهاي بزرگ جهان كمتر ميتوان يافت. ايرانيان، به يمن ولايت اهل بيت ـ عليهم السلام ـ، در عشق و شوريدگي به جايگاهي بس رفيع دست يافتهاند و همين جوهر اصلي و راز پوشيده از نامحرمان، هنر ايراني را در دورههاي اسلامي ممتاز و قابل مطالعه ساخته است.نقاد بصير و بيننده خبير در اين مجموعهها به آثاري برميخورد كه در شرايط عادي، توسط هنرمندان بزرگ هم قابل پديد آوردن نيست، اعتقاد عميق ديني همراه با اخلاص و عشق به معصومين(س) سرمايه اصلي اين هنرمندان است. از قضا شگرفترين آثار هنري جهان نيز معلول باورها و انگيزههاي معنوي است و همه آنها در سايه عامل مشترك «باورهاي پاك و مقدس آسماني» پديد آمدهاند.* * *صحن و سراي مشاهد مقدس عموما فضا و بناي مشابهي دارد، بخشهاي اين سازهها عبارت است از:1. صحن يعني حياطي وسيع كه در اطراف آن حجرههاي مشابه، با طاقهاي همانند، ساخته شده است.2. رواقهاي متعدد، كه غالبا گرداگرد مركز اصلي حرم قرار گرفته، به محل تجمّع زائران و نمازگزاران اختصاص دارد.3. مركز اصلي حرم كه مزار امامان يا امامزادگان در آن واقع است؛ گنبد اصلي بر پايههاي آن استوار شده و نماي آن از دور نشان وجود قبر مطهر است.اين سه بخش با تفاوتي اندك در همه زيارتگاهها وجود دارد. قمستهاي ديگري نيز در مجموعههاي حرم ساخته شده كه مختص به آنها نيست، بلكه به شكلهاي گوناگون نيز در مساجد بنا ميشود؛ گنبد و گلدسته و ايوان از اين قسم مشترك است. براي مطالعه و گردش خردمندانه ابتدا بايد در باره هر يك از اين اجزاء به نحو كلي و مشترك آگاهي به دست آوريم؛ يعني با صرف نظر از خصوصياتي كه در گنبد و گلدسته يا ايوان و صحن و حرم آستان مقدس قم وجود دارد، دريابيم رمز و راز هر يك از اينها چيست؟ آيا گنبد بر حسب اتفاق بر فراز مركز اصلي حرم و مسجد بنا شده، يا نشانه و رمز امري معنوي است و يا مقتضيات مكانهاي مقدس اسلامي ايجاب ميكرده، چنين فرم و فضايي به وجود آيد؟گلدستهها و قامت بلند و استوار آنها بر شانه ايوانها نشان چيست؟ ايوانهاي بلند كه درهاي اصلي ورودي حرم و مسجد را در بر گرفته چه معاني را تداعي ميكند؟ اين مطالعات بايد به صورت عام در همه مشاهد مقدس و مساجد بزرگ تاريخي انجام شود و پس از يافتن پاسخ درست، به بررسي حرم مطهر قم پرداخت.