عيـد غديـر بزرگترين عيـد اسلامي
عباس كوثري اللهم فكما جعلته عيدك الاكبر و سميته في السماء يوم العهد المعهود و في الارض يوم الميثاق المأخوذ و الجمع المسؤول1 صل علي محمد و آل محمد و اقرر به عيوننا.«خدايا، چنانكه اين روز را بزرگترين عيد خود قرار دادي، [آن را] در آسمان روز پيمان و در زمين روز ميثاق و جمع مورد بازپرسي نام نهادي، بر محمد و آل محمد(ص) درود فرست و چشمان ما را بدان روشن فرما».* * *تقدير الهي بر اين قرار گرفت كه «غدير» به ابديت بپيوندد، و جلوهاي از آيات الهي و تجسّمي از تاريخ جاودانه اسلام شود. گويا «بركه خم» به پاس ساليان طولاني خزانهداري بارانهاي رحمت الهي و آبرساني به زائران حرم، اينك بايد پايگاه ريزش كلام الهي و قلّه كمال دين شود. غدير ديگر بركهاي كمآب نيست كه به آبهاي سرزمين «رابغ» نيازمند باشد. بلكه در پرتو آن فروغ آسماني، خود به چشمهسار زمزم و كوثر پيوسته، آب گواراي عدالت و پاكي از مولود كعبه و فرزند «زمزم» و «صفا» گرفته است. غدير از هنگامي كه نظارهگر جلوه زيباي وصايت و جانشيني علي ـ عليه السلام ـ بر دستان پر مهر و سراسر رحمت خاتم رسولان(ص) شد، ديگر نقطهاي پست در جغرافياي جحفه نيست، پرچم عدالت علوي است كه بر بام بلند تاريخ افراشته شده است. غدير اينك بزرگترين و دلانگيزترين هديه آسمان «امامت» را به آدميان ارزاني ميدارد. بدينگونه غدير، سرزميني مقدس شد و روز هجدهم ذيحجه بزرگترين عيد اسلامي؛ و چنان شد كه امام صادق ـ عليه السلام ـ در بارهاش فرمود: «و ان يوم غدير خم بين الفطر و الاضحي و الجمعة كالقمر بين الكواكب» روز غدير خم در ميان اعياد «فطر» و «قربان» و «جمعه»، بسان ماه در ميان ستارگان، ميدرخشد.2 در اين نوشتار بر «عيدك الاكبر»، كه در دعاي روز غدير آمده است، درنگ ميكنيم؛ و عيد بودن اين روز بزرگ را در سنّت پيامبر و عترت معصومش جويا ميشويم و مشاهده ميكنيم كه شيعه در برگزاري جشن غدير، بسان ديگر معتقدات خويش، پايبند وحي الهي و سر سپرده سنت رسول گرامي(ص) است.عيد غدير، سنّت نبوي
زنده نگهداشتن شعائر الهي رسالتي است كه مرزبانان عقيده و ايمان همواره بر آن تأكيد داشتهاند. چرا كه تقواي دلها و پاكي جانها در گرو بزرگداشت آن است، در قرآن كريم ميخوانيم: «و من يعظم شعائر القلوب فانها من تقوي القلوب»3. جوامع بشري نيازمند يادآوري و حضور دايم هويّتهاي فرهنگي و اصالتهاي معنوي است. رسول گرامي اسلام در اين امر پيشقدم شد و با عمل خويش راه جامعه اسلامي را روشن ساخت. يكي از دلائل عيد بودن غدير، حديث «هنّئوني» است.اين حديث در منابع اهل سنّت نيز با اسناد و عبارات مختلف ذكر شده است. بزرگاني چون احمد ابنحنبل، پيشواي حنبليان، در صفحه 281، جلد چهارم مسند، و حافظ ابوجعفر محمد ابنجرير طبري در صفحه 428 جلد سوم تفسير خويش، از اين روايت ياد كردهاند در نقل حافظ ابو سعيد چنين آمده است: «ثم قال النبي(ص) هنّئوني هنّئوني، ان الله تعالي خصّني بالنبوة و خص اهل بيتي بالامامة؛» پيامبر گرامي فرمود: به من تبريك بگوييد، به من تبريك بگوييد، زيرا خداوند مرا به پيامبري و اهل بيتم را به امامت ممتاز ساخته است.4در روايت ديگري يكي از مورخين اهل سنّت پس از ذكر حديث غدير چنين آورده است: ثم جلس رسول الله(ص) في خيمة تخصّ به و امر اميرالمؤمنين(ع) ان يجلس في خيمة أخري و أمر اطباق الناس بأن يهنّئوا عليّا ـ عليها السلام ـ؛ سپس رسول گرامي(ص) در خيمه مخصوص خويش نشست و به اميرمؤمنان(ع)دستور داد كه در خيمه ديگري بنشيند و به مردم فرمان داد تا به حضور علي ـ عليه السلام ـ رسيده، به آن حضرت تبريك بگويند.اين مورخ سپس مينويسد: ولمّا فرغ الناس امر رسول الله(ص) امّهات المؤمنين بان يسرن اليه و يهنّئنه ففعلن؛ بعد از متفرق شدن مردم، پيامبر(ص) به همسران خويش دستور داد كه به سوي علي ـ عليه السلام ـ رفته، به آن حضرت تبريك بگويند، آنان نيز اطاعت كردند.5دليل ديگري كه بيانگر عيد بودن روز غدير در سنت پيامبر گرامي اسلام است خطبهاي است كه اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ در روز عيد غدير ايراد كرده است.در اينجا قسمتي از آن را، كه به وسيله يكي از غديرشناسان معاصر ترجمه شده است. ميآوريم: امام رضا(ع) از پدران خويش نقل ميكند كه در روزي از روزهاي خلافت علي ـ عليه السلام ـ جمعه و غدير به يك روز افتاده بود. امام در آن روز خطبهاي عجيب خواند و توحيدي شگفت گفت. آن حضرت در بخشي از سخنان خويش چنين فرمود: «ان الله تعالي جمع لكم معشر المؤمنين في هذا اليوم عيدين عظيمين كبيرين لا يقوم احدهما الا بصاحبه...؛ خداي ـ عزوجل ـ در اين روز براي شما دو عيد فراهم كرد؛ دو عيد بزرگ كه يكي از اين دو جز به آن ديگري استوار نتواند بود».سپس آن حضرت به داستان غدير اشاره فرمود و ويژگيهاي روز غدير را چنين برشمرد: ان هذا يوم عظيم الشأن فيه وقع الفرج و رفعت الدرج هو يوم الايضاح و الافصاح من المقام الصّراح و يوم كمال الدين و يوم العهد المعهود و يوم تبيان العقود عن النّفاق و الجحود...؛ همانا امروز، روزي بس بزرگ است. در اين روز گشايش در رسيد، منزلت كسان كه شايسته بودند بلندي گرفت و برهان خدا روشن شد. آري، امروز روز روشن كردن حق و از مقام پاك «رهبر معصوم» به صراحت و «نصّ» سخن گفتن است، امروز روز كامل شدن دين است، امروز روز عهد و پيمان است، امروز روز گواهي و گواهان است، امروز روز نماياندن بنيادهاي نفاق و انكار است. حضرت در آخر خطبه ميفرمايد: و اذا تلاقيتم فتصافحوا بالتسليم و تهانؤ النّعمة في هذا اليوم و ليبلّغ الحاضر الغائب...امرني رسول الله(ص) بذلك، چون به يكديگر رسيديد، همراه سلام، مصافحه كنيد و نعمتي را كه در اين روز نصيبتان شده است به يكديگر تبريك بگوييد. بايد اين سخنان را آن كه بود و شنيد به آن كه نبود و نشنيد برساند و بايد توانگران به سراغ مستمندان روند و قدرتمندان به دنبال ضعيفان؛ پيامبر(ص) مرا به اين چيزها امر كرده است.6اينجاست كه به اهميت اين روز تاريخي و بزرگ بيشتر واقف ميشويم؛ روزي خجسته و مبارك كه پيامبر(ص) به بزرگداشت آن دستور داده، آن را وظيفه همگاني نسلها برشمرده و خطابه و بزرگداشت اين روز از جانب علي ـ عليه السلام ـ در همين راستاست.معصومين و بزرگترين عيد اسلامي
امام صادق(ع) از پدران خويش نقل ميكند كه، پيامبر(ص) فرمود: «يوم غدير خم افضل اعياد امّتي و هو اليوم الذي امرني الله تعالي ذكره فيه بنصب اخي علي ابنابيطالب علما لامّتي يهتدون به من بعدي؛ روز غدير خم برترين عيدهاي امت من است؛ و آن روزي است كه خدا مرا به جانشيني علي ـ عليه السلام ـ دستور داد تا نشانهاي براي امت من باشدو به وسيله او هدايت شوند.7در روايت ديگري امام صادق(ع) در پاسخ اين پرسش كه آيا براي مسلمين عيدي غير از فطر و قربان هست فرمود: آري، عيدي است كه بزرگترين و شريفترين عيدهاست و آن روزي است كه امير مؤمنان به جانشيني پيامبر منصوب شد.8 علاوه بر اين از امام صادق(ع) نقل شده است كه فرمود: هو عيد الله الاكبر و ما بعث الله عزّ و جلّ نبيّا الا و تعيّد في هذا اليوم؛ روز غدير خم بزرگترين عيد الهي است و خداوند متعال پيامبري را مبعوث نكرد مگر اينكه اين روز را عيد گرفت.9با توجه بدين حقايق در دعا و نيايشي كه در اين روز ذكر شده است، ميخوانيم: اللهم فكما جعلته عيدك الاكبر... صل علي محمد و آل محمد؛ خدايا، چنانكه اين روز را بزرگترين عيد خود قرار دادي، بر محمد و آل محمد درود فرست.10اولياي الهي و معصومين ـ عليهم السلام ـ اين روز را پاس ميداشتند و برنامههايي براي بزرگداشت آن تدارك ميديدند، كه دو نمونه از آن را ياد آور ميشويم:الف) مراسم اطعام از جانب امام مجتبي عليه السلاممرحوم علامه مجلسي(ره) مينويسد: روز عيد غدير با جمعه مصادف شده بود. امام علي ـ عليه السلام ـ خطبه جمعه خواند و سپس حضرت با فرزندان و شيعيانش به منزل امام حسن ـ عليه السلام ـ جهت اطعامي كه امام حسن برايشان تدارك ديده بود، رفت.11ب) فياض بنمحمد بنطوسي كه به سال 259 هجري سخن ميگفت ميگويد: در يكي از سالها خدمت امام رضا ـ عليه السلام ـ رسيدم، ديدم امام رضا ـ عليه السلام ـ دوستان خويش را براي غدا خوردن نگه داشته و به خانههاي آنان نيز طعام، هديه، لباس و حتي انگشتر و كفش فرستاده است، آن بزرگوار وضعيت خدمتكاران و دوستانش را تغيير داده بودو با وسايلي، غير از آنچه در روزهاي پيشين بود، از مهمانانش پذيرايي ميكرد.12چرا غدير، عيد است؟آيات قرآن كريم و گفتار معصومين ـ عليهم السلام ـ بيانگر عظمت و جايگاه رفيع امامت در اعتقادات اسلامي است. با نگاهي به آيات غدير ميتوان بخوبي رمز عيد بودن اين روز را دريافت بخشي از اشارات قرآن كريم و معصومان در اين باره چنين است:الف) امامت مكمل تبليغ رسالت الهي است.
به اتفاق شيعيان و به نقل بسياري از اهل سنّت آيه شريف تبليغ جهت انتصاب علي ـ عليه السلام ـ به جانشيني رسول گرامي(ص) نازل شد. اين نكته هنگامي بود كه ترس آشوب بود و احتمال تفرقهافكني از جانب منافقين و افراد سستايمان وجود داشت. وحي الهي به همه اين نگرانيها خاتمه داد و با تأكيد بر اهميّت موضوع، حفظ رسول گرامي(ص) از توطئهها را نويد داد و فرمود: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك فان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله يعصمك من الناس؛ اي پيامبر، آنچه از خدا بر تو نازل شده به مردم برسان كه اگر نرساني تبليغ رسالت و اداي وظيفه نكردهاي و خدا تو را از [آزار [مردمان محفوظ خواهد داشت.13علامه اميني 30 منبع از مدارك اهل سنت را برميشمارد كه همه آنها اين آيه را با معرفي ولايت اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ در ارتباط دانستهاند. جلال الدين سيوطي شافعي در تفسير درّ المنثور، تفسير فخرالدين رازي شافعي در شمار اين منابع جاي دارند.14نكتهاي كه از دقت در آيه، با استفاده از جمله «فما بلّغت رسالته» ميتوان فهميد اين است كه امامت در حدّي از منزلت است كه عدم معرّفي آن با انجام ندادن وظيفه رسالت مساوي است.ب) امامت مايه تكميل دين است
دين مجموعه قوانين الهي است كه براي اجراي آن به فردي كه بتواند با تكيه بر دو عنصر ايمان و آگاهي موجب اجراي آن شود، نياز دارد. دين كامل ديني است كه اين امر را از قبل پيشبيني كرده، براي آن برنامه داشته باشد. از اين رو وقتي كفّار احساس كردند با فوت عبدالله فرزند پيامبر گرامي(ص) جانشيني براي استمرار راهش وجود ندارد آن بزرگوار را «ابتر» و كارش را ناقص قلمداد كردند15.بعد از انتصاب علي(ع)، اين آيه نازل ميشود و ميفرمايد «اليوم اكملت لكم دينكم» امروز دين شما را كامل كردم.16 امامت در جهت بيان احكام تكميلكننده دين است؛ زيرا به مقتضاي روايتي، كه از طريق شيعه و اهل سنت نقل شده و پيامبر گرامي فرمود: من شهر علم هستم و علي در آن شهر. هر كه خواستار ورود به شهر حكمت است بايد از راه علي(ع) واردشود.17امامت در جهت اجراي صحيح برنامههاي ديني نيز تكميلكننده دين است. از اين رو پيشوايان پنجگانه اهل سنت مانند مسلم، مالك، بخاري، نسايي و ترمذي مي نويسند: وقتي طارق ابنشهاب، از اهل كتاب، در مجلس خليفه دوم گفت: اگر آيه «اكمال» در دين ما نازل ميشد آن را عيد ميگرفتيم18. كسي بر او خرده نگرفت و عمر با سكوت خود آن را مورد قبول قرار داد.ج) امامت عامل يأس دشمنان اسلام است.
آيه سوم سوره مائده نيز در باره انتصاب علي ـ عليه السلام ـ در غدير خم نازل شده است؛ «اليوم يئس الّذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشون» امروز كافران از اينكه به دين شما دستبرد زنند و اختلالي رسانند طمع بريدند پس شما از آنان بيمناك نشويد.19اين آيه نشان ميدهد كه روز تكميل دين و روز يأس و نوميدي دشمنان اسلام يكي است. علامه طباطبايي مينويسد: صحابه و تابعان و آنها كه بعد از آنان آمدهاند، همگي اتفاق دارند كه اين دو آيه مرتبط هستند و هر يك تكميلكننده معناي ديگري است. و اين نيست مگر بدان سبب كه هر دو با هم نازل شده، يك معنا را ميرسانند.20از آنچه گفته شد نتيجه ميگيريم كه بايد اين روز را عيد شمرد؛ زيرا خداوند متعال چنان بدان اهميت داده است كه آن را موجب اكمال دين، تبليغ رسالت و نوميدي دشمنان اسلام دانسته است تا خود يادي از «ايام اللّه» باشد و فرموده است: و ذكّرهم بايّام اللّه؛ روزهاي خداوندي را بدانان يادآوري كن.21د) امامت ضامن استمرار وحدت اسلامي است
قرآن كريم، آنجا كه از دعاي حضرت عيسي و درخواست نزول مائده آسماني سخن به ميان ميآورد، از عيد بودن آن براي نسلهاي آينده و گذشته ياد ميكند و ميفرمايد: «اللهم ربّنا انزل علينا مائدةً من السماء تكون لنا عيدا لاوّلنا و آخرنا و آيةً منك؛ پروردگارا، بر ما از آسمان مائدهاي فرست تا اين روز براي ما و كساني كه پس از ما ميآيند عيد شود».22چنانكه ملاحظه ميشود حضرت عيسي نزول اين مائده و عيد شدن آن را براي اين ميخواهد كه براي هميشه مايه افتخار و عزت جامعه ديني شود و بتواند حبلالمتين و نقطه وحدت آنان باشد؛ وحدتي كه يكي از علتهاي بعثت پيامبران شمرده شده است، و راز و حكمت عيد شمردن نيز در همين راستاست تا جامعه اسلامي مائده آسماني امامت و وصايت را پاس دارند و آن را به عنوان نقطه مركزي حلّ اختلافات خويش بپذيرند و اين است رمز كلام باقر العلوم آل محمد (علهيم السلام) كه فرمود «و لم يناد بشيء ما نودي بالولاية يوم الغدير؛ در ميان احكام اسلامي هيچيك به اندازه ولايت روز غدير مهم شمرده نشده است».231 ـ بحارالانوار (چاپ ايران)، ج 95، ص 320.
2 ـ همان، ج 95، ص 323.
3 ـ حج، 32.
4 ـ الغدير، ج 1، ص 274.
5 ـ الغدير، ج 1، ص 271.
6 ـ بحارالانوار، ج 94، ص 118.
7 ـ همان، ص 110.
8 ـ همان، ص 111.
9 ـ همان، ج 95، ص 303.
10 ـ همان، ص 320؛ مفاتيح الجنان، اعمال روز عيد غدير.
11 ـ همان، ج 94، ص 118.
12 ـ همان، ص 112 و ج 95، ص 322.
13 ـ مائده، 67.
14 ـ درالمنثور، سيوطي، دارالكتب العلميّة، ج 2، ص 457؛ تفسير فخررازي، ج 12، ص 49.
15 ـ ر.ك تفسير مجمعالبيان، ج 5، تفسير سوره كوثر؛
16 ـ مائده، 3.
17 ـ الغدير، ج 6، ص 61ـ77.
18 ـ الغدير، ج 1، ص 283.
19 ـ سوره مائده، 3.
20 ـ الميزان، ج 5، ص 179.
21 ـ دارالكتب العلميه»
22 ـ ابراهيم، 5.
23 ـ اصول كافي، ج 2، ص 21، بابدعائمالاسلام،حديث8.