مي خواهم تجارتي را شروع کنم اما ..... آيا اين جمله شما را توصيف مي کند ؟ چه عاملي شما را از عقب برگشتن جلوگيري مي کند ؟ وقتي که از اکثر افراد مي پرسيم که چرا اقدام به شروع يک تجارت نمي کنند آنها با عبارتهاي مختلفي که در يک جمله خلاصه مي شود مي گويند: از شکست مي ترسم .. مي ترسم از وضعيت کنوني که دارم پايين بيايم. مي خواهيم يک تجارت را شروع کنيم ،اما آيا مشترياني اصلا پيدا مي شود ، که کالايي را که ما آنرا توليد مي کنيم را بخرند ؟ يا مي گويند من مي خواهم يک تجارت را آغاز کنم اما آيا من مي توانم اصلا بازاريابي براي کالاهاي توليد شده بکنم يا خير ؟ يا عباراتي چون : اگر تجارت را شروع کنم اصلا پولي براي امرار معاش روزانه ام مي ماند يا خير ؟ ببينيد اگر دقيقا توجه کنيد . مانع شروع تجارت دقيقا محصول يا فروش يا پول نيست بلکه ترس است .
مقدمه:
ترس بعضي مواقع خوب است و باعث مي شود که شما را از صدمه خوردن از بعضي عوامل باز دارد مثلا اينکه شما از يک سگي که در مسيرتان ايستاده بترسيد يا اينکه از افتادن از آبشارنياگارا بترسيد . اين نوع ترس مثبت است .اما ترس از شروع تجارت همواره مثبت نيست . چگونه مي شود بر اين ترس غالب شد و اقدام به شروع تجارت کنيد شما بايد اين دو قدم را برداريد: گام اول : موفقيت را فراهم کنيد . گام دوم : نگرش خود را به شکست تغيير دهيد. چگونه بر ترس و اضطراب شروع تجارت غلبه کنيم . محمدرضا - نوروزي mr.noruzi@yahoo.com
چکيده:
مي خواهم تجارتي را شروع کنم اما ..... آيا اين جمله شما را توصيف مي کند ؟ چه عاملي شما را از عقب برگشتن جلوگيري مي کند ؟ وقتي که از اکثر افراد مي پرسيم که چرا اقدام به شروع يک تجارت نمي کنند آنها با عبارتهاي مختلفي که در يک جمله خلاصه مي شود مي گويند: از شکست مي ترسم .. مي ترسم از وضعيت کنوني که دارم پايين بيايم. مي خواهيم يک تجارت را شروع کنيم ،اما آيا مشترياني اصلا پيدا مي شود ، که کالايي را که ما آنرا توليد مي کنيم را بخرند ؟ يا مي گويند من مي خواهم يک تجارت را آغاز کنم اما آيا من مي توانم اصلا بازاريابي براي کالاهاي توليد شده بکنم يا خير ؟ يا عباراتي چون : اگر تجارت را شروع کنم اصلا پولي براي امرار معاش روزانه ام مي ماند يا خير ؟ ببينيد اگر دقيقا توجه کنيد . مانع شروع تجارت دقيقا محصول يا فروش يا پول نيست بلکه ترس است .
مقدمه:
ترس بعضي مواقع خوب است و باعث مي شود که شما را از صدمه خوردن از بعضي عوامل باز دارد مثلا اينکه شما از يک سگي که در مسيرتان ايستاده بترسيد يا اينکه از افتادن از آبشارنياگارا بترسيد . اين نوع ترس مثبت است .اما ترس از شروع تجارت همواره مثبت نيست . چگونه مي شود بر اين ترس غالب شد و اقدام به شروع تجارت کنيد شما بايد اين دو قدم را برداريد: گام اول : موفقيت را فراهم کنيد . گام دوم : نگرش خود را به شکست تغيير دهيد. گام اول:موفقيت را فراهم کنيد . اولين قدم براي اينکه چگونه موفقيت را فراهم کنيد . اين است که بدانيد چگونه مي توانيد موفقيت را فراهم کنيد؟ شما معمولا و به طور وضوح مي دانيد چگونه شکست بخوريد . مثلا اينکه اصلا هيچ کاري را انجام ندهيد يا اينکه کارهاي نا مربوط انجام دهيد . اما چگونه مي توان موفق شد ؟ اين کاررا مي توانيد با پيدا کردن اينکه دقيقا چه عواملي مي تواند در موفقيت شما دخيل باشد . و يا چه عواملي مي تواند موفقيت شما را رقم زند؟ مطرح مي شود . اجازه بدهيد اين قسمت را با يک مثال عملي شروع کنيم : مثلا :فرض کنيم که ما مي خواهيم يک تجارت کوچکي شروع کنيم و به کار فروش صابونهاي گياهي و لوازم بهداشتي مشغول شويم . براي موفقيت در اين تجارت ما بايد حايز 3شرط زير باشيم . 1) افراد و مشتريان کافي که بخواهند لوازم بهداشتي توليدي شرکت ما را بخرند . 2) محصول توليدي شرکت ما که داراي يک قيمت رقابتي در مقابل توليدات شرکت هاي مشابه توليد ما باشد . 3) يک روشي که بتوان اين دو را به هم ربط دهد؛ يعني مردم و محصول توليدي ما را . بنا براين اينها يکسري نيازهاي اساسي هستند . که در ابتداي شروع يک تجارت بايد مورد بررسي قرار گيرد، که چگونه به اين 3 موررد برسيم . يکي ديگر از اين گامها که در اينجا مهم اين است که، يک طرح تجاري بنويسيم . يک طرح تجاري باعث خواهد شد . که شما به عنوان يک شخص افتتاح کننده ، اوليتها را بدانيد و از دوباره کاريها و اضافه کاريها که ممکن است در حين شروع تجارت با آنها مواجه شويد جلوگيري به عمل آيد . و شروع کار با يک طرح تجاري باعث شود شکافهايي که در طي مسير شروع تجارت ايجاد شود را در ابتدا پر کنيد و جزئيات کارهايي که بايد براي شروع و ادامه تجارت انجام شود را بنويسيد و به کار گيريد. و همچنين مسيرهاي بحراني را در شروع و ادامه راه را بدانيد و تمرکز خود را در تجارت بيشتر کنيد . گام دوم : نگرش خود را براي شکست تغيير دهيد . چرا از شکست مي ترسيد ؟ بيشتر مردم به دو دليل از شکست مي ترسند اين دو دليل عبارتند از : 1) شکست باعث مي شود که يک فرد بد تلقي شويد يا به عنوان يک بازنده که ديگران به شما نگاه مي کنند . 2) مي ترسند که تمام پول خود را از دست دهند . البته هر دوي اينها درک نادرست است . شکست ژن و شخصيت شما راعوض نمي کند ، و باعث مي شود که گاها يک ديد منفي توسط بعضي افراد ديگر ايجاد شود که اگر شکست بخوريد بازنده ايد ؟ در صورتيکه شکست به خودي خود بد نيست . فقط زماني که شما به خودتان اجازه شکست بدهيد شکست خورده ايد و الا خير . پس هرگز به خودتان اجازه ندهيد که شکست بخوريد. زيرا اولين قدم در شکست را خودتان برمي داريد . شما مطمئن باشيد که هرگز تمام پولتان را کلا هدر نخواهيد داد. اصلا چقدر مهم است که شما شکست بخوريد ؟ جواب اين سوال به نگرش شما بر مي گردد . به نظر بعضي ها اگر شکست هم بخوريد؛ تجربه اي که آن از آن حاصل مي شود ارزش خيلي بيشتري دارد . شکست شايد نا پسند باشد . اما ويرانگر نيست ، باعث مي شود . تجارب مفيدي حاصل شود . در واقع شکست يک فرصت است . يک فرصتي که براي ما يک چيزبا ارزش را براي ما به ارمغان مي آورد . اينکه شما شکست را يک فرصت تلقي کنيد برمي گردد به اينکه شما، رويکرد خود را به شکست تغيير دهيد و آن را فرصت بناميد .
نتيجه گيري :
اگر شما يک تجارت را شروع کنيد ، باعث مي شود که تجارب ارزنده اي را دراين راه به دست آوريد و بر اندوخته هاي قبلي خود اضافه کنيد . هرگز اجازه ندهيد که ترس از شروع باعث شود که شما فرصت جمع آوري اندوخته ها و تجربيات را از دست بدهيد . حتي اگر به نظر بعضي ها، شما در تجارت شکست هم بخوريد، اين شکست باعث خواهد شد که تجارب جديدي را بياموزيد که در شروع هاي بعدي برايتان بهتر و مفيد خواهد بود پس هرگز اين را فراموش نکنيد و تا مي توانيد زودتر به شروع اقدام کنيد .
لطفا منتظر باشید ...
