مديريت تغيير

نوروزي










mr.noruzi@yahoo.com

مقدمه:

مديريت تغيير
ممکن است ويا مي تواند يک فرآيند بسيار
پيچيده تلقي شود که يک جواب و روش اساسي
براي آن وجود ندارد .

منظور اين است که يک فرمول خاصي
ندارد
و ما نمي توانيم تغيير و مديريت تغيير
را فرموله کنيم .و بگوييم مثلا":

ü      A به شرط .B   ü      يا چقدر B تابع و
پيرو A است؟ ü     
يا آيا اصلا" تغيير قابل کنترل است يا
نه ؟ ü      ويا آيا
تغيير ضروري است يا خير ؟ ü      چه ضرورتي براي تغيير و در
نتيجه مديريت تغيير است ؟ ü      آيا تغيير فردي است
يا گروهي؟ و هزاران سوال ديگر که به ذهن يک
مديريا
هر شخص ديگر برون و درون سازماني ، به
عنوان سرپرست وفرد پاسخگو، مي تواند
خطور کند .

ما در اين بحث قصد داريم اساس و پايه
هاي تغيير را بيان مي کنيم که به بعضي از
آنها در ذيل اشاره شده است .

متن مقاله :

رويکرد
تغيير، لازم و ملزوم  فاکتورها و عوامل
فراواني است و بستگي به سازمان و
تغييرات هدفهاي محيط خارجي و غيره دارد
.

تغيير يک مسئله طبيعي
است.

مديريت تغيير، شامل3 مرحله است :

1.   
آمادگي 2.   
برنامه ريزي 3.   
اجرا و اينکه ديگران را آماده
براي تغيير کنيم تا به ادامه پيشرفت
برسيم .

چگونه تغيير را به صورت
کارآمد مديريت کنيم ؟


موارد زيادي وجود دارد که در مواقع
خود
شانس شما را دراجراي هر اصل، برنامه
ريزي و اجراي تغيير به شما کمک خواهد
کرد . البته اين موارد زماني کارا و
مفيدند که تغيير به صورت تيمي مي باشد 
به خصوص زماني که کل سازمان، مي خواهد 
به تغيير جواب مثبت دهد و تغيير کند
.

اين موارد عبارتند
از :

دانستن اينکه چرا تغييربايد
صورت
بگيرد؟


قبل
از اينکه تغيير را براي زير دستانتان
بخواهيد اعمال کنيد يا اصلا" مطرح
کنيد. شما خودتان بايد بدانيد که
اصلا" تغيير چه ضرورتي دارد؟و چرا
بايد تغيير صورت گيرد؟ يعني
اينکه اصلا" چه لزومي دارد که، از
وضعيت ثابت کنوني پيروي نکنيم و
بخواهيم تغيير کنيم ؟ البته
منظورمان اين نيست که که تغيير نکنيم  .
بلکه مي خواهيم بگوييم که بايد بدانيد
براي چه بايد تغيير کرد و عامل تغيير
چيست ؟

تجسم دنياي بعد از
تغيير

همواره يک تجسم خوب، و
رويايي البته واقعي از دنياي بعد از
تغيير براي خود و زير دستانتان بسازيد و
براي آنها اين دنيا را ،ايجاد کنيد که
متوجه شوند که اين تغيير چقدر در وضعيت
آنها ، تاثيرمطلوب خواهد داشت. و چقدر
بر روحيه و موقعيت آنها تاثير
گذارخواهد بود.

.

سعي
کنيد همان رسالت ووظيفه اصلي مدير و
مديريت که ايجاد انگيزه است را در خود و
زيردستانتان ايجاد کنيد تا با نظر به
قله روشن کوه قدم به قدم با شما همراهي
کنند .

قبل از تغيير کلي ،چند مورد آن را
اجرا کنيد .

قبل از اينکه
اقدام به تغييرکلي کنيد کم کم براي
اينکه کارمندان با محيط بعد از تغيير نا
آشنا و نا مانوس نباشند، بعضي از
قسمتهاي تغيير را که ضروري مي دانيد، کم
کم اعمال کنيد ، البته اين قسمت بستگي
به
ساير عوامل اقتضائي نيزدارد،  که شما
با
درايت خاص مديريتي خود ، قادر خواهيد
بود آنها را دريابيد .

تغيير

 

را
اولويت بندي کنيد.

اولويت بندي درهر کاري ضروري است و
در
تغيير نيز همين طور .

سعي کنيد به ترتيب اولويت
اعمال تغيير کنيد و همچنين از منابع
تغيير نيزخوب،  مطمئن باشيد .

مثلا" با خود
حساب کنيد :

آيا نيروي انساني کافي داريم
؟ آيا منابع
مالي به اندازه تغيير موجود است ؟ توانايي و مهارت
کارکنان چقدر ياراي تغيير است ؟

سعي کنيد تغيير را با يک نمونه
معرفي کنيد

سعي کنيد يک نمونه از فرد يا گروهي
که تغيير را انجام داده يا داده اند را
در ذهن داشته باشيد و براي کارمندانتان
بيان کنيد .

مثلا" بگوييد شرکت X  از اين الگوي
تغيير استفاده کرده بود . وميزان توليد
آن به 20% افزايش منجر شد.

يا
ساير موارد.

و
همچنين مشخص کنيد که با اعمال تغيير در
آنها چه روياي شيريني به حقيقت پيوست، و
چقدر وضعيت روحي کارمندانشان
افزايش يافته .

از نيروي عالي تيم براي
تغيير بهره گيريد .

ديگر زمان مديريت سنتي به پايان
رسيده و ساختارهاي عمودي به افقي تبديل
شده اند.

ديگر
امروز هيچ گروهي را نمي توان براي
طولاني مدت با استفاده از مديريت سنتي ،
مديريت کرد .

پس
همواره از نيروي والاي تيمي استفاده
کنيد و اگر سعي کنيد در تيم ، مزاياي
تغيير را بقبولانيد . تيم و اعضاي آن با
شما، در طي مسير همراهي خواهند کرد .

و موافق
جريان آب شنا خواهيد کرد ، نه در مخالف
آن.

سعي کنيد در مورد تغيير با
اکثرکارمندان صحبت کنيد
.

نظرات تک تک افراد و
کارکنان را، مستقيم يا غير مستقيم جويا
شويد . يا ، همواره به باز خوردتغييردر
سازمان يا شرکت خوب دقت کنيد. تک روي هم
نکنيد . به نظرات اعضا احترام قائل شويد
شايد آنها نظري حتي در مورد تغيير دارند
که در انجام بهتر آن به شما کمک خواهد
کرد . پس خوب به پيشنهاداتشان گوش دهيد و
گوش شنوا داشته باشيد نقشهاي مدير
براي رهبري تغيير

توجه به آينده

يکي از
نقشهاي اساسي مدير و کسي که بخواهد در
آينده موفق شود؛ اين است که توان
پيشگويي آينده را داشته باشند .

و بتواند طرحهاي استراتژيکي را طرح
ريزي کند . و بتواند کاملا" منسجم
حرکت کند .و بعد از ايجاد يک برنامه
استراتژيک بعدا" شروع به طرح ريزي
برنامه هاي عملياتي براي تغيير نمايد
.

اعتماد به نفس:

مدير بايد تغيير
را با اعتماد به نفس کامل هم خودش قبول
کند و هم با قوت قلب به ديگران اعلام
نمايد . و هيچ ترس و دلهرهاي از تغييير
نداشته باشد. اگر تغيير درست است ، خب،
بايد اعمال شود ولي اگر هم نادرست است
پس بايد در همان لحظه قطع کرد .

کمک به تيم براي تطابق خود با
تغيير .

هرگز تيم را
در منگنه تغيير سريع قرار ندهيد . به
اعضا، وقت کافي براي تطابق خود با محيط
جديد را بدهيد .

اگر
تغيير خيلي زود انجام بگيرد ممکن است
خيلي زود هم از بين برود.

سعي کنيد که با منطق
کامل و استوار، تغيير را قبول کنند، و
کورکورانه تقليد نکنند .

مطابقت صحيح با تغيير
يعني تضمين اجراي صحيح تغيير.

نتيجه گيري:

تغيير
امري غير قابل انکار است ؛  و مي تواند
به صورت مثبت يا منفي در بين افراد
مختلف تلقي شود.

اما ذکر اين نکته در تغيير ضروري
است
، که اگر تغيير، با  مديريت صحيح همراه
باشد؛ مي توان از آن به نحو مثبت براي
سازمان بهره جست .

اما اگر مدير توانائي برخورد صحيح با
عا مل تغيير را نداشته باشد ؛ عامل
تغيير به عامل بحران تبديل خواهد شد که
مي تواند در مواردي حتي به شکست سازمان
نيز منجر شود.

منابع و
ماخذ:

Main
text:

Certification In Public and Financial
Administration.(C.I.P.F.A).and CIPFA learning ,Change
Management.

Related articles:

Woodward  J.  (1965) 
Industrial  Organization:  Theory  And  Practice,  Oxford 
University  Press,
Thompson, J. D. 1967. Organizations in Action .

© کپي
رايت توسط .:مقاله نت.: بزرگترين بانك
مقالات دانشجويي کليه حقوق مادي و
معنوي مربوط و متعلق به اين سايت و
گردآورندگان و نويسندگان مقالات
است.)