اهميت نماز جمعه
منابع مقاله:
مکتب جمعه، ج 3، ؛ صفحه: 1 بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله (صلوات نماز گزاران) صلي الله عليه و علي آله و اصحابه الغر الميامين سيما علي اميرالمؤمنين و الحسن و الحسين و علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و محمد بن علي و علي بن محمد و الحسن بن علي و الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه الطيبين الطاهرين المعصومين المکرمين اللهم عجل في فرجه و اجعلنا من اعوانه و انصاره و شيعته اللهم من علينا بظهوره، کما مننت علينا بقيام الجمهورية الاسلامية و نصرة الحق علي الباطل. اللهم صلي علي ائمة المسلمين و حماة المستضعفين و هداة المؤمنين. قال الله الحکيم في کتابه: «يا ايها الذين آمنوا اذا نودي للصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الي ذکر الله و ذروا البيع ذلکم خير لکم ان کنتم تعلمون» . (1) اين آيه اي که در هر جمعه در نماز جمعه خوانده مي شود شعاري است براي مؤمنان که بدانند اجتماع روز جمعه اولا براي ذکر و ياد خداست ثانيا بدانند که اين اجتماع از همه سوداگري ها و معامله گري ها و بيع و شراءها ارزشمندتر است. قرآن به ما در اين آيه مي فرمايد: وقتي آهنگ آواز نماز جمعه بلند شد بشتابيد به سوي ذکر خدا، همچنان که در همه اعمال خير، ما موظفيم که بشتابيم «فاستبقوا الخيرات» (2) به کارهاي نيک سبقت بجوئيد «و ذروا البيع» معامله و بيع و سوداگري را بگذاريد و رها کنيد «ذلکم خير لکم» اين براي شما بهتر است. نماز جمعه همانطوري که نامش هم نشان مي دهد، نمازي است که ذکر خدا را با اجتماع مسلمانان توأم تأمين مي کند. اين نماز تفاوت مي کند با آن ذکر و يادي که تنها و در خلوت انجام بگيرد.در اين نماز تن هاي مردم و دل هاي مردم در کنار يکديگر قرار مي گيرد، لذا به اين نماز مي گوئيد نماز وحدت آفرين. حقيقت هم همين است. امروز، شما روي زمين نمناک و خيس محوطه دانشگاه و خيابان مي نشينيد و تابستان زير آن آفتاب سوزنده تير ماه و مردادماه بر روي آسفالت هاي داغ اين خيابان و اين محوطه نشستيد. همين انگيزه اي که شما را به اينجا مي آورد يا هر مؤمني را در هر شهري از شهرها به محوطه نماز جمعه مي کشاند خود اين انگيزه بسيار محترم است و چون مي بينيد که مانند شما هزاران انسان ديگر در کنار شما قرار دارند احساس وحدت مي کنيد. وقتي يک جامعه اي با مردم کار دارد، وقتي يک حکومتي با نظر مردم و به مصلحت مردم مي خواهد کاري انجام بدهد، به اينگونه اجتماعات احتياج دارد و چون اسلام حکومتش به معناي خدمت به مردم است و براي رأي و نظر آحاد مردم جامعه ارزش قائل است، پس اجتماعات درست کرده است: اجتماع نماز جماعت، اجتماع عظيم نماز جمعه و اجتماعي بين المللي حج. انقلاب ما با مردم و با ذکر خدا بوجود آمد، با مردم و با ذکر خدا هم بايد ادامه پيدا کند و مردم و ذکر خدا در نماز جمعه جمع اند.
قرن ها ما نماز جمعه نداشتيم، اين انقلاب به ما نماز جمعه داد. امام دستور فرموده اند که ائمه جمعه در شهرستان ها بايد به دستور امام و به فرمان امام اقامه جمعه کنند، يعني کسي امام جمعه باشد که مورد اعتماد امام، پس مورد اعتماد مردم باشد، زيرا اين جمعه، جمعه است، محل تجمع است، وسيله اجتماع است، بايد بماند تا انقلاب بماند . نماز جمعه دو رکن دارد: رکن اول محتواي نماز جمعه است، مضمون نماز جمعه است که در خطبه ها بايد متجلي بشود و در دو رکعت نماز. اين محتوا چيست؟ اول ياد خدا، امر به تقوا، امر به پارسائي، امر به اخلاق اسلامي، امر به وحدت. دوم شکوه و اجتماع نماز جمعه است. محتوا و شکوه. قالب يعني اين اجتماع عظيم، و معنا يعني آنچه در خطبه گفته خواهد شد و در نماز تلاوت مي شود، اين دو رکن نماز جمعه است. رکن اول روي دوش امام جمعه هاست، رکن دوم روي دوش مردم. امام جمعه ها بايد در هر هفته اي آن چيزي را که احساس مي کنند مردم به آن احتياج دارند و بايد بدانند، آن را بايد به مردم بگويند، از اوضاع و احوال جاري مملکت، از اوضاع و جريانات سياسي عالم، از تحريص مردم و تشويق مردم به حرکت در جاده عبوديت الله، از تشويق مردم به برادري، به وحدت، به عمل، از بصيرت دادن به مردم نسبت به دشمن ها و دشمني ها، اين وظيفه امام جمعه است، اگر نگويد، خطا کرده است.
رکن دوم يعني قالب، روي دوش مردم است. بايد بيايند، بايد استماع کنند، بايد نماز جمعه را مثل عالي ترين فريضه مردمي مورد اعتنا قرار بدهند. زيرا اگر اين اجتماع فشرده ما در اينجا نباشد ميدان جنگ ما هم خاموش خواهد شد، حرکت جامعه ما هم در مقابل قدرت هاي ستمگر، ظالم و متجاوز کند خواهد شد. اين پايه آن حرکت است، اين اجتماع است که مشت محکم درست مي کند. چرا پيغمبر مي گويد: «الصلوة خير موضوع» نماز بهترين نهاد است. ما جهاد را هم داريم، اما نماز بهتر است. ما انفاق را هم داريم، اما نماز بهتر است. نماز است که «ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها» اگر نماز قبول نشود، بقيه اعمال هم قبول نمي شود، اگر قبول شود، بقيه اعمال هم قبول مي شود. چرا؟ براي خاطر اينکه بقيه اعمال اگر بايد براي خدا، در خط خدا، با اخلاص انجام بگيرد، اين ياد خدا و خدا خواهي و خدا جوئي را نماز به ما مي دهد، اين مال همه نمازهاست و نماز جمعه از فضيلت بيشتري برخوردار است، اين نماز جمعه است .
امروز ما نزديک به يک سال و نيم است که نماز جمعه داريم. در اين صحن عظيم دانش، عبادت وارد شد، به دانش جهت داد. همين نماز جمعه بود که توانست دانشگاه شما مردم ايران را از خطي که آمريکا مي خواست، نجات بدهد و فضاي دانشگاه را تقديس کند. و شنيديد که ديروز امام اين امت درباره دانشگاه چه فرمودند و چه رهنمودي دادند. همين نماز جمعه بود که اين توده ميليوني عظيم را با وجود اينهمه طبل و بوق تفرق، در خط واحد، مستقيم نگه داشت . همين نماز جمعه بود که شوق جهاد في سبيل الله را در دل ها آنچنان تحريک کرد که مادر به من مي گويد: «من جوان ندارم به ميدان جنگ بفرستم اما اين طلاها را دارم» . به خدا اين سخن هر روز و هر هفته صدها و ده ها جوان و پير و زن و مرد با من است. هر دفعه که مي آيم دانشگاه براي نماز با مواردي از اين قبيل مواجه مي شويم غير از آنهائي که در غياب من مي فرستند براي ستاد برگزاري نماز جمعه نامه هايشان و اظهاراتشان را.
اگر مي ديديد شما برادران و خواهران و مي شنيديد و مي خوانديد نوشته دانش آموزان فلان مدرسه ابتدائي کرج را، يا اگر مي شنيديد اظهار آن زن ميانسالي را که مي گويد من نمي توانم در جبهه حاضر بشوم و فرزندي ندارم که به جبهه بفرستم و با چه تأسفي حرف مي زند. اينها را نماز جمعه و اجتماع عظيم عبادي و الهي، اين فريضه بزرگ، به ما داده است. پس براي ما خيلي معتبر و محترم و عزيز است. اين نماز جمعه ماست. به همين دليل دو جريان در قبال نماز جمعه بوجود مي آيد، يک جريان، جريان دوستان و علاقه مندان به انقلاب اسلامي است. آنهائي که اين انقلاب را مثل جانشان دوست دارند، سعي مي کنند اين شعله مقدس و برافروخته را هر چه برافروخته تر کنند. نگاه کنيد به اين اجتماع عظيم، نگاه کنيد به صفوف فشرده زنان و مردان، چگونه روي زمين نمناک يا روي زمين داغ در تابستان نشسته اند و نگاه کنيد به تلاشي که دلسوزاني در سراسر کشور انجام مي دهند تا شکوه و محتواي نمازهاي جمعه هر چه بيشتر و بالاتر بشود.
.1 سوره جمعه، آيه 9 .2 سوره بقره، آيه 148