سید جمال الدین اسدآبادی بنیان گذار جبهه اتحاد اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سید جمال الدین اسدآبادی بنیان گذار جبهه اتحاد اسلامی - نسخه متنی

محمدجواد صاحبی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سيد جمال الدين اسدآبادي بنيانگذار جبهه اتحاد اسلامي

وحدت مسلمين بازتاب تهاجم غرب :

مغرب زمين پس از ركود و غفلت چندصد ساله با وقوع رنسانس و دست يابي به انقلاب صنعتي و تأسيس تمدن جديد، براي جبران ناكاميهاي گذشته والتيام عقده هاي فرو خورده أي كه از سيطره تمدن اسلام در دل داشت، در عصر توخيزش تازه اي برداشت بويژه كه نياز به مواد خام وبازار مصرف، حرص و طمعش را روزافرزون مي ساخت. از سوي ديگر انحطاط دنياي اسلام در اثر دوري از تعاليم قرآني، كج فهمي و برداشتهاي ناصواب از آموزه هاي ديني]، نفوذ خرافات و پندارهاي واهي، حكومتهاي استبدادي، تجاوزات ومداخلات استعماري از دست دادن هويت ملي مذهبي و خودباختگي در برابر تمدن نوين اروپايي و از اينها خطرناكتر گسيختگي و تفرقه در امت اسلامي، مصلحان مسلمان را به چاره جويي شناسايي دردهار درمانهاي امت محمدي وادار كرد.

اين اصلاح طلبان با همه اختلاف نظرهايي كه در زمينه اصلاح جامعه اسلامي داشتند، در اين نكته باهم متفق بودند كه نخستين گام و ضروري ترين اقدام براي پايداري دربرابر هجوم بي امان غرب، زدودن زمينه هاي تفرقه و جدايي خواهي و ايجاد ميان صفوف امت اسلامي است.

ظاهراً نخستين بارنداي اتحاد اسلام در برابر غرب را سيد جمال الدين بلند كرد ومنظور از اتحاد اسلامي، اتحاد مذهبي كه امر غير عملي بود نبود، منظور اتحاد جبه اي و سياسي بود، يعني تشكيل صف واحد در مقابل دشمن غارتگر.

آغازگر طرح اتحاد اسلامي در عصر جديد

سيد جمال الدين پس از آنكه به كشورهاي بزرگ اسلامي سفر كرد و از نزديك اوضاع رقت بار مسلمانان را مشاهده نمود، برنامه هاي اصلاحي خويش را آغاز كرد ولي هر گامي كه در راه اصلاح جامعه مسلمين بر مي داشت با كارششكني و مداخله بيگانگان مواجه مي گرديد از اينرو مبارزه با استعمار اروپايي را وجهه همت خود ساخت و براي اين مقصود، بسيج و وحدات همه نيروهاي مسلمانان را عملي ضروري مي شمرد، به همين جهت اتحاد اسلامي را در رأس برنامه هاي انجمن حزب الوطني در مصر قرارداد.

سيد همگرايي مسلمانان را پيش از آن كه يك ضرورت سياسي براي حفظ كيان مسلمين بشناساند، آن را يك فرضه ديني و از آموزه هاي مهم قرآني معرفي مي كرد.

او در يكي از جلسات حزب الوطني در اين باره چنين اظهار داشت: بر شما باد بزرگترين ذكر خدا و استوارترين برهان او (قرآن) زيرا كه آن نور تابنده خداست، آن نوري كه به وسيله آن انسان از تاريكي خاطرات سوء بيرون آمده و از ظلمت وساوس رها مي گردد وهمانا چراغ نجات است، هر كه بدان هادي شد نجات يافت و هركس از آن تخلف ورزيد تباه شد.

و اين قرآن راه استوار خداست، هر كه در آن سلوك ورزد هدايت گردد و هر كه از آن بيرون افتد گمراه شود. بر شما باد كه از گوهرهاي پراكنده گفتار صاحب قرآن كامياب گرديد، مانند اين سخن پيامبر(ص).

هرگاه خداوند بر كيفر قومي اراده فرمايد، عمل در آنها كاشش يابد و ستيزه افزايش، و نيز مانند اين سخن او: سه چيز هست كه قلب هيچ مسلماني در آن غش نمي ورزد: خالص سازي عمل براي خدا، اندرز و خيرخواهي براي فرمانروايان مسلمين پيوستگي با جماعت آنان، دماء مسلمانان باهم برابري مي كند بدون در نظر گرفتن نژاد، طبقه و.. كهترين آنان نك:بان ذمه مهمترين آنان است.

مسلمين همگي يكدل و يك زبان بر ضد دشمنان دين هستند.

عوامل و موانع اتحاد اسلامي :

سيد پس از سفر به اروپا و آشنايي نزديك با فرهنگ و تمدن غرب و آگاهي از نقشه هاي استعمارگران، از همان قلب اروپا هجوم بي امان خود را آغاز كرد و در اين راه از هيچ اقدامي فروگذار نكرد، بيشترين دل مشغولي او در اين دوره همچنان تقريب ميان فرقه هاي مذهبي وتحذير آنها را تفرقه بود. پايبندي و عشق او به اين آرمان بلند را از نام مجله العروة الوثقى ومقالات آن مي توان دريافت.

سيد فرمانروايي افراد گمراه و قدرت طلب بر جامعه مسلمين را عامل عمده تفرقه و گسيختگي در امت اسلامي مي دانست، به همين جهت مي نوشت:

اگر وجود امراي گمراه - كه براي سلطه گري آزمندند - نبود، مسلمان شرقي با غربي و شمالي با جنوبي متحد مي شد و همه يكسره نداي واحدي راسر مي دادند. اين نكته كه گاه حكومتهاي ستمگر و فاسد، براي حفظ قدرت و سطوت خويش، به تفرقه وجدايي در ميان ملل و امم دامن مي زنند، واقعيتي است كه پيوسته تكرار مي شود. آنها گاه نغمه هاي جدايي افكن را در ميان يك كشور سر مي دهند تا از يكسو اذهان ملت را از توجه به مفاسد دستگاه حكومت منحرف سازند و از سويي ديگر، قدرت و سلطه خويش را شرط بقاي امنيت بشناسانند.

وگاه به منظور پايداري در برابر قدرتهاي رقيب، تفرقه و جدايي ميان دو ملت را ابزار بسيج مردم و حفظ قدرت خويش مي سازند.

سيد براي ايجاد اتحاد سه عامل را مؤثر مي دانست:

1ـ احساس مشترك نسبت به خطر.

2- شناخت ابزار دفاع.

3- اتفاق آرا به هنگام اقدام.

سيد، براي دست يابي به عوامل ياد شده مي كوشيد تا غيرت ملي و ديني مردم را برانگيزاند، ازاينرو مسلمانان با ايمان را مخاطب قرار مي دهد و وجود امكانات و استعدادهاي امت اسلامي را برايشان بر مي شمارد، او مي گويد مسلمانان با ايمان را مخاطب قرار مي دهد و وجود امانات و استعدادهاي امت اسلامي را برايشان بر مي شمارد، او مي گويد مسلمانان با تواناييهاي بالفعل خود مي توانند دربرابر تهاجم بي امان دشمن همچون سدي استوار متحد باشند.

اين تواناييها از نگاه او عبارتند از:

1ـ پيوستگي سرزمينهاي اسلامي از ادرنه تا پيشاور.

2- پيامهاي وحدت بخش قرآن و عقايد مشترك مسلمانان.

3- توسعه كمي و كيفي جمعيت مسلمانان.

سيد از اينكه مسلمانان با وجود اين امكانات نمي توانند دربرابر سيل تهاجم دشمناني كه از هر سو آنان را محاصره كرده، مقاومت نمايند ابراز شگفتي مي كند و آنان را سخت مورد سرزنش قرار مي دهد. او اتحاد را رمز پيروزي ملتها مي شمارد و مي گويد: تجربه تاريخي نشان مي دهد كه عروج و سقوط نژادها و اقوام و ملل در گرو اتحاد و يا عدم آن بوده است، اين ناموس خداوندي است كه نصيب هر ملتي از هستي، تنها به مقدار بهره اي است كه از اتحاد و اتفاق برده است و خداوند هيچ قومي را هلاك نساخته مگر پس از آن كه به تفرقه و نفاق مبتلا شده اند.

آموزه هاي ديني در باره اتحاد اسلامي :

سيد به فرازهاي ديني و پيامهاي نبوي در زمينه فريضه اتحاد اشاره مي كند و مي گويد:

در گفتار صاحب شريعت آمده كه: مؤمن براي مؤمن حيثيت بنا را دارد كه بعضي بعض دگر آنرا نگاه مي دارد. و مؤمن در نظر مؤمن به منزلة يكي از اعضاء آن است كه وقتي يكي را دردي اصابت كند، آن ديگري از آن متأثر مي شود؟

وصاحب شريعت چنين نهي مي كند: مقاطعه نكنيد، پشت به هم ننمايد و حسد نورزيد.

اي بندگان خدا برادران همديگر باشيد.

وكسي را كه از جميعت كناره مي كند، به زيان و هلاكت اخطار مي دهد وارا همچون گوسفند تنها گردي كه شكار گرگان مي گردد مثال مي زند و اين همه بعد از اين است كه خداوند بندگان خود را به جنگ زدن به حبل متين خويش امر مي كند و آنان را از تفرقه و فريب كاري باز مي دارد.و پس از آنكه دشمنان يكديگر بودند، بواسطه نعمت برادري برآنان منت مي گذارد.

وكتاب الهي چنين گويا است: انما المؤمنون اخوه: براستي مؤمنان برادرند و از كساني كه طرف خطاب آيه هاي وي هستند، تقاضا مي كند كه هنگام اختلاف به اصلاح ذات البين بپرداند. و جز در مورد كسي كه متمرد است، بر وجوب اصلاح تأكيد و بلكه حكم كرده است.

از جمله توجه صاحب شريعت به مسأله اتفاق، كفته اي است كه:

اگر به پيمان فضول دعوت مي شدم آن را كه هاشم و زهره و تيميم پيش عبدالله جدعان آمدند و با هم عهد بستند كه ظلم را دفع كنند و حق را از ظالم بستانند و اينكه اين پيمان فضول ناميده شده، به واسطه اين بوده كه آنان عهد كردند كه نزد هيچ كس، فاضل از حق وي را باقي نگذارند كه مدار آن بر ظلم است تا كه آن را از وي بستانند و به مستحق آن بازگردانند، اين پيماني در جاهليت بوده و شارع اسلام تصريح كرده درصورتي كه به آن دعوت شده بود آن را مي پذيرفت.

اين اجمال دلايل بود به لزوم اتحاد و منع متاركه و فريبكاري در ميان مسلمانان و حتى ميان مسلمانان و كساني غري از آنان كه تعهد مسلمانان را در مورد خود پذيرفته و به حسن جوار در شريعت اسلام رضايت داده اند. چه طريقه مسلمانان وسيع است و گنجايش آن را دارد. اين موضع سيد جمال الدين است درباره وحدت و اتحاد مسلمانان آنطور كه خودتقرير كرده است.

/ 1