تشكلات حزبى
محمد هادى معرفت در همين رابطه اين پرسش مطرح است كه آيا تشكلات حزبى در نظام حكومت اسلامى جايگاهى دارد؟اين سؤال از آن جهت مطرح است كه از يك سو ضرورت همگون بودن نظامهاى سياسى حاكم بر جهان امروز،ايجاب مىكند كه حكومت اسلامى خود را با عرف سياست جهانى هماهنگ سازد تا امكان برقرارى روابطسياسى بر اساس ضوابط بين المللى تحقق پذير باشد. و از سوى ديگر، تحزب گرايى، مايه تشتت و تفرقه وتضارب آراء گشته و در صفوف مسلمين، رخنه و شكاف ايجاد مىكند و اين بر خلاف دستور قرآن كريم است كهبه فشرده بودن صفوف مسلمين دستور اكيد داده است: «واعتصموا بحبل الله جميعا و لاتفرقوا و اذكروا نعمة الله عليكم اذ كنتم اعداء فالف بين قلوبكمفاصبحتم بنعمته اخوانا» (1) . به ريسمان ناگسستنى الهى(وحدت و برادرى اسلامى) چنگ زنيد و از هم مپاشيد و ياد آوريد عنايت الهىرا كه شما را از دشمنى و ستيز با يكديگر نجات بخشيد و دلهاى شما را به يكديگر نزديك كرد تا آن كه بهفضل الهى امروزه برادروار گرد هم آمدهايد. «من الذين فرقوا دينهم و كانوا شيعا كل حزب بما لديهم فرحون» (2) . راه و روش خود را از يكديگر جدا ساختند، و به صورت دستهها و گروههاى جدا از يكديگر مىزيستند و هرگروهى به آنچه خود مىپنداشتند، دلخوش بودند. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «المسلمون اخوة، تتكافا دماؤهم، و هم يد على من سواهم، يسعى بذمتهم ادناهم» (3) .مسلمانان همه برادر و برابرند، و جملگى يكدست در مقابل بيگانه قرار گرفتهاند. آن كه در پائينترين رتبه قراردارد، با حمايت جمع اقدام مىكند. يعنى فرد فرد آحاد مسلمين از حمايت جمع برخوردارند و جملگى هماهنگ هستند. اكنون با نظر به مراتب ياد شده، تشكلات حزبى مىتواند، دو اثر و پيامد منفى داشته باشد: اولا شيرازه وحدت ملى و اسلامى گسسته شود و پراكندگى گرايشها و خواستهها، شكافهاى عميقى درميان امتبوجود آورد، زيرا هر گروه به آنچه دارند دلخوشاند، «كل حزب بما لديهم فرحون» (هر كه نقشخويشتن بيند در آب). و آن وحدت و يگانگى و همبستگى كه لازمه برادرى اسلامى است، از هم مىپاشد ومسلمانان را رو در روى يكديگر قرار مىدهد. ثانيا آزادى در انتخاب از مردم گرفته مىشود، زيرا حزبگرايى، اهداف ديكته شده را در مقابل اعضاء وهواداران قرار مىدهد، و انتخابات به گونه كاناليزه شده صورت مىگيرد. بنابراين، مردم آزاد نيستند و به ناچاربايستى كانديداهاى مطرح شده از سوى احزاب را برگزينند. در صورتى كه در فرهنگ اسلامى، انسان، آزادآفريده شده و در انتخاب راه كاملا آزاد است. در روايات صحيحه آمده: «الناس كلهم احرار» (4) . امام اميرالمؤمنين عليه السلام در نامهاى به فرزندش امام حسن عليه السلام مىنويسد: «ولا تكن عبد غيرك و قد جعلك الله حرا». (5) بدون ترديد بنده ديگرى بودن، در آن است كه انسان در تصميمات خود، پيرو ديگران باشد و انتخاباتى كهاز كانال حزبى انجام مىگيرد، انتخاب آزاد نيست، بلكه انتخاب در چارچوب سياستها و تصميمات حزبى است!ولى در اين زمينه بايد گفت، اين گونه برداشتهاى ناروا از تشكلات حزبى، ناشى از انديشههاى ناپخته سياسىاست. اسلام، سعى بر آن دارد كه رشد سياسى در آحاد مردم ريشهدار و بنيادين گردد. و ملت مسلمان هموارهبه مسائل سياسى علاقه نشان داده، در تمامى صحنههاى سياسى حضور فعال داشته باشند. بر اين اساس هيچكس و هيچ برنامهاى نمىتواند، اين علاقه و رشد سياسى را از ملت مسلمان بستاند، زيرا اين علاقه ريشهداراست و از احساس دينى و مذهبى آنان برخاسته است. همچنين بايد دانست كه مساله جهت دهى سياسى، مساله ديگرى است و هدف از آن اين است كه اينرشد سياسى به شكل درست صورت گيرد، بدين گونه كه گروهى از انديشمندان مخلص و دين باور، و آشنا بهاوضاع سياسى جهان و كشور گرد هم آيند و مسائل سياسى را يك به يك مورد بررسى قرار دهند و با انديشهصحيح، بهترين روش را جست و جو كنند، آنگاه با عرضه انديشههاى مورد توافق خود بر مردم، يعنى درمعرض آراى عمومى قرار دادن، بر پختگى آن بيافزايند و ضمن آن كه رهنمودهاى لازم را ارائه مىدهند آمادهپذيرفتن انتقادات و پيشنهادهاى مردمى نيز باشند. «ولتكن منكم امة يدعون الى الخير و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و اولئك همالمفلحون» (6) . بايد گروهى از شما گرد هم آيند و راه اصلح را ارائه دهند و پسنديده را از ناپسندجدا سازند. اين چنين گروهها رستگار خواهند بود. و بدين سان براى انتخاب بهترين راه، همانديشمندان سعى خود را كردهاند و رهنمودهاى لازم را عرضه نمودهاند و علاوه اعتماد مردم رانيز كسب كردهاند، و مردم نيز با كمك انديشمندان مخلص، بهتر به مصالح خويش راه يافتهاند.البته با تعدد تشكلات حزبى، بهتر مىتوان مشكلات سياسى را حل و فصل نمود، زيرا با تعددگروههاى سياسى، مراكز تحقيق در مسائل سياسى، متنوع خواهد شد و از برخورد انديشهها وافكار گوناگون، بيشتر مىتوان به كاستيها پى برد، زيرا هر گروه، ممكن استبه نقص خود پى نبردكه در اين صورت ديگر گروهها، آنان را آگاه مىسازند، همچون مراكز تحقيق علمى، كه هر چهپرشمارتر باشد، در پيشرفت علم، بيشتر مؤثر است. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «من استقبل وجوه الآراء، عرف مواقع الاخطاء». با دريافت آراى گوناگون، مىتوان به مواضع اشتباه پى برد. آرى، اين در صورتى است كه گروهها و انديشمندان، خالصانه بكوشند و همگى در پى مصالح امتباشند ونه به دنبال بدست آوردن پست و مقام يا شهرت و نام. اگر رهنمود است، صميمانه باشد، و اگر انتقاد است،مخلصانه باشد و همواره رضاى خدا و مصالح مردم مد نظر باشد. متاسفانه اين بينش و گرايش در جامعههاىعقب افتاده يا در حال رشد، كمتر حاكم است. و هر گونه تشكلات حزبى، در نهايتبه گروه گرايى و ستيزمىانجامد. هم از اين رو مرحوم سيد جمالالدين اسدآبادى در گفته مشهور خود يادآور شده است: «الحزبية فى الغرب دواء، و فى الشرق داء». تشكلات حزبى در جامعههاى غربى، راه درمان دردها است. و در جامعههاى شرقى، منشا دردها. 1) آل عمران 3: 103. 2) انفال 8: 46. 3) كافى شريف ج1 ص 403 - 404. 4) كافى شريف ج 6 ص 195 حديث 5 و ج 7 ص 420 حديث 1 و ج 8 ص 69 حديث 26. وسائل ج 23 ص 54 حديث 1 و ج 27ص 253 حديث 9 و نيز تهذيب و استبصار و من لايحضره الفقيه. 5) نهج البلاغه - (صبحى صالح) ص401 6) آلعمران 3: 104. و نيز در سوره اعراف 7: 159 آمده: «و من قوم موسى امة يهدون بالحق و به يعدلون». و آيه 181: «وممنخلقنا امة يهدون بالحق و به يعدلون» همواره مردانى به گونه گروهى راه حق را يافته و رهنمون به آن بودند.