دستور العملي از ابن حمزه طوسي قدس‏سره - دستور العملی از ابن حمزه طوسی (قدس سره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دستور العملی از ابن حمزه طوسی (قدس سره) - نسخه متنی

محسن صادقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دستور العملي از ابن حمزه طوسي قدس‏سره

محسن صادقي

عمادالدين ابوجعفر محمد بن علي بن حمزه طوسي، فقيه امامي و صاحب كتاب الوسيله در اواخر قرن پنجم تا اوايل قرن ششم هجري1 مي‏زيسته است.

ابن حمزه طوسي بجز الوسيله چند اثر ديگر از خود به جا گذاشته است كه عبارتند از:

1) الواسطه، در بعضي از نسخه‏هاي وسيله زيادتيي وجود دارد (ص 461 - 469 چاپ قم) كه از ظاهر عبارتي از آن در صفحه 466 بر مي‏آيد كه قطعه‏اي از كتاب واسطه باشد؛ 2) المعجزات؛ 3) الرائع في الشرائع؛ 4) مسائل فيالفقه؛2 5 و 6) التعميم و التنبيه؛3 7)الثاقب فيالمناقب، بعضي از محققان در نسبت اين كتاب به ابن حمزه صاحب وسيله ترديد كرده مي‏گويند: مؤلف اين كتاب نصيرالدين ابوطالب عبدالله بن حمزة بن حسن بن علي طوسي مشهدي شارحي، عالم امامي سده ششم هجري است.4

الوسيلة إلي نيل الفضيلة معروفترين اثر ابن حمزه كتابي است فقهي به شيوه فتوايي كه شامل همه ابواب فقه است. اين كتاب همواره در آثار فقهي اماميه متداول بوده است. ابن حمزه به سبب تأليف اين كتاب به صاحب وسيله ملقّب شده است. وسيله تا كنون سه بار چاپ شده است: 1) ضمن الجوامع الفقهية در تهران، 1276 ق؛ 2) در نجف، 1399 به كوشش عبدالعظيم البكاء؛ 3) در قم، 1408 ق به كوشش محمد حسّون. ما در اين دستورالعمل از چاپ آقاي حسّون بهره گرفته‏ايم.

دستورالعملي كه در اين شماره ملاحظه مي‏شود بخشي از مقدمه كتاب وسيله است كه مؤلف خطاب به فرزندش نوشته است. علي بن موسي‏بن طاووس (589 - 664) در كتاب كشف المحجّة لثمرة المهجة - كه خطاب به فرزندانش نوشته - به اين دستورالعمل اشاره كرده است و انگيزه‏اش را از تأليف آن كتاب، تبعيت از عالماني چون ابم بابويه، شيخ مفيد، محمد بن احمد صفواني و ابن حمزه طوسي مي‏داند.5

متـن دستـورالعمـل

أمّا بعدُ، حمدا لِلّه الكريمِ الآلاء، العظيمِ النَعْماء، و الصلاةُ علي نبيّه محمّدٍ خاتمِ الأنبياء و سَيِّدِ الأولياء، و علي آله سادَةِ الأتقياء، الأئمّةِ الهُداةِ النُجَباء.

فإنّي أُوصيك يا بُنَيّ بتقوي اللهِ، و الاِعتصامِ بحَبله، و التمسّك بطاعته، و التَحَرُّجِ عن مَعصيتهِ، و الإخلاصِ في العمل بما يُرضيه. و التَوَفُّرِ علي التفكّر فيما يَزيِدُ في مَعرفَتك و يَقينك، و يُعينُك علي أُمور معادك و دينك، و يَمنعُك عن التَوَرُّطِ في الشُبَهاتِ، و يَرْدَعُك عن التَمَيُّل إلي الشَهَوات، و يَزَعُك عن رُكوب المحارمِ، و يَكْبَحُك عن التَسَرُّع إلي المَآثم.

و إيّاك و غَفلةَ الاِغترار، و فَترَةَ الإصرار.

و عليك بالاِستعانةِ بالله سبحانَه علي أُمور دينك و دنياك؛ فإنّك إن تَوكَّلْتَ عليه كفاك.

و عليك بتلاوة كتابه في آناء ليلك و نَهارك، و حالتَيْ استقرارك و أسفارك؛ فإنّ ذلك شِفاءٌ لِما في الصُدور، و نورُ يومِ النُشور، و نَجاةُ يومٍ تَزِلُّ فيه الأقدامُ، و تُقضي فيه الأحكامُ.

و عليك بالعمل بما فيه، و التَنَبُّه علي ما في مَطاويه، فإنَّه «شافعٌ مُشَفَّعٌ، أو ماحلٌ مُصَدَّقٌ».6

و عليك بسُنَّة نَبيّه محمّدٍ صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ، فإنّها جَلاءُ القلوبِ، و اِستراحةُ الكُروبِ، و عليك بما سَنَّ لك الأئِمَّةُ الهُداةُ؛ فإنّهم إلي الجنَّة الدُعاةُ و من النار الحُماةُ.

و عليك بسيرةِ الصالحينَ، و الاِقتناصِ من شَواردهم، و الاِقتباسِ من فَوائدهم، و الاِشتغالِ بنفسك عن غَيرِك، و التَوَفُّرِ علي الإكثار من خَيرك، و ليَكنْ ما تعرفُ من نفسك شاغلاً لك عمَّن سِواك، فيُحْمَدُ مُنْقَلَبُك و مَثواك.

و عليك بالإكباب علي طَلب العلوم، فإنَّه أرجحُ ميزانا، و أنجحُ أمرا و شأنا، و ليس يُمكنُك البلوغُ إلي نِهايته، و الوُصولُ إلي غايته، فعليك بما هو أكثرُ فائدةً و أغْزَرُ عائدةً، و أعْوَدُ عليك في أُولاك و أُخراك، و دنياك و عُقباك.

و عليك بالفقه، و عليك بالفقه، و عليك بالفقه، فإنّه شرفٌ لك في الدنيا، و ذُخرٌ لك في الآخرة، و لن يَتَيَسَّرَ لك ذلك إلا بحسن السيرةِ، و نِقاء الجَيب، و طهارة الأخلاق، و التَوَقّي من العيب، و إقامةِ دَعائم الإسلام، و الإذعانِ لقواعد الأحكام، و التَعظيم لأمر اللهِ؛ فإنّ الله سبحانَه لم يَخْلُقِ الخلقَ عبثا، و لم يَتْرُكْهم مُهملاً، بل خَلَقَهم لِيَبْلُوَهُمْ أيُّهُم أحسنُ عملاً، و عَلِمَ ضَمائرَهم، و خَبَرَ سَرائِرَهم، و أحْصي أعمالَهم و حَفِظَ أحوالَهم، و احتَجَّ عليهم بإرسال الرُسُلِ مُبشِّرا و مُنذرا، و بإنزال الكتب آمرا و مُخبرا و داعيا و زاجرا. و للّهِ الحُجَّةُ البالغةُ، و النِعمة السابغةُ، و له الحمدُ علي نِعَمِه، و الشُكرُ علي فِيضِ كَرَمِه، حمدا وافيا، و شكرا كافيا.

تـرجمـه

ستايش خداي راست، او كه نعمتهاي مادي و معنوي فراوان و عظيم ارزاني مي‏كند. و درود بر پيامبرش محمّد، خاتم انبيا و مهتر اوليا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ، و سلام بر خاندان او، امامانِ هدايتگر و گرامي‏گوهر كه سرور پرهيزگارانند.

فرزندم! تو را به تقواي الهي، و چنگ‏زدن به ريسمان او، و پايبندي به اطاعت از او، و اجتناب از نافرماني او، و اخلاص در عمل به آنچه او را خشنود كند، سفارش مي‏كنم. تو را به زيادانديشيدن توصيه مي‏كنم؛ انديشه در آنچه كه به شناخت و يقينت بيفزايد، و در امور آخرت و دينْ ياريت دهد، و مانعِ فروافتادن تو در شبهه‏ها شود، و از تمايل به خواسته‏هاي نفساني جلو گيرد، و از ارتكاب گناهان باز دارد، و مانع از سرعت گرفتن در معاصي شود.

مباد كه با فريفته شدن غافل شوي و با اصرار [بر معاصي] سستي پذيري.

از خداي سبحان در امور دين و دنيا كمك بخواه، كه اگر به او توكّل كني تو را كفايت كند.

همواره قرآن را تلاوت كن ؛ در ساعات شب و روز و در حَضَر و سفر، كه قرآن شفا و روشنايي روز جزاست، و موجب رهايي در روزي است، كه قدمها در آن بلغزد و به حساب بندگان - طبق احكام الهي - رسيدگي شود. تو را ملزم مي‏كنم به عمل به قرآن و مطلع شدن از معاني آن؛ زيرا قرآن شفاعت كننده‏اي است پذيرفته و سعايت كننده‏اي است گواهي شده.

به سنت پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله پايبند باش كه دلها را جلا مي‏دهد و موجب آسايش يافتن از غمهاست. به دستورهاي ائمه هدي ملتزم باش كه آنان به بهشت مي‏خوانند و از آتش دوزخ نگاه مي‏دارند.

تو را به سيرت صالحان و شكارِ نكاتِ طرفه ايشان و فراگرفتن فوايدِ آنان ملزم مي‏كنم. پيش از آنكه به عيبجويي ديگران مشغول شوي به خودت بپرداز، همت خود را بر افزودن به خوبيهايت به كار بر و چنان باش كه شناخت [عيبهاي[ خودت تو را از پرداختن به [عيوب [ديگران باز دارد تا دنيا و آخرتت پسنديده شود.

به طلب علم روي آور و همواره ملازم آن باش؛ چرا كه علم مقياس و ميزان و بهترين راه پيروزي و كاميابي است. و تو نتواني به همه آن دست يابي و به نهايتِ آن برسي؛ پس دانشهايي را بياموز كه فايده‏اش بيشتر و منفعتش بسيار و براي آغاز و انجام و دنيا و آخرتت نافع باشد.

ملازم فقه باش، ملازم فقه باش، ملازم فقه باش؛ كه شرف دنياست و ذخيره عقبي. تحصيل فقه بر تو آسان نشود جز با سيرت نيكو و معيشت حلال و اخلاق پسنديده. و دوري از بديها و به پاداشتن پايه‏هاي دين و يقين به قواعد احكام و بزرگداشت امر خدا؛ چرا كه خداي سبحان مردمان را بيهوده نيافريد و آنها را به حال خود وانگذاشت بلكه آنان را بيافريد تا بيازمايد كه كداميك عملشان نيكوتر است. او به رازهايشان دانا و از درونشان آگاه است، اعمالشان را بر مي‏شمارد و تمام حالات آنان را زير نظر دارد. با ارسال پيامبران بشارت دهنده و بيم دهنده و انزال كتابهاي فرمان دهنده و خبر دهنده و دعوت كننده و بازدارنده، بر انسانها حجت آورد. ستايش و سپاس خاصِ خداست، ستايش وافي براي نعمتهايش و سپاس كافي براي كرم سرشارش.


1. دايرة المعارف بزرگ اسلامي، ج 3، ص 368 - 370، مقاله ابن حمزه، نوشته احمد پاكتچي.

2.كتابهاي مذكور را منتجب‏الدين به ابن حمزه نسبت داده است (فهرست أسماء علماء الشيعة، به كوشش عبدالعزيز طباطبائي، ص 164).

3. اين دو كتاب را يكي از شاگردان شيخ حسين بن مفلح صيمري به ابن حمزه نسبت داده است (رياض العلماء، ج 5، ص 123).

4. دايرة المعارف بزرگ اسلامي، همان؛ الثاقب فيالمناقب به كوشش نَبيل رضا عَلوان در بيروت چاپ شده و در سال 1412 ق در قم از روي همان چاپ افست شده است.

5 . كشف‏المحجّة لثمرة‏المحجة، نجف، مطبعه حيدريه، 1370 ق، الفصل العاشر، ص 5.

6. الجامع الصغير، تحقيق محمد محيي‏الدين عبدالحميد، قاهره، 1352 ق، ج 2، ص 221، ح 6182؛ نهج‏البلاغه، تحقيق صبحي صالح، خطبه 176. در نهج‏البلاغه به جاي «ماحل»، «قائل» آمده است.

/ 1