بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
گرايش به اين انديشه را احتمالاً ميتوان در آن قسمت مشهور از ريگ ودا منْدله اول قطعه 164، عبارت 46 مشاهده کرد که پس از آن که ميگويد «او را به نامهاي گوناگون ايندرا، ميترا و آگني و گاروت ميخواند»، تصريح ميکند : «حقيقت جز يکي نيست. فرزانه آن را با نامهاي گوناگون ميخواند همچون آگني، يمه و ماتريُشَون » پيدايي تصور پْرجاپتي (Prajapati)، يا پروردگار موجودات، در همين زمينه قابل تفسير است؛ البته اين امر يک فرايند تدريجي آگاهانه در جهت تعميم و جهاني کردن انديشة خدا نبود؛ بلکه به تعبير داسگوپتا، مرحلهاي ضرور در توسعه و رشد ذهن انسان بود که قادر شد خدايي را تصور کند که مرکز همه نيروهاي اخلاقي و مادي باشد؛ هر چند نتوان حضور بيواسطة او را مشاهده کرد. (Cf. Hiriyanna, 1993, 38-40; Dasgupta, 1997, 19) تقسيم خدايان به سه دسته يا ادغام همة آنها در مفهوم بزرگتر ويشوِدِواه (Visvedevah) پانتئون يا مجمع خدايان در همين جهت صورت ميگيرد. تأکيد بر مفهوم ريتا (rita) نيز به واقع نوعي حمايت از يکتاپرستي و بيان آن است؛ زيرا اگر تنوع پديدههاي جهان مقتضي تنوع خدايان باشد، در آن صورت چرا نبايد وحدت طبيعت مقتضي خداي يکتايي باشد که همة چيزهاي موجود را در برگيرد. به عبارت ديگر، اعتماد به قانون طبيعي به معناي ايمان به خداي واحد است؛ (Cf.Radhakrishnan,1958,vol.I89-91) از اين رو عنوان پْرجاپتي که در آغاز، صفت و عنواني براي ديگر خدايان بود، به صورت خدايي مستقل و مجزا شناخته شد که برترين و بزرگترين خدايان و مسؤول آفرينش و حاکم و هدايت کننده جهان است. اين خدا گاه با عنوان هيرُتيه گربهُه(Hiranyagarbha= تخمة زرين) نيز مطرح شده است: «در آغاز هيرُنيه گرْبهه پديدار شد. او همين که زاده شد، يگانه پروردگار همه موجودت بود .(R.V, X. 82. 3 صفات مشابهي نيز به ويشوکرمه (visvakarama) = آفريدگار همه) نسبت داده شد. گفته شده که او پدر و ايجاد کنندة همة موجودات است؛ امّا خودش آفريده نشده است. او آبهاي اوليه را پديد آورد. «او پدر ما، آفريدگار ما و سازندة ما است (R. V, X. 82. 3) (Dasgapta, 1997, 19). اصل اين دو خدا در ظاهر يکي است. پرجاپتي در براهمنهها مقام اول را دارا است. در يک براهمنه آمده که33 خدا وجود دارد و پْرُجاپُتي سي و چهارم است که همة آنها را دربردارد. (Hiriyanna, 1993, 40).