کلیات آنچه شایسته نمازگزار نیست نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کلیات آنچه شایسته نمازگزار نیست - نسخه متنی

محمد محمدی ری شهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كلّيات آنچه شايسته نمازگزار نيست

1 ـ امام علىّ عليه السّلام : هيچيك از شما، سست و خواب آلود به نماز نايستد و به خود نينديشد كه همانا در پيشگاه پروردگارش جلّ جلاله مى باشد. و براى بنده از نمازش تنها آنچه با دلش به آن توجه داشته، مى ماند.

2 ـ امام باقر عليه السّلام : هنگامى كه در نماز ايستاده اى به نمازت توجه كن ، كه تنها آنچه بدان توجه دارى برايت حساب مى شود و در آن با دست و سر و ريشت بازى نكن ، با خود سخن مگو، خميازه مكش و دستان و سينه ات را كشيده و باز مكن ، دستانت را بر هم مگذار كه اين كار مجوس است[1]. بر دهانت چيزى مبند، خود را جمع نكن ، بلكه باز كن همانگونه كه شتر باز مى كند، بر كف پاهايت منشين و ساعدهايت را بر زمين مگستران ، انگشتانت را مشكن ، كه همه اين ها كم گذاشتن از نماز است.

3 ـ قاضى نعمان از امام صادق عليه السّلام : ايشان خميازه و دستها را كشيدن و سينه باز كردن را در نماز ناپسند مى شمرد[2]. خميازه و دست و سينه بازكردن به جهت كسالت عارض مى شوند و قصد آن و انجامش نهى شده است و خميازه بى قصد هم مى آيد . پس هر كس به آن گرفتار شد و نتوانست خود را نگه دارد ، دستش را بر روى دهانش بگذارد و جلوى آن را بگيرد و آن را تكرار نكند و طول ندهد.

4 ـ امام صادق عليه السّلام : هنگامى كه به نماز ايستادى بدان كه در پيشگاه خداوندى و اگر او را نمى بينى، بدان كه او تو را مى بيند. پس به نمازت توجه كن و آب بينى و دهان مينداز و انگشتانت را نشكن و هنگام ايستادن دستانت را بر پشتت قرار مده[3]، كه گروهى به جهت انگشت شكستن و دست بر پشت نهادن، كيفر شدند .

5 ـ در فقه الرضا آمده است : هرگاه خواستى به نماز برخيزى، سست و خواب آلود و شتابان و بازى كنان بر نمى خيزى، بلكه آن را با آرامش و وقار و درنگ به جا مى آورى و فروتن و افتاده باش، فروتن و افتاده براى خداى جلّ جلاله با هاله اى از بيم و هراس، اميدوار و بيمناك، همراه با آرامش و ترس و احتياط. پس در پيشگاه او همچون بنده گناهكار فرارى در پيش اربابش بايست. پاهايت را در يك رديف قرار ده و خود را راست نگه دار و به راست و چپ روى مگردان گويا كه او را مى بينى كه اگر تو او را نمى بينى، او تو را مى بيند. با ريشت و هيچيك از اندامت بازى مكن و انگشتانت را مشكن و بدنت را مخاران و به بينى و يا لباست مشغول مشو و در حالى كه بر دهانت چيزى بسته اى، نماز مخوان. و براى زنان جايز نيست كه با نقاب نماز بخوانند.

هنگام ايستادن ، ديده ات به سجده گاهت باشد و اظهار بى تابى و بى قرارى و ترس كن و با اين حالت به سوى خداى جلّ جلاله ، اشتياق نشان بده و سنگينيت را گاه بر اين پا و گاه بر ديگرى مينداز و همچون كسى كه آخرين نمازش را مى خواند، نماز بگزار ، گويى مى بينى كه ديگر هرگز نماز نمى خوانى. بدان كه در پيشگاه (خداى) جبّارى، با هيچ چيز بازى مكن و در خود فرو مرو و دلت را خالى ساز و به نمازت مشغول باش و دستانت را رها كن و بر رانهايت بنه.

به هنگام آغاز نماز، تكبير بگو و دستانت را تا روبروى گوشهايت بالا ببر و انگشتان شست را از برابر گوشهايت مگذران و در نماز واجب دستانت را آن اندازه بالا مياور تا از سرت بگذرد، گرچه در نماز مستحب و وتر اشكالى ندارد.

هنگامى كه ركوع كردى برآمدگى زانوانت را با كف دستانت در بر گير و انگشتانت را از هم باز كن و پس از سر بر داشتن از ركوع، راست بايست تا همه مفصلها به جاى خود برگردند. سپس سجده كن و پيشانيت را بر زمين بنه و كف دستانت را بر خاك بگذار و انگشتانت را به هم بچسبان و آن ها را رو به قبله قرار بده.

هنگام نشستن بر سمت راست بدنت منشين، بلكه آن را بلند كن و بر سرينت بنشين و در نمازت، خميازه مكش، آروغ مزن و با تمام سعى و توان، از آن دو مانع شو و هنگامى كه عطسه كردى بگو : سپاس مخصوص خداوند است و بر سجده گاهت پا مگذار و پس و پيش مرو و در حالى كه يكى از دو پليديها (بول و غائط) در تو هست، نماز مخوان و اگر در نماز فشارى احساس كردى، نماز را رها كن، مگر اينكه بتوانى بر آن صبر كنى بدون اينكه به نمازت زيانى برساند. و با همه دلت به خداوند روى آور تا خداوند به تو روى آورد.

و وضو را كامل بگير و پيشانى را بر خاك بمال ، هنگامى كه به نمازت روى آورى، خداوند به تو روى مى آورد و هنگامى كه روى گردانى، خدا نيز از تو روى مى گرداند.


(1) در متن حديث «لا تكفّر» آمده است كه به دو معناست : گذاشتن دستى بر دست ديگر و خم كردن بدن هنگام ايستادن پيش از ركوع .

(2) گويى قاضى نعمان، مضمون حديث را نقل به معنا كرده و بيانى بر آن افزوده است.

(3) در متن حديث «لا تورّك» آمده است. تورّك دوگونه است ، يكى مستحب و ديگرى مكروه است: گونه مستحب چنين است كه بر سرين چپ مى نشيند و هر دو پايش را از زير خود ، خارج مى سازد، پاى چپ را بر زمين و روى پاى راست را بر كف پاى چپ مى نهد و نشمينگاهش را به زمين مى رساند و تورك مكروه آن است كه در حالت ايستادن در نماز، دستانش را بر سرين خود بگذارد كه از آن در حديث نهى شده است. ورك به بالاى ران گفته مى شود: «سرين».

/ 1