به یاد شیخ حوزه اصفهان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

به یاد شیخ حوزه اصفهان - نسخه متنی

محمد حسین ریاحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به ياد شيخ حوزه اصفهان(نگاهي به زندگاني آيت اللّه‏ شيخ حيدر علي محقق ـ رحمه اللّه)

محمد حسين رياحي

طلايه‏دار دانش‏هاي اسلامي خاصه فقه، فلسفه و حكمت اسلامي و تدوين معارف شيعه، علوم و اخبار اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليهم السلام ـ بوده است، اخيرا يكي از برجستگان ارجمند خود را از دست داد و در حقيقت مردي كه باقي مانده آن سال‏هاي طلايي و پر رونق اين حوزه به شمار مي‏رفت به جاودانگي پيوست.

سخن از آيت اللّه‏ شيخ حيدر علي محقق است، ايشان حتي در اين روزهاي آخر عمر معمولاً روزها در حجره خود در مدرسه تاريخي نيم‏آورد(نيم آور) حضور مي‏يافت و اتاقش بر روي همگان باز بود و با رويي گشاده خاص و عام را مي‏پذيرفت و در همين ايام‏با وجود كهولت سن و شيخوخيت با قامتي خميده عصازنان صبح‏ها از منزل به طرف مدرسه و ظهرها براي اقامه نماز جماعت در بازار اصفهان به مسجد ذوالفقار مي‏رفت، چرا

كه نمازگزاران بسياري در انتظار اقتدا به ايشان بودند و همين طور عصرها براي اقامه نماز مغرب و عشا به مسجد جوي باريكه رفته و مأمومين فيض نماز جماعت با او را درك مي‏نمودند.

آيت اللّه‏ شيخ حيدر علي محقق آدرمنابادي به سال 1293 شمسي1 در آدرمناباد ـ حدودا پانزده كيلومتري شمال شرقي اصفهان و از روستاهاي منطقه برخوار كه امروزه محسن آباد ناميده مي‏شود ـ پا به عرصه وجود گذارد. پدرش حسن نام داشت و فردي معتقد و سخت‏كوش بود كه امور خود را از طريق زراعت مي‏گذرانيد.

آيت اللّه‏ محقق دوران كودكي را در همان روستا نزد شخصي به نام صادق مشغول تحصيلات اوليه گرديد و در حقيقت دوران مكتب‏خانه را طي كرد. علاقه‏مندي آقاي محقّق نسبت به فراگيري علم و دانش در دوران صباوت به گونه‏اي بود كه از پدرشان تقاضا مي‏نمود در ازاي زحمات مكتب‏دار در آبياري زمين‏هاي كشاورزي متعلق به مكتب‏دار (صادق) او را ياري دهد.2

آن گونه كه استنباط مي‏شود آقاي محقق حدود ده سالگي راهي حوزه علميه اصفهان شده و از همان اوان از محاضر دانشمندان و علماي بسياري سود جسته است. وي ساليان سال به طور شبانه روزي در دوران جواني در مدرسه نيم‏آورد ساكن بوده و گاهي يك هفته يا دو هفته يا حتي يك ماه در آن‏جا ساكن و به تعبّد و تعلّم مشغول و گاه گاهي راهي آدرمناباد مي‏گرديد و بيش از پنجاه پيش به همراه خانواده و فرزندان ساكن اصفهان گرديد.

آيت اللّه‏ محقق در حوزه علميه اصفهان ادبيات را از محضر حضرات حجج اسلام ميرزا محمد علي فرقاني، آقا شيخ محمد باقر قمشه‏اي و آقا شيخ محمد علي عالم فرا گرفت. همچنين قوانين را نزد آقا شيخ محمد خراساني معروف به حكيم (م. 1355 ه·· .ق.) و آقا شيخ محمد حسن عالم نجف‏آبادي (م.1384 ه··.ق.) و شرح لمعه را از آقا شيخ علي يزدي (م. 1353 ه·· .ق.) و رسائل را نزد آقا سيّد مرتضي خراساني (م. 1357 ه·· .ق.) كه از

شاگردان مبرّز حاج‏آقا رضا همداني بود تلمّذ نمود. وي بخشي از كفايه و نيز قسمتي از متاجر را از محضر آقا سيّد محمد نجف آبادي (م. 1358 ه·· .ق.) فرا گرفت؛ آقا سيّد محمد نجف‏آبادي در تدريس كفايه بسيار مسلّط و از شاگردان خوب مرحوم آخوند خراساني به شمار مي‏رفت.1

آيت اللّه‏ محقق در دوره درس خارج از درس آيت اللّه‏ شيخ محمد رضا نجفي مسجد شاهي (م. 1362 ه·· .ق.) معروف به ابوالمجد استفاده بسيار نمود. مرحوم محقق در اين رابطه فرموده است: «از جمله اساتيدم مرحوم حاج شيخ محمد رضا نجفي است. من در درس خارج ايشان شركت مي‏كردم. اين درس را مرتب ثبت و ضبط مي‏كردم. آن مرحوم هم خيلي به من اظهار محبت مي‏كرد به طوري كه روزي مانعي پيش آمد نتوانستم در درس شركت كنم، ايشان نگران شده بودند و مرحوم حاج آقا عطاء (درب امامي) را فرستاده بودند كه به هر كيفيتي هست فلاني در درس شركت كند، زيرا مطالب من را ايشان خوب ثبت مي‏كند.»2

همچنين از ديگر اساتيد آيت اللّه‏ محقق آقا مير سيّدعلي نجف آبادي (م. 1362 ه·· .ق.) بود كه او نيز از مراتب والايي از تقوا و دانش برخوردار بود و بسياري از فضلاي اصفهان مانند عالم رباني مرحوم آيت اللّه‏ شيخ احمد فياض و آقا سيّد علي علاّمه فاني ـ رحمهما اللّه ـ از حضور او سود جسته‏اند.

مرحوم آيت اللّه‏ محقق، مدتي هم جهت كسب فيض بيشتر راهي حوزه معنوي ـ علمي قم گرديد و در آن‏جا نيز از محاضر علماي بزرگ و آيات عظام آقاي صدر، آقا سيّد محمد تقي خوانساري و آقاي حجت بهره برد. پس از آن آقاي محقق راهي بارگاه علوي يعني نجف اشرف شده تا از اين مركز بزرگ و كهنسال علمي و معنوي كه آن زمان نيز رونق بسياري داشت استفاده نمايد. در آن‏جا نيز از درس حضرات آيات عظام: آقا ميرزا ابراهيم اصطهباناتي، آقا سيّد محمود شاهرودي، آقا شيخ محمد كاظم شيرازي و آقا سيّد جمال الدين گلپايگاني استفاده نمود. آنچه از گفته‏هاي مرحوم آيت اللّه‏ محقق برمي‏آيد دوره خارج را در حدود چهارده سال طي نموده است.3 از جمله مراجع بزرگواري كه

مرحوم محقق از او اجازه اجتهاد گرفته‏اند مي‏توان از آية‏اللّه‏ العظمي سيّد ابوالحسن اصفهاني ـ رحمة اللّه‏ عليه ـ نام برد.

ويژگي‏هاي اخلاقي و خصوصيات معنوي آيت اللّه‏ شيخ حيدر علي محقق قابل توجه و چشمگير بود. از جمله سفارشات ايشان اقامه نماز در اوّل وقت بود و تعبّد و تقيّد خاص به نماز شب، مناجات و تهجد داشت. انس بسياري با قرآن كريم داشت و در مواقع مختلف حتي آخرين لحظات حيات پربركت خويش به تلاوت قرآن پرداخت. ولايت ايشان عجيب بود به طوري كه هرگاه نام يكي از ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ برده مي‏شد اشك از ديدگان او جاري مي‏شد. به ياد دارم روزي به حجره آقاي محقق در مدرسه نيم‏آورد رفته بودم، چند نفري هم آن‏جا حضور داشتند، مطلبي پيش آمد و حكايتي از كرامات امام علي بن موسي الرضا ـ عليه السلام ـ نقل كرد و در حين گفتن آن مي‏گريست به طوري كه مستمعين نيز از تأثير كلام آن بزرگمرد منقلب شدند.

نفوذ بيان و تأثير منابر وي طوري بود كه منبرهاي ايشان را صغير و كبير دوست مي‏داشتند.آيت اللّه‏ محقق براي مردم و اصلاح امور آنان تلاش مي‏كرد به صورتي كه يكي از عواملي كه باعث محبوبيت خاص وي گرديده بود اصلاح ذات بين بود؛ در مورد مسايل خانوادگي، اختلافات در امور مختلف از جمله مسأله ميراث، شراكت در شغل و غيره. مواردي بود كه زن و شوهري كه حاضر به قبول حَكَم نمي‏شدند هر دو طرف مرحوم آقاي محقق را به عنوان حكم قبول مي‏كردند و بعد از مدتي مي‏آمدند و مي‏گفتند خدا خيرشان بدهد اگر آقا مسأله و يا اختلاف ما را حل نمي‏كردند مجبور بوديم ساليان سال اين راه را در دادگستري و در دادگاه طي كنيم و اين موضوع رفع اختلافات مردم از سوي اين مرد وارسته سابقه‏اش طولاني است.

به جز توسّل عجيب و ارادتي كه به ساحت مقدس محمد و آل محمد ـ عليهم السلام ـ داشت به علما و دانشمنداني كه در راه اشاعه حقيقت اسلام و تشيع و نيز ولايت امام علي ـ عليه السلام ـ مساعي بسيار به خرج داده بودند عشق مي‏ورزيد، از جمله به زيارت قبور علماي مدفون در تخت فولاد و يا مرقد صاحب بن عباد و يا بقعه ملا محمد باقر مجلسي مي‏شتافت و گاهي به افرادي كه گرفتاري داشتند، مي‏فرمود: برويد سر قبر علاّمه مجلسي! و مي‏گفت: شواهد و نظاير بسياري از كرامات ايشان دارم و كساني كه از روح او (مجلسي)

استمداد جسته‏اند به حاجت خود رسيده‏اند. به ولايت و رهبري جامعه‏اسلامي بسيار ارج مي‏نهاد؛ خصوصا به حضرت امام ـ قدس سره ـ علاقه فراوان داشت.

در زندگي قانع و بسيار صرفه‏جو بود و به فرزندانش نيز چنين آموخته بود و توصيه‏اش به مردم دوري از اسراف و پرهيز از تجمّلات بود و سلوك او نيز همين بود. محبّت او به مردم زياد بود و كوچك و بزرگ را مي‏پذيرفت و آن گونه كه توصيف شد وي معمولاً از منزل به مدرسه نيم‏آورد و يا مسجد ذوالفقار مي‏رفت و يا از آن‏جا به منزل رهسپار مي‏گرديد و اين راه طولاني را با وجود كبر سن و ضعف جسماني طي مي‏نمود. فرزندشان نقل مي‏كرد گاهي مي‏ديديم آقا علي‏رغم اين كه اين راه را پياده و عصا زنان آمده بودند، يك يا دو هندوانه را در دستمالي پيچيده و آورده بودند، از ايشان مي‏پرسيديم: از كجا خريديد؟ مي‏فرمود: از ميوه‏فروش نزديك بازار (ميوه‏فروش‏هايي كه ميوه را در داخل گاري گذارده و مي‏فروختند) به آقا گفتيم با وجود اين راه طولاني، هندوانه‏ها را هم در دست گرفته و آورديد؟ ايشان جواب دادند: مغازه‏دار گفت: آقا! هندوانه‏هاي من را ببريد و من روي او را زمين نگذاشتم و از او خريد كردم.

باوجود همه اشتغالات علمي و عبادي در مشكلات و امور خانه، همسر خود را ياري مي‏نمود. علي‏رغم حدود پنجاه سال بيماري همسرش همواره مددكار وي بود و به او احترام بسيار مي‏گذارد.

همان طور كه آمد تقريرات برخي اساتيد خويش را ثبت و ضبط نموده بود لكن متأسفانه در اثر آب گرفتگي منزل او به سال 1365 شمسي و تخريب كتابخانه ايشان، در اين حادثه به جز از بين رفتن كتاب‏هاي بسيار كتابخانه، بسياري از آثار و نوشته‏هاي وي كه هنوز طبع نشده بود هم از ميان رفت و همواره آيت اللّه‏ محقق از اين موضوع به تلخي ياد مي‏نمود.1

دو سه ماهي قبل از رحلت، بيماري ايشان سخت شد ولي با اين حال تا آن‏جا كه امكان‏پذير بود براي اقامه نماز به مسجد و يا گاه‏گاهي به محل تدريس خود مي‏رفت.

سرانجام روز پنج‏شنبه بيست مرداد ماه هزارو سيصد و هفتاد و نه شمسي، پس از عمري تلاش و مجاهدت در راه تثبيت ارزش‏هاي معنوي اسلام و عترت رسول اللّه‏ ـ

صلوات اللّه‏ عليهم اجمعين ـ جان به جان آفرين تسليم نمود.

يكي از دوستان مي‏فرمود: اهل علمي از قم به اصفهان آمده بود و قصد ايشان زيارت آية‏اللّه‏ محقق بود، قبل از آن كه راهي منزل آقاي محقق شود به خواب رفته در عالم رؤيا مشاهده مي‏كند كه حضرت سلمان از دنيا رفته است سپس خبر مي‏رسد كه آية‏اللّه‏ آقا شيخ حيدر علي محقق از دنيا رفته‏اند.1

در رحلت او بسياري از مردم اصفهان به سوگ نشستند و پيكر اين عالم ملكوتي را در كنار بقعه صاحب بن عباد، دانشمند بزرگ شيعي و وزير فرهيخته آل بويه، به خاك سپردند.


1 ـ نشريه حوزه، شماره پنجم، سال نهم (شماره مسلسل 53) آذر و دي ماه 1371، قم، دفتر تبليغات اسلامي، مصاحبه با آيت اللّه‏ شيخ حيدرعلي محقق، صص 44و 45.

1 ـ برخي سنّ آية‏اللّه‏ شيخ حيدر علي محقق را بيش از اين مي‏دانند. بدين منظور آقاي عليرضا محقق، پسر بزرگ‏تر ايشان، كه در تدوين مقاله حاضر نيز از مطالبشان بهره‏مند شدم، شناسنامه آية‏اللّه‏ محقق را در اختيارم قرار دادند كه در آن سال تولد ايشان 1293 شمسي ذكر شده بود. در اين‏جا لازم مي‏دانم از همكاري صميمانه آقاي ريخته‏گران در اين راستا تشكر نمايم.

1 ـ در رابطه با برخي از ويژگي‏هاي اخلاقي و معنوي آية‏اللّه‏ محقق نيز از سخنان آقاي عليرضا محقق بهره‏مند شدم.

1 ـ به نقل از برادر انديشمند آقاي حامد ناجي.

2 ـ ر.ك: همان، صص 46 و 47.

2 ـ به نقل از آقاي عليرضا محقق.

3 ـ نشريه حوزه، شماره 53، ص 45.

/ 1