محمدمهدى كريمى نيا جستارهتك حرمت مسجدالاقصى، اولين قبله گاه مسلمانان، و نيز كشتار بى رحمانه مردان، زنان و حتى كودكان بى دفاع و مظلوم فلسطين توسط نظاميان سنگدل اسرائيلى، خشم و نفرت عمومى را بين آحاد مردم فلسطين و ساير ملت هاى مسلمان به دنبال داشت. شروع مجدد انتفاضه مردم فلسطين، كه تحقق آرزوى ديرينه ملت هاى مسلمان در بازگرداندن سرزمين مقدس فلسطين به آغوش جهان اسلام را نويد مى دهد، مؤيد اين واقعيت است كه مردم فلسطين به طرح هاى سازشكارانه و مذاكرات صلح اميدى ندارند و خود مى خواهند براى آزادى كشورشان از چنگال غاصبان صهيونيست، آستين همت بالا زنند. امروز، وظيفه ملت ها و دولت هاى اسلامى دو چندان شده است تا همگام با خيزش فراگير ملت فلسطين، از هيچ كوششى براى آزادسازى قبله اول مسلمانان و افشاى جنايات صهيونيسم جهانى دريغ نورزند.مقاله حاضر، «يهود» را در آيين و عملكرد به بوته نقد گذاشته است. معرفتمقدمهامام خمينى(رحمه الله): «جمعه آخر ماه مبارك رمضان روز قدس است. روز قدس، كه هم جوار شب قدر است، لازم است كه در بين مسلمانان احيا شود و مبدأ بيدارى و هوشيارى آنان باشد ... هان اى مسلمانان جهان و مستضعفان گيتى، به پاخيزيد! ... تا كى بايد قدس شما در زير چكمه تفاله هاى امريكا و اسرائيل غاصب پايكوب شود؟ تا كى سرزمين قدس، فلسطين، لبنان و مسلمانان مظلوم آن ديار در زير سلطه جنايت كاران به سر برند و شما تماشاچى باشيد؟» جمعه آخر رمضان يادآور حضور ميليونى مردم مسلمان ايران و ديگر مسلمانان جهان در اعلام هم دردى با ملت مظلوم فلسطين است; ملتى كه بيش از پنجاه سال است از سرزمين مادرى خود آواره و بى خانمان شده اند. به مصداق روايت نبى اكرم(صلى الله عليه وآله) «مَنْ اَصْبَحَ وَ لَمْ يَهْتَمَّ بِاُموُرِ المُسْلِمينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِم»، اهتمام به وضعيت مسلمانان مظلوم فلسطين نه تنها يك وظيفه سياسى، بلكه، وظيفه شرعى و دينى است.از نظر قرآن كريم، قدم يهود بر خاك زمين با پيمان شكنى، خيانت و تجاوز به حقوق مردم و حدود الهى، تحريف كتاب خدا، دنياگرايى و دل بستگى فوق العاده به لذايذ دنيوى، مرگ گريزى، كشتن انبيا(عليهم السلام) و صالحان، ترك امر به معروف و نهى از منكر، كفران نعمت هاى الهى، نژادپرستى و خود برتربينى همراه بود و بدين روى، سزاوار مذمّت و غضب الهى است.در اين نوشتار، به انديشه هاى يهود و رژيم اسرائيل و نيز عملكرد آن ها در طول تاريخ اشاره شده و بدين منظور، سعى گرديده است از آيات، شأن نزول آن ها و ديگر شواهد مسلّم تاريخى استفاده شود. در مواردى نيز براى بيان عقايد يهود، به تورات و كتاب تلمود ـ شرح تورات ـ اشاره شده و در نهايت روشن گرديده كه با وجود اين همه سوابق روشن، دشمنى و فتنه انگيزى اسرائيل و يهود در ذات آن ها نهفته است و شعار صلح طلبى و هم زيستى مسالمت آميز با كشورهاى اسلامى، يك شعار فريبنده بيش نيست و اين عده همچنان به شرارت، ظلم و پيمان شكنى خود ادامه مى دهند و هدفشان از مذاكراتى همچون «كمپ ديويدِ دوم» و يا «شرم الشيخ» رسيدن به آن اهدافى است كه از طريق جنگ نتوانسته اند به آن دست يابند.
نگاهى به دين يهود
دين يهود يكى از اديان مهم جهان است كه داراى سابقه اى طولانى مى باشد. آغاز اين دين تقريباً به 2500 سال قبل باز مى گردد. پيروان اين دين خود را پيرو پيامبر الهى، حضرت موسى(عليه السلام)، مى دانند. همچنين اين قوم را به دليل نسبت با حضرت يعقوب(عليه السلام)، «بنى اسرائيل» مى گويند; «اسرائيل» لقب حضرت يعقوب(عليه السلام) بوده است.تاريخ قوم يهود را مى توان به چند دوره تقسيم نمود:1. از حضرت ابراهيم خليل(عليه السلام) تا حضرت موسى(عليه السلام)، دوره توقف چهارصد ساله در مصر;2. از حضرت موسى(عليه السلام) تا شائول، دوره خلاصى بنى اسرائيل از عبوديت مصر و بعثت حضرت موسى(عليه السلام) در كوه سينا و چهل سال سرگردانى قوم در دشت;3. از شائول تا تقسيم مملكت يهود كه قريب 120 سال بود، شامل دوران ترقّى يهود تحت سلطنت حضرت داود(عليه السلام) و حضرت سليمان(عليه السلام);4. از تقسيم مملكت تا انتهاى تأليف عهد قديم كه قريب 500 سال طول كشيد، شامل وفات حضرت سليمان(عليه السلام) و انقراض سلطنت اسرائيل;5. از مراجعت از اسيرى تا بعثت حضرت مسيح(عليه السلام);6. ازانهدام اورشليم به بعد كه يهوديان در جهان پراكنده شدند;7. تشكيل دولت اسرائيل درسرزمين فلسطين ازسال1944. كتاب اين قوم تورات يا عهد قديم است. عهد قديم در مقابل عهد جديد يا انجيل است; زيرا تورات يا «اسفار پنج گانه حضرت موسى(عليه السلام)» پيش از حضرت مسيح(عليه السلام) نوشته شده است.اسفار پنج گانه ياپنج كتاب حضرت موسى(عليه السلام) عبارت است از:1. ژِنِز يا سِفر تكوين تا استقرار عبرانيان در مصر;2. جلاى وطن يا سِفر خروج;3. سِفر لاويان يا احكام صريح مذهبى;4. سِفر اَعداد يا شرح نيروى مادى قوم;5. سِفر تثنيه يا مكمّل كتاب هاى ياد شده قبل. از نظر قرآن كريم، تورات كنونى تحريف شده است. اين يكى از معجزات قرآن كريم است كه در قرن هفتم ميلادى، از جعل و تحريف تورات و انجيل خبر داده است. در آن روز، جز مؤمنان و بعضى از احبار و كشيشان هيچ كس اين موضوع را باور نداشت، اما قرآن مكرّر بر اين نكته تأكيد كرد. «تورات» در اصل، يك واژه عبرى به معناى «شريعت و قانون» است. پس از نزول كتابى از طرف خداوند بر حضرت موسى بن عمران(عليه السلام)، اين كتاب به اين نام خوانده شد. گاهى نيز به مجموعه كتب عهد عتيق و گاهى به اسفار پنج گانه آن نيز گفته مى شود.مجموعه كتب يهود كه «عهد عتيق» ناميده شده، مركّب از تورات و چندين كتاب ديگر مى باشد. تورات، كه داراى پنج بخش است، به شرح پيدايش جهان و انسان و مخلوقات ديگر و بخشى از زندگى انبياى پيشين و حضرت موسى بن عمران(عليه السلام) و بنى اسرائيل و احكام اين آيين مى پردازد.كتب ديگر آن، كه در واقع نوشته هاى مورّخان پس از حضرت موسى(عليه السلام) مى باشد،شرح حالات پيامبران(عليهم السلام)، ملوك، پادشاهان و اقوامى است كه پس از موسى بن عمران(عليه السلام) به وجود آمده اند.ناگفته پيداست كه غير از اسفار پنج گانه تورات، هيچ يك از اين كتب آسمانى نيست، خود يهود نيز چنين ادعايى ندارند و حتى زَبور حضرت داود(عليه السلام)، كه آن را به نام مَزامير مى نامند، شرح مناجات و اندرزهاى اين پيامبر است.اما در مورد اسفار پنج گانه تورات، قراين روشنى وجود دارد كه نشان مى دهد اين ها نيز كتب آسمانى نيست، بلكه كتاب هايى تاريخى است كه پس از حضرت موسى بن عمران(عليه السلام) نوشته شده; زيرا در آن ها شرح وفات حضرت موسى(عليه السلام) و چگونگى تدفين او و برخى حوادث پس از آن آمده است، به ويژه آخرين فصل «سِفر تثنيه» به وضوح نشان مى دهد كه اين كتاب مدت ها پس از وفات حضرت موسى(عليه السلام) به رشته تحرير درآمده است.علاوه براين، محتويات اين كتب، كه آميخته با خرافات فراوان و نسبت هاى ناروا به پيامبران(عليهم السلام) و نسبتبعضى سخنان كودكانه به آن ها مى باشد، گواهديگرى برساختگى بودن آن هاست. شواهدتاريخى نيز نشان مى دهد كه توراتاصلى از ميان رفت و بعدهاپيروان حضرت موسى(عليه السلام)اين كتاب ها را نگاشتند.
1ـ روابط بين الملل در آيين يهود
يهوديان همانند بسيارى از ملت هاى معاصر خويش از قبيل يونانيان و روميان خود را «نژاد برتر» مى شمرند و هيچ ملتى را همتاى خود نمى خوانند. آنان آيين يهود را نيز آيين انحصارى خويش مى دانند و حتى براى گسترش آن در ميان ديگر ملل تبليغى ندارند. آن ها افراد غير اسرائيلى را بر فرض آن كه به آيين يهود درآيند، در رديف بنى اسرائيل قرار نمى دهند.بنابراين، در رفتار قوم يهود، تضاد با حقوق بين الملل به وضوح مشاهده مى شود; يهوديان معتقد به برترى نژاد خويش مى باشند و ديگر ملل را در خدمت خويش مى انگارند.آيات متعددى از قرآن كريم درباره يهود و قوم بنى اسرائيل است. بسيارى از اعمال و عقايد ناپسند اين جماعت مورد سرزنش قرار گرفته; از جمله نژادپرستى آنان. علاوه بر قرآن كريم، تورات كنونى نيز به برترى جويى اين گروه اشاره دارد.2ـ نژادپرستى يهود از منظر قرآن كريمالف ـ يهود فرزندان و دوستان خاص خداوند: «قُلْ يا اَيُّها الّذينَ هادوا اِن زَعَمتُم اَنَّكُم اَولياءُ للّهِ مِن دونِ النّاسِ فَتَمنَّوُا المَوْتَ اِن كُنتُم صادِقينَ» (جمعه: 6); بگو: اى يهوديان، اگر گمان مى كنيد كه (فقط) شما دوستان خداييد نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد، اگر راست مى گوييد (تا به لقاى محبوبتان برسيد.)خداوند متعال اين ادّعاى دروغين آنان را رد مى كند و مى گويد: همين كه شما اين قدر از مرگ وحشت داريد، دليل بر آن است كه در اين ادعاى خود صادق نيستيد.