با نگرشي اجمالي به تاريخ سرگذشت مساجد درمي يابيم كه مساجد تنها براي اداي فرايض ديني نبوده بلكه علاوه بر پايگاه تجمع طبقات گوناگون اجتماع براي اداي وظايف شرعي و ديني، همواره مهم ترين پايگاهي به شمار مي رفته كه مردم و به خصوص جوانان و افراد بانفوذ، از اين مكان مقدس استفاده مي كرده در آنجا جمع مي شده اند تا درباره ي مسائلي سياسي، اقتصادي، خدماتي و غيره به بحث و مذاكره بپردازند؛ از اين رو پيوسته از اين مكان مقدس به صورتي مردمي به منظور سياست گذاري هاي محلي استفاده مي شده است. و شكي نيست كه مساجد بايد داراي مديريتي قوي و توانمند باشند، يعني ائمه ي جماعات بايد خود اوّلين برنامه ريز باشند تا بتوانند مساجد را هم به منظور تقويت بنيه ي ديني و مذهبي و هم به منظور بهره برداري مسائل سياسي، اجتماعي و ارتقاي ميزان آگاهي آحاد مردم مهيا سازند، بنا به تعريف علمي مديريت: «مديريت، علم و هنر هماهنگي، برنامه ريزي سازماندهي، كنترل و نظارت، ابزار، افراد و منابع، به منظور نيل به هدف است». لذا به منظور رسيدن به اهداف مذكور نياز به پيش بيني، برنامه ريزي سازماندهي امكانات و نيرو ها و در نهايت، كنترل و نظارت بر اجراي برنامه ريزي ها است. قدر مسلم همه ي اين ها اداره كننده اي مي طلبد كه با در نظر گرفتن شرايط مكاني و زماني مساجد، اعمال مديريت اصولي و اساسي كند، يعني امكانات موجود مسجد را به خوبي و به دقت شناسايي و موقعيت مكاني مسجد را كاملاً تجزيه و تحليل نمايد و با در نظر گرفتن ابعاد گوناگون آن، شناخت دقيقي از آن داشته باشد و گروه هاي سني متفاوت را كه با مسجد سر و كار دارند، شناسايي كند، گرايش هاي جوانان و ميان سالاني كه با مسجد سرو كار دارند شناخته شوند، آنگاه با مد نظر قرار دادن كليه ي مواردي كه اشاره شد، برنامه هاي فرهنگي، تبليغي، علمي، هنري و غيره ي خويش را پي ريزي و در حين اجرا، نقاط ضعف و قوت را بررسي كند، لكن براي فراهم كردن چنين زمينه اي توجه به مسائل ديگري به شرح زير ضروري است: