دو چهره تمدن غرب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دو چهره تمدن غرب - نسخه متنی

داود فیرحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دوچهره تمدن غرب(1)

داود فيرحي

در اين مجال كوتاه گزارشى از سفر علمى خود به كشورهاى فرانسه, آلمان و سوئيس را تحت عنوان ((دو چهره تمدن غرب)) ارائه مى كنم.

انسان وقتى كه به غرب سفر مى كند آشكارا با دو رويه تمدن آن مواجه مى شود: يكى چهره نظم و ديگرى چهره تنهايى انسان غربى است. در اين جاست كه انسان دچار يك پارادوكس و تعارض مى شود كه اينها چگونه چنين تمدنى ساخته اند, چرا افسرده اند و چرا اين همه تنها هستند؟ وقتى وارد نظام هاى ادارى يا دانشگاهى آنها مى شويد, بسيار پيشرفته اند و نظم فوق العاده اى بر آنها حاكم است; مثلا مهمان دانشگاه سن شومن(2) فرانسه كه بوديم مشاهده مى كرديم كه چند نفر كارمند آن دانشگاه را به خوبى اداره مى كردند و همه كارها با كامپيوتر انجام مى شد يا وقتى كه وارد فرودگاه هاى بزرگ مى شديد, مى ديديد كه فقط دو سه نفر همه كارها را به درستى انجام مى دهند; در واقع يك نظم جالبى بر زندگى انسان غربى حاكم است.

اما در كنار اين نظم جذاب, وقتى كه غروب ها به ميدان هاى عمومى شهرهايشان مى روى, احساس مى كنى كه هيچ دو نفرى نيست كه با هم دوست باشند, نوعا تنها هستند و يا با سگ و گربه زندگى مى كنند. واقعا انسان غربى را در اوج تنهايى اش مى بينى كه فقط با سگ و گربه اش و ديگر حيوانات مإنوس است! اين دو چهره تمدن غربى است كه در همه شهرهاى غربى مى توان ديد: دانشگاه هاى بسيار پيشرفته و انسان هاى بسيار تنها كه آدمى ياد كتاب دزموند موريس مى افتد و آن باغ وحش انسانى, كه در آن انسان ها بسيار منظم و در عين حال تنها و اسيرند.

سخنم درباره تمدن غرب است, چون احساس مى كنم ما هم با آن درگير هستيم. به نظر مىآمد كه كشورهاى غربى مصمم هستند نظم جديدى را براى قرن بيست و يكم تإسيس كنند و اين نظم جديد براى دست يابى به دو هدف اساسى ارائه شده است: يكى گسترش گفت وگو و چانه زنى كه در اين كشورها به ويژه مثل فرانسه ديده مى شد و اينان علاقه چندانى به فشارهاى نظامى نشان نمى دادند; دومى گرايش به گسترش حقوق بشر. در اين سفر در دوره اى شركت كرديم به نامه ((سى و يكمين جلسات حقوق بشر)) كه در آن كارشناسان سازمان ملل از وضعيت حقوق بشر در كشورهاى مختلف جهان گزارش مى دادند. آنچه كه در اين جا برايم مهم بود, اين كه چگونه حقوق بشر را مى خواهند گسترش بدهند آن هم با ابزار گفت و گو; البته از آن جهت كه گفت و گوى تمدن ها شعار ايران براى 2001 بود نيز اين موضوع برايمان اهميت پيدا مى كرد. در اين جا خلاصه اين جلسات را خدمت عزيزان ارائه مى كنم.

شايان ذكر است كه جلسات حقوق بشر كه تا كنون در كشورهاى مختلف اروپايى تشكيل شده, وظايف مهمى را برعهده داشته است. از وظايف مهم كميسيون حقوق بشر سازمان ملل گسترش نهادهاى حمايت كننده حقوق بشر است و در آن بخشى وجود دارد تحت عنوان The Systems Protection of Human Rights (بخش سيستم هاى حمايت از حقوق بشر). غربى ها اين سيستم هاى حمايتى را با سه روش دنبال مى كردند: اولى, سيستم سازمان ملل است كه اينان سعى مى كردند با تكيه بر سازمان ملل و برنامه هاى داخلى اين سازمان, حقوق بشر را در كشورهاى مختلف جهان گسترش دهند.

دومى, تإسيس سازمان هاى منطقه اى حقوق بشر(3)است. در اين جا همواره تلاش مى كنند از فشار دولت ها بر مردم جلوگيرى بكنند. سيستم هاى منطقه اى داراى سه بخش هستند:

يكم, سيستم اروپايى حمايت از حقوق بشر; دوم, سيستم آمريكايى حمايت از حقوق بشر; سوم, سيستم آفريقايى حمايت از حقوق بشر. هر يك از اين بخش ها داراى دو قسمت هستند: يكى شوراى حقوق بشر مانند شوراى حقوق بشر اروپا و ديگرى دادگاه حقوق بشر مثلا دادگاه حقوق بشر اروپا. اين دادگاه مستقل است, يعنى در برابر تعدى دولت ها به حقوق افراد از حقوق افراد مثلا اروپايى ها حمايت مى كند. اين سيستم در اروپا و قاره آمريكا و نيز قاره آفريقا تشكيل شده است. نكته خيلى جالب اين كه در اين خصوص آسيا عقب مانده ترين منطقه جهان محسوب مى شد, چون آسيا هنوز موفق نشده سيستم آسيايى حقوق بشر را تإسيس كند. تنها تلاش هاى محدودى از طرف رئيس جمهورى ايران و يكى دو قرار داد در كنفرانس سران كشورهاى اسلامى در تهران و نيز فعاليت هاى محدودى در جنوب شرقى آسيا تحت تإثير ژاپن انجام گرفته است; از اين رو در سى و يكمين جلسه حقوق بشر, كارشناسان سازمان ملل معتقد بودند آسيايى ها هنوز نتوانسته اند سيستم منطقه اى حقوق بشر را تإسيس كنند, به اين دليل كه دولت هاى آسيا دولت هاى يك دستى نيستند: دولت هايى هستند كمونيستى با حقوق كمونيستى, دولت هاى اسلامى با حقوق اسلامى و دولت هايى ليبرال با حقوق سرمايه دارى مثل ژاپن, كره جنوبى, تايوان و بخش هايى از چين.

تحليل كارشناسان سازمان ملل اين بود كه آسيا مهم ترين و بحرانى ترين منطقه جهان در قرن بيست و يكم خواهد بود, به اين دليل كه هنوز به سمت گفت وگو حركت نكرده است. نكته بسيار جالب اين كه آسيايى ها و مسلمانان به ويژه جمهورى اسلامى ايران منادى گفت و گوى تمدن ها هستند; اما در اين منطقه هنوز تلاش هاى قابل توجهى در اين زمينه صورت نگرفته است.

درباره سيستم هاى منطقه اى حمايت از حقوق بشر لازم است توضيحاتى بدهم. در ميان اين سيستم ها پيشرفته ترين سيستم منطقه اى را اروپايى ها تإسيس كردند. همان طور كه مى دانيد اروپايى ها شوراى اروپايى و دادگاه اروپا را تإسيس كردند كه مركزش در استراسبورگ فرانسه است. اروپايى ها هم اكنون به تدريج به سمت ايجاد شناسنامه واحد و ويزاى واحد به نام ((شناسنامه و ويزاى شينگن)) مى روند; شناسنامه شينگن به اين معناست كه مثلا شهروند فرانسوى با شناسنامه شينگن مى تواند آزادانه در همه اروپا مانند آلمان, ايتاليا و ديگر كشورهاى اروپايى گردش كند, تجارت كند بدون اين كه عوارض گمرك بپردازد, ساكن شود, كار بكند, بدون اين كه به ويزا و پاسپورت نياز باشد. در كنار اين سيستم, سيستم ((ويزاى شينگن)) هم دارند, به اين صورت كه اگر فردى براى يك كشور اروپايى ويزا بگيرد آزادانه مى تواند در همه كشورهاى اروپايى زندگى كند و گردش كند. همچنين اروپا به سوى نظام پولى واحدى به نام يورو مى رود, يعنى ديگر دولت هاى اروپايى احتياج به پول ملى نخواهند داشت. هم اكنون اين پول در فروشگاه هاى بزرگ(4) به صورت اعتبار قابل عرضه است.

دومين سيستم منطقه اى حمايت از حقوق بشر, سيستم منطقه اى آمريكايى است كه مركزش در كاستاريكاست. اين سيستم منطقه اى نيز هم دادگاه آمريكايى دارد و هم شوراى حقوق بشر آمريكايى, كه همه كشورهاى آمريكايى در آن عضو هستند. سيستم آمريكايى كمى عقب مانده تر است يعنى خصلت دموكراتيك ندارد و آن هم به علت سلطه ايالات متحده آمريكا بر ديگر كشورهاى اين منطقه است.

سومين سيستم منطقه اى, سيستم حقوق بشر آفريقاست كه مركزش در آفريقاى جنوبى قرار دارد. اين كشورها نيز به سمت اتحاديه هاى بزرگ آفريقايى حركت مى كنند; اما آسيايى ها هنوز به اين سمت حركت نكرده اند; بنابر اين در آسيا هيچ نهادى وجود ندارد كه در مقابل دولت ها از حقوق افراد و مردم دفاع كند.

سومين روش حمايت از حقوق بشر كه سازمان ملل در نظر گرفته, نظارت ويژه است. نظارت ويژه مخصوص كشورهايى است كه به نظر سازمان ملل, كشورهاى نامطلوب هستند و اين ديكتاتورىترين بخش سازمان ملل به شمار مى رود, چون خيلى راحت مى توانند كشورى را نامطلوب قلمداد كنند و آن را تحت نظارت قرار بدهند. متإسفانه كشور ما جزء اين كشورهاست, يعنى تحت نظارت ويژه كميسيون حقوق بشر سازمان ملل قرار دارد; از اين رو نماينده ويژه اى را به ايران مى فرستادند و مى فرستند كه اين نمايندگان گزارش سالانه اى را ارائه مى دهند. اين سيستم, سيستم خطرناكى است ولازم است درباره آن توضيح بيشترى بدهم. در سيستم نظارت ويژه, دولت هاى تحت نظارت اختيار چندانى ندارند و اگر سازمان ملل تشخيص بدهد كه جامعه اى نامطلوب است مثلا اگر با سازمان ملل مخالفت كنند نامطلوب تشخيص داده مى شوند, در اين صورت نماينده ويژه اى را تعيين مى كند كه مى تواند آزادانه سفر كند و دولت ها نمى توانند با ورودش به كشور مخالفت كنند, هر چند كه عملا كشورها مخالفت مى كنند مانند مخالفت ايران با سفر گاليندوپل به ايران. سفر نماينده ويژه به كشورهاى تحت نظارت ويژه خطرات جدى دارد. وقتى كه نماينده ويژه به داخل كشور مىآيد به اين معناست كه هميشه از مخالفان سياسى دولت تحقيق مى كند. به هر حال اگر داخل كشور بيايند, چنين گزارشى تهيه مى كنند و اگر اجازه ندهند كه وارد كشور شوند, از طريق اپوزيسيون و مخالفان فرارى خارج از كشور به جمع آورى اطلاعات مى پردازند و سالانه در مجمع عمومى سازمان ملل مى خوانند و دولت تحت نظارت هم نمى تواند جلو خواندن اين گزارش سالانه را در مجمع سازمان ملل بگيرد. وقتى هم گزارش خوانده شد, بلافاصله در پى تحريم هاى اقتصادى و سياسى ـ استراتژيك بر مىآيند. همين گزارش مورد استفاده دولت هايى مثل آمريكا هم قرار مى گيرد. اين سيستم خطرناك ترين سيستمى است كه سازمان ملل طراحى كرده براى كنترل كشورهاى انقلابى و يا به قول خودش كشورهاى نامطلوب.

هم اكنون در سازمان ملل پروژه اى را تحت عنوان ((پروتكل يازده حقوق بشر)) در دست تصويب دارند. بر اساس اين پروتكل, اگر شهروندان مخالف دولتى شكايتى داشتند, ابتدا شكايت را به دولت ملى خود ارائه مى كنند, چنانچه از دولت ملى عبور كرد; بايد به دولت منطقه اى برود و اگر از دولت هاى منطقه اى هم عبور كرد, سازمان ملل مى تواند پيگيرى كند. به اين ترتيب, بحث هاى خطرناكى در كشورهاى غربى مطرح مى شود كه به نفع خودشان و زيان كشورهاى جهان سوم به خصوص كشورهاى اسلامى است, چون از كشورهاى اسلامى كسى در سازمان ملل و شوراى امنيت نيست و چون مدافعى در آن جا ندارند, غربى ها خيلى راحت مى توانند كشورهاى مخالف را دولت هاى نامطلوب قلمداد كرده و به دنبال آن مورد محاصره اقتصادى قرار بدهند; البته همان طور كه مى دانيد چنين طرح هايى هيچ وقت عملى نمى شود, چون واقعيت هاى جهان, واقعيت هاى متكثرى است و ديگر دولت هايى مثل آمريكا يا اروپايى ها نمى توانند هر چه خواستند انجام دهند, ولى سروصدا كردن هايشان تا زمانى كه مسلمانان متوجه مباحث شان نباشند مى تواند در سياست هاى جهانى مشكلى ايجاد بكند. اين گزارشى بود در مورد سى ويكمين جلسات حقوق بشر كه سازمان ملل در اروپا تشكيل داد.

نكته اى كه در پايان گزارش از جلسات حقوق بشر لازم است عرض كنم اين كه امروز اقبال و تلاشى عمومى براى حقوق بشر است. كشورهاى اسلامى تا كنون فقط دو سه تا پروتكل را به امضا رسانده اند كه يكى در اعلاميه الجزاير است, بعدى در اعلاميه قاهره و ديگرى دو سال قبل در تهران در كنفرانس سران كشورهاى اسلامى. اين كشورها هم به سمت منطقه گرايى مى روند, يعنى احتمالا بتوانند در سال هاى آينده دادگاه هاى منطقه اى يا اسلامى را طرح كنند. تحليل گرانى كه در آن جا بودند و يا از كشورهاى مسلمان مانند مصر, الجزاير, عربستان, سوريه, لبنان, بنگلادش و پاكستان شركت كرده بودند, معتقد بودند آسيا آماده يك دادگاه منطقه اى حقوق بشر و همين طور يك شوراى منطقه اى حقوق بشر نخواهد بود, به دو دليل: اول اين كه منطقه آسيا خيلى بزرگ است و داراى دولت هاى بسيار متنوع با سيستم هاى حقوقى متفاوت; دوم اين كه خاورميانه كانون بحران است و قدرت هاى برتر منافع زيادى در اين منطقه دارند, مثلا ايرانى ها چه منفعتى مى توانند در اروپا داشته باشند, چون احتياجى به خاكش, آبش و منابع ديگر ندارند, اما آنها به نفت اين منطقه و همين طور به بازار مصرف اين منطقه نياز دارند. قدرت هاى اروپايى و آمريكايى هميشه سعى مى كنند تعارض هاى جدى را در منطقه ايجاد كنند كه يكى از اين تعارض ها اسرائيل است. بنابراين اين منطقه ظاهرا به سمت دادگاه هاى منطقه اى يا شوراهاى منطقه اى حقوق بشر نخواهد رفت; اما تمايلى به طرح سيستم اسلامى حقوق بشر وجود داشت كه مطرح هم كرده بودند.

در اين مسير تنها يك مشكل اساسى وجود داشت و آن اين كه مسلمانان تلقى واحدى از حقوق بشر ندارند, مثلا بحث هايى كه ايرانى ها از حقوق بشر مطرح مى كردند بسيار متفاوت از مباحث حقوق بشرى بود كه عربستان, مصر و يا الجزاير مطرح مى ساخت, البته درباره حل اين مشكل در آن جا بحث هايى هم شد.

اما درباره روند گفت و گويى كه در سال جديد پيدا شده و در كشورهاى اروپايى هم ديده مى شود نكاتى عرض مى كنم. متإسفانه كشورهاى اروپايى تصور ناقصى از ايران داشتند, مخصوصا اعضاى هيإت علمى و پژوهشگران آنها, چون براى آنها از يك طرف همه رسانه ها تبليغ كرده بودند كه ايران آتشفشانى از انقلاب و جنگ است, به طورى كه يكى از آنها وقتى فهميد من ايرانى ام, گفت كه اين جنگ هاى ايران هنوز تمام نشده است! در حالى كه يازده دوازده سال است كه در ايران از جنگ خبرى نيست. بعضى مواقع بين ايران IRAN ) ) و عراق IRAQ ) ) قاطى مى كردند كه به علت شباهت تلفظ انگليسى ايران و عراق بود و اين مبين شناخت بسيار پايين آنها از ايران بود. علت اين بود كه ايرانى ها در سازمان هاى بين المللى كمتر فعاليت مى كنند.

اين روزها آنان شنيدند كه ايران شعارهاى بزرگى در مورد گفت وگوى تمدن ها مطرح كرده است; از اين رو مى گفتند ايران پرچمى چند تكه است, معلوم نيست كه كدام آن برتر است, جنگ يا گفت وگوى تمدن ها, يعنى هنوز نمى دانستند كه ايران سال هاست از جنگ عبور كرده و نظام با ثباتى را تإسيس كرده است. يك پروفسور فرانسوى كه خيلى خوب انگليسى حرف مى زد, پيش آمد و گفت ما مى دانيم كه شما proublem (مشكلى كه به زودى حل نمى شود) داريد و در جامعه مشكلات زيادى داريد, اما شما فهميديد كه اگر مستقل باشيد راحت تريد. اين را گفت و بعد از ما دعوت كرد كه به طبقه ـ فكر مى كنم ـ بيست و ششم برويم. در آن جا گفت كه به شما نشان مى دهم كه فرانسه چقدر تحت سلطه آمريكاست. راست مى گفت, ساختمان هاى بزرگ همه اش براى آمريكايى ها بود و پرچم هاى بلند آمريكا روى آنها در اهتزاز بود. او خيلى خوشحال بود كه ايرانى ها مستقل هستند. بنابر اين يك گرايش وافرى وجود داشت براى شناخت ايران. اين نكته جالبى بود; اما ما واقعا توانش را نداشتيم, يعنى تربيت نشده بوديم براى گفت وگوهاى خيلى طولانى. به اين ترتيب اگر دوستان توجه بكنند, از اين پس با چنين بحث هايى درگير خواهند شد و بايد براى گفت و گوها و مذاكرات طولانى خودشان را آماده كنند, اين خيلى مى تواند كمك كند. واقعا گرايش عجيبى به گفت وگو بود و دوست داشتند بيشتر از ايران بشنوند. جالب اين كه بعضى مواقع فكر مى كردند آقاى خاتمى پسر آقاى خمينى است, يعنى فكر مى كردند كه امام عمامه اش سياه بود پس آقاى خاتمى پسر اوست.

جالب است در پايان خاطره اى كه برايم در فرودگاه زوريخ سوئيس اتفاق افتاد بشنويد. در فرودگاه دنبال جايى بودم كه نماز بخوانم. چون در آن جا سگ زياد تردد داشت آدم به طهارت زمين زياد اطمينان نمى كرد. بالاخره يك گوشه اى را پيدا كردم و فقط خواستم سر پا نماز بخوانم. اين جورى يك كمى دلم گرفت. تازه داشتم با اشاره ركوع مى رفتم كه ديدم يك نفر صدايم كرد: إنت ايرانى (شما ايرانى هستيد). گفتم بله. گفت بياييد جايى را براى نماز پيدا مى كنم, يك نفر ديگر هم پيدا كرد كه افغانى بود. رفتيم جايى كه نماز بخوانيم. گفتم شما مهر هم داريد؟ گفت بله و يك مهر كربلا به من داد. داخل قاب هاى سبز پارچه اى قرار داده بود. اين طورى دلم باز شد. گفتم حالا قبله كدام طرف است. گفت نمى دانم. مسلمان بود و مهر كربلا هم داشت, اما جهت قبله رانمى دانست! گفتم پس چرا مهر نگه داشتى. گفت مهر يك چيز است و دانستن قبله چيز ديگر, اگر بدانند كه من نماز مى خوانم مرا از اين جا بيرون مى كنند, به عنوان تبرك نگه داشته ام. با خود گفتم, خدايا اگر اين جمهورى اسلامى هم نباشد كه به هر حال صداى اذان و صداى اسلام و خيلى از احكام دين را با رسانه هاى خود با تلويزيون خود با مسافرت هاى خود به گوش جهانيان مى رساند, بعيد مى دانم كه ديگر اسلامى وجود داشته باشد. من آن جا اين دعا را كردم الان هم اين دعا را مى كنم و شما آمين بگوييد. خدايا و خداوندا, تو را قسم مى دهيم به روح پاك ائمه معصومين عليهم السلام جمهورى اسلامى ايران را تا قيام امام زمان(عج) پايدار نگه دار! الهى آمين. والسلام عليكم و رحمه الله.

1ـ سخنرانى فوق توسط حجه الاسلام والمسلمين دكتر داود فيرحى استاد يار علوم سياسى دانشگاه باقرالعلوم(ع) و دانشگاه تهران در سالن 15 خرداد دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شده است.

2ـ شومن يكى ازمتفكران غربى و بنيان گذار حقوق بشر از ديدگاه اروپاييان است.

Local System of Protection of Human Rights .3.

Big Shoup . 4.


/ 1