انحراف، گناه، جرم، جنايت
با توجه به مباحث مطرح شده در زمينه هنجارهاى دينى و اسلامى، انحراف در جامعه اسلامى به صورتى متفاوت با ديگر جوامع مطرح مى شود. «انحراف» در جامعه اسلامى زمانى تحقق مى يابد كه هنجارهاى دينى، كه متناسب با سعادت حقيقى انسان است، رعايت نشود. از اين رو، به افرادى كه هنجارهاى دينى، را رعايت نمى كنند هرچند هنجارهاى اجتماعى را رعايت كنندعنوان «منحرف» اطلاق مى شود و بر شخصى كه بر خلاف اكثريت جامعه، هنجارهاى اسلامى را رعايت مى كند، اين عنوان صدق نمى نمايد. مسلمانان منشأ انحراف را ابليس و ايادى او مى دانند و انحراف را نشانه تحقق خواست او و دورى انسان از سعادت واقعى و كمال نهايى اش مى شمارند.«گناه» به موارد سرپيچى از هنجارهايى كه ضرورت دارد (واجب و حرام) اطلاق مى گردد. بدين روى، به كسى كه عمل مستحبى را ترك كرده و يا كار مكروهى انجام داده باشد «گنه كار» اطلاق نمى شود.در قرآن و كتب روايى، از گناه با واژه هاى متفاوتى همچون ذنب، معصيت، اثم و وزر ياد شده است. همه اين واژه ها با توجّه به معناى هر يك، حكايت از سرپيچى از فرمان خدا دارد. از آن جا كه تخلف از هنجارهاى ضرورى مجازات به دنبال دارد و قاضى حق دارد متخلف را مجازات نمايد، تخلف از اين گونه هنجارها «جرم» تلقى مى شود.در بسيارى از موارد، فقيهان به جاى جرم لفظ «جنايت» را به كار مى برند. جنايت در لغت، اسم است براى شرّى كه انسان مرتكب مى شود و در اصطلاح فقهى، نام عملى است كه شرعاً حرام است، خواه نسبت به جان، مال يا موارد ديگر صورت گيرد، ولى بيش تر فقيهان بر كاربرد لفظ «جنايت» در مورد افعالى كه بر نفس يا اعضاى انسان واقع مى شود توافق كرده اند كه عبارتند از: كشتن، زخمى كردن، زدن، و سقط جنين. در عين حال، بعضى از آنان اين لفظ را بر جرم هايى اطلاق مى كنند كه حدود و قصاص به همراه دارد.با توجه به مطالب ارائه شده، انحراف نسبت به جرم، جنايت و گناه عام تر است. با توجه به آن كه مخاطبان نظارت اجتماعى منحرفان هستند، ناظران اجتماعى علاوه بر مقابله با گناه كاران، مجرمان و جنايت كاران، با افرادى كه هنجارهاى غير ضرورى (مستحب، مكروه) را رعايت نمى كنند نيز برخورد مناسب مى نمايند.ضمانت هاى اجرايى در جامعه اسلامى
انتظار رعايت هنجارها و كارا بودن نظارت اجتماعى در جامعه بدون وجود ضمانت هاى اجرايى بى معناست. ضمانت هاى اجرايى در نظام اسلامى شامل ضمانت هاى درونى، بيرونى، دنيوى و اخروى است. اين ضمانت ها با توجه به ديدگاهى كه در مورد قلمروهاى جهان اجتماعى اسلام و اصول كلى مطرح شده، قابل فهم و توجيه است. در صورت تغيير اصول و ديدگاه مطرح شده، برخى از ضمانت هاى اجرايى در نظام اسلامى قابل فهم نخواهد بود.مهم ترين ضمانت هاى اجرايى جامعه اسلامى را در دو دسته ذيل مطرح مى نماييم:1. ضمانت هاى درونى2. ضمانت هاى بيرونى
«ايمان» به عنوان ضمانت اجرايى درونى نظارت اجتماعى در جامعه اسلامى مطرح است. بر خلاف جوامع مادى، در جوامع دينى و به خصوص اسلام، تحت تأثير قلمرو غير مادى جهان، ايمان به عنوان يكى از عوامل مهم و تعيين كننده افعال و رفتار انسان مطرح مى باشد. ايمان مذهبى تصوير واقعى جهان را در نظر انسان ترسيم مى كند و جهان خشك و سرد مادى را به جهانى با معنا و داراى حساب و كتاب تبديل مى نمايد.مسلمانان نسبت به مجموعه اى از حقايق ايمان دارند. ايمان به برخى از اين حقايق به عنوان ضمانت اجرايى نظارت اجتماعى مطرح است. مهم ترين آن ها عبارتند از:1ـ ايمان به خدا: مسلمانان به خدا ايمان دارند و در همه جا او را حاضر مى دانند. آن ها باور دارند كه خداوند از تمام اعمال و رفتارشان آگاهى دارد و بر مجازات آنان تواناست. مسلّماً ايمان به خدا و باور به توانايى ها و صفات او، نقش قابل توجهى در جلوگيرى از انحرافات خواهد داشت.2ـ ايمان به پيامبران و امامان(عليهم السلام): مسلمانان به حقّانيت پيامبران و امامان(عليهم السلام)و تعاليم ايشان ايمان دارند. آنان گفتار و اعمال ايشان را حق و داراى تقدس مى دانند. ايمان به پيامبران و امامان(عليهم السلام)موجب مى گردد مسلمانان سخنان آنان را جدّى تلقى كنند و از تعاليم، مواعظ، نصايح و هشدارهاى آن ها متأثر شوند.3ـ ايمان به معاد: مسلمانان به حيات، حساب رسى، پاداش ها و مجازات هاى اخروى ايمان دارند و معتقدند تمام اعمال و رفتار انسان ها در دادگاه عدل خداوند عرضه مى گردد و متناسب با آن، افراد جزا داده مى شوند.4ـ ايمان به سعادت حقيقى: مسلمانان قرب به خدا را سعادت حقيقى مى شمارند و بهره مندى از امكانات مادى را زودگذر و ناچيز مى پندارند.5ـ ايمان به وجود ابليس: مسلمانان به وجود ابليس به عنوان موجودى پليد، اغواگر و گمراه كننده باور دارند و معتقدند كه او با وسوسه هاى خود و سوء استفاده از ضعف هاى انسان، افراد را به اعمال زشت فرا مى خواند. از اين رو، مسلمانان كسانى را كه اعمال و رفتار زشت از خود بروز مى دهند هم سو و بلكه تابع شيطان مى دانند و سعى مى كنند نقاط ضعف خود را ترميم نمايند و از پيروى وسوسه هاى ابليس و پيروان او، كه موجبات انحراف و كج روى را فراهم مى آورد، دورى جويند.ايمان مذهبى به عنوان ضمانت اجرايى درونى قادر است انسان را به صورت مؤمن واقعى درآورد و از ديگر سو، خودخواهى و خودپرستى را، كه منشأ بسيارى از انحرافات است، تحت الشعاع خود قرار دهد، همچنين نوعى تعبّد و تسليم در فرد ايجاد كند، به طورى كه در كوچك ترين مسأله اى كه مكتب عرضه مى دارد (از جمله هنجارهاى دينى) ترديد به خود راه ندهد و آن را به صورت يك شىء عزيز و محبوب و گران بها درآورد.
يكى از مشكلاتى كه جوامع غير دينى با آن روبرو مى باشد، عدم هماهنگى منافع و مصالح جامعه با منافع فرد است. تبعيت از هنجارها و رعايت قوانين جامعه از طرفى،با آزادى افراد و از طرف ديگر، با منافع آن ها تعارض دارد. افراد تحت تأثير جامعه و به خصوص نظام نظارتى آن، على رغم ميل باطنى خود ـ دست كم، در برخى موارد ـ از هنجارها و قواعد پيروى مى كنند. اما در جوامع مذهبى و به خصوص اسلام، تحت تأثير ايمان، هماهنگى كاملى بين منافع و مصالح فرد و جامعه برقرار شده است. مؤمن معتقد است كه عمل به هنجارهاى دينى و تقيّد به آن ها با اين كه در بسيارى از موارد، سود و منفعتى دنيوى و محسوس براى او ندارد، ولى در آخرت، پاداش قابل توجهى را كه با منافع دنيوى قابل مقايسه نيست، در بر خواهد داشت. از اين رو، در سايه ايمان مذهبى، عمل به هنجارهاى اسلامى در عين اين كه منطبق با مصالح و منافع جامعه است، با منافع تك تك افراد هماهنگى كامل دارد. بدين روى، مى توان انتظار داشت كه مؤمن به راحتى قابل اصلاح باشد و با كم ترين تذكرى، رفتار خود را تغيير دهد و هنجارهاى دينى را رعايت كند.