خواب، رؤیا، تعبیر (3) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خواب، رؤیا، تعبیر (3) - نسخه متنی

احمد لقمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید










خواب، رؤيا، تعبير

احمد لقماني

اشاره:

در دو بخش پيشين دانستيم كه «خواب» و «رؤيا»، دو پديده پيچيده و معماگونه‏اي است كه از آغاز آفرينش تاكنون همچنان مبهم باقي مانده است. انس بسيار ما با هر يك و پيوند آن دو با ما از يك سو و لمس حقايق در مسايل روزمره، پي بردن به واقعيات رفتار و پندار خود و ارتباط امروزمان به فردا و فرداها از طريق خواب و رؤيا از سوي ديگر، نوعي احساس ويژه به انسان بخشيده كه ايجاد ترديد يا انكار را مشكل و حتي محال مي‏نمايد.

اما پرسشهاي بسياري نيز در اين باره مطرح بوده كه دستمايه اين نوشتار گرديده است. از اين‏رو در بخش نخست پاسخ: خواب چه پديده‏اي است؟ رؤيا چيست؟ انواع رؤيا كدام است؟ رؤياهاي صادقه يا خوابهاي حقيقت‏نما چه ويژگي‏هايي دارند؟ و خوابهاي پريشان و بدون تعبير چه خوابهايي است؟ داده شد و در بخش دوم از ديدگاه قرآن و معصومان(ع) در باره خواب و رؤيا، چگونگي تعبير خواب، تطبيق تعبير با واقعيات، چگونگي مصون ماندن از بلاها و تلخي‏هايي كه در پاره‏اي از خوابها بدانها اشاره مي‏شود، آگاه شديم. اينك در آخرين قسمت، ادامه پرسشها و پاسخها را پي مي‏گيريم.

فلسفه اينكه زنان بيش از مردان رؤياهاي صادقه مي‏بينند، چيست؟
رؤيا را صحنه يا حادثه‏اي كه در خواب رؤيت مي‏شود، تعريف كرديم و همانند علم، دريافتي ارزنده، روشني‏بخش و هدايت‏آفرين به صورت الهام و اشراق دانستيم كه گاه به صورت عالي، بشارتي از سوي خداوند بوده كه هيچ ارتباطي با حوادث خارجي روزمره زندگي، صفات اخلاقي و يا ناملايمات روحاني و جسماني نداشته، حقايق هستي و كليات واقع در آن به مقدار استعداد، امكان و ظرفيت مشاهده مي‏شود.

رؤياهاي حقيقت‏نما كه شخص خواب‏بيننده، هيچ گونه تعريف و تمثيلي در آن نكرده و بدون واسطه با تأويل خود تطبيق مي‏كند، رؤياهاي صادقه و صالحه‏اي است كه افزون بر قطع ارتباط با «طبيعت و ماديت» با شروع خواب، رشته‏هاي اتصال با «عالم مثال» نيز جدا شده و ارتباطي روشن با «عالم عقل» برقرار مي‏شود. ميزان روشنگري و صادق بودن چنين رؤياهايي بستگي بسياري به ويژگي‏هاي انسان در حالت بيداري دارد. آنان كه از بامداد تا شامگاه چونان ديده‏باني تيزبين و زيرك، مراقب دشمن دروني و بيروني بوده، از ورود و حضور شيطان و شيطان‏صفتان در سراي دل و ديده، بيمناك گشته، در صدد تطهير و پاكسازي سرزمين وجود خويش برمي‏آيند و در گفتار و رفتار و پندار خويش دقت، ظرافت و حساسيت بسياري دارند، چنين الهامات و اشراقات ملكوتي نصيبشان مي‏شود. مرتبه والاي پاكان و صالحان، معصومان ـ عليهم‏السلام ـ بويژه حضرت محمد ـ درود الهي بر او و دودمان پاك‏نهادش باد ـ بوده كه رؤياي صادقه آنان، چونان بشارتي عرشي محسوب مي‏شود.

زنان كه بنا به ساختمان وجودي، انسانهايي لطيف و داراي ظرافت و حساسيت روح بوده ـ بر خلاف نظر جاهلان و كج‏انديشان كه برتري عاطفه، رقت قلب و صفاي خاطر را نشان ضعف مي‏دانند ـ بيشتر آنان داراي چشماني چون چشمه، صاف و شفاف از اشك، لباني لبريز از محبت و صميميت و دلي لبالب از عشق و مهر و عاطفه هستند، از اين‏رو آينه روحشان كمتر زنگار و تيرگي گرفته و كمترين كدورتي، با ريزش اشك، پاك و زلال مي‏شود، از اين‏رو هماره از دلي نازك و روحيه‏اي بس حساس بهره‏مندند، ارتباطي سريع با خداي خويش برقرار نموده و در لحظه‏هاي مختلف زندگي، رابطه‏اي نوراني با محبوبان و معصومان ـ درود خداوندي بر آنان باد ـ ايجاد مي‏كنند. بدين خاطر غفلتهاي روحي رواني، حضور كمتري در آنان داشته، الهامهاي الهي ورود بيشتري در خانه دل و ديده آنها خواهد داشت. نمودِ چشمگير چنان حالات و چنين بركات، رؤياهاي صادقه و حقيقت‏نمايي است كه در پاره‏اي موارد، سرنوشت جامعه‏اي در آن، پديدار
آنان كه از بامداد تا شامگاه چونان ديده‏باني تيزبين و زيرك، از ورود و حضور شيطان در سراي دل و ديده، بيمناك گشته، در صدد تطهير و پاكسازي سرزمين وجود خويش برمي‏آيند چنين الهامات و اشراقات ملكوتي نصيبشان مي‏شود.

مي‏شود! پروردگار مهربان دستاورد چنين حالتي را «علم لدنّي» يعني دانش از سوي حضرت حق تفسير فرموده و شخصيتي همچون حضرت خضر را بدين صفت مي‏ستايد. كسي كه حضرت موسي(ع) و دوست او، شاگردان وي محسوب مي‏شدند (آتيناه من لَدُنّا علما)1 رسول اكرم(ص) نيز در جمله‏اي كوتاه، بلنداي چنين صفات آسماني را اينچنين بيان مي‏كند:

«من اخلص للّه‏ اربعين صباحا جرت ينابيع الحكمة من قلبه علي لسانه»؛2 كسي كه چهل روز اخلاص داشته باشد ـ و تمامي هواها و هوسها را كنار نهد ـ چشمه‏هايي از حكمت از دل او بر زبانش جاري مي‏شود.

نقش خواب در انتخابها و تصميمات انسان در زندگي چيست؟
پاسخ اين پرسش نياز به فرصتي فراتر از اين نوشتار دارد، اما آنچه به طور كوتاه و گويا مي‏توان به آن اشاره كرد آن است كه اراده الهي بر اين واقعيت قرار دارد كه تمامي فعاليتهاي ما بر اساس تحقيق و تفكر و اراده و انتخاب انجام شود و امدادهاي خداوند، برهم زننده نظام آفرينش نبوده، حركت هستي طبق معادلات ظاهري انجام پذيرد.

به ديگر سخن، اساس خلقت بر «علت و معلول» و «سبب و مسبب» استوار است و خداوند مهربان افزون بر «علم» و «قدرت» ـ كه دانايي و توانايي انجام پديده‏ها را دارد ـ داراي «حكمت» نيز بوده، فعاليتهاي خويش را بر اساس حكمت انجام مي‏دهد و بر چنين صفات تابناكي، نظام آفرينش را بنا نهاده است. انسانها را صاحب دو عقل و انديشه
نموده، يكي عقل دروني، ديگري عقل بيروني يعني انبياي الهي و معصومان ـ عليهم‏السلام ـ كه مددكار خرد و انديشه نهفته در ذات افراد بوده، در هنگامه‏هاي ناتواني و سردرگمي، فريادرسي مي‏كنند.

نقش رؤياهاي واقع‏نما و خوابهاي حقيقت‏آفرين، نقش الهامي است كه در كنار عقل قرار گرفته، از راه اشراق قلبي، تصميم‏گيريهاي انسانهاي پاك و صالح را روشن‏تر و سريع‏تر مي‏سازد. از اين‏رو جايگاه خاص خود را در عرصه‏هاي حساس خواهد داشت و چونان امدادگري روشنگر و كمك‏كاري روشني‏بخش بوده كه در رتبه‏اي پس از عقل و خرد خدادادي قرار داشته و هيچ گاه حرف اول را نخواهد زد. بدين خاطر فرزانگان و نيك‏انديشان، هماره بر اين اعتقاد بوده‏اند كه «خواب حجّت نيست»، اما «مؤيّد، مددكار و راهنماي خوبي است.»
نكته‏اي كه ممكن است اكنون در ذهن و انديشه ما موج زند، آن است كه در پاره‏اي از صحنه‏هاي حساس و مهم، رؤياهايي بوده كه نقشي بنيادين در انتخاب راه يا تغيير مسير ما داشته‏اند، بشارتي شيرين و يا هشداري بيداركننده براي ما به ارمغان آورده‏اند، به گونه‏اي كه سعادتي چشمگير به دست آورده‏ايم و تمامي موفقيتهاي خويش را مديون آن بوده‏ايم، حال چگونه نقش دوم را به آن بدهيم؟!

پاسخ، سخن نخست است كه هرگاه كنشها و واكنشهاي ما در زندگي از مسير عادي يعني سبب و مسبب و علت و معلول خارج شود و عقل و خرد ما نقشي كمرنگ يا بي‏رنگ يابد، تمامي معادلات آفرينش به هم خورده و هر فردي طبق رؤياي خويش، تصميم‏گيري كرده، احساس وظيفه مي‏كند و در صحنه اجتماع ظاهر مي‏شود. در اين حال ناگفته پيداست كه چه اوضاع آشفته‏اي پديد آمده و اداره جامعه مشكل و يا محال خواهد بود. پس، با نگاه كلان كه بنگريم، نخست بايد به اين حقيقت اعتراف كنيم كه رهيافتهاي ما به سوي سعادت واقعي بايد بر محور اصولي منطقي استوار بوده، تفكر، تدبّر و انديشمنديِ تمام عيار را
پيامبر(ص): كسي كه چهل روز اخلاص داشته باشد ـ و تمامي هواها و هوسها را كنار نهد ـ چشمه‏هايي از حكمت از دل او بر زبانش جاري مي‏شود.

ـ كه خود لطف پيدا و پنهان خداوندي است ـ در جايگاه نخست قرار دهيم و تمامي الهامات و اشراقات الهي را ـ هنگامي كه با تمامي شرايط در آغوش جان ما نشست ـ چونان دستي ناپيدا در ارائه طريق به تعقلات و تخيّلات بدانيم كه بي‏شك تعبيري تابع منطق و استدلال خواهند داشت.

كابوس چيست؟ عوامل بروز آن كدام است؟
كابوس، رؤياي وحشت‏زا، خيالي و ترس‏آور است كه در آن تصاوير به صورت هيكلهاي حيرت‏آور و ترسناك ظاهر مي‏شوند و حالت ناپيوسته‏اي دارند.انسان كابوس گرفته، گاه با يك چرت زدن، بيدار شده، دوباره به خواب مي‏رود و همان صحنه‏ها در برابر ديدگانش ظاهر مي‏شوند و گاهي در حال خستگي و در بين خواب و بيداري، لحظه‏اي دچار كابوس مي‏شود، صحنه‏اي وحشتناك ديده و سپس هوشيار مي‏شود.1
عوامل بروز كابوسها، به طور عموم ريشه در بيداري افراد دارند و از انسان، شرايط جسماني و روحاني او، حوادث اطراف و محركهاي گوناگون و در ارتباط با وي نشأت مي‏گيرند. همانند ارتكاب جنايت،2 ادا نكردن حقوق واجب و الهي،3 آزارهاي شيطان،4 پرخوري،5 خستگي فراوان و تأثيرپذيري از شغل و حرفه.

رسول اكرم(ص) با آموزش اين دعا، راه دوري شيطان از انسانهاي كابوس گرفته را بيان كرده، فرمود:

«أعُوذُ بكلماتِ اللّه‏ِ التّامّة مِنْ غَضَبِهِ و مِنْ شَرِّ عِقابِهِ و مِنْ شَرِّ عِبادِهِ و مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطينِ و أَنْ يَحْضُرُون»؛1
پناه مي‏برم به كلمات الهي و تام، از غضب او و از بدي مجازات او و از شرور بندگانش و آزار شياطين و از اينكه نزد من حاضر شوند.

وضو به هنگام خواب، پناه بردن به خداوند، قرائت سوره‏هاي قل اعوذ برب الناس، قل اعوذ برب الفلق، و يا خواندن تسبيحات حضرت زهرا(ع) از كارهاي پسنديده و پاداش‏آفريني است كه خواب انسان را از حضور چنين رؤياهايي مصون مي‏سازد.

حرف زدن در خواب چه حالتي است؟
گفتار در خواب كه با زبان تخصصي به پديده «سومنيلوكي» شهرت دارد، از جمله اختلالات رؤيايي است كه تعداد مبتلايان به آن فراوان هستند و در بين كودكان و افراد نابالغ، اين حالت به طور كامل شايع است. حرفها در اين حالت به صورت نامفهوم، كوتاه، رمزي و به صورت چند واژه‏اي است كه متمايز كردن و شناختن آنها مشكل است.

رهيافتهاي ما به سوي سعادت واقعي بايد بر محور اصولي منطقي استوار بوده، تفكر، تدبّر و انديشمنديِ تمام عيار را ـ كه خود لطف پيدا و پنهان خداوندي است ـ در جايگاه نخست قرار دهيم و تمامي الهامات و اشراقات الهي را ـ هنگامي كه با تمامي شرايط در آغوش جان ما نشست ـ چونان دستي ناپيدا در ارائه طريق به تعقلات و تخيّلات بدانيم.

اظهارات طولاني‏تر در هنگام خواب، شامل شرح حال زندگي و علايق فرد مي‏شود، اما بررسيهاي انجام شده، نشانگر اين مطلب است كه گوينده، رؤياهاي خود را در حالت خواب‏گويي نقل نمي‏كند و معمولاً اسرار مهم خود را نيز آشكار نمي‏نمايد.2 بي‏شك هرگاه در اين حالت، فردي تمامي حوادث روز را به زبان جاري كند، خواب‏گويي شكلي حادّ و خطرناك به خود مي‏گيرد كه آسايش اطرافيان را به كلي سلب مي‏سازد!

فراموشي رؤيا چه پديده‏اي است؟ و راه درمان آن چيست؟
فراموشي رؤيا، حالتي است كه براي بسياري افراد ـ گرچه صاحبان هوش خوب، استعداد سرشار و حافظه عالي ـ پديد آمده و در پاره‏اي موارد، مايه اندوه، ناراحتي و حتي عصبانيت انسان از دست خويش مي‏شود!

فرويد در باره اين ويژگي مي‏گويد:

«حافظه ما در حفظ رؤيا، كاملاً ناتوان به نظر مي‏رسد و شايد جالب‏ترين قسمتهاي رؤيا را به هدر دهد ... رؤياها پس از بيدار شدن خواب‏بيننده، بتدريج از ياد او مي‏رود و گاهي كوشش ما نيز در حفظ آن، بي‏نتيجه مي‏ماند.»3
اين پديده سبب شده كه برخي در دوره‏اي از عمر خويش، كمتر فراموشي داشته و بيشترِ خوابها را به حافظه مي‏سپرند، از اين‏رو پس از چندي مي‏گويند پيشتر، خوابهاي بيشتري مي‏ديدم اما الان كمتر شده است! دانشمندان بر اين باورند كه همه افراد و در همه زمانها به يك ميزان خواب مي‏بينند و بيان عبارتي در باره زياد و كم خواب ديدن ناشي از ميزان فراموشي خوابهاست.

آنگاه كه افراد با عالم رؤيا مأنوس نبوده، به هنگام خواب ديدن تنها ارتباطي قلبي پيدا مي‏كنند نه حسي، آنچه در رؤيا ديده شده، سريع و بدون تكرار و برگردان بوده و حفظ آن مشكل است، فراموشي رؤيا پديد مي‏آيد، گرچه عاملي برتر و مصلحتي والاتر از سوي خداوند نيز وجود دارد كه حكمت الهي اقتضا مي‏كند كه صحنه‏هاي رؤيايي از خاطره‏ها زايل شود تا نظام زندگاني انسان مختل نگردد و اين لطف پنهان پروردگار مهربان است.

منظم كردن ساعات خواب، با تصميم خوابيدن و يادداشت كردن خوابها ـ پس از ديدن و دو مرتبه خوابيدن ـ راههاي مبارزه با فراموشي رؤياهاست.4
تكرار يك رؤيا به طور پي در پي، چه فلسفه‏اي دارد؟
رؤياهاي انسان، گاه به طور مكرر سراغ آدمي آمده، او را حساس مي‏كند تا آنكه راز رؤيا را كشف نمايد. اين حالت به طور عموم در باره رؤياهاي پيام‏رسان اتفاق مي‏افتد و شخص خواب‏بين، در پايان از علت تكرار باخبر مي‏شود. فلسفه تكرار چنين خوابهايي، بدان علت است كه فرد در ابتدا ـ بويژه بار اول و دوم ـ صحنه‏هاي خواب را جدّي و خبرآور نمي‏داند و به آن توجهي نمي‏كند. اما تكرار آن، حكايت از نوعي كشمكش و عقده اساسي مي‏كند كه ممكن است تمام شخصيت انسان را تحت تأثير قرار دهد.

دكتر ارنست لارنس راسي در اين باره مي‏گويد:

«در طول دوره‏هايي كه تحت فشارهاي سخت عاطفي هستيم، تمايل به ديدن رؤياهاي خاصي و صريحي داريم ... رؤياهاي تكراري را مي‏توان هدايت ناموفق تضادهاي عاطفي دانست.»5
رؤيا، حالتي است كه در آن مرزهاي موجود در بيداري برداشته مي‏شود و توان انسان مضاعف مي‏گردد.

اكنون با نگاهي نو به اين پديده در مي‏يابيم كه، رؤياهاي تكراري، نمايانگر شدت علاقه و اشتغال انسان به امري و حاكي از تضاد دروني آدمي در مورد مسأله‏اي است كه در عالم رؤيا ديده است.6
آثار رؤياها براي زندگي امروز ما چيست؟
گفت و گو بين روانشناسان و محققان اسلامي در اين باره بسيار است و از آنجا كه انسان موجودي عظيم و بيكران در صفات خدادادي است و حكمت افعال الهي قابل درك و فهم براي همگان نيست، در باره آثار رؤياهايي كه ديده مي‏شود نيز، بحثهاي
بسياري وجود دارد. از اين‏رو برخي معتقدند فوايد رؤيا بيش از آن است كه در قالب عبارات و الفاظ قرار گيرد و يا بتوان به آن اشاره كرد.1
اما بعضي از روانشناسان همانند دكتر
سقراط مي‏گويد: «رؤيا ماهيت و مبدأ الهي دارد، به طوري كه به وسيله رؤيا مي‏توان آينده را پيش‏بيني كرد.»
فرانك، روانكاو و محقق آمريكايي، مجموعه آثار رؤيا را در شش فايده اينچنين بيان مي‏كند:

رؤياها، برآورنده آرزوها، الهام‏بخش انسانها، پرورش‏دهنده عاطفه‏ها، زمينه‏ساز رهايي افراد از غمها، بازگشت‏دهنده آدمي به طفوليت و سركوب‏كننده تمايلات نامطلوب كودكي است كه همگي در آينه ارضاي دروني تماشا مي‏شود!2
آنچه در حوصله اين نوشتار است و از مجموع آن معرفت و بينش انسان افزايش مي‏يابد عبارتست از:

1. ارضاء خواسته‏ها و آرامش روحي رواني
رؤيا، حالتي است كه در آن مرزهاي موجود در بيداري برداشته مي‏شود و توان انسان مضاعف مي‏گردد. از اين‏رو در خواب،
بسياري از خواسته‏هاي فرد، ارضا شده و آدمي از عقده‏هاي دروني خويش احساس راحتي و آرامش مي‏كند. گرچه «فرويد» ظهور رغبتها و ميلهاي سركوفته در عالم رؤيا را سبب آرامش نفس مي‏داند3 اما كساني چون دكتر ارنست لارنس راسي، بخشي از رؤياها را به نام «رؤياهاي التيام‏بخش» موجب جانشيني خواسته‏هاي دروني دانسته كه به دنبال آن، احساس آرامش به وجود مي‏آيد.4
2. ارائه پيام و راهنمايي
ايجاد ارتباط بين انسان و جهاني فراتر از دسترس او، از خواص مهم رؤياها شمرده مي‏شود. در خواب، پيامها و راهنمايي به افراد ارائه مي‏شود كه به دست آوردن آنها، از طريق ظاهري و مجاري عادي ممكن نيست. سقراط مي‏گويد: «رؤيا ماهيت و مبدأ الهي دارد، به طوري كه به وسيله رؤيا مي‏توان آينده را پيش‏بيني كرد.»5 و پلاتون معتقد است: «رؤيا همانند يك الهام به گونه‏اي كه روح سرشار و مملو از حقيقت جاوداني مي‏شود.»6 «يونگ» در جمله‏اي زيبا، خوابهاي پيش‏گو را پيام خداوندي دانسته كه حاكي از وقوع حادثه‏اي در آينده است. حادثه‏اي كه هنوز فعليت پيدا نكرده و با به كار بستن دستوراتي، شايد بتوان از وقوع آن جلوگيري كرد.7
مستر دُن، آينده را با تمامي حوادث آن كه فرا روي انسان است، همانند گذشته در پشت سر انسانها، موجود مي‏داند زيرا در خواب به خوبي مي‏توان به آن نگريست، همچنان كه به گذشته مي‏نگريم. مانند كسي كه از نردباني بالا رفته و چشم به پله‏هاي پايين دوخته، اگر بخواهد برگردد و به بالا نگاه كند، پله‏هاي بالايي را نيز مي‏بيند.8
3. معرفي شخصيت دروني
مرزهاي اخلاقي و محدوديتهاي مادي در رؤيا كنار مي‏رود اما، واقعيت آن است كه نمي‏توان رؤيا را موجب محو شخصيت اخلاقي به طور كامل دانست. آنچه در بيداري، تمايلات اخلاقي را كنترل مي‏كند به هنگام خواب، از فعاليت افتاده، از اين‏رو تمام شخصيت و واقعيت انسان در خواب آشكار نمي‏شود ولي محتويات مخفي روح و برخي از صفات و ملكات انساني به ظهور مي‏رسد و نمايان مي‏گردد.9
ضرب‏المثل مشهوري است كه «تو اول بگو چه خواب ديده‏اي تا من آنگاه بگويم تو كيستي».

«شولتر» بر اساس چنين باوري مي‏گفت:

«مرد نجيب نمي‏تواند ( ولو در رؤيا) مرتكب جنايتي ناشرافتمندانه شود و اگر چنين پيشامدي برايش بكند، مثل يك چيز خلاف طبع، از آن فرار مي‏كند. امپراطور روم دستور داد سر كسي را كه در خواب ديده بود، سر امپراطور را از تن جدا كرده، بريدند و گفت: اگر او در بيداري افكار مشابهي نداشت، چنين خوابي نمي‏ديد!»
«هافنر» معتقد است: «شخص متقي، در رؤيا هم متقي است و در برابر وساوس مقاومت مي‏كند و كينه‏توزي نمي‏كند.»
«شوپنهاور» با توجه به اين واقعيت مي‏گويد: «هر كس در طي رؤيا، گفتار و كرداري دارد كه درست مطابق منش اوست.»10
و محدث نوري مي‏فرمايد: «رؤيا، راهي است براي شناخت احوال نفس و اينكه آيا نفس سعادتمند است يا شقاوتمند».11 پيشتر اشاره‏اي به سخن مفسر والاگوهر، علامه طباطبايي داشتيم كه ايشان معتقد بود:

«اخلاق و سجاياي انساني، تأثير زيادي در نوع تخيل رؤيايي انسان دارند. آن كسي كه انسان يا عملي را دوست دارد به طور مداوم در خواب و بيداري آن را تخيل مي‏كند و مي‏بيند.»12
4. آموزش و كشف حقايق علمي
دانشمندان بسياري بر اين باور بوده‏اند كه برخي از معضلات علمي را مي‏توان از طريق رؤيا حل كرد. كشف انسولين، ساخت سوزن چرخ‏خياطي و يا حل مسايل مهم رياضي پوانكاره را نمونه‏هايي از اين ميان معرفي كرده‏اند. همان گونه كه بوعلي‏سينا مشكلات علمي خود را از طريق رؤيا حل مي‏كرد؛ پيش از خواب وضو مي‏گرفت، دو ركعت نماز مي‏خواند و با آن فكر مي‏خوابيد و به طور عموم، جواب مسأله علمي خود را از طريق رؤيا مي‏يافت. امام سجاد(ع) مي‏فرمود:

يك سال به دنبال هر نماز، از خداوند متعال درخواست مي‏كردم تا اسم اعظم خود را به من بياموزد. يك روز بعد از نماز صبح خوابم برد و در عالم رؤيا، مردي را ديدم كه روبه‏روي من ايستاده و مي‏گويد:

ـ از خداوند متعال خواستي به تو اسم
اعظم را بياموزد؟
ـ آري.

ـ بگو: «اللّهم انّي اسئلك باسمكَ اللّه‏ اللّه‏ اللّه‏ الذي لا اله الا هو ربُّ العرش العظيم».

امام پس از بيان اين ماجرا، فرمود: قسم به خداوند. هيچ گاه در مورد هيچ حاجتي خداوند متعال را با اين كلمات نخواندم، مگر آنكه برآورده شدن آن حاجت را ديدم.1
5. جلوگيري از طغيان و عصيان افراد
هشدارها و اخطارهايي كه از طريق رؤياها به انسان داده مي‏شود، سفير الهي و پيك پيام‏رسان رحمت خداوندي است، كه موجب بيداري و هوشياري آدمي مي‏شود. امام صادق ـ عليه‏السلام ـ مي‏فرمود:

«هر گاه بنده‏اي معصيت‏كار باشد و خداوند بخواهد او را هدايت كند، در رؤيا
صحنه‏اي به او مي‏نماياند كه از آن بترسد و از معصيت و نافرماني خويش دست بردارد.»2
6. كسب اطلاع از مردگان
رؤيا راهي است كه از آن به خوبي مي‏توان از حال مردگان، شهيدان و محبوبان خويش اطلاع يافت. گاه از رنج و اندوه كساني كه در دنيا مرتكب گناهاني بوده و در خواب به ما، حقايق هستي را نمايانده و يا طلب ياري در دوري عذاب مي‏كنند، گاهي از گمشده‏اي كه ما به دنبال او هستيم، ما را باخبر مي‏سازند، زماني نسبت به جايگاه والاي خود در كنار پاكان، صالحان و معصومان ـ درود الهي بر آنان باد ـ پرده برداشته، نسبت به عباداتي چون صدقه و نماز يا اخلاص در عبادات و يا كيمياگون بودن ولايت اهل‏بيت در آن سراي جاودان گفته‏هاي گرانقدري مي‏گويند.3
دختر جواني را در قم به خاك سپردند و يك گوشواره و گلدان او را، از طرف وي صدقه دادند، پس از يك هفته، فردي از بستگان دختر، خواب او را ديد. او گفت: آنچه برايم صدقه داديد به من رسيد. آن گوشواره ديگر را نيز برايم صدقه دهيد! خواب‏بيننده گفته بود: آن يكي را پيدا نكرديم. دختر جوان پاسخ داده بود: موقعي
امام صادق(ع): هر گاه بنده‏اي معصيت‏كار باشد و خداوند بخواهد او را هدايت كند، در رؤيا صحنه‏اي به او مي‏نماياند كه از آن بترسد و از معصيت و نافرماني خويش دست بردارد.

كه مي‏خواستيد لباسهايم را از تنم خارج كنيد به لباسم گير كرده و آنجاست. پس از بيداري، چون سراغ لباسهايش رفتند، گوشواره را يافته، از سوي او صدقه دادند!4
«خواب‏نما شدن» يعني چه؟ و «خواب‏نما شدن امامزاده» چه مفهومي دارد؟
هر از گاهي در پاره‏اي از نقاط، شايعه‏اي پراكنده شده، خبر از خواب‏نما شدن فردي داده مي‏شود و پس از چندي با همان سرعت، سخن از دروغ بودن ادعاي او پخش مي‏شود. به راستي خواب‏نما شدن يعني چه؟ و نشان از چه عظمت بابركتي است كه اينهمه مدعيان دروغين براي كسب عنوان اجتماعي و زر و زيور دنيوي به دنبال دارد؟ هر گاه حوادث و واقعيات در رؤياي شخصي آمده و در برابر ديدگانش جلوه كند، به اصطلاح او «خواب‏نما» شده است. بي‏شك چنين فردي بايد از پاكان و صالحان با








1 ـ كهف، 65.

1 ـ رؤيا از نظر دين و روانشناسي محمدرضا رضوان‏طلب، ص207 و 208؛ روانشناسي و رؤيا، حبيب‏اللّه‏ اسلامي، ص113.

1 ـ نگاه كنيد به كتاب ارزشمند و جامع بلغة الشيعة الكرام في تعبير الرؤيا المنام، تأليف ميرزامحسن آل عصفور.

1 ـ بحارالانوار، ج61، ص170.

1 ـ كنزالعمال، ج15، ص357.

2 ـ ر.ك: دارالسلام مرحوم نوري، ح4، ص192.

2 ـ ر.ك: روانكاوي عمومي، دكتر فرانك، ص65.

2 ـ ر.ك: بحارالانوار، ج70، ص242.

2 ـ خواب و رؤيا از ديدگاه پزشكي، دكتر عزالدين معنوي و دكتر فريد فدايي، ص110 و 111.

2 ـ همان، ص167.

3 ـ نك: بحارالانوار، ج61، ص159؛ كافي، ج3، ص546.

3 ـ نك: رؤيا، فرويد، ترجمه محمد حجازي، ص5.

3 ـ ر.ك: تعبير خواب، فرويد، ص358.

3 ـ ر.ك: دارالسلام، ج1، ص15.

4 ـ رؤيا از نظر دين و روانشناسي، ص223 ـ 225.

4 ـ رؤياها و رشد شخصيت، لارنس راسي، ص318.

4 ـ تفسير القمي، ج2، ص355.

4 ـ خواب ديدن ائمه اطهار، آيت‏اللّه‏ كوه كمره‏اي، ص15.

5 ـ رؤيا از نظر دين و روانشناسي، ص226.

5 ـ ر.ك: خواب از ديدگاه پاولف، ص73.

5 ـ دارالسلام، ج4، ص211.

6 ـ نك: رؤيا و رشد شخصيت، دكتر لارنس راسي، ص282.

6 ـ همان.

7 ـ خواب ديدن، دكتر سامي، ص30.

8 ـ نك: الاحلام بين العلم و العقيده، علي الوردي، ص156.

9 ـ ر.ك: رؤيا، فرويد، ص61.

10 ـ رؤيا از نظر دين و روانشناسي، ص192 ـ 194.

11 ـ دارالسلام، ج1، ص15.

12 ـ تفسير الميزان، ج13، ص270.

/ 1