دایرة المعارف حدیثی «الأوفی» نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دایرة المعارف حدیثی «الأوفی» - نسخه متنی

علی صدرایی نیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید










دايرة المعارف حديثى «الأوفى»

على صدرايى نيا

حديث به عنوان سرچشمه جوشان معارف اسلامى بعد از قرآن كريم همواره مورد توجه و عنايت انديشمندان مسلمان بوده است. در قرن دهم و يازدهم كه درايران سلسله صفوى حكومت را در دست داشت، فرصتى براى شيعيان به وجود آمد تا در زمينه علوم اسلامى، از جمله حديث و جمع آورى احاديث، اقدامات قابل توجهى انجام دهند. از جمله اين اقدامات تدوين چندين دايرة المعارف حديثى مانند الوافى توسط ملامحسن فيض كاشانى، بحارالانوار، توسط ملامحمد باقرمجلسى، و عوالم العلوم، توسط بحرانى و چند كتاب ديگر بود.

از دايرة المعارفهاى حديثى كه در اين دوره تدوين گرديد، كتاب الأوفى است. مقاله حاضر در صدد معرفى اين اثر و مؤلف آن است.

مؤلف كتاب

مؤلف اين كتاب ارزشمند «فضل على بيك بن شاهوردى بن خلف توشمال باشى» است. اطلاعات ما از زندگانى وى بسيار محدود است و در كتابهاى شرح حال و تاريخ كه در عصر او نوشته شده است، يادى از وى به چشم نمى خورد.

اطلاعات پراكنده اى كه از بعضى منابع از او به دست آمده است نشان مى دهد كه «فضل على بيك» در نيمه دوم سده يازدهم و نيمه اول سده دوازدهم مى زيسته است. او شاگرد علامه محمدباقر مجلسى است و مجلسى اجازه روايتى براى وى بدين عبارت صادر كرده است:

انها الأخ فى اللّه المبتغى لمرضاته تعالى المولى الفاضل الباذل الذكى فضل على بيك جعل اللّه تعالى اخراه خيراً من اولاه سماعاً و تصحيحاً و تدقيقاً فى مجالس عديدة آخرها ثانى عشر من شهرجمادى الاولى فاجزت له دوام تأئيده رواية عنى و كتب مؤلفه الحقير حامداً مصلياً.

اين اجازه را علامه مجلسى در پايان بحارالانوار (تحرير شده در غره رجب 1084) نوشته است.1
او همچنين از «سيد ماجد بن هاشم بحرانى» و «شيخ محمد» فرزند صاحب معالم روايت نقل مى كند.

همچنين «ميرزا عبداللّه افندى» در نامه اى كه به علامه محمد باقر مجلسى نوشته در آن يادى از مؤلف نموده است؛ با اين عبارت:

و ترجمة كتاب تاريخ بلدة قم لواحد من المعتبرين، إذ فيها أحاديث كثيرة عربيّة وهى عند أخى الناظر فضلعلى وفقه الله.2
«سيد عبدالحسين حسينى خاتون آبادى» در كتاب وقايع السنين والاعوام نيز به مناسبتى از وى ياد مى كند؛ با اين عبارت:

فوت شيخ صالح بحرانى ساكن شيراز در 1098، در كمال فضل و حال بود و متوجه قطع و فصل معاملات مردم مى شد تا اينكه حرف او مذكور شد در خدمت نواب اشرف اقدس، شاه سليمان در تقرب عالى حضرتِ متعالى مرتبت فضل على بيك، و شيخ صالح را قاضى كردند و رقم نوشته شد و بعد از رفتن رقم اشرف، ديگر شيخ مزبور نه متعرض افتا شد و نه متعرض قطع و فصل معاملات شد.3
اما اشتهار وى به «توشمال باشى» را به دو وجه مى توان احتمال داد:

الف: «توشمال باشى» مقامى بود در دربار صفويان به معنى رئيس ملازمان يا مباشران مطبخ يا خوانسالار عالى شاه ايران، صاحب اين مقام، ناظر يا بازرس مطبخ شاه بود و كليه امور آشپزخانه را تحت نظر داشت. سمت وى از لحاظ تشريفاتى كه به آن تعلق مى گرفت مهم بود. هنگامى كه شاه در مصاحبت بانوان حرم به سر مى برد، «توشمال باشى» ظروف محتوى خوراك را تا در حرم بدرقه مى كرد و در مجالس رسمى وى خوراكها را مى چشيد و اين وظيفه را در موقع دخول به تالار انجام مى داد.4
ب: «توشمال» تيره اى از اى هاوند هفت لنگ شاهسونها بوده است.

بنابر معنى اول، مؤلف منصب خوانسالارى دربار صفوى را داشته و طبق معنى دوم، او رئيس ايل توشمال از ايلات شاهسون بوده است. مخفى نماند كه تعبير «افندى» درباره وى به «ناظر» و همچنين تعبير «متعالى مرتبت» درباره او كه از سوى «خاتون آبادى» به كار فته است، دلالت بر معنى اول دارد.

در مورد تاريخ تولد و وفات و محل زندگى و ساير خصوصيات زندگانى وى اطلاعى در دست نيست.

آثار علمى

آنچه از آثار علمى مؤلف تا به حال به ثبت رسيده همه در دعا و حديث است و معلوم نيست كه وى در ساير موضوعات نيز كتابى تأليف كرده باشد، از نُه اثر وى كه تا به حال شناسايى شده كتاب الأوفى درحديث و كتابهاى كنز الحق، مفتاح الهدى، عروة الوثقى، تبصرة الاعياد السلمانية، شافى سليمانى و مزار رضوى، در دعا و موضوع دو كتاب سفينة النجاة و الأصول الأصلية روشن نيست.

تفصيل اسامى آثار مؤلف و نسخه هاى شناخته شده از هر يك بدين ترتيب است:

1 ـ الأوفى: كه در ادامه همين مقاله معرفى خواهد شد.

2 ـ كنزالحق: مؤلف هنگام تدوين كتاب الاوفى، دعاها را در اين كتاب (كنزالحق) جمع آورى نموده است. او پس از آن، كنزالحق را در كتابش مفتاح الهدى و مفتاح الهدى را در كتاب ديگرش عروة الوثقى تلخيص نموده است.

3 ـ مفتاح الهدى: موضوع آن دعاست كه گزيده اى است از اثر ديگر مؤلف به نام كنز الحق.5

4 ـ العروة الوثقى: به فارسى، در دعاست مؤلف به درخواست عده اى از مؤمنان اين كتاب را از كتاب ديگر خود مصباح الهدى استخراج نموده و در سال 1008ق به پايان رسانيده است. اين كتاب شامل يك مقدمه و چهارده مفتاح است.

نسخه اى از اين كتاب به شماره 12472 در كتابخانه مجلس شوراى اسلامى موجود است.6

5 ـ تبصرة الاعياد السليمانية: به فارسى، در آداب مستحبه اعياد اسلامى است كه مؤلف آن را به اسم «شاه سليمان صفوى» تأليف نموده است. نسخه اى از آن به شماره 3133 در كتابخانه آستان قدس رضوى موجود است.7

6 ـ شافى سليمانى: به فارسى، ترجمه اى است از «طلب النبى» و «طلب الأئمه» و «رساله ذهبيه» كه مؤلف آن را در يك مقدمه، چهل باب و يك خاتمه تأليف نموده است. نسخه اى از اين كتاب در كتابخانه دانشگاه تهران به شماره 5118 موجود است.8

7 ـ سفينة النجاة: مؤلف در كتاب الأوفى به اين كتاب ارجاع داده است.9

8 ـ الأصول الأصلية: مولف در كتاب الاوفى از اين كتاب به عنوان اثرخود نام برده است.10

9 ـ مزار رضوى: به فارسى، در آداب زيارت معصومان(ع) و كيفيت زيارت آنان از راه دور و زيارتهاى حضرت امام رضا(ع) ازراه دور و نزديك است. مؤلف اين كتاب را به نام «شاه سليمان صفوى» تأليف نموده است. اين كتاب داراى يك مقدمه و هشت باب و يك خاتمه است. نسخه اى از اين كتاب در كتابخانه حضرت آية اللّه مرعشى نجفى به شماره 10470 موجود است كه به وسيله محمد على نيشابورى در سال 1083ق تحرير شده است.11

الأوفى

مؤلف در مقدمه اين كتاب تذكر مى دهد كه صدوبيست كتاب از مصادر روايى شيعه نزدش گرد آمده بود و او خواست روايتها را در يك كتاب جمع آورى نمايد، ولى چون فهميد كه علامه مجلسى، بحارالانوار را و فيض كاشانى الوافى را در اين موضوع تأليف كرده اند از اين كار منصرف گرديد. ولى او بعد از ملاحظه كتاب بحارالانوار و الوافى آنها را براى منظور مورد نظر خود كافى ندانست، لذا مجدداً تصميم به تدوين مجموعه حديثى خود ـ الأوفى ـ گرفت.

مؤلف دعاها را در اين كتاب نياورده و آنها را جداگانه در كنز الحق جمع آورى كرده است.

الأوفى در يك مقدمه و دو قسم و هر قسم در دوازده كتاب (مجموعاً 24 كتاب) مرتب شده است. فهرست تفصيلى مطالب آن چنين است:

مقدمه: در ذكر مصادر و اسانيد و حالات بعضى از راويان و دانشمندان و بحثى در اوامر و نواهى، شامل شش فصل.

قسم اول: در اصول و شامل دوازده كتاب با اين عناوين؛
1 ـ كتاب التوحيد شامل سى باب؛
2 ـ كتاب العقل والعلم؛
3 ـ كتاب النبوة والامامة؛
4 ـ كتاب فضل القرآن؛
5 ـ كتاب الاحتجاج والموعظة الحسنة؛
6 ـ كتاب الايمان و الكفر و الاخلاق؛
7 ـ كتاب ذكر احوال اولاد المعصومين؛
8 ـ كتاب ذكر احوال الرواة والصحابة؛
9 ـ كتاب السماء والعالم؛
10 ـ كتاب الدعا،
11 ـ كتاب الخطب والكلم؛
12 ـ كتاب ذكر احوال البرزخ و الحشر و النار و الجنة.

قسم دوم: در الفروع و شامل دوازده كتاب با اين عناوين:

1 ـ كتاب الطهارة والزى والتجمل؛
2 ـ كتاب الصلاة؛
3 ـ كتاب الصوم والزكاة و الخمس والصدقات والكفارات؛
4 ـ كتاب الحج والعمرة؛
5 ـ كتاب المزار واحكام المساجد والاعتكاف؛
6 ـ كتاب المعايش والمكاسب؛
7 ـ كتاب الجهاد والحسبة؛
8 ـ كتاب المطائم والمشارب؛
9 ـ كتاب القضاء والحدود والديات؛
10 ـ كتاب احكام النساء؛
11 ـ كتاب الصيد والذبائح واحوال الوحوش والطيور حلالها و حرامها؛
12 ـ كتاب المعالجات والجنائز والموارى.

مؤلف در هر قسم از كتاب، آيات مناسب را به ترتيب سوره ها مى آورد و پس از آن روايتهاى مناسب با موضوع را نقل مى كند. او همچنين در ذكر روايات، اسانيد رواياتى را كه از كتاب كافى و من لايحضره الفقيه و استبصار و تهذيب نقل مى كند حذف و اسانيد روايتهاى نقل شده از ساير كتابها را ذكر مى كند.

نسخه هاى موجود از «الأوفى»

روشن نيست كه مؤلف موفق به تأليف تمامى مجلدات اين كتاب گرديده يا نه. ولى ـ همچنان كه ذكر شد ـ مؤلف در تدوين اين كتاب، دعاها راجداگانه در كتاب كنز الحق جمع آورى نموده، و چون نسخه اى از كتاب عروة الوثقى (گزيده مفتاح الهدى) ـ كه آن هم تلخيص كنز الحق است ـ در دست است، كه به معناى اتمام تأليف كنز الحق است مى توان نتيجه گرفت كه تأليف الاوفى نيز به پايان رسيده است.

متأسفانه تا به حال فقط دو نسخه از جلد اول اين دايرةالمعارف نفيس شناسايى شده است؛ با اين اوصاف:

1 ـ نسخه اى كه مرحوم شيخ آغا بزرگ تهرانى در نزد سيد آقا شوشترى ملاحظه نموده است. اين نسخه تنها بخشهايى از اوايل كتاب را شامل بوده است.12
2 ـ نسخه اى كه به شماره 233 در كتابخانه حضرت آية اللّه مرعشى نجفى در قم نگهدارى مى شود. اين نسخه فاقد نام كاتب و تاريخ تحرير است و به خط نسخ در 396 برگ 17سطرى به اندازه 24×18 سانتى متر، تحرير شده است.13 اين نسخه از آغاز و انجام افتادگى دارد و «كتاب التوحيد» و «كتاب العقل و العلم» را شامل است. حضرت آية اللّه العظمى سيد شهاب الدين مرعشى نجفى تقريظى در اول اين نسخه نوشته اند؛ با اين عبارت:

كتاب «الأوفى» فى الحديث للعلامة المحدث المولى فضلعلى بن شاهوردى بيك توشمال باشى، كما صرح به فى اول المجلد الثانى الموجود بين هاتين الدفتين.

ويظهر منه انه لما كان مشتغلاً بتأليف الكتاب وسمع ان العلمين صاحبى «البحار» و «الوافى» مشغولان بتأليف الكتابين فحصّلهما وراهما غير وافيين لمرامه معزم على تكميل كتابه «الاوفى».

ورتّبه على مقدمة و اربعة و عشرين باباً. وصرّح فى ديباجة المجلد الاول انّه كان من تلاميذ العلامة المحدث السيد ماجد بن هاشم الصادقى العريضى البحرانى استاد صاحب «الوافى». صرح به فى ذكر طرقه حيث قال: «أروى الحديث عن استادى و من عليه فى العلوم الشرعية استنادى و عليه اعتمادى» الخ.

و يروى ايضاً عن الشيخ محمد بن صاحب «المعالم» كما صرح به فى الكتاب. ويظهر من هذين المجلدين ان تأليفهما كان فى حيوة الفيض والمجلسى حيث يدعو لهما بطول العمر، و ببالى ان المؤلف من أقرباء المولى مهديقلى خان صاحب المدرسة بقم المعروفة بمدرسة الخان واخيه العلامة المولى عليقلى خان صاحب كتاب خزائن القرآن و هما كانا من علماء عصر صاحب «الوافى» و«البحار» و من طائفة توشمال باشى و هو من طائفة الشاهسون.

حرره شهاب الدين الحسينى المرعشى النجفى، 8 رجب 1387 ببلده قم المشرفه.

مصادر شرح حال

شرح حال مؤلف به صورت كوتاه در مصادر زير آمده است:

1 ـ طبقات اعلام الشيعة(قرن يازدهم)، شيخ آغابزرگ تهرانى، ص439.

2 ـ اجازات الحديث، سيد احمد حسينى، ص91.

3 ـ تلامذه علامه مجلسى، سيد احمد حسينى، ص48.

4 ـ الذريعة الى تصانيف الشيعه، شيخ آغاز بزرگ تهرانى، ج15، ص251 و ج26، ص70 ـ 71.


1 . فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه آية الله مرعشى،ج2، ص138

2 . بحارالانوار، ج110، ص175

3 . وقايع السنين والاعوام، ص542

4 . سازمان ادارى حكومت صفوى (تعليقات مينورسكى بر تذكرة الملوك)، ترجمه مسعود رجب نيا، ص128 ـ 129

5 . الذريعة، ج21، ص357، شماره 55444

6 . فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه مجلس شوراى اسلامى، ج35، ص425 و 426؛ الذريعة، ج15، ص251

7 . الذريعة، ج3، ص316

8 . فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه مركزى دانشگاه تهران، ج15، ص4118

9 . الذريعة، ج26، ص71

10 . همان.

11 . فهرست كتابهاى خطى كتابخانه آية اللّه مرعشى، سيداحمد حسينى، ج26، ص385

12 . الذريعة، ج26، ص71 ـ 72

13 . فهرست كتابهاى خطى كتابخانه آية اللّه مرعشى، ج1، ص259

/ 1