مروارید نیل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مروارید نیل - نسخه متنی

عبدالهادی مسعودی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید










مرواريد نيل (گزارش ديدار از «الأزهر»)

عبدالهادى مسعودى

در آغازين روزهاى تابستان امسال (1376)، عضو هيئتى چهار نفره بودم كه به سرپرستى جناب حجّةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى (مؤسّس دانشكده علوم حديث)، عازم مصر شديم. دوشنبه دوم تيرماه، شب هنگام به قاهره وارد شديم. براى مسافر تازه واردى چون من، تنها نشان قابل بازشناسى از آسمان قاهره، نيل بود … كناره هاى نيل، در آن هنگام از شب، با چراغهايى پرنور تزيين شده بود كه چونان صدفهايى بر ساحل مى درخشيدند.

پس از استراحت شبانه در مهمانسراى سفارت (و به عبارت بهتر: «دفتر حفاظت منافع ايران»)، صبح سه شنبه به قصد زيارت مكانهاى مقدّس قاهره، راهى شديم. مقام «رأس الحسين(ع)»، مقبره و مسجد «زينب كبرى(س)»، مقبره هاى «سكينه» همسر امام حسين(ع) و «رقيّه» خواهر امام حسين(ع) و همسر مسلم بن عقيل، «على» فرزند امام صادق(ع)، «عائشه» دختر امام صادق(ع) و «سيّده نفيسه» همسر اسحاق مؤتمن (پسر امام صادق ـ ع ـ)، از اماكن زيارتى قاهره هستند كه بعضاً سندهاى قابل اعتنايى هم دارند.1 مقبره مالك اشتر در 25كيلومترى قاهره، نيز از مكانهايى بود كه هيئت به زيارت آن توفيق يافت. اين زيارتگاه در منطقه «القلج» و در روستاى «الجبل الأخضر» واقع است، با گنبد و بارگاهى ساده و غريب، به همان غربت مالك و غريبى على(ع).

ديدار از «الجامع الأزهر الشريف»
صبح چهارشنبه (دوم تيرماه76)، طبق برنامه، به «الأزهر»2 و ديدار شيخ دكتر سيّدمحمّد طنطاوى رفتيم. الازهر كه مصريان صفت «شريف» را پيوسته به همراه آن بر زبان مى آورند، در دل قاهره قديم جاى دارد.3 از اين رو، در جايى تنگ و راه بندان، محصور شده است.

در آستانه درِ كوچك و قديمى جامع الازهر، گارد احترام و تشريفات آن، از هيئت، استقبال رسمى به عمل آورد و ما با گذر از راهرويى قديمى، به اتاق انتظار راهنمايى شديم. اندك زمانى بعد، به دفتر كار وسيع و نسبتاً ساده شيخِ الازهر وارد گشتيم و جناب سيد طنطاوى، خود تا نزديك در به پيشواز آمد، معانقه اى گرم و صميمى با آقاى رى شهرى و مصافحه اى دوستانه با يكايك برادران هيئت نمود و آقاى رى شهرى را در كنار خود نشاند.

مراسم پذيرايى و معارفه انجام شد و جناب دكتر طنطاوى به خوش آمدگويى مفصّلى پرداخت كه در اينجا تنها بخش نخست از سخنان ايشان را به جهت اهميّتى كه در وحدت مسلمين و تقريب مذاهب اسلامى دارد، نقل مى كنيم:

به برادرانى كه از كشور ايران تشريف آورده اند، خوش آمد مى گويم و تداوم توفيق ايشان را خواهانم. ما ـ بحمداللّه ـ برادريم و بر نيكى و تقوا همكارى مى كنيم. مؤمن، براى مؤمن، چون بنيانى محكم و استوار است. هر خير و نيكى در ديگر حكومتهاى اسلامى، چنان ما را خوشحال مى كند كه گويى بر خود ما نازل شده است. از اين ديدار بزرگوارانه شما بسيار خوشحاليم و اميدواريم كه درودهاى ما را به رئيس جمهور محترم جناب آقاى هاشمى رفسنجانى4 و نيز به رئيس جمهور جديد برادر بزرگوار جناب سيّدمحمّد خاتمى و هيئت وزرا و عالمان محترم و فرزندان ايران برسانيد. ما نهايت احترام و تقدير و دوستيمان را به ايشان ابراز مى داريم. بار ديگر به تمام فرزندانم و هيئت محترم درود مى فرستم و از اين ديدار بزرگوارانه تشكّر مى كنم.

با سخنان گرم و استقبال صميمى، جلسه فضايى دوستانه يافت و اين احساس در طول گفتگو نيز همچنان ادامه داشت. شيخ الازهر، ديگربار، صميميت خود را ابراز كرد و به هنگام اهداى كتاب «أهل البيت في الكتاب والسنّة» از سوى آقاى رى شهرى و معرّفى ديگر تأليفات ايشان توسّط مترجم، گفت:

واضح است. از چهره برادر رى شهرى آشكار است كه ايشان از عالمان و عاشقان علم اند. اميدوارم كه همواره بر خير و نيكى گرد آييم.

سپس حضرت حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى، با تشكّر از ايشان، انگيزه ديدار خود و هيئت همراه را عمل به آيه شريفه «واعتصموا بحبل اللّه جميعاً ولاتفرّقوا» در برابر دشمنان اسلام برشمرد.

در پاسخ، شيخ الازهر از طرف خود و «جامع الأزهر الشريف» به تك تك ايرانيان سلام رساند و تقدير و احترام قلبى خود را نسبت به آنان ابراز كرد. وى در ادامه افزود:

ما در الازهر هيچ دورى بين خود و برادرانمان در جمهورى اسلامى ايران نمى بينيم؛ زيرا روش الازهر، مبتنى بر ميانه روى است. و من شخصاً هيچ فرقى بين مسلمان سنّى و مسلمان شيعى نمى گذارم. ما در الازهر روش معيّنى را پيش گرفته ايم و بر همان اساس حركت مى كنيم. ما تمام مؤمنان را برادر مى دانيم، همانطور كه خداوند مى فرمايد. و هر مسلمانى را كه براى اداى فرائض و حفظ اركان اسلام پايدارى ورزد، برادر خود مى دانيم. ما اختلاف در فروع و شاخ و برگها را مؤثر نمى شمريم، همان گونه كه گفته شده: الخلاف في الرأي لايفسد في الودّ … اختلاف در رأى و نظر، تأثيرى در محبّت و مودّت ندارد. ما و شما هيچ اختلافى در ضروريّات دين نداريم و هيچ دورى و جدايى بين ما نيست؛ بلكه هرچه هست، نيكى و دوستى است.

پس از اين، جلسه وارد اصل موضوع شد و حجّةالاسلام والمسلمين رى شهرى ضمن تشكّر از اظهار محبّت و نظر بلند شيخ الازهر، خواستار انتقال تجربيّات دانشگاه الازهر به مراكز علمى در ايران و استفاده از آنها در تحقيقات اسلامى گرديد. ايشان سه رشته دانشكده علوم حديث ايران را برشمرد و ابراز علاقه كرد كه روابطى استوار بين دانشكده و الازهر ايجاد شود و زمينه هاى همكارى روشن گردد.

شيخ الازهر، در پاسخ، با ابراز آمادگى خود و الازهر جهت هرگونه همكارى، گفت:

الازهر براى همكارى بين دانشكده هاى حديثى خود با دانشكده علوم حديث ايران از بيشترين و بالاترين آمادگى برخوردار است، و نيكوست ملاقاتى نيز با دكتر احمد عمر هاشم، رئيس «جامعةالأزهر» كه تخصّص در علوم حديث دارد، داشته باشيد؛ چراكه من داراى دكتراى نظام قديم الازهر هستم كه بخش تفسير و حديث آن با هم يكى بود و مانند اين زمان از يكديگر جدا نشده بود.

ديدار از «جامعةالازهر»

به پيشنهاد شيخ الازهر، به ملاقات دكتر هاشم رئيس دانشگاه الازهر (جامعة الأزهر) در قسمت جديد قاهره رفتيم. ساختمانى بلند و زيبا و با عرصه اى بزرگ و پردرخت، مجموعه اى متفاوت از «الازهر قديم» را برايمان تصوير كرد. اين مجموعه، مركز اصلى دانشگاههاى وابسته به الجامع الازهر بوده، داراى كتابخانه و خوابگاه است.

روش درسى و آموزشى دانشگاه الازهر، به سبك جديد و مدارك آن به شكل مدارك دانشگاههاى رسمى است و داراى دوره هاى ليسانس، فوق ليسانس و دكترى مى باشد و علاوه بر دانشكده هاى «اصول دين» و «شريعت و قانون» كه منحصر در علوم و معارف اسلامى است، دانشكده هاى علوم محض، ادبيّات، فنّى و پزشكى را نيز زير پوشش دارد. در اين دانشكده ها نيز معارف حديثى و سيره نبوى تدريس مى شود و به گفته دكتر هاشم: «هيچ استثنايى در ميان نيست و كردار و رفتار و گفته هاى حضرت رسول اكرم ـ صلّ اللّه عليه وآله ـ براى همه تدريس مى شود».

شعبه هاى ديگر دانشگاه الازهر در شهرهايى همچون الزقازيق، طنطا، المنصورة، شبين الكوم و أسيوط، برپا شده است، كه تمام آنها از دهه شصت ميلادى به اين سو (1341ش، به بعد) شكل گرفته اند.

مركز دو دانشكده «اصول دين» و «شريعت و قانون» در قاهره، قديمى تر هستند و در 1930م/ 1310ش، تأسيس شده اند. دانشكده اصول دين، چهار رشته دارد: «تفسير و علوم قرآن»، «علوم حديث»، «عقائد و فلسفه» و «دعوت و تبليغ» كه در اينجا تنها رشته علوم حديث را بررسى مى كنيم.

دانشكده اصول دين

هدف اصلى از تأسيس دانشكده اصول دين در الازهر، حمايت از عقايد اسلامى و دفاع از آنها در برابر جريانهاى فكرى منحرف و دور كردن بدعتها و هجومها به ميراث اسلامى بوده است. اين دانشكده به پرورش محقّقان و متخصّصانى مى پردازد كه بتوانند با فهم قرآن و حديث و سنّت، تجلّى بخش آن در سرتاسر جهان اسلام باشند. فارغ التحصيلان اين دانشكده، در مدارس و آموزشگاه هاى وابسته به وزارت تعليم و تربيت مصر نيز مشغول به كار مى شوند و دارندگان مدارج بالاتر، تقويت كننده كادر آموزشى الازهر خواهند بود. حفظ و احياى كتابهاى برجاى مانده و انتقال ميراث فرهنگى غنى اسلامى به نسلهاى آينده، از ديگر وظايف دانشكده است.

الف. مواد درسى دانشكده:

مواد درسى اساسى دانشكده اصول دين، برگرفته از منابع دينى و آثار اسلامى است و همچون تمام دانشگاهها به دو دسته دروس پايه (مشترك) و دروس اختصاصى (اصلى) تقسيم مى شوند. اين تقسيم بندى سبب مى شود كه دانشجو هم مقدّمات لازم و عمومىِ رشته مطلوبش را فرا گيرد و هم بيش از حدّ نياز و ضرورت به پيشنيازها نپردازد و از ذى المقدمه باز نمانَد. فايده ديگر، احاطه نسبتاً كامل و جامع به موضوعات است. سير تدريجى از دروس پايه به درسهاى تخصّصى، دانشجو را از سردرگمى در تحصيل و دوگونه يافتن اين دو دوره درسى، به دور مى دارد. مراكز آموزشى يى كه نتوانند دروس مقدّماتى را در خطّ سير مطلوب نهايى دانشجو قرار دهند، مورد بى مهرى فارغ التحصيلان قرار مى گيرند و دانشجويان آنها كه قسمتى از عمر خود را تلف شده مى بينند، گاه قبل از موعد، به ترك تحصيل روى مى آورند.

دروس پايه ليسانس

درسهاى چهار رشته دانشكده اصول دين، به مدت دوسال مشترك است. قرآن، تجويد، علوم قرآنى و تفسير، حديث و علوم جانبى آن، اخلاق و موعظه و علوم مرتبط با آنها، كارمايه اصلى و اوليه دانشجو در اين دوره دوساله است. منطق قديم، كليّات فقه، روش تبليغ، ملل و نحل، و عقايد كه به اسم توحيد عرضه مى شود، ديگر مواد درسى مشترك هر چهار رشته اين دانشكده است. آموزش زبان عربى و يك زبان اروپايى نيز براى همه رشته ها الزامى بوده است، ولى از سال تحصيلى (91ـ1990) و به دستور شيخ الازهر، اجبار در تدريس زبان اروپايى برداشته شده است.

در سال دوم اين دوره، درس «فلسفه عمومى» اضافه مى گردد، و سرفصلى به نام «جريانات فكرى معاصر» نيز آغاز مى شود و درس «فنّ خطابه» جانشين درس «تبليغ» مى گردد.

دروس تخصّصى رشته «علوم حديث»

پس از پايان دوره مشترك دوساله و اتمام دروس پايه، دانشجو آماده مى شود تا درسهاى سنگين تر و اصلىِ رشته مورد علاقه اش را فراگيرد. در دوره اختصاصى (كه آن هم دوسال به طول مى انجامد)، دروس پايه نيز به شكل تكميلى دنبال مى شود و با تغييراتى در شكل و محتوا، ارتباطشان با رشته اصلى نزديكتر و روشن تر مى گردد. درسهاى اصلى رشته علوم حديث (كه تعدادى از آنها با رشته قرآن و تفسير مشترك است)، در حوزه حديث و رجال است. مادّه اصلى درسها، حديث است و به چند شكل به آن پرداخته مى شود: تحليل و فهم حديث، متن شناسى، اصطلاحات گوناگون درايه و حديث.

همچنين تأليفات و روش كار محدّثان بزرگ اهل سنّت (همچون بخارى و مسلم)، به دانشجو معرّفى و آموزش داده مى شود.

آموزش احاديثِ يك موضوع خاص و يا پيگيرىِ يك موضوع در حديث و سنّت پيامبر اكرم(ص)و روشهاى دسته بندى و تبويب احاديث، جايگاه ويژه اى دارند. در اين ميان، مديران و مسئولان الازهر بر موضوعات روز و مبتلى به اجتماع تأكيد مى ورزند كه در دوره هاى بالاتر مثل فوق ليسانس (ماجستير) با همكارى دانشجو و استاد راهنما انتخاب مى شوند. دكتر احمد عمر هاشم دو موضوع «الشباب في ضوء الحديث» و «الزواج في ضوء السنّة» را از اين دسته برشمرد.

فنّ تخريج و روش استخراج حديث از منابع پيشين و اوّليه، از مهارتهايى است كه در اين دوره به دانشجو آموخته مى شود. اين ماده درسى، به همراه محدوديّت منابع اصلى حديث آنان و تدوين و تنقيح هاى پيشينيان، موجب كثرت تأليفات تحقيق شده حديث اهل سنّت در دهه هاى اخير شده است؛ گرچه سيره رسول اكرم(ص) به شكل تحليلى و در پرتو قرآن و حديث، از ديگر دروس اصلى و مهم است.

درس «جريانات فكرى معاصر» در اين دوره ادامه مى يابد و دانشجو را قادر مى سازد تا بين دانش بشرى و معارف اصيل دينى پيوند زَنَد، از تحقيقات بدون فايده دورى كند و با شناخت پرسشهاى انسانِ امروز به سراغ پاسخ آنها در ميراث فرهنگى دين برود؛ تشنگىِ نسل نو و نيازهاى معاصر را بفهمد و در صدد حلّ آنها بر اساس دانسته ها و بايسته هاى دينى برآيد. بدين گونه و در صورت تعليم درست و روشمند، مى توان به پرورش محققانى اميد بست كه از يك سو، چشم به مشكلات انسان دارند و از ديگرسو، به ميراث اصيلِ وحيانى رو كرده اند و حلّ آن مشكلات را از اين ميراث گرانبها مى طلبند. ولى افسوس كه برخى تضييقات، موجب محروميّت آنان از قسمت عمده علوم حقيقى مى شود.6
ب. كتابهاى درسىِ رشته علوم حديث:

مسئولان دانشكده اصول دين، براى تعيين كتابهاى درسى رشته علوم حديث، موضوعات درسى را به سه دسته كلى تقسيم كرده اند: «مادّة الحديث»، «مصطلح الحديث» و «رجال الحديث».

در مادّة الحديث، لفظ و معناى حديث بررسى مى شود تا مراد اصلى حديث استخراج شود و سپس به فقه الحديث و نقد روايات مى پردازند.

در اين موضوع، كتاب «صحيح مسلم» محور اصلى و متن درسى هر چهار سال است. در نزد اهل سنّت، صحّت و اتقان و اعتبار صحيح مسلم، همسنگ صحيح بخارى است و از نظر دسته بندى بر آن برترى دارد. تبويب صحيح مسلم به كتابهاى فقهى شباهت دارد و دانشجو در هر سال چند باب آن را فرا مى گيرد. در سال اوّل «طهارت تا حج، بجز كتاب صلاة»، در سال دوم «نكاح تا جهاد»، در سال سوم «صلاة و توابع آن» و در سال چهارم «ايمان» تدريس مى شود. در كنار صحيح مسلم، شرح مشهور آن (شرح «نَوَوى» يا «نواوى»)7 نوشته محيى الدين ابوزكريا يحيى بن شرف نَواوى شافعى (631ـ 676ق) نيز آموزش داده مى شود.

براى مرحله فوق ليسانس، كتاب «صحيح بخارى»، و دو شرح بزرگ آن «فتح البارى»8 نوشته احمد بن على بن حجر عسقلانى (773ـ852ق) و «عمدة القارى» نوشته بدرالدين ابومحمّد محمود بن احمد عينى (725ـ855ق) درنظر گرفته شده است.

در «مصطلح الحديث»، اصطلاحات و تعريفات علم درايه مورد بررسى قرار مى گيرد؛ انواع حديث و شرائط قبول خبر و موازين جرح و تعديل راويان تحقيق مى شود و اصول اوليه و موضوعه علم حديث شناسانده مى شوند.

كتابهاى اصلى اين موضوع «تدريب الراوي» و «الباعث الحثيث» مى باشند. كتاب نخست، شرح سيوطى (849 ـ 911ق) بر كتاب «تقريب الإرشاد» نوشته نواوى و كتاب دوم، شرح تعليق گونه احمد محمّد شاكر (محقق مشهور و معاصر مصرى) بر كتاب «اختصار علوم الحديث» نوشته ابن كثير (700ـ744ق) است.

در دوره عالى، كتاب «الكفاية» نوشته ابوبكر احمدبن على بن ثابت (مشهور به خطيب بغدادى و صاحب كتاب بزرگ تاريخ بغداد) تدريس مى شود. اين كتاب، چند تحقيق متفاوت دارد كه يكى از آنها، كار دكتر احمد عمر هاشم رئيس فعلى دانشگاه الازهر است. ايشان در علوم حديث، دكترى دارد و كار مشهور ديگرش تحقيق تدريب الراوى است.

در زمينه سوم ـ رجال ـ، دانشجو قواعد اصلى علم رجال را و سپس كتابهاى مرجع در علم رجال و روش مراجعه به آنها را فرا مى گيرد. در اين ميان، «ميزان الاعتدال» نوشته ابوعبدالله محمّدبن احمد ذهبى (673ـ 748ق) جايگاه ويژه اى دارد.

ج. تحصيلات تكميلى:

فوق ليسانس حديث

فارغ التحصيلان دوره ليسانس مى توانند با احراز شرائط، در دوره فوق ليسانس شركت كنند و با پشت سر گذاردن يك دوره دوساله، مدرك فوق ليسانس (ماجستير) دريافت كنند. در اين دوره، سه درس اصلى تعيين شده كه «حديث»، «علوم حديث» و «تفسير» است.

«حديث» فقه الحديث است و «علوم حديث» علم رجال و اصطلاحات درايه و تخريج را دربر مى گيرد. عنوان درسها در سال اول و دوم ثابت است، ولى محتوا و سطح كار تغيير مى كند. امتحان نهايى اين دوره، به شكل رساله نويسى است كه در يكى از موضوعات حديثى و يا تصحيح و تحقيق كتاب، خواهد بود. انتخاب موضوع تحقيق، توسط دانشجو و با تصويب دانشكده صورت مى گيرد.

دكترىِ علوم حديث

ورود به اين مرحله، تنها براى دانشجويانى ميسّر است كه پايان نامه آنها در دوره فوق ليسانس، حداقل 65امتياز از صد امتياز را به دست آورده باشد و ـ به اصطلاح ـ «خوب» باشد. در اين دوره، كار اصلى دانشجو، رساله نويسى و تحقيق و پژوهش است. پايان نامه دانشجو پس از طىّ چند مرحله، در جلسه دفاعيّه مطرح مى شود و در صورت قبول شدن، مدرك دكترى را براى نويسنده به ارمغان مى آورد. پايان نامه ها در سه درجه، طبقه بندى مى شوند. دانشگاه الازهر گاه آنها را با ساير دانشگاهها مبادله مى كند و يا هزينه نشر آنها را مى پردازد.

د. امتحانات:

امتحانات الازهر به روش كتبى برگزار مى شود و فقط در بعضى مواد درسىِ خاص از شيوه شفاهى استفاده مى گردد. امتحان قرآن كريم به هردو صورت است و دانشجو بايد از مجموع دو امتحان، پنجاه امتياز بياورد تا قبول شود. در هريك از دو امتحان شفاهى و كتبى نيز بايد به ترتيب، حدّاقل 15 و 35امتياز بياورد.

دانشجويى كه در بيش از دو درسْ مردود شده است، از ارتقا به سال بالاتر محروم است و در همان سال باقى مى مانَد؛ ولى لازم نيست در همه درسها شركت كند و به امتحانات درسهايى كه با موفقيت گذرانده است اكتفا مى شود. اين همان نظام واحدى در ساير دانشگاههاست؛ گرچه مدت دوره درسى (تِرم) در اين دانشگاه، يك سال است و نه دو نيمسال. در پايان دوره كارشناسى، به دانشجو مدرك ليسانس (الإجازةالعالية) اعطا مى شود كه درجات آن عبارتند از:

1ـ عالى (ممتاه)، براى نمره هاى بين 90 تا 100
2ـ بسيارخوب (جيّد جدّاً)، براى 80 تا 89
3ـ خوب (جيّد)، براى 65 تا 79
4ـ قابل قبول (مقبوه)، براى 50 تا 64
اطّلاعات بيشتر درباره دانشكده اصول دين و رشته علوم حديث را در ضميمه هاى يكم و دومِ اين نوشتار، بجوييد.

ديدار از كتابخانه الازهر

بخش پايانى ديدار هيئت ايرانى از الازهر شريف، بازديد از كتابخانه الازهر بود كه عصر روز بعد (پنج شنبه) انجام شد. اين كتابخانه كه ميراث همه كتابخانه هاى كهن الازهر را در خود دارد، بناى عظيم و نوساخته اى است در چهارده طبقه، با زيربناى 10000مترمربّع و بيش از يك ميليون جلد كتاب، و مشتمل بر گنجينه عظيمى از نسخ خطّى همه فرق اسلامى. ضميمه يكم:

نمايه موادّ درسى دانشكده اصول دين (دانشگاه الازهر)
ضميمه دوم:

فهرست واحدهاى مشترك (پايه) و اختصاصى رشته «علوم حديث»،
در دوره ليسانس








1. دانشمندان بسيارى درباره اين زيارتگاهها كتاب نوشته اند. از جمله، شيخ حسن شبلنجى از علماى شافعى مصر در قرن سيزدهم، در فصل سوم كتابش (نورالأبصار، فى مناقب آل بيت النبىّ المختار)، اطّلاعاتى گرانبها به دست داده است. انگيزه اصلى تأليف اين كتاب ـ همانگونه كه خود در مقدّمه آورده ـ وفا به نذرى بوده كه مؤلّف به جهت شفاى چشمْ دردش در كنار مقبره «سيده نفيسه» كرده است.

2. الازهر با قدمتى هزارساله، پايدارترين يادگار حكومت شيعيان فاطمى در مصر است. بناى اين دانشگاه و مجتمع مذهبى كه نامش برگرفته از لقب دخت گرامى پيامبر اكرم(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س) است، در سالهاى 359ـ361ق، به همّت «گوهر» سيسيلى، سردار فاتحِ خليفه «المعزّ» فاطمى و بانى شهر قاهره، صورت گرفت و سپس در سال 378ق، به يك آموزشگاه كامل و رسمى تبديل شد كه علاوه بر مسجد و رواقهاى پيشين، شامل كتابخانه، مدرس ها، آسايشگاههاى اساتيد و دانش

3. قاهره، پايتخت كهن مصر، به سال 359ق/ 969م، توسّط «گوهر» (جوهر الصّقلى)، سردار فاتح فاطميان، در ساحل شرقى نيل، بنياد نهاده شد و در طول قرنها به تدريج آنچنان توسعه يافت كه در شرق نيل به شهر فسطاط (اولين شهر اسلامى مصر) و جامع عمروبن عاص و ويرانه هاى هليوپليس (عين شمس) و در غرب نيل به شهر جيزه و ويرانه هاى مِمفيس (پايتخت فراعنه) دامن گسترد و گفته مى شود كه هم اكنون، بيش از چهارده ميليون نفر را در خود جاى داده است.

4. گفتنى است هنگام ملاقات (چهارم تيرماه 1376)، رياست جمهورى جناب آقاى رفسنجانى پايان نيافته بود.

5. اين كتاب، اوّلين مجموعه مستقل از موسوعه بزرگ ميزان الحكمة است كه طرح و تدوين آن توسط جناب آقاى رى شهرى صورت گرفته است. استخراج روايات اين كتاب از مجموعه هاى روايى اهل سنّت و شيعه، انجام گرفته و بعد از تنظيم ها و بازبينى هاى مكرّر ايشان، توسط دارالحديث منتشر شده است. اين كتاب، سيماى چهارده نور پاك را در چهارده فصل ترسيم مى كند.

6. در بازديد از كتابخانه جديدِ الازهر، كمتر كتابى از شيعه يافتيم. متصدّى اطّلاعات رايانه اى، با درخواست ما فهرستى از كتابها (با موضوع شيعه) را براى ما فرستاد كه بسيارى از آنها ردّيه هايى خطابى عليه شيعه بود

7. نام اصلى اين شرح، المنهاج فى شرح صحيح مسلم بن حجّاج است و شارح را به مناسبت زادگاهش («نَوا» از روستاهاى منطقه حوران دمشق)، نواوى و نَوَوى گفته اند.

8. اندك زمانى پيش از ابن حجر، ابن رجب حنبلى (736ـ795ق) آغاز به نگارش شرحى بر صحيح بخارى با همين نام كرد ولى مهلت اتمام آن را نيافت و شرحش در كتاب «جنائز» ناقص ماند

/ 1