گزارشی از یک پایان نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گزارشی از یک پایان نامه - نسخه متنی

محمد تقی حاجی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید










گزارشى از يك پايان نامه

محمد تقي حاجي

علما و خاندانهاى امامى جبال و خراسان (تا پايان قرن چهارم هجرى)

متن حاضر، گزارشى است از پايان نامه كارشناسى ارشد آقاى محمد حاجى تقى، كه خود ايشان تنظيم و براى درج در مجلّه، ارسال نموده اند.

پايان نامه يادشده، تحت همين عنوان، زير نظر (استاد راهنما:) آقاى دكتر غلامحسين زرگرى نژاد و (استاد مشاور:) آقاى دكتر عزّت اللّه رادمنش تدوين يافته، و در دى ماه 1375، در گروه كارشناسى ارشد تاريخ «پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى»، به تصويب رسيده است.

فقر منابع تاريخى و عدم اقبال پژوهشگران به بررسى منطقه اى حوزه هاى علمى و خاندانهاى امامى در قرون دو، سه و چهار هجرى قمرى، سبب فقدان تصويرى روشن از روند ايجاد، گسترش، تكوين و تكامل حوزه هاى علمى و معارف مذهبى اين فرقه در قرون مورد نظر شده است.

از سوى ديگر، فقه و كلام اماميّه، در طول همين سه قرن به بلوغ رسيده و هويّتى متمايز از فقه و كلام ساير مذاهب اسلامى يافته است. به عبارت روشنتر، دوران مورد تحقيق، عصر تكوين فقه و كلام اماميّه است.

به همين دلايل، روشن ساختن ميزان مشاركت و فعاليت حوزه هاى علمى، خاندانها و علماى مناطق مختلف سرزمينهاى خلافت در تكوين و تكامل فقه و كلام اماميّه، از اهميّت بسزايى برخوردار است.

دو منطقه «جبال» و «خراسان»، قسمت اعظم سرزمينهاى شرقى خلافت اسلامى را تشكيل مى داده اند و نكته حائزاهميت اين است كه همين دو منطقه، در قرون مورد تحقيق، كانون مهمترين حركتهاى علمى، فرهنگى و سياسى تشيّع بوده اند. منطقه جبال، از نظر علمى ـ فرهنگى، و خراسان، از نظر سياسى، از نقش و اعتبار ويژه اى در تاريخ تشيّع برخوردارند.

شهر قم در منطقه جبال، در قرنهاى دوم، سوم و چهارم هجرى قمرى، از بزرگترين حوزه هاى علمى جهان تشيّع بوده، كه روابط و تبادلات علمى ـ فرهنگى گسترده اى با ديگر نقاط و مخصوصا با ائمّه اماميّه(ع) داشته است.

و خراسان، پيوسته كانون شورشها، قيامها و حركتهاى شيعى بوده است. منابع تاريخى، چه در حكومت بنى اميّه و چه بنى عباس، گزارشهاى متعدّدى از اين شورشها و حركتهاى سياسى داده اند و همين بستر سياسى مناسب بود كه خراسان را مستعدّ انجام بزرگترين تحوّل سياسى در قرون اوّليه اسلام (ايجاد خلافت عباسى)، تحت شعار «الرّضا من آل محمد(ص)» كرد.

نويسنده در پژوهشى كه تحت عنوان فوق به انجام رسانيده، سعى داشته است با احصا و معرّفى علماى دو منطقه جبال و خراسان، و روشن ساختن وضعيّت و اعتبار علمى هر منطقه، تصوير روشنى از روند گسترش، تكوين و تكامل حوزه هاى علمى شيعيان امامى در مناطق موردنظر، و همچنين سهم هر منطقه در شكل گيرى هويّت فقهى و كلامى مذهب اماميّه به دست دهد.

روش، چارچوب و مراحل اين پژوهش، بدين قرار است:

الف) در ابتدا به برشمردن شهر به شهر علماى مناطق موردنظر پرداخته شد. در اين زمينه، كتب تذكره و تواريخ محلّى، قادر به پاسخگويى (با جامعيّتى كه احصاى آمارى مى طلبيد) نبودند؛ (اين منابع، بويژه در قرون مورد تحقيق، بسيار فقيرند) لذا كتابهاى رجالى و روايى اماميّه مورد استفاده قرارگرفت.

نخست، به هشت كتاب اصلى رجال اماميّه (كه عبارتند از: الفهرست و رجال طوسى، و نيز رجال كشّى، ابن داود، برقى، ابن غضائرى و علاّمه) رجوع شد و تمامى افرادى كه منسوب به شهرهاى مناطق موردنظر بودند، برشمرده شدند. سپس، به امّهات كتب روايى شيعه (مجموعه مصنّفات شيخ صدوق و شيخ مفيد، كتب اربعه شيعه و بحارالانوار) مراجعه گرديد و در اين منابع نيز افراد منسوب به شهرهاى مناطق موردنظر، شناسايى و برشمرده شدند.

ب) پس از اين احصا، به جمع آورى اطّلاعات باارزشى كه در مورد علماى برشمرده شده، در كتابهاى رجالى متقدّم (كه نام برديم)، و كتب رجالى متأخّر (معجم رجال الحديث خويى ـ تنقيح المقال مامقانى ـ جامع الرّواة اردبيلى ـ مستدركات شاهرودى)، و كتابهاى تذكره (اعيان الشيعه امين عاملى، طبقات اعلام الشيعه طهرانى) و نيز در مسندهاى ائمّه(ع) موجودبود، پرداخته شد.1
ج) مرحله بعدى، روشن نمودن محدوده قرنى است كه عالمان احصاشده، در آن به سر مى برده اند.

متأسفانه پژوهشگران علم رجال و تذكره نويسان، علاقه چندانى به طبقه بندى عالمان قرون دوم و سوم هجرى از خود نشان نداده اند. حتّى كتاب «طبقات أعلام الشيعة» كه با علماى قرن چهارم هجرى آغاز مى شود، نيز تعداد اندك شمارى از علماى قرن چهارم (كه در اين تحقيق، شناسايى شده اند) را دربر داشت.

براى به دست آوردن قرنى كه هر عالم مى زيسته است، بدين صورت عمل شد كه: ابتدا، با پيداكردن مشيخه و شاگرد هر راوى، قرونى كه (مشيخه يا شاگرد) در آن به سر مى برده اند، آشكار مى گرديد و سپس، با توجّه به اطلاع تاريخى حاصل شده، قرنى كه راوى در آن زيسته است، به تقريب، به دست مى آمد.

البته هميشه هم كار بدين آسانى نبود. چه بسا مشيخه و شاگرد عالم و راوى هم وضعيّتى چون خود او داشتند. در اين گونه موارد با پيگيرى واسطه هاى دورتر، سعى شد تا حدود قرن زيست او به دست آيد.

گفتنى است كه قرن زيست صحابيان ائمّه(ع)، از روى سالهاى امامت امام معاصرشان، به تقريب، مشخّص گرديد.

د) تلاش ديگرى كه در اين تحقيق صورت گرفته، روشن ساختن وضعيّت علمى عالمان احصا شده است. در اين راه، عمدتا از كتاب «تنقيح المقال» علامه مامقانى استفاده شد.

هـ) ديگر از زمينه هاى اين پژوهش، برشمارى و بازشناسى علماى خاندانهاى موجود در مناطق موردنظر است. يكى از اين خاندانها، به عنوان مثال، اشعريان قم هستند. در اين تحقيق، سعى شد كه احصاى دقيقى از افراد اين خاندان، تا پايان قرن چهارم هجرى انجام شود، كه نتايج مفيدى نيز (به شرح زير) دربر داشت:

اوّلا: معرّفى جامعى درباره اشعريان (كه فقدان آن در كارهاى تحقيقى، به وضوح به چشم مى آمد) در محدوده قرون يادشده، صورت گرفت.

ثانيا: سير شكوفايى و حيات علمى اين خاندان به نمايش گذاشته شد.

ثالثا: سهم عظيم اين خاندان در تكوين فقه اماميّه، نشان داده شد.

و رابعا: شجره نسبتا كاملى از عالمان اين خاندان، به دست آمد.

و) از ديگر تلاشهاى به ثمررسيده در اين تحقيق، به نمايش گذاشتن شجره علمى خاندانهايى است كه عالمان و راويان آنها در اين تحقيق، شناسايى شده اند.

ز) و درنهايت، به بررسى اطّلاعات و داده هاى آمارى (كه محصول احصاى علما و روشن ساختن وضعيت علمى آنان بود) در دو محور يادشده زير، پرداخته شد:

الف ـ روند گسترش، تكامل و رشد علماى امامى مناطق موردنظر؛
ب ـ بررسى و روشن كردن وضعيت علمى و عقيدتى مناطق موردنظر، از ديدگاه اماميه.

موضوع قسمت هاى مختلفى كه پايان نامه به آن پرداخته، چنين است:

بخش اول: جغرافياى طبيعى، سياسى و اعتقادى خراسان و جبال

فصل اول، با استناد به منابع جغرافيايى، به روشن كردن حدود جغرافيايى مناطق مذكور پرداخته است.

فصل دوم، اوضاع و رويدادهاى مهم سياسى در اين دو منطقه را مورد بررسى قرار داده است.

فصل سوم، به بررسى فتوحات مسلمين در مناطق مذكور و روشهايى كه مسلمين براى نفوذ اسلام در اين مناطق به كاربردند مى پردازد.

بخش دوم: تشيّع در خراسان و جبال

فصل اول، به بررسى نوع گرايشهاى شيعى خراسانيان و حركتهاى شيعى يى كه در اين منطقه روى داده، مى پردازد.

فصل دوم، نقش خاندان اشعرى را در منطقه و در حكومت آل بويه، بررسى مى كند.

بخش سوم: خاندانها و علماى شيعى امامى در خراسان

در چهار فصل، بعد از معرفى علماى چهارربع نيشابور، بلخ، هرات و مرو، به نتيجه گيرى آمارى (با رسم نمودار) از روند گسترش و وضعيت علمى حوزه هاى علمى مناطق مذكور پرداخته شده است.

بخش چهارم: خاندانها و علماى امامى در جبال

در فصل اول، علما و خاندانهاى امامى شهر قم معرفى مى شوند. در اين فصل، سه خاندان اشعرى، بابويه، برقى و سپس علماى قم معرفى مى شوند و درنهايت، در دو محور مذكور، نتيجه گيرى مى شود.

در فصول دو و سه و چهار و پنج و شش و هفت و هشت و نُه، به ترتيب، علما و خاندانهاى شهرهاى رى، قزوين، اصفهان، دينور، نهاوند، كاشان، همدان و حلوان، به همان ترتيب، بررسى مى شوند.

بخش پنجم: بررسى پيوندهاى علمى و اعتقادى علماى خراسان با ائمه(ع)

اين بخش در چهار فصل روابط و پيوندهاى علماى ربع نيشابور، بلخ، هرات و مرو را با ائمه(ع)، تشريح مى كند و در آخر، به نتيجه گيرى در دو محور يادشده مى پردازد.

بخش ششم: پيوندهاى علمى و اعتقادى علماى جبال با ائمه(ع)

اين بخش كه در نُه فصل تنظيم شده است، روابط و پيوندهاى علماى نُه شهر منطقه جبال را با ائمه(ع)، بررسى و نتيجه گيرى مى كند.

در آخر، ذكر اين نكته لازم است كه شهرى به نام «صيمرة» در جبال و شهر ديگرى به همين نام در عراق واقع شده است و به دليل اينكه صيمره عراق، مهم تر و وسيع تر از صيمره جبال بود، و افرادى كه به اين شهر منسوب بودند (صيمريان)، معلوم نشد متعلق به كدامين يك از اين دو ناحيه اند، اين مسائل، به علاوه كم اهميتى صيمره جبال در اين دوره، سبب شد كه علماى صيمره ذكرنشوند.

/ 1