نقد و بررسى مسند علىّ بن ابى طالب
على مختارىبراى رهپويان باب مدينه علم و حكمت، مشهورترين منبع، كتاب شريف نهج البلاغه است؛ با حدود هزار اثر كه در شرح و تفسير و… و سنديابى آن، سامان يافته است.قسمتى از سخنان كوتاه امير سخن ـ على(ع) ـ، در مجموعه هايى بسان «غررالحكم ودررالكلم» [با بيش از 10000حديث]، «جلوه هاى حكمت» [با 5000حديث، در 225موضوع] و… گرد آمده است.مجموعه هاى گسترده ديگرى نيز به ثبت و ضبط گفته ها و نوشته هاى آن حضرت، اختصاص يافته است؛ همانند «موسوعة احاديث اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب» در چهارده مجلّد، «نهج السعادة فى مستدرك نهج البلاغة» در هشت جلد، و…
در اين ميان، عالمان تلاشگرى براى تنظيم «مسند» آن امام همام، دامن همّت به كمر زده، تأليفاتى از اين دست فراهم آورده اند:1ـ مسندات علىّ بن ابى طالب[ع]، از مؤلّفى ناشناخته1،
2ـ مسند اميرالمؤمنين[ع]، از يعقوب بن شيبة السّدوسى الحافظ (م262ق)2،
3ـ مسند على[رضى الله عنه]، از احمدبن شعيب النسائى (م303ق)3،
4ـ مسند اميرالمؤمنين(عليه السلام)، از عبدالعزيز يحيى الجلودىّ البصرى (م سده سوم هجرى)4،
5ـ مسند على(عليه السلام)، از استاد سيّدحسن على قپانچى نجفى5،
6ـ مسند على(عليه السلام)، تأليف محقّق گرانقدر آقاى شيخ عزيزالله عطاردى خبوشانى،
7ـ مسند الامام على(عليه السلام)، از آيةالله صابرى همدانى،
8 ـ مسند على بن ابى طالب ـ رضى الله عنه ـ، كه اين مقاله به معرّفى آن اختصاص دارد.اثر اخير، تأليف آقاى يوسف ازبك، تخريج آقاى على رضا بن عبدالله على رضا، در هفت جلد و شامل 17482حديث است كه در سال 1417قمرى، به همت دارالمأمون للتراث، در بيروت و دمشق منتشرشد. هرچند، از امضاى مؤلّف و محقّق در پايان مقدّمه نسبتا كوتاه كتاب، مى توان دانست كه در مدينه، تدوين يافته است.شماره صفحات اين هفت جلد، پياپى است؛ از اين رو، اين مزيّت را دارد كه حتى با تعدّد و تنوّع چاپ، ذكر شماره مجلّد ضرورى نخواهدبود. همچنين علاوه بر شماره مسلسل احاديث، شماره گذارى ديگرى جهت طرق متعدد هر حديث، در كتاب منظور شده است؛ زيرا معمولا هر روايت از چندين طريق نقل شده است. مجموع اين طرق، به رقم 17482 بالغ مى شود.از آنجا كه بر جلد و صفحه عنوان اين اثر آمده است: الموسوعة الحديثية الكبرى، و در مقدمه اش، بهره ورى از 900 مأخذ را متذكر شده است، به نظر مى رسد اين كتاب، اولين گام از يك سلسله مسندهاست و اين، يكى از آن مجموعه است و ظاهرا بايد چشم به راه موسوعه هاى حديثى بزرگ ديگرى در اين سلسله انتشارات بود.مطالب كتاب، عينا از روى صفحه هاى منابع خطّى و چاپى، بريده شده و كنارهم گردآمده و افست شده است. در مقدمه اين اثر مى خوانيم:مسند على ـ رضى الله عنه ـ به ترتيب كتاب تحفةالأشراف در اطراف الحديث از حافظ مزّى، تنظيم شده و اين امتياز را بر آن دارد كه اوّلا هم متن و هم اسناد روايت را به صورت كامل دارد؛ ثانيا از نظر كمّيّت نيز برتر است؛ زيرا حافظ مزّى تنها به صحاح سته، مراسيل ابوداوود، علل ترمذى، شمائل ترمذى و عمل اليوم والليله نسايى، قناعت ورزيده است. همچنانكه حجم اين اثر، با كار ابن حجر در اتحاف المهرة ـ كه تنها يازده مصدر از كتب اهل سنّت را گردآورده ـ نيز قابل قياس نيست.از اين كه بگذريم، اگر نظرى به كتاب الجامع الكبير سيوطى بيفكنيم ـ با آنكه اين كتاب سيوطى، كتاب اطراف الحديث به شيوه رايج نيست ـ درمى يابيم كه او تنها هفتادوپنج مصدر را گرد آورده است؛ در صورتى كه مؤلّف اين اثر، از بيش سيصد مصدر استفاده كرده است. بلكه ـ با يك شمارش گذرا دريافتم ـ مصادر تمام اين مجموعه، به نهصد مأخذ مى رسد.