نمونه داورى هاى مؤلف مسند، درباره احاديث
الف: عن علي بن أبي طالب قال، قال رسول الله (ص): «أنا مدينة العلم وأنت بابها، ياعلى كذب من زعم أنّه يدخلها من غير بابها». (ص94، ح551) داور، اين حديث مشهور را «موضوع» قلمداد كرده است، با آنكه احمدبن محمدبن الصديق الحسينى مغربى (م1380) در اثبات صحّت اين حديث، كتابى به نام فتح الملك العليّ بصحّة حديث باب مدينة العلم علي، نوشته است. اين اثر، در سال 1354ق، در مصر و اخيرا به كوشش محمدهادى امينى در اصفهان منتشر شده است. ضمنا مؤلّف اين اثر متذكر مى شود كه كتاب ديگرى به نام سبل السعادة وأبوابها بصحّة حديث أنا مدينة العلم وعلي بابها، نوشته است.بعلاوه، اين روايت، در كتب روايى، طرق متعدّدى دارد. رجوع كنيد به: مناقب ابن مغازلى، ص80 ـ 85؛ مطالب السئول، ص13ـ22؛ شواهد التّنزيل، ج1، ص81، ح118؛ كنز العمّال، ج13، ح36463.ب: قال على(ع)، قال لي رسول الله (ص): «ياعلي إنّك لسيّد المسلمين ويعسوب المؤمنين وإمام المتقين وقائد الغرّ المحجّلين». (ص725، ح4082)
مؤلّف، اين حديث را نيز «موضوع» دانسته است.
فوايد و مزاياى اين اثر
1ـ اين مجموعه، شامل حجم گسترده و عظيمى از مآخذ خطّى و چاپى ـ به ترتيب تحفةالأشراف ـ و درواقع، كتابى است به جاى كتابخانه اى. نمودار كثرت تتبّع، وسعت گستره منابع است كه با تلاشى فرساينده استقصا و بهره بردارى شده اند (فهرست اين مآخذ را در پايان همين نوشتار، بنگريد).2ـ تنظيم و دسته بندى موجود، عالى و يا دانى بودن سند هر تصنيف حديثى را براى محقّقان نمايان مى سازد.3ـ از آنجا كه يك روايت را از طرق گوناگون، فراروى خواننده مى نهد، به محقّق اهل فنّ، قدرت وقوف بر اشكالات سندى (همچون ارسال و اتصال، وقف، رفع، تدليس) و توان بررسى و تصحيح آنها را مى دهد.4ـ با فراهم شدن چنين مجموعه هايى، مى توان شمار راويان و احاديثشان را استقصا و احصاكرد.5ـ با توجه به تعدّد طرق حديث، مى توان مشخّصات موجود را ملاحظه و راوى مهمل و مشترك را مشخّص نمود؛ به فرض، اگر در يك سند، نام «سفيان» بى قيد و شرح آمده باشد، به كمك ساير طرق، مشخّص مى شود كه سفيان بن عيينه است يا سفيان ثورى؛ همچنين «حمّاد»، ابن زيد است يا ابن سلمة.يك راوى، گاه در برخى سندها مبهم است و در ديگر نقلها، با كنيه و لقب و مشخّصات ذكر مى شود؛ يا با عنايت به راويان طبقه و مرويه عنه آنان، نقاط مبهم، هويدا و وضعيّت راوى، مشخص مى شود. اين، راه و روزنه اى است براى تمييز مشتركات و توحيد مختلفات.6ـ با ملاحظه و مقايسه متن يك روايت در آينه چندين طريق، اضافات و جعليّات متن، و هرگونه كم وزيادى كه در طول تاريخ در روايت رخ داده، نمودار مى شود.7ـ با كمك چنين موسوعه اى مى توان مطالب تخصّصى را جدا و براى اهل آن رشته، سرمايه اى فراهم كرد. مثلا مى توان مطالب فقهى و حقوقى مسند را گزيد و از صاحب مسند، مجموعه اى فقهى ارائه داد (از اين قبيل است كوشش فاضل متتّبع آقاى محبّى، كه با استفاده از مسند على ـ ع ـ و چند اثر ديگر، تفسير امام على ـ ع ـ را فراهم نموده است. همچنين كتاب مشاهدات اميرمؤمنان، اثر آقاى شعبان صبورى، كه نمونه ديگرى از اين دست گزينشهاست و شامل خطرات و مشاهدات حضرت على ـ ع ـ مى شود).20 8 ـ اين موسوعه، نمايانگر كمّيت و شمار احاديث هريك از راويان است و خود همين مسئله، راهى است
براى بررسى بسيارى از مناسبتها و روابط تاريخى ـ اجتماعى صدر اسلام؛ مثلا مى توان از كثرت روايات يك شخص، به منزلت او نزد امام على(ع) و يا طول مصاحبتش با حضرت، پى برد؛ و اگر مقام و منزلتش معلوم، ولى روايتش بسيار اندك است، سياست امويان و برخى موانع ديگر در كار ثبت حديث در آن دوران، روشن مى شود. مثلا منزلت حضرت سلمان و حضرت ابوذر نزد على(ع)، محرز و واضح است (و بلكه ايشان از حواريون آن حضرتند)؛ امّا، چرا چندان روايتى از حضرت على(ع) ندارند؟
آيا دست سياست اموى در اين قضيّه، تأثير نداشته است؟
9ـ از نوع گرايش راويان و انتخاب و گزينش احاديث توسّط آنان، مى توان به نوع نگرش و تفكّر هر صحابى، مصنّف، و راوى پى برد (در اين مسند، تمام روايات يك راوى، گلچين و يكجا گردآورى شده است)؛ همينطور است بررسى و كشف ديدگاه مجموعه راويان اهل سنّت.