دين - جهان بینی و شناخت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جهان بینی و شناخت - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دين

تعريف دين

(دين ) در لغت ، به معناى طاعت ، جزا، حكم و شريعت است .(1) اين واژه در قرآن درآيات ذيل نيز به همين معانى به كار رفته است :

1- اطاعت و پيروى ؛ (وَ ما اُمِرُوا اِلاّ لِيَعْبُدُوا اللّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ)(2) 2- جزا و كيفر؛ (مالِكِ يَوْمِ الدّينِ)(3) 3- حكم و فرمان ؛ (لا تَاءْخُذْكُمْ بِهِما رَاءْفَةٌ فى دينِ اللّهِ)(4) 4- شريعت و آيين ؛ (لا اِكْراهَ فِى الدّينِ)(5) پيش از ورود به تعريف اصطلاحى دين ، به عنوان مقدمه متذكر مى شويم كه در قرآن مجيد، دين به مجموعه قوانين و مقرراتى اطلاق شده كه مورد اطاعت گروهى باشد، اعم از اينكه آن گروه حق و يا باطل باشند؛ به عنوان مثال زمانى كه قرآن سخن فرعون رانقل مى كند كه به پيروان و قبطيان اطراف خود مى گفت : (... اِنّى اَخافُ اَنْ يُبَدِّلَدينَكُمْ...)(6) (من مى ترسم كه او (موسى (ع ) دين شما را تغيير دهد). مراد فرعون همان مجموعه مقررات و قوانينى بود كه با آن حاكميت قبطيان بر بنى اسرائيل تاءمين مى شد. همچنين در آيه (لَكُمْ دينُكُمْ وَلِىَ دينٌ) هم به دين الهى پيامبر(ص ) و همبه اعتقادات و اعمال غلط كافران دين گفته شده است . در بيان تعريف اصطلاحى دين ، تعاريف مختلف است ، برخى از منظر خودِ دين و برخى با نگاه جامعه شناسى و يا روانشناسى به اين تعريف پرداخته اند. در اينجا تنها به نقل يك تعريف از نگاه دينى بسنده مى كنيم :

دين ، عقايد و دستورهاى عملى و اخلاقى است كه پيامبران از طرف خدا براى راهنمايى و هدايت بشر آورده اند؛ دانستن [و باور] اين عقايد و انجام اين دستورات سبب خوشبختى انسان در دو جهان است .(7) دين حقيقى ، دين مطابق فطرت و مشترك ميان همه انسان ها است . زيرا كه فطرت امرى ثابت و تغيير ناپذير است و هيچ گونه تحولى در آن راه ندارد. اين حقيقت در دعوت خداوند به دين نيز مورد اشاره قرار گرفته كه :

(فَاَقِمْ وَجْهَكَ لِلدّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللّهِ الَّتى فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِكَ الدّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ اَكْثَرَ النّاسِ لا يَعْلَمُونَ)(8) پس روى خود را متوجه آيين خالص پروردگار كن ! اين فطرتى است كه خداوند، انسان ها رابر آن آفريده ، دگرگونى در آفرينش الهى نيست ؛ اين است آيين استوار؛ ولى اكثر مردم نمى دانند.

اختلاف شرايع و نسخ مذاهب هم چيزى جز تغييرات در فروع و بيان دين متناسب با فهم و درك وظرفيت پذيرش مردم از دين نيست ؛ زيرا فطرت واحد اقتضاى دين واحد را دارد، همانگونه كه قرآن مجيد نيز تنها به وجود يك دين معتقد بوده و مى فرمايد:

(اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللّهِ الاِْسْلامُ)(9) (وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِْسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ...)(10) بنابراين تفاوت شرايع ، نظير تفاوتِ دستورات پزشك در معالجه مرض واحد درفواصل مختلف زمانى است . او در هر زمان متناسب باحال بيمار دستور خاصى را صادر مى كند درحالى كه همه اين دستورات در راستاى واحد و بخشهايى از يك نقشه كلى است .

اركان اساسى دين

باتوجه به تعريفى كه از دين ارائه شد، مى توان اركان اساسى دين راشامل سه بخش دانست :

1- اصول اعتقادات :

مقصود از آن يك رشته باورهايى است كه در رفتار انسان تاءثير مستقيم دارد؛ مسائلى چون اعتقادبه مبداء و معاد، صفات خداوند، لزوم نبوت وامثال آن .

دانش مربوط به عقايد در دين اسلام ، كه در نيمه دوم قرن اول هجرى و همچنين قرن دوم آن به نام (كلام ) شهرت يافت ، وظيفه دفاع از اين اعتقادات وباورها را در برابر شبهات اهل باطل برعهده داشت . از سوى امامان معصوم : نيز ترغيب به دفاع از اين عقايد صورت مى گرفت تا جايى كه امام صادق (ع ) متكلمان شيعى را مجاهدانى مىدانست كه روياروى شيطان و جنود او ايستاده و از هجوم آنان به عقايد پيروان اهل بيت : كه قدرت پاسخگويى به شبهات شيطان را ندارند، جلوگيرى مى نمايند و حتى ارزش جهاد اعتقادى آنان را از جهاد نظامى نيز بالاتر دانسته است .(11) برخى از مفسران نيز جهاد در آيه (فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيراً) را به دليل نزول اين آيات در مكه و عدم تشريع جهاد نظامى در آن زمان ، جهاد فرهنگى دانسته و نوشته اند، اين آيه دلالت دارد بر اينكه بهترين جهادها، جهاد متكلمان در پاسخگويى به شبهات دشمنان دين و پيروان

/ 73