چهره درخشان حسین بن علی(علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهره درخشان حسین بن علی(علیه السلام) - نسخه متنی

علی ربانی خلخالی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عليه يزيد صادر كردند، مسلمانان آن روز، مردم شام كه همگى مسلمان نبودند، آيندگان بشرى ، فرشتگان
آسمان ها. اين محاكمه فورى يزيد است و محاكمه بزرگ او در آينده بود كه زينب عليهاالسلام از آن خبر
داد، در دادگاهى كه قاضى آن خدا و خصم يزيد، رسول خدا و گواهان اعضا و جوارح يزيد و فرشتگان باشند،
فرشتگانى كه از سوى خدا ناظر رفتار و كردار بندگان هستند و پرونده اى تشكيل مى دهند كه محال است چيزى
در آن فراموش شود. گواه بالاتر از همه خود خداست كه هر چه كرده و شده در حضورش بوده و خواهد بود.
يزيد دستور داد كه اسيران را از كاخ بيرون بردند و زندانى كردند. زندان آنها جز ويرانه اى نبود،
خرابه اى كه ساكنانش را از گزند سرما و سوز گرما محفوظ نمى داشت . ديرى نپاييد كه پوست چهره هاى
اسيران تركيد، و سوزش ‍ بيرون بر آتش درون افزوده شد! اين پذيرايى يزيد از مهمانان اسير بود و آن
پذيرايى كوفيان از ميهمانان شهيد. هر دو گروه ميهمان بودند و هر دو گروه پذيرايى شدند و چگونه
پذيرايى شدند؟ اسارت حضرت زينب عليهاالسلام و شهادت حسين عليهاالسلام رابطه مستقيم دارند و اسارت
شهادت را شناسا مى سازد و نمى گذارد شهيد ناشناخته بماند. ^(741)
زينب عليهاالسلام يزيد را رسوا كرد  
زينب خواهرى با وفا بود كه برنامه انقلاب برادر شهيد را به سر حد تكامل رسانيد. خون چنان در زينب نقش
آفرين بود كه نه تنها رسم زنان را در مقابل بروز حوادث و معصيت ها فراموش كرد، بلكه چون مردان به او
شجاعت و شهامت بخشيد، او برنامه اش را تا اين جا خوب ايفا كرده و حال نيز بايد همان برنامه اى كه در
كوفه و شام پياده شد در مدينه هم اجرا شود، زيرا همان بى اطلاعى و نا آگاهى در مدينه هم به چشم مى
خورد.
زينب چنان افكار عمومى را روشن كرده بود كه زنان آل ابى سفيان با ديده هاى گريان ، در حالى كه ضجه و
شيون مى كردند به استقبال خاندان رسول خدا آمده و بر دست هاى آنان بوسه مى زدند، اين روش سه روز ادامه
داشت . زينب رهبر انقلابى است كه تمامى زنان بنى اميه را در مجلس يزيد وادار به شورش عليه يزيد كرد و
او را رسوا ساخت . ^(742)
برنامه انقلابى زينب چنان اثر بخشيد كه يزيد موقعيت خود را در مخاطره ديد و در هر جا و هر وقت مى
توانست در مورد شهادت حسين عليه السلام و يارانش خود را تبرئه مى كرد و گناه را به گردن عبيدالله
زياد مى افكند.
يزيد مى گفت : خدا لعنت كند پسر مرجانه را، به خدا سوگند، اگر من با حسين رو به رو مى شدم هر چه از من مى
خواست ، از او دريغ نمى كردم و جلو مرگ او را مى گرفتم ، اگر چه به قيمت يكى از فرزندانم تمام مى شد.
سخنرانى هاى آتشين زينب كه از كودكى آموخته بود و او اعمال مادرش را به خاطر داشت كه چطور و چگونه
خليفه كودتايى را رسواى خاص و عام نمود. او نيز چون مادر جوان خود فرياد برآورد، و تمامى آنهايى را كه
يزيد رسيده بايد تمام آن نقشه ها را دنبال كند و برنامه اى دقيق تر داشته باشد، زيرا هنوز عده اى در
مدينه ديده مى شوند كه از حقايق اطلاعى ندارند و عمال كثيف يزيد به دنبال دستورهاى ننگين ، مرگز
حقايق را تحريف نموده ، به خورد مردم مى دهند، ولى حضرت زينب پيوسته در افكارش با خود سخن مى گفت : من
نبايد در مدينه سكوت را اختيار كنم ، زيرا مردم را بى اطلاع تر از اهالى كوفه و شام نمى دانم .
من حتما بايد در مدينه برنامه اى براى رسوا كردن يزيد داشته باشم . زيرا او به خيال خودش ما را از سر
خود باز كرده و به مدينه فرستاد و ما در اين جا آرام خواهيم گرفت .
من نبايد بگذارم آب خوش از گلوى قاتلان برادرم پايين رود، ولى از سويى نمى توانم آن روش كوفه و شام را
داشته باشم . برنامه اى تازه طرح مى كنم كه مسووليتم را فراموش نكرده باشم .
من نبايد فكر كنم چون مدينه مركز اسلامى است و مردم با ما آشنايى دارند سكوت كنم و عمال كثيف يزيد كه
ثمره خلافت كودتايى عمر بن خطاب است سم پاشى كنند.
من بايد حتما در مدينه هم برنامه اى داشته باشم ، ولى خيلى دقيق است . من نبايد به برادرزاده ام نگاه
كنم ، زيرا او مسووليت ديگرى دارد. فقط فكر مى كنم اگر افكار زنان را روشن سازم براى هر خانواده اى آن
زن كفايت مى كند كه حقايق را بازگو كند ويزيد را رسوا سازد.
فصل سوم : خطبه هاى آتشين اسراى اهل بيت عليهم السلام

/ 283