بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
تفسير قرآن كرد و رفت زينب آمد شام را يكباره ويران كرد و رفت اهل عالم را ز كار خويش حيران كرد و رفت از زمين كربلا تا كوفه و شام بلا هر كجا بنهاد پا فتح نمايان كرد و رفت با لسان مرتضى از ماجراى نينوا خطبه اى جانسوز اندر كوفه عنوان كرد و رفت با كلام جانفزا اثبات دين حق نمود عالمى را دوستدار اهل ايمان كرد و رفت فاش مى گويم كه آن بانوى عظماى دلير از بيان خويش دشمن را هراسان كرد و رفت بر فراز چو آن قرآن ناطق را بديد با عمل آن بى قرين تفسير قرآن كرد و رفت در ديار شام بر پا كرد از نو انقلاب سنگر استمگران را سست بنيان كرد و رفت خطبه اى غرا بيان فرمود در كاخ يزيد كاخ استبداد را از ريشه ويران كرد و رفت زين خطب اتمام حجت كرد بر كافر دلان غاصبين را مستحق نار نيران كرد و رفت از كلام حق پسندش شد حقيقت آشكار اهل حق را شامل الطاف يزدان كرد و رفت شام غرق عيش و عشرت بود در وقت ورود وقت رفتن شام را شام غريبان كرد و رفت دخت شه را بعد مردم در خرابه جاى داد گنج را در گوشه ويرانه پنهان كرد و رفت ز آتش دل بر مزار دختر سلطان دين در وداع آخرين شمعى فروزان كرد و رفت با غم دل چون كه مى شد وارد بيت الحزن سروى دلخسته را محزون و نالان كرد و رفت خطبه حضرت سجاد عليه السلام حضرت على بن الحسين عليه السلام از يزيد در خواست نمود كه در روز جمعه به او اجازه دهد در مسجد خطبه بخواند، يزيد رخصت داد، چون روز جمعه فرا رسيد يزيد يكى از خطباى مزدور خود را به منبر فرستاد و دستور داد هر چه تواند به على و حسين عليهماالسلام اهانت نمايد و در ستايش شيخين و يزيد سخن براند، و آن خطيب چنين كرد. امام سجاد عليه السلام از يزيد خواست تا به وعده خود وفا نموده و به او رخصت دهد تا خطبه بخواند، يزيد از وعده اى كه به امام عليه السلام داده بود پشيمان شد و قبول نكرد. معاويه پسر يزيد لعين به پدرش گفت : خطبه اين مرد چه تاثيرى دارد؟ بگذار تا هر چه مى خواهد بگويد. يزيد لعين گفت : شما قابليتهاى اين خاندان را نمى دانيد، آنان علم و فصاحت را از هم به ارث مى برند، از آن مى ترسم كه خطبه او در شهر فتنه بر انگيزد و وبال آن گريبانگير ما گردد. ^(753) به همين جهت يزيد لعين از قبول اين پيشنهاد سرباز زد و مردم از يزيد لعين مصرانه خواستند تا امام سجاد عليه السلام نيز به منبر رود. يزيد لعين گفت : اگر او به منبر رود، فرود نخواهد آمد مگر اينكه من و خاندان ابوسفيان را رسوا كرده باشد! به يزيد لعين گفته شد: اين نوجوان چه تواند كرد؟