عموزادگان است . اين اشخاص كه يك روزى دارايى انسان را به ارث مى برند، بايد ديه خسارتهاى خطايى او را
بپردازند. اين امر، در واقع ، نوعى بيمه شرعى است كه شارع آن را بر ورثه تحميل كرده است و حق بيمه اى
كه ورثه مى گيرند، همان ارثى است كه اگر اين شخص قبل ازآنها بميرد، از مالش خواهند برد.در صورت نبودن اين طبقه ، چنانچه پيش از اين برده بوده و مولايى داشته و آن مولا او را آزاد كرده ، او
بايد ديه اش را را بپردازد؛ اينجا مى گويند ديه او به عهده (معتق ) است .در صورت نبودن معتق همان طور كه امروزه چنين است (ضامن جريره ) در حكم عاقله است ؛ ضامن جريره كسى است
كه با انسان تعهد مى بندد كه در صورت نبودن وارثى از خويشاوندان ، از يكديگر ارث ببرند و در زمينه
جنايتهايى كه از طريق خطاى محض انجام مى گيرد، ضامن يكديگر باشند.ضمان جريره خيلى به بيمه نزديك است . اصولاً مى توان گفت كه ضمان جريره خود نوعى بيمه قراردادى است كه
اسلام آن را امضا كرده است .حال اگر ضامن جريره هم وجود نداشته باشد، امام عليه السلام و به تعبير ديگر حكومت اسلامى و ولىّ امر
مسلمين ، عاقله محسوب مى شود و بايد ديه قتل خطا را از بيت المال بپردازد.(80)
پرداخت ديه كسى كه ولىّ ندارد
همان طور كه ذكر شد، هرگاه هيچ يك از سه طبقه اوّل عاقله وجود نداشته باشد، امام (ع ) يعنى حكومتاسلامى و ولىّ امر مسلمين عاقله محسوب مى شود و بايد ديه قتل خطايى شخص را از بيت المال بپردازد،
چنان كه اگر وارثى هم وجود نداشته باشد، امام (ع ) وارث او خواهد بود.(81)در زمان امير مؤ منان صلوات الله عليه مردى را كه مرتكب قتل خطايى شده بود، نزد آن حضرت آوردند. حضرت
على (ع )از بستگانش پرسيد. او عرض كرد: من اهل موصل بوده و خانواده و بستگانم آنجا هستند. امام (ع ) جهت
تحقيق ، نامه اى به نماينده خود در موصل نوشت و يادآور شد كه اگر بستگانى ندارد، او را همراه مأ مورش
بازگرداند، تا خود ديه اش را بپردازد. ازاين رو، در آن نامه نوشته بود كه :اگر (قاتل ) بستگانى در موصل ندارد و اصلاً اهل موصل نيست ، او را همراه مأ مور من بازگردان كه من ولىّ
او هستم و بايد ديه اش را خودم بپردازم تا خون مسلمانى پايمال نشود.(82)
چند مسأ له
1- زن ، بچه و ديوانه هرچند از ديه ارث ببرند، عاقله محسوب نمى شوند.(83)2- عاقله ديه خطايى را ضامن است و چنان كه گذشت در سه سال ، هر سالى در وقت تمام شدنش 13 گرفته مى شود.(84)3- عاقله در آنچه كه (به عنوان ديه ) مى پردازد، نمى تواند از شخص مقصّر بگيرد.(85)4- اگر شخصى به خطا جنايتى اعم از قتل يا كمتر از آن برخودش وارد كند، (خونش ) هدر مى باشد و عاقله ضامنآن نيست .(86)5- اگر پدر، فرزندش را از روى عمد يا شبيه عمد بكشد، ديه بر عهده اش است و خود نصيبى از آن ندارد و اگر
وارثى غير از پدر نداشته باشد، ديه اش مال امام عليه السلام است و اگر از روى خطا او را بكشد، ديه بر
عاقله مى باشد و وارث او، آن را ارث مى برد و در ارث بردن پدر در اينجا دو قول است كه اقرب آنها عدم آن
است . پس اگر وارثى غير از پدر نداشته باشد، امام (ع ) ارث مى برد.(87)6- عمد بچه و ديوانه در حكم خطاست ؛ پس ديه در آن بر عاقله مى باشد.(88)7- ضمانت عاقله مخصوص جنايت انسان بر انسان است و شامل جنايت بر چارپايان و اموال نمى شود.(89)
ديه اعضاى بدن (1)
مجازاتى كه در جنايت براندامها واعضاى بدن به عهده فرد جنايتكار مى آيد، از آن به (ديه ) و در برخىموارد نيز به (ارش و حكومت ) ياد مى شود. در مورد ديه توضيحاتى پيش از اين بيان شد. اجمالش اين است كه
ديه ، مالى را گويند كه مقدارش از نظر شرع معين باشد.اما (ارش و حكومت ) عبارت است از مالى كه در عوض نقص در مال يا بدن از كسى گرفته مى شود و براى آن اندازه
اى معين نشده است . اين كلمه در موارد زير به كارمى رود: