اى خردمندان ! حكم قصاص براى حفظ حيات شماست تا شايد پرهيزگار شويد.
موجبات قصاص
1- قتل نفس 2- نقص عضو و جراحت (13) اينك به توضيح اين دو مورد مى پردازيم :1- قتل نفس
نكوهش قتل نفس دراسلام
بناحق كشتن افراد بى گناه ، از جمله گناهان كبيره شمرده شده است و قرآن كريم از آن نهى كرده ، بهپيروانش چنين سفارش مى كند:(وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتى حَرَّمَ اللّهُ اِلاّ بِالْحَقِّ ...) (14)
كسى را كه خدا كشتنش را حرام كرده ، نكشيد، مگر به حق .در جاى ديگر قتل ناحق را مورد نكوهش قرار داده ، مى فرمايد:(وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُخا لِداً في ها وَ غَضِبَ اللّهُ
عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ اَعَدَّ لَهُ عَذ اباً عَظي ماً) (15) هركس مؤ منى را بعمد بكشد، كيفر او جهنم است كه در آن همواره خواهد بود و خدا بر او خشم گيرد و لعنتش
كند و برايش عذابى بزرگ آماده سازد.از اينجا روشن مى شود كه در اسلام مسأ له خون مردم از اهميت ويژه اى برخوردار بوده ، بايد درباره آن
احتياط شود و از ريختن خون افراد بى گناه پرهيز گردد. رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:(اَوَّلُما يَحْكُمُ اللّهُ في هِيَوْمَ الْقِيامَِْ الدِّمأُ ...) (16) اولين چيزى كه خداوند در روز قيامت درباره اش حكم مى كند(مسأ له ) خونها(ى مردم ) است .
موجب قصاص قتل نفس
موجب قصاص نفس ، از بين بردن جان انسان بى گناه از روى عمد است (طبق شرايطى كه خواهد آمد). (17) قصاص نفسدرموردى ثابت مى شود كه شخص ، انسان بى گناهى را (نه از روى قصاص و نه در مقام دفاع ) بطور عمد بكشد.(قتل عمد) آن است كه انسان كارى را به قصد كشتن انجام دهد، اگرچه وسيله اى را كه به كار مى برد، بندرت
سبب قتل مى شود، يا كارى را كه انجام مى دهد غالباً كشنده باشد، اگرچه قصد كشتن نداشته باشد تفصيل
اقسام سه گانه قتل در (ديات ) خواهد آمد.(18)قتل عمد گاهى بطور مستقيم (مباشرى ) است ، مانند بريدن سر كسى و خفه كردن او بادست ، زدن و كشتن كسى با
كارد و شمشير و ... و گاهى نيز غير مستقيم (سببى ) است ، مانند اينكه كسى را زير آب فرو برد و از بيرون
آمدنش جلوگيرى كند تا بميرد، يا طناب به گردن كسى پيچيده و از آن برندارد، تا منجر به مرگش شود و ... كه
در هر دو صورت موجب قصاص مى شود.(19)
اجبار در قتل
اجبار در قتل ، يا دستور به كشتن ديگرى مجوّز قتل نيست . بنابراين ، هرگاه اجبار كننده به زور و تهديدشخص عاقل و بالغى را وادار به كشتن ديگرى كند، يا دستور به كشتنش بدهد، قاتل قصاص مى شود و اجبار
كننده و دستور دهنده به حبس ابد محكوم مى گردد.(20)
شركت در قتل
الف- شركت در قتل در موارد زير تحقق پيدا مى كند:1- هريك از آنها چيزى را انجام دهد كه اگر به تنهايى بود، او را مى كشت ، مثل اينكه همه ، او را گرفته ودر آتش ، دريا يا از بالا به پايين بيندازند، يا جراحاتى بر او واردكنند كه اگر هريك از آنها به
تنهايى بود، كشنده مى بود.2- شركت در سرايت در صورت قصد جنايت ؛اگر عده اى بر او اجتماع كنند، آنگاه هركدام از آنها او را به
صورتى مجروح كنند كه اگر به تنهايى بود، نمى كشت ، ليكن همه جراحتها سرايت كنند و منجر به مرگ او