كيفيت اجراى قصاص عضو و جراحت - حقوق جزایی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حقوق جزایی اسلام - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2- محل عضو در صورت موجود بودن بايد يكسان باشد. بنابراين ، دست راست را در برابر دست راست و دست چپ را
عوض دست چپ قطع مى كنند؛ مگر دست راست يا چپ نداشته باشد كه دست موجود قصاص مى شود.(43)

3- عضو اصلى در مقابل عضو زايد، اگرچه محلشان يكى باشد، بريده نمى شود. همچنين عضو زايد در مقابل عضو
اصلى در صورت مختلف بودن محلّشان بريده نمى شود و اصلى در برابر اصلى در صورت يكى بودن محل و زيادى در
مقابل زيادى در صورت يكى بودن محل بريده مى شود.(44)

4- قصاص نبايد موجب تلف جانى يا عضو ديگر گردد، پس هرگاه قصاص عضو يا جراحت موجب تلف جنايتكار يا
بيشتراز اندازه جنايت گردد، بايد ديه پرداخت شود.(45)

كيفيت اجراى قصاص عضو و جراحت

قصاص بايد با آهن تيز و غير مسمومى كه براى قصاص مناسب است ، باشد و عذاب جسمانى بيشتراز آنچه كه او
را عذاب داده ، جايز نيست . پس اگر چشم او را با وسيله اى درآورده كه در كندن و بيرون آوردن آن آسان
بوده ، درآوردن آن با وسيله اى كه عقوبت آن بيشتر است ، جايز نمى باشد.(46)

اينك به نمونه هايى از قصاص در اعضا اشاره مى كنيم :

1- قصاص گوش

گوش راست به راست و گوش چپ به چپ قصاص مى شود. (47) چنانچه گوش كسى را قطع كنند و اين باعث از
بين رفتن شنوايى وى شود، دو جنايت محسوب مى شود.(48)

2- قصاص چشم

قصاص در چشم ثابت است و با مساوى بودن محل ، قصاص مى شود، پس چشم راست در مقابل چشم چپ و
همچنين برعكس درآورده نمى شود. (49) اگر كسى بدون آسيب به حدقه چشم ، بينايى چشم كسى را از بين ببرد،
فقط بينايى چشم جنايتكار قصاص مى شود و چنانچه از بين بردن بينايى چشم ممكن نباشد، مگر به واقع ساختن
جنايت ديگرى مانند درآوردن چشم و مثل آن قصاص ساقط مى شود و ديه براوست .(50)

3- قصاص بينى

در بينى قصاص است ؛ و بينى شامّه دار به بينى اى كه آن را ندارد، قصاص مى شود. (51) اگر
قسمتى از بينى را قطع كند، آنچه كه قطع شده نسبت به اصل آن اندازه گيرى مى شود و به حساب آن از شخص
جانى قصاص مى شود.(52)

4- قصاص زبان و لب

لب در مقابل لب در صورت برابر بودن محل ، قصاص مى شود؛ پس لب بالا به بالا و لب پايين
به پايين ، قصاص مى شود. (53) قصاص در زبان و بعضى از آن در مقابل بعضى از آن به شرط تساوى در نطق ، ثابت
مى شود.(54)

5- قصاص دندان

در دندان به شرط مساوى بودن محل ، قصاص است . بنابراين دندانى كه در فك بالاست ، در
مقابل دندانى كه در پايين است و نيز عكس آن و همچنين دندانى كه در راست است در مقابل دندان چپ و عكس آن
و همچنين دندان ثنايا در مقابل رباعيه يا آسياب يا ناب ياخنده و عكس آن ، درآورده نمى شود.(55)

ديات

امروزه مسأ له (ديات در اسلام ) يكى از مسائل روز و سؤ ال برانگيز است و بسيارى مى خواهند ازكمّ وكيف
آن آگاه شوند. ازاين رو، تبيين احكام آن بويژه در اين زمان بر اساس بينش فقهى حضرت امام خمينى (ره )
امرى ضرورى به نظر مى رسد.

كلمه (ديه ) يا (خونبها) عبارت است از مقدار مالى كه واجب است در برابر جنايت پرداخت گردد، خواه مقدار
آن معلوم باشد، يا نباشد. گاهى جرايمى را كه مقدارش معيّن نيست ، (ارش ) و (حكومت ) (تفاوت ميان صحيح و
معيوب ) و جرايمى را كه مقدارش معيّن است ، (ديه ) مى نامند.(56)

گرفتن ديه از روزگار قديم ، قبل از اسلام در ميان انسانها رواج داشته و اسلام اين رسم پسنديده را
امضا كرده و به آن شكل معقول ، منطقى و عادلانه اى داده است ، تا بدين وسيله از قتل و خونريزى كاسته
شود. قرآن كريم در تشريع حكم ديه مى فرمايد:

(وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ اَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً اِلاّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً
فَتَحْري رُرَقَبٍَْ مُؤْمِنٍَْ وَ دِيٌَْ مُسَلَّمٌَْ أِلى اَهْلِهِ ...) (57)

هيچ فرد با ايمانى مجاز نيست كه مؤ منى را به قتل برساند، مگر اينكه اين كار از روى خطا و اشتباه از او
سرزند(و در عين حال ) كسى كه مؤ منى را از روى خطا به قتل رساند، بايد يك برده مؤ من آزاد كند و
خونبهايى به كسان او بپردازد.

/ 28