آشنايى با واحد تدوين انديشه سياسى اسلام - آشنایی با واحد تدو ین اندیشه سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با واحد تدو ین اندیشه سیاسی اسلام - نسخه متنی

عبدالله نظرزاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آشنايى با واحد تدوين انديشه سياسى اسلام

عبدالله نظرزاده مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم با توجه به رهنمودهاى حكيمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامى در دوران جديدى از فعاليت‏هاى خود اقدام به تأسيس واحدهاى تحقيقاتى جديدى متناسب با ضرورت‏هاى تحقيقى نموده است. در شمار اين واحدهاى نوبنياد واحد تدوين انديشه سياسى اسلام مى‏باشد.

انديشه سياسى اسلام پس از پيروزى انقلاب اسلامى و استقرار نظام الهى جمهورى اسلامى توجه انديشه‏وران و دانشمندان اين رشته را به خود جلب كرد و بازنگرى و تدقيق در متون اصيل اسلامى و ميراث گرانبهاى سياسى اسلامى به خصوص شيعه براى شناخت اصول و ويژگى‏ها و اركان انديشه و نظام سياسى اسلام در رأس برنامه‏هاى مراكز و مجامع تحقيقاتى جهان به خصوص مغرب زمين قرارگرفت اقدامى كه ضرورت آن در داخل و در مجامع علمى انقلابى و به ويژه حوزه‏هاى علميه كه خود موجد اصلى انقلاب اسلامى |279| بودند، صد چندان مى‏نمود اما مع‏الاسف توجه لازم مبذول نگشت و چون ساير مسائل علمى از تفحص در آن، بازمانديم.

حوزه علميه قم در ميان ساير حوزه‏ها على‏رغم شهرت به سياست فهمى و سياست مدارى، غلبه روحيه سياست گريزى را بر خود پذيرفته و با توطئه دشمنان آگاه و دوستان جاهل، جدايى دين از سياست به عنوان پيش فرض مسلم همواره تأثيرات خود را در مباحث مورد مطالعه و مناقشه حوزه‏ها بر جاى نهاده و حتى در ميان آنان كه براى فقه، نظام اجتماعى و سياسى قائلند، انديشه سياسى فقهى امرى مبهم، تعريف نشده و نامأنوس مى‏نمايد. امرى كه مقام معظم رهبرى (مد ظله‏العالى) هماره ضرورت شناخت و خطر دورى‏گزينى از آن را يادآور شده بودند:

«انقلاب بسيار بزرگى كرديم ... ما هنوز نمى‏دانيم چه كار عظيمى انجام گرفته است ...اين انقلاب با اين عظمت و با اين ابعاد و با اين آثار...از لحاظ ارائه مبانى فكرى خودش يكى از ضعيف‏ترين و كم‏كارترين انقلاب‏هاى دنياست، برويم سراغ انقلاب‏ها، مثلاً انقلاب اكتبر، وقتى كه تحقق پيدا مى‏كند.... در سطوح مختلف راجع به مبانى فكرى اين انقلاب نوشته مى‏شود.... ما چه كار كرديم، ما كارى كه در اين زمينه كرديم واقعاً خيلى كم است ... اساس قضيه اين است كه ما توليد نكرديم، ده سال، يازده سال از انقلاب مى‏گذرد، ما در اين ده سال خوب بود صدها نويسنده كه مبانى اسلام را بنويسند.... تربيت مى‏كرديم كه نكرديم.» [1] انديشه سياسى به عنوان مبنا و دست مايه هر نظام سياسى امرى است كه شناخت آن در استمرار، تقويت و آسيب شناسى آن نظام امرى ضرورى است علاوه معرفى و عرضه يك نظام و پيشنهاد آن به امم و ملل ديگر راهى را جز تدوين انديشه حاكم بر آن نمى‏شناسد.

تدوين انديشه سياسى اسلام و به خصوص انديشه سياسى شيعه ضرورتى است بر زمين مانده و مسئوليت حوزه‏ها و مراكز تحقيقاتى حوزوى در اين ميان از سايرين افزون است.

واحد تدوين انديشه سياسى اسلام از جمله واحدهاى نوبنياد مركز مطالعات و |280| تحقيقات اسلامى است كه فعاليت علمى-تحقيقاتى خود را از نيمه اول سال‏1374 در قالب سه طرح كلان تحقيقاتى آغاز كرد عناوين اين طرح‏ها عبارتند از:

1- روش شناسى تدوين انديشه سياسى اسلام (فلسفه علوم سياسى اسلامى).

2- تدوين انديشه سياسى شيعه.

3- بررسى روند تجدد و نوگرايى در ايران.

چنان‏كه از عناوين طرح‏ها برمى‏آيد، طرح انديشه سياسى علماى شيعه در جهت شناخت انديشه سياسى اسلام و به خصوص شيعه طرح اصلى محسوب مى‏شود و طرح اول براى روشمند ساختن تدوين انديشه سياسى اسلام در قالب يك طرح كلان مورد نظر قرارگرفته و طرح بررسى روند تجدد و نوگرايى در ايران، در واقع آسيب شناسى انديشه دينى در يك نظر عام و آسيب شناسى انديشه سياسى اسلام به طور اخص مى‏باشد كه اين سه طرح پس از بررسى‏ها و اعمال‏نظر صاحب‏نظران و انديشه‏وران حوزوى و دانشگاهى و تأييد هيئت علمى واحد و در نهايت تصويب شوراى پژوهشى و رياست مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى در برنامه كار تحقيقى واحد تدوين انديشه سياسى اسلام قرار گرفتند.

قبل از ارائه توضيحاتى در مورد اهداف و ضرورت اجراى طرح‏هاى پيش گفته ذكر نكته‏اى درباره تأمين نيروهاى محقق مورد نياز در اين واحد ضرورت مى‏نمايد: از آن جا كه دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم با تأسيس دانشگاه باقرالعلوم(ع) در رشته علوم سياسى از حدود ده سال قبل اقدام به تربيت نيروهاى حوزوى در رشته علوم سياسى در چهار گرايش اصلى فلسفه سياسى، مسائل جهان اسلام، ايران و سياست داخلى نموده و در گذر اين تلاش پيگير موفق به تربيت طلاب فاضل و متعهد حوزه در اين رشته مهم گرديده لذا زمينه مساعدى از نيروهاى مستعد براى انجام تحقيقات سياسى در بخش‏هاى تحقيقاتى اين دفتر فراهم آمده است و اينك واحد تدوين انديشه سياسى اسلام با استفاده از اين طلاب فاضل، كه سابقه چندسال درس‏هاى خارج حوزه دارند و در سطح كارشناسى و كارشناسى ارشد علوم سياسى از تحصيلات جديد برخوردارند، سه گروه تحقيقاتى براى اجراى طرح‏هاى خود سامان داده است. در اين بخش به معرفى اجمالى اين طرح‏ها مى‏پردازيم.

|281| 1- طرح تحقيقاتى تدوين انديشه سياسى شيعه با نگاهى به تاريخ انديشه سياسى اسلام در مى‏يابيم كه ميان متفكران و عالمان مسلمان كه در جهت تبيين انديشه و نظام سياسى تلاش كرده‏اند چهار گرايش و طرزتفكر عمده قابل ملاحظه است:

1- انديشه سياسى فلسفى: انديشه‏اى است كه توسط فلاسفه پى نهاده شده است و مانند ديگر شعبه‏هاى فلسفه ، از نحله‏هاى قديم و از مبانى كتاب و سنت و هر دو، استفاده كرده است. كتاب‏هايى همچون «آراء اهل‏المدينةالفاضله»، «السياسات المدنيه»، «التنبيه على سبل السعادة» از فارابى، «سياسيّات شفا» از ابن سينا، «تدبير المتوحّد» از ابن باجّه، نبوّات و سياسات «مبدأ و معاد» و «الشواهد الربوبيّه» از ملاصدرا و از اين قسم است. ماهيت، حقيقت و واقعيت سياست محور اصلى بحث و بررسى در اين گرايش است، در مرتبه بعد، از زاويه حكمت عملى كه همان عمل به حكمت است، به ارائه ويژگى‏هاى «انسان كامل» مى‏پردازند و چون «انسان كامل» نمى‏تواند به كمال برسد، مگر در مدينه فاضل و كامل، به ارائه ويژگى‏هاى مدينه فاضله و رئيس و رهبر آن و نحوه تدبير حيات بشر در آن پرداخته‏اند.

2- انديشه سياسى اجتماعى: اين سنخ از انديشه، عمدتاً از جانب مصلحان اجتماعى معاصر ارائه شده است. از چهره‏هاى برجسته اين شعبه از انديشه مى‏توان از سيد جمال الدين اسدآبادى، شيخ محمد خيابانى، سيد عبدالحسين شرف الدين لبنانى و شيخ محمدحسين كاشف الغطا ياد كرد. افكار اين گروه در مكتوباتى همچون مجله «العروةالوثقى» و كتاب‏هاى «ديوان اقبال»، «الفصول المهمة فى تأليف الامة»، «المثل العليا فى الاسلام لا فى بحمدون» و... دريافتنى است. سيد جمال الدين اسدآبادى، به عنوان پرچمدار اين جريان، معضلات اساسى جهان اسلام را مطرح نمود و به دنبال ارائه راه حل‏هايى به تكاپو و تلاش، اقصى نقاط جهان اسلام و غيراسلام را زير پا گذاشت.

سئوال‏هايى كه سيد مطرح كرد از اين قبيل بود كه: «چرا مسلمانان ذليل شدند؟ چرا دين اسلام ضعيف شد؟ كفار چرا غالب گرديدند؟ اين پريشانى از كجاست و خرابى از چه راه است؟» و توصيفش از جهان اسلام اين بود كه: «مورد تاخت و تاز بيگانگان قرارگرفته و اموالشان غارت شده و بيگانگان به اغلب كشورهاى اين جامعه مسلط هستند و |282| سرزمين‏هاى آن‏ها را قطعه قطعه ، در ميان خود تقسيم مى‏كنند .... چنان ذليل و خوار گشته‏اند كه پادشاهان و امراى باقى مانده اين امت، صبح خود را با مصائب شروع مى‏كنند و روز نو را با رنج و مشقت به شب مى‏رسانند، ترس از بيگانگان بر وجود آنان مستولى شده و يأس بيش از اميد، بر روح آنان غلبه كرده است.

آن‏چه از سوى سيد، به عنوان موانع داخلى و خارجى عزت و سربلندى جهان اسلام، مطرح شد، دستمايه ديگر انديشمندان در اين گرايش گشت. اهم اين مشكلات از اين قرار بود: ترك فضايل اخلاقى و رسوخ اوصاف رذيله ، فاصله گرفتن از اسلام اصيل و نفوذ خرافات و بدعت‏ها در عقايد مسلمين، قوميت‏گرايى و تعصبات قومى و نژادى، تفرقه و جدايى و درنتيجه عدم همكارى ميان علما و زمامداران و مسلمين شهرهاى مختلف و عدم آشنايى نسبت به هم، جدايى دين از سياست و تبديل خلافت به سلطنت، استبداد حكام خودكامه در كشورهاى اسلامى، جهل و بى‏خبرى و عقب ماندگى جوامع اسلامى از دانش و علوم بشرى، نفوذ و استيلاى بيگانگان بر كشورهاى اسلامى، تهاجم گسترده فرهنگى غرب براى نابودى دين اسلام و......

با اذعان به اين مطلب كه سيد و ديگر رهروان او در شناخت مشكلات جهان اسلام توفيق شايانى كسب كردند، اما در ارائه راه حل و درمان نتوانستند نسخه‏اى موفقيت‏آميز ارائه دهند.

3- انديشه سياسى كلامى: از آن‏جا كه يكى از بحث‏هاى اساسى كلام، بحث «امامت» است، متكلمان مسلمان قسمت عمده مباحث خود را به بحث درباره نياز جامعه اسلامى به امام و خصايص و شرايط وى اختصاص داده‏اند و از اين طريق نظام سياسى مطلوب خود را ارائه كرده‏اند. كتاب‏هايى از قبيل الشافى فى‏الامامه از سيدمرتضى علم‏الهدى و تجريدالعقايد از خواجه نصيرالدين طوسى نمونه‏هايى هستند كه مى‏توانند شاهدى بر اين‏گونه انديشه‏ها باشند. دانش كلام پيوسته در معرض مسائل جديد است، از اين رو وقتى به دوره شكوفايى علم كلام مى‏نگريم، گرايش‏هاى كلامى شيعه اثناعشرى، زيدى و...، گرايش‏هاى كلامى اشعرى، معتزلى، مرجئه‏و... قابل مشاهده است اما سوگمندانه در تاريخ معاصر، كه در جهان اسلام و به ويژه ايران مورد تهاجم و بلكه شبيخون دشمنان اسلام |283| قرارگرفته و هنوز هم قرار دارد، اين دانش و انديشمندان آن از صحنه علمى به دور بوده‏اند و پاسخ‏گوى معارضات جديد نبوده‏اند. مهم‏ترين اقدام و بلكه يگانه اقدام مؤثر در اين شعبه از انديشه از سوى حضرت امام خمينى(ره) با طرح ولايت فقيه صورت گرفت.

4- انديشه سياسى فقهى: كه از آن به عنوان فقه سياسى نيز ياد مى‏شود، نظام ويژه‏اى است كه فقهاى مسلمان در باب حكومت و سياست، در خلال ابواب فقهى عرضه كرده‏اند. اثر مشهور آيةالله نائينى به نام «تنبيه‏الامة وتنزيه الملة ...» و نيز مباحث فقهى حكومتى كه از سوى فقيهانى همچون شهيد اول، شهيد ثانى، محقق كركى، شيخ محمدحسن نجفى، شيخ جعفر كاشف الغطا و مطرح شده، از اين قبيل است.

هر چند هركدام از گرايش‏هاى فكرى چهارگانه فوق، از اهميت زيادى برخوردار بوده و هستند و در دوره‏هاى خاص، تأثيرات مهمى بر دولت اسلامى داشته‏اند. ليكن به دليل ويژگى ديانت در جامعه اسلامى و نقش فقاهت در اداره زندگى فردى، مدنى و سياسى مسلمين، فقه سياسى به تدريج مهم‏ترين و اساسى‏ترين گرايش در انديشه سياسى مسلمين شد. فقه سياسى به عنوان خطمشى اصلى و فقها به عنوان متفكرين اين علم از قرون سوم به بعد در دولت اسلامى نقش مهمى داشتند. فقه سياسى در تاريخ اسلام به اعتبار تقسيمات كلامى عموماً به فقه اهل سنت و شيعه تقسيم مى‏شود كه در هر دو قدرت و اقتدار سياسى تقريباً يكسان است، اما نظريه شيعه در سال‏هاى خلافت امام على(ع) و بعد از آن تحت شرايطى به مراحل اختفا، عدم بسط يد و سرانجام به تقيه و انتظار سوق داده شد. طى تحولاتى طولانى عاقبت در ايران و به سبك ويژه‏اى در مفهوم ولايت فقيه تفسير ارزشمندى يافت.

با توجه به گرايش‏هاى فكرى پيش گفته، بررسى و تدوين انديشه سياسى علماى بزرگ شيعه در دستور كار گروه تحقيقاتى تدوين انديشه سياسى شيعه قرار دارد. برخى از علمايى كه هم‏اينك بررسى و تدوين انديشه سياسى آن‏ها در اين گروه در حال انجام است عبارتند از: شيخ مفيد، ابوالصلاح حلبى، فارابى، شيخ الرئيس بوعلى سينا، اخوان‏الصفا، محقّق حلى، علامه حلى، خواجه نصيرالدين طوسى، محقق كركى، شهيد ثانى، مقدس اردبيلى، صدرالمتألهين شيرازى، محقق سبزوارى، علامه مجلسى و سيدجعفر كشفى.

|284| گفتنى است در شروع كار كه مأخذ شناسى از منابع عمده آن است، برخى از منابع خطى مهم مربوط به انديشه سياسى شيعه در اين گروه شناسايى شده است كه به نوبت احيا و منتشر خواهد شد. «ميزان‏الملوك» سيدجعفر كشفى از همين مجموعه است كه به زودى به دست علاقه‏مندان مباحث انديشه سياسى خواهد رسيد.

2- طرح تحقيقاتى روش شناسى تدوين انديشه سياسى اسلام (فلسفه علوم سياسى) فلسفه علم، كه برخى نام متدلوژى را به جاى آن ترجيح داده‏اند، اگر چه پيشينه ديرينه‏اى دارد و لاقل همراه و همپاى علوم مطرح شده است ولى به صورت علمى مستقل از عمر آن چيزى نمى‏گذرد. اين رشته نوپا كه معنايى جز علم شناسى ندارد در ابتدا در منطق و روش شناسى علم خلاصه مى‏شد كه درباره اوصاف قضايا و قوانين و تئوريهاى علمى و رابطه آن‏ها با هم و ميزان حجيت و اعتبار روش‏هاى علمى بحث مى‏كرد، از زمان «پوپر» بود كه تاريخ به عنوان داور يا شاهد يا منبع الهام علم شناسان فلسفى وارد معركه شد و با «لاكاتوش» و «كوهن» به جامعه شناسى علم نزديك گرديد بنابراين امروز فلسفه علم هم توصيفى است هم توصيه‏اى، هم تاريخى است هم جامعه شناختى هم منطقى است و هم فلسفى.

فلسفه علم، معرفتى است درجه دوم، كه به ماهيت و اوصاف و اقسام و ابزار و فوايد و معيارها و روش‏ها و قوانين و تئورى‏هاى علوم درجه اول مى‏پردازد و رابطه و فصل مشترك و وجه تمايز علم از غير علم را بيان مى‏كند. بنابراين متدلوژى قسمتى از فلسفه علم محسوب مى‏شود كه بخشى از وظيفه عمده‏اش بررسى فنون و ظرايف و دقايق مراحل پژوهش علمى است.

فيلسوف علم شناس ممكن است خود از صاحب‏نظران علوم درجه اول باشد و بدين ترتيب به تحقيق در موضوعات علم خود بپردازد و با هم مسلكان خود به مشاجرات و مباحثات علمى بنشيند ولى از آن حيث كه علم شناس است وظيفه‏اى جز تماشاگرى و در مواردى هم داورى در نزاع عالمان ندارد بنابراين از اين ناحيه نمى‏تواند به عنوان يك بازيگر وارد نزاع شود و حكمى درجه اول صادر كند.

|285| به هرحال علم شناسى خارج از علوم درجه اول است ولى عالم به آن در قضاوت خويش از علوم درجه اول به عنوان مبادى تصورى و تصديقى استفاده مى‏كند، ولى از حيث ماهيت و روش با علوم درجه اول هيچ تفاوتى نمى‏كند الا در موضوع به عنوان مثال، موضوع علم سياست، سياست يا جامعه سياسى يا قدرت يا قدرت سياسى است اما موضوع فلسفه علم سياست، آرا و نظريات عالمان سياست است و اين كه از چه روش‏هايى با چه مفروضات و مفاهيمى به اين آراء و احكام دست يافته‏اند لذا علم شناسى و احكام و روش‏ها و مبادى‏اش، خود سزاوار بررسى و نقد خواهد بود.

امروزه افرادى معتقدند كه فلسفه و متدلوژى علوم، حاكم بر تمامى معارف و انديشه‏هاى بشر است و اينان با مطلق گرايى‏هاى بى دليل اين علم را به ايدئولوژى جديدى مبدل كرده‏اند كه تكليف همه چيز حتى دين را روشن مى‏كند و تحت سيطره خود در مى‏آورد و به تيغ نقد مى‏سپارد، از طرف ديگر، كسانى هستند كه هيچ فايده و اثرى در آن نمى‏بينند و مى‏گويند عالمان علوم كار خود را مى‏كنند و به توصيه‏ها و توصيف‏هاى فيلسوفان علم وقعى نمى‏نهند. عالمان علوم خود بهتر مى‏دانند كه روش‏هاى علمشان چيست و چه بايد باشد، زيرا اگر به روش‏هاى تحقيق تفطن نمى‏داشتند هرگز به علمى دست نمى‏يافتند.

اما اگر از اين افراط و تفريطها دورى شود و اهميت فلسفه و متدلوژى علوم، خوب شناخته گردد از نتايج و ثمرات آن هم عالمان و هم محققان بهره مى‏برند.

نكته قابل تأمل اين كه همواره در طول تاريخ به فلسفه علم توجه شده، زيرا حدود و ثغور و ماهيت علم در روش‏هاى آن تأثير مى‏گذارد و اين روش‏ها هستند كه علم را به پيش مى‏برد و امور قابل تحقيق را معين مى‏نمايد. در ضرورت بحث در فلسفه علوم به صورت علمى مستقل و همين‏طور در توجه به انديشه سياسى علماى اسلام، شهيد مطهرى (ره) معتقد است بدون توجه به مسئله شناخت فلسفه، علوم ابتر مى‏مانند و خود ايشان در مورد انديشه سياسى در اسلام، مشوق مرحوم عنايت در زمينه فلسفه علم، و مرغب آقاى پايا در ترجمه كتاب «جان لازى» بوده‏اند و نتيجه اين تشويق و ترغيب دو كتاب انديشه سياسى در اسلام معاصر و «درآمدى تاريخى به فلسفه علم» است كه اتفاقا هر دو از اولين كتاب‏هاى فارسى در اين دو علم هستند.

|286| به هر حال كم‏ترين فايده متدلوژى و فلسفه علم بررسى مجدد مفروضات پنهان و آشكار و انگيزه‏ها و علت‏ها و نتايج و بازنگرى چگونگى استقلال و ارتباط منطقى و روانى با محيط خارج از يك‏سو و با ساير علوم از سوى ديگر است و بدين ترتيب عالمان هم از حيث نظر و هم در مقام عمل كمابيش از نظريات فيلسوفان علم بهره مى‏جويند و در مواقعى به علت اهميت خود به صورت فيلسوفى علم شناس ظاهر مى‏شوند.

از طرف ديگر، محققان حيطه معرفت و حوزه دانش و حتى در سطوح پايين‏تر همه دانش‏اندوزان مى‏توانند از نتايج علم شناسى فيلسوفان و جامعه شناسان و روان شناسان و روش شناسان بهره گيرند. در ابتدا آن‏چه باعث شد احساس ضرورت طرح مباحث فلسفه و متدلوژى علوم اسلامى سياسى به اقدام عملى و فعليت تبديل شود نياز واحد تدوين انديشه سياسى در اسلام بود. اما اين طرح خود به صورت تحقيقى مستقل قابل ارائه است به خصوص كه در اين زمينه حداقل به زبان فارسى منبع و اثر شناخته شده مستقلى وجود ندارد و آن‏چه به صورت پراكنده موجود است كاستى‏هاى فراوانى دارد.

البته در زمينه معرفت شناسى دينى و فلسفه و احصاء علوم اسلامى كتاب‏هاى بسيار محدودى وجود دارد ولى در خصوص انديشه سياسى جز پاره‏اى از مباحث مقدماتى كتاب‏هاى انديشه سياسى و برخى كتب مانند روش فهم نظريه‏هاى سياسى كه مربوط به انديشه‏هاى سياسى غربى است، كتاب‏هاى ديگرى ديده نشده است.

در تحقيق حاضر دو سؤال اصلى وجود دارد: اول اين كه مدخل و فلسفه علوم سياسى اسلامى چيست؟ به عبارت ديگر، علوم و انديشه‏هاى سياسى در اسلام چه اوصاف و ويژگى‏ها و تقسيماتى دارند و فلسفه آن‏ها چيست؟ دوم اين كه روش تحقيق در تاريخ انديشه سياسى اسلامى و انديشه سياسى انديشمندان مسلمان كدام است؟ اما در نگاهى عميق‏تر اين دو سؤال ارتباط وثيق و پيوندى محكم با هم دارند چرا كه تاريخ صاحب‏نظران هر علمى در واقع بخشى از آن و منبعى براى فلسفه آن علم محسوب مى‏شوند و با قدرى تسامح مى‏توان گفت سؤال اصلى همان سؤال اول و سؤال دوم بخشى يا فرعى از آن است. كه به دلايل خاصى كه در ابتدا بدان اشاره شد اندكى ادعاى اصالت كرده است.

|287| 3- طرح تحقيقاتى بررسى روند تجدد و نوگرايى در ايران رويدادهايى كه محتواى تاريخ سياسى معاصر ايران را تشكيل مى‏دهد، خواسته يا ناخواسته، بر فرهنگ و انديشه ملى و دينى در اين سرزمين تأثيرات اساسى گذاشته است.

يكى از اين وقايع، ورود انديشه‏هاى جديد غربى به ايران است كه محصول آن جريان روشنفكرى و نوگرايى در ايران مى‏باشد.

ورود تفكرات جديد غربى به ايران از جمله وقايعى بود كه به شكلى كاملاً هدف‏دار به جنگ فرهنگ و انديشه دينى در كشور ما آمد و توانست تا حدودى نيز با به دست گرفتن مقامات و مراكز علمى، سياسى و اجتماعى باعث انزواى تفكر دينى گردد، اما تاريخ شاهد غلبه نهايى تفكر دينى در اين ديار بر غرب و فرهنگ اومانيستى آن مى‏باشد. انقلاب اسلامى اين فرصت را فراهم آورد تا به جاى گله و شكايت از غرب و غرب زدگى به تأمل و نقادى در تاريخ غرب و جريان نوظهور روشنفكرى بپردازيم.

براى فهم و شناخت واقعيت جريان روشنفكرى در ايران بايد بيش از هر چيز به فهم و درك صحيح روشنفكرى و روشنگرى در غرب نايل آمد، زيرا جريان روشنفكرى در ايران، چه به لحاظ تاريخى و چه از زاويه تئوريك و نظرى، محصول و نتيجه بسط فرهنگ و تفكر جديد غربى و ظهور و تحقق ناقص، سطحى و تقليدى مراتب نازلى از «خردگرايى جديد» و جهان‏بينى عصر روشنگرى است.

اساساً وجه تسميه جريانى كه در ايران «منورالفكرى» ناميده شد، ظهور جريان «روشنگرى» و عصر «تنوير» افكار در غرب است و هدف اين گروه تحقيق و كاوش در شكل ارتباط آرا و نظريات نسل‏هاى مختلف جريان روشنفكرى و ظهور و تطور تاريخى آن در ايران با جريان فرهنگى و تاريخى روشنگرى در غرب مى‏باشد.

مهم‏ترين سؤالاتى كه تحقيق حاضر، پاسخ آن‏ها را بر عهده گرفته است اين است كه:

مهم‏ترين ويژگى‏ها و مشخصه‏هاى فرهنگ غربى چيست؟ با چه ابزار و مجارى و با چه اهدافى وارد ايران شد؟ چه كسانى پرچمدار اين نزاع بودند و چه تأثيراتى بر فرهنگ |288| دينى و انديشه سياسى جامعه ايران گذاشتند؟ و بالاخره اين درگيرى چه روندى را طى كرده است و در حال حاضر در چه وضعيتى به سر مى‏برد؟ در مورد بررسى تجدد و نوگرايى در ايران تاكنون تحقيق منسجم و كاملى كه در بردارنده تمامى زواياى نفوذ فرهنگ غرب همراه با معرفى ابزارها و شخصيت‏هاى منادى آن فرهنگ باشد، انجام نشده است. البته تنى چند از انديشمندان آن هم به شكلى اجمالى و در محدوده‏هاى تاريخى خاص به بحث و پژوهش و تأمل پرداخته‏اند. از ايرانيان دكتر رضا داورى و دكتر كريم مجتهدى استادان فلسفه، دكتر حميد عنايت استاد علوم سياسى، دكتر عبدالهادى حائرى استاد تاريخ، دكتر محمد مددپور استاد تاريخ اديان و دكتر فريدون آدميت كارمند سابق وزارت امور خارجه و در ميان دانشوران مغرب زمين، حامد الگار پژوهش‏گر تاريخ اسلامى ايران برجسته‏ترند.

روشى كه در اين تحقيق مورد استفاده قرار گرفته، روش تاريخى تحليلى است و اين روش با اين هدف اتخاذ شده كه ضعف موجود در منابع را كه خالى از روح تحليلى است، بر طرف نمايد. چرا كه منابعى كه در زمينه سير فرهنگ و تفكر از تاريخ گذشته ايران موجود است، داراى روحى تاريخى و توصيفى است كه نقاط ابهام فراوانى در آن به چشم مى‏خورد و سؤال‏هاى عديده‏اى كه در اذهان تحصيل كردگان و محققان امروزى مطرح است را بى‏پاسخ گذاشته‏اند لذا نياز به منابع تحليلى كه زواياى تاريك تاريخ گذشته را روشن و آشكار سازند، احساس مى‏شود و اين وظيفه سنگين را اين تحقيق برعهده گرفته است.

واحد تدوين انديشه سياسى اسلام با آگاهى از سنگينى بار مسئوليت علمى و حساسيت موضوع و اذعان بر تازه بودن موضوعات تحقيقاتى خود، پاى در اين راه مشكل و ناهموار نهاده و از فرهيختگان و انديشمندان حوزوى و دانشگاهى اميد يارى و همكارى دارد و آماده پذيرش نقدها و اصلاحات عالمانه در مورد طرح‏هاى موجود و پيشنهادهاى جديد بر محور انديشه سياسى اسلام مى‏باشد.

/ 1