كنى )) .معمار گفت : تو از كجا پول مى آورى ؟ گفت : تو چكار دارى ، پول بگير و حمام بساز. پس آن معمار، حمامى
براى او ساخت كه به نام او معروف بود.(( مرحوم حاج ميرزا خليل )) فرمود: وقتى در نجف اشرف بودم ، در خواب ديدم كه (( على طالب )) به نجف اشرف
به (( وادى السلام )) آمده ، پس من تعجب كردم و گفتم : تو چگونه به اين مكان شريف آمده اى و حال آنكه
تو نه نماز مى خواندى و نه روزه مى گرفتى ؟گفت : اى فلانى ! وقتى من مردم ؛ مرا با غل و زنجير گرفتند تا به سوى عذاب الهى ببرند اما (( حاج ملا
محمد كرمانشاهى )) ، (ايشان از علماى تهران بود) - جزاه اللّه خيرا - فلانى را نايب گرفت و او براى من حج
بجا آورد و فلانى را اجير كرد براى نماز و روزه من و براى من فلان و فلان زكات و ردّ مظالم داد و ديگر
چيزى بر ذمّه من نگذاشت مگر اينكه ادا كرد و مرا از عذاب ، خلاص نمود، خداوند جزاى خيرش دهد.پس من هراسان از خواب بيدار شدم و از آن خواب تعجب كردم تا اينكه بعد از مدتى ، جماعتى از تهران آمدند
و من از ايشان احوال (( على طالب )) را پرسيدم . پس مرا خبر دادند به همان كه در خواب ديده بودم ، حتى
اشخاصى كه براى حج ، نماز و روزه او نايب شده بودند مطابق بودند با آنچه در خواب به من خبر داده شده
بود. در اين حال ، از صدق رؤ ياى خود تعجب كردم .(24)
اهميت بجا آوردن نماز قضا
جناب حاج (( سيد محمد على ناجى )) فرزند مرحوم حاج (( سيد محمد حسن )) ، وصى پدر خود بود. و از جملهموارد وصيت آن مرحوم ، مقدار زيادى نماز و روزه استيجارى بود. وصى مزبور، براى چهار سال نماز و چهار
ماه روزه ، مرحوم آقاى حاج (( سيد ضياءالدين )) (امام جماعت مسجد آتشيها) را اجير مى كند و وجه آن را
نيز نقداً به ايشان تقديم مى نمايد.وصى مزبور نقل كرد كه پس از مدتى ، پدرم را در خواب ديدم كه سخت ناراحت است ، به او گفتم از من راضى
هستيد كه به وصيت شما عمل كردم و چهار سال نماز و روزه شما را به آقاى سيد ضياءالدين واگذار نمودم كه
انجام دهد. پدرم با كمال تاءثر گفت : (( چه كسى به فكر ديگرى است )) . آقاى سيد ضياء براى من بيشتر از شش
روز نماز نخوانده است .وقتى بيدار شدم خدمت آقاى سيد ضياءالدين رفتم و پرسيدم چه مقدار براى پدرم نماز خوانده ايد؟ او در
پاسخ من گفت : هرچه خوانده ام ثبت كرده ام ، گفتم مى دانم كارهاى شما مرتب است ، ولى مطلبى است كه مى
خواهم بدانم خوابم درست است يا نه ، خلاصه پس از اصرار زياد، دفتر خود را آورد و معلوم شد كه شش روز
بيشتر نخوانده است و مرحوم آقاى سيد ضياءالدين تعجب كرد و گفت : من فراموش كرده ام و خيال مى كردم
بيشتر آن را خوانده ام ، الحال كه آن مرحوم چنين گفته اند امروز مرتباً مشغول نماز آن مرحوم مى شوم .خلاصه معلوم شد كه آقا سيد ضياءالدين فراموش كرده و اخبار مرحوم (( حاجى ناجى )) هم صحيح بوده است
.(25)
نماز، گناهان را از بين مى برد
(( سلمان فارسى )) مى گويد: ما نزد رسول خدا ( صلّى اللّه عليه و آله ) زير سايه درختى بوديم كه آن حضرتشاخه اى از آن درخت گرفت و آن را شكست و برگهايش را ريخت و سپس فرمود: (( از من سؤ ال نمى كنيد كه چرا
چنين كردم ؟ )) .گفتم : يا رسول اللّه ! چرا چنين كرديد؟فرمود: (( بنده مسلمان چون به نماز مى ايستد، گناهانش مانند برگ اين درخت ، ريخته مى شود )) .(26)خواب عالِم از عبادت جاهل بهتر است
يكى از اهل رياضت ، به در مسجدى رسيد و ديد شيطان مرتب پاى خود به درون مسجد مى گذارد و باز خارج مى
شود، پرسيد: اينجا چه مى كنى ؟گفت : در اين مسجد، جاهلى نماز مى خواند و عالمى هم خوابيده است و من قصد نماز جاهل مى كنم اما هيبت
اين عالم ، مانع ورود من به مسجد مى شود.