امام خميني(س) واحياي نماز جمعه
موضوع بحث بنده امام خميني(س) و احياي نماز جمعه است، در ابتدا به سابقه نماز جمعه در تاريخ اسلام عموماً و در تاريخ تشيع و ايران خصوصاً اشاره ميكنم. اولين نماز جمعه از طرف حضرت پيامبر اكرم(ص) در روز اول ماه ربيعالاول در پايان هجرت از مكه به مدينه برگزار گرديد، و مكان آن در وادي رامونا بود كه بعدها مسجدي به نام جمعه در آنجا ساخته شد. اين مطلب كه اولين نماز جمعه اسلام از طرف حضرت پيامبر(ص) در آستانؤ تاسيس اولين دولت اسلامي برگزار شد، براي ما بسيار اهميت دارد و پيوند نزديك و عميق بين نماز جمعه با امور سياسي و حاكميت اسلام را به خوبي نشان ميدهد و ميتوان گفت برگزاري نماز جمعه تجلي مهمي از حاكميت اسلام بوده است. البته همين نماز جمعه اول از طرف حضرت پيامبر گرامي(ص) سبب نزول آن آيؤ شريفه كه: هيا ايها الذين امنوا اذا نودي الصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الي ذكر اللّه و ذروالبيع ذلكم خير لكم ان كنتم تعلموني از ديدگاه شيعه، نظر به اين كه حكومت و ولايت، حق ائمه اطهار(ع) است، برگزاري نماز جمعه به عنوان تجلي حاكميت مشروع در اسلام نيز از حقوق و وظايف ائمه اطهار(ع) ميباشد، ولي در طول تاريخ به علت تحولات نامطلوبي كه در حكومت اسلامي وقوع يافت، اكثر ائمه(ع) به استثنأ مولاي متقيان حضرت علي(ع) از برگزاري نماز جمعه محروم شدند(1) و حتي ميتوان گفت كه در بين شيعيان هم نماز جمعه به طور جداگانه، در تاريخ زياد برگزار نشده و اگر هم ترتيب يافته، ما از آن واقف نيستيم.از ابتداي سقوط حكومت اسلامي و تبديل آن به نوعي سلطنت در زمان بنياميه، متاسفانه نماز جمعه از مسير اصلي خود خارج و دچار انحراف شد، و بين فقهاي شيعه در زمان غيبت وجود مبارك حضرت صاحب الزمان(عج) مساله جواز و يا عدم جواز برگزاري نماز جمعه تا مدتها مطرح و مورد اختلاف بود. البته به مرور زمان اكثر فقهاي شيعه به اين نتيجه رسيدند كه برگزاري نماز جمعه حكم وجوب تخييري دارد، يعني مومنين شيعه در روز جمعه يكي از اين دو فريضه را بايد به جا بياورد؛ نمازظهر و يا نماز جمعه. و احتياطاً جمع بين اين دو هم از طرف بسياري از دانشمندان شيعه توصيه شده است. با رسميت يافتن مذهب تشيع در ايران در زمان صفويه، مساله نماز جمعه اهميت خاصي پيدا ميكند و البته باز هم اختلافي بين نظرات علماي شيعه ميبينيم؛ كساني كه از سرزمينهاي عربي به ايران مهاجرت كرده و به ترويج مذهب تشيع در ايران كمك كردند، عالماني از قبيل علي كركي كه از جبل عامل لبنان به ايران مهاجرت كردند، در وجوب نماز جمعه بسيار مصرّ بودند و از آن طرف افراد ديگري از قبيل شيخ ابراهيم خطيفي با برگزاري نماز جمعه كاملاً مخالف بودند و در نتيجه در طول دوران صفوي، نماز جمعه به طور مرتب برگزار نميشد و ميان علماي شيعه از هر دو طرف، اظهار نظرهاي مختلفي رد و بدل شد.در اواخر قرن هجدهم ميلادي اختلاف نظري كه قرنها بين فقهاي اخباري و اصولي در جريان بود، به نفع اصوليون خاتمه يافت؛ و با پيروزي جريان اصولي، در فقه شيعه مساله نماز جمعه اهميت بيشتري پيدا كرد. با روي كار آمدن خاندان قاجار در اكثر شهرهاي مهم ايران از جمله تهران، اصفهان، تبريز، قم و مشهد نماز جمعه برگزار ميشد و امام جمعه نيز در اكثر اين شهرها از طرف پادشاه و افراد درباري و گاهي با مشورت علماي محل تعيين ميشد. همين مساله باعث شد كه از اهميت نمازجمعه كاسته شود، مخصوصاً در زمان ناصرالدين شاه، امام جمعه آلتي در دست حكومت بود. در زمان اميركبير، امام جمعه تقريباً حكم حامي دولت مركزي را پيدا ميكند و از آن زمان به بعد منصب امام جمعه تهران، موروثي ميشود و كار به جايي ميرسد كه يكي از افراد اين سلسلؤ امام جمعهها، در سن يازده سالگي به اين منصب ميرسد و با توجه به اين كه پيشنمازي و خطبه خواندن در اين سن شرعاً جايز نيست، تا رسيدن به سن بلوغ، وكالتاً شخص ديگري نماز جمعه را برگزار ميكرد. اين نمونهاي از دوره قاجار است كه در آن نماز جمعه بيشتر شيوع پيدا كرد ولي محتواي صحيح خود را از دست داد و يك نوع وابستگي به سياست دربار فاسد قاجاريان داشت.در دوره خاندان پهلوي، وضع نمازجمعه با قبل از آن فرق چنداني نداشت و به قول مرحوم آيتاللّه طالقاني (رضوان اللّه تعالي عليه) در تمام اين مدت، نماز جمعه حالت نيمه تعطيل داشت. تا جايي كه بنده اطلاع دارم اولين كسي كه خواهان تجديد موثر نماز جمعه در ايران در زمان خاندان منفور پهلوي شد، مرحوم نواب صفوي بنيانگذار نهضت فدائيان اسلام است. ايشان در كتابي كه به نام رهنماي حقيقت تاليف نمودند، خواستار اين شدند كه: ... در تمام شهرهاي كوچك و بزرگ نماز جمعه در مساجد بزرگي اقامه شود و در روزهاي جمعه، شاه، رجال حكومت از نخستوزير تا پايينترين مامور دولت، اشراف مملكت، روساي اصناف و طبقات مختلف، در مركز و شهرهاي كوچك به شركت در نماز جمعه واداشته شوند. مرحوم نواب صفوي(ره) در آخرين كلام خود به واداشتن اشاره ميفرمايند، يعني حضور در نمازجمعه نظر به اهميتش، اجباري باشد، البته اين به معني فتوا به واجب بودن نمازجمعه نيست، بلكه به نقش مهم نمازجمعه در جامعه براي آگاه كردن همه اقشار به مسايل جاري مملكت اشاره دارد.احياي واقعي نماز جمعه در ايران يكي از دستآوردهاي عظيم انقلاب كبير اسلامي ايران است و ما آن را مانند بسياري از بركات، مديون حضرت امام(س) هستيم. حضرت امام(س) در كتاب كشفالاسرار كه در اولين سالهاي سلطنت محمدرضا شاه انتشار يافت، اشاره كوتاهي به مساله نمازجمعه كردند، ولي در كتاب تحريرالوسيلة كه در زمان تبعيد به تركيه تاليف فرمودند، به طور مشروح پيرامون آن مسايلي را ذكر كردند. البته بعضي از مسايل مربوط به نماز جمعه كه در اين كتاب آمده است، در اكثر كتب فقه شيعه و حتي غير شيعه به چشم ميخورد؛ مانند مسايل مربوط به محل برگزاري نماز، تعداد شركت كنندگان و... ولي يكي از مسايل مربوط به نمازجمعه در كتاب تحريرالوسيله حضرت امام(س) مسالهاي است كه نسبت به آن دوران كاملاً تازگي داشت، ايشان در آن جا فرمودهاند: و بالجملة جمعة خطبتاها من المواقف العظيمة للمسلمين كسائر المواقف العظيمة مثل الحج و المواقف التي فيه العقيدين و غيرها و مع الاسف اغفل المسلمون علي الوظايف المهمة السياسة في هذا و في غيرها من المواقف السياسة دين الاسلامية فالاسلام دين السياسة بشوونها يظهر لمن له ادني تدبر في الاحكام الحكومية و السياسة و الاجتماعية و الاقتصادية فمن توهم عن الدين منفكٌ عن السياسة فهو جاهل لم يعرف الاسلام ولا سياسة.حضرت امام(س) ميفرمايند: نمازجمعه از اهميت سياسي فوقالعادهاي برخوردار است و تاكيد ميكنند كه اسلام، دين سياست است و هر كس خيال كند كه اسلام منفك از سياست است، جاهل بوده و از اسلام و سياست اطلاع ندارد. اين بيان واضح و قاطع حضرت امام(س) از چندين نظر داراي اهميت ميباشد ولي در احياي نمازجمعه به عنوان تجلي تركيب اسلام و سياست نقش فوقالعاده مهمي داشته است.قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در بعضي از شهرهاي ايران از جمله قم و اصفهان از طرف روحانيت انقلابي و مردم، نماز جمعه اقامه، و مسايل روز، خيانت و وابستگي رژيم منفور سلطنتي، جنايات آمريكا و صهيونيسم مطرح ميشد، ولي برگزاري رسمي نمازجمعه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در اولين تابستان آغاز شد و مرحوم آيتاللّه طالقاني(ره) در اين امر نقش موثري داشتند و برخي از علما در تماس با حضرت امام(س) پيشنهاد كردند كه براي تعيين امام جمعه در اكثر شهرهاي ايران اقدام نمايند و حضرت امام(س) نيز به عنوان رهبر جمهوري اسلامي و ولي امر مسلمين، امام جمعه اكثر شهرهاي مهم ايران را تعيين كردند. در گنگره جهاني ائمه جمعه و جماعات كه شركتكنندگان آن از طرف حضرت امام(س) پذيرفته شده بودند، ايشان در بياناتي گهربار اشاره فرمودند كه: نماز جمعه يكي از بزرگترين پديدههاي اسلامي و يكي از مهمترين رهآوردهاي انقلاب اسلامي ما است. اگر اين انقلاب اسلامي جز اين نمازجمعه به ما چيز ديگري نداده بود براي ملت ما و مسلمين كافي بود. بنابراين برقراري نماز جمعه از نظر حضرت امام(س) فوقالعاده اهميت داشت، نه تنها به اين خاطر كه نماز جمعه به منزلؤ حج كوچكي است و تودههاي مسلمان در يك شهر گرد هم جمع ميشوند، بلكه مهم آن است كه بعد از شركت در نماز جمعه، از خطيب، دانشمند و عالمي كه نماز جمعه را برگزار ميكند چه مطالبي را ميشنوند. حضرت امام(س) در سال 1357 هـ.ش در ديدار با گروهي از علاقهمندان و عاشقان آن حضرت فرمودند: در خطبه نماز جمعه مقدرات مملكت بايد بيان شود، مسايل سياسي مملكت جريان بايد پيدا كند، مسايل اجتماعي در مملكت بايد جريان پيدا كند گرفتاريها و اختلافات مسلمانها در آن خطبهها بايد حل شود و رفع شود، جنايات امثال محمدرضا خان بايد در اين خطبههاي جمعه گفته شود و انتقاد شود، راههايي كه ممكن است با آن راهها آن جانيها را از بين برد در نماز جمعه بايد گفته شود. نماز جمعه عبادت است ليكن عبادتي كه مُدغَم در سياست است، سياست مدغم در عبادت است. در همين جمله اخير باز هم پيوند و نزديكي بين سياست و ديانت و عبادت در نماز جمعه به چشم ميخورد.اولين امام جمعهاي كه از طرف حضرت امام(س) تعيين شد، مرحوم آيتاللّه طالقاني(ره) بودند و اولين خطبهاي كه ايشان ايراد فرمودند در روز 5 مرداد 1358 هـ.ش و يا 27 جولاي 1979 ميلادي بود. متن خطبه مرحوم آيتاللّه طالقاني(ره) اهميت فوقالعادؤ نمازجمعه را در جمهوري اسلامي ايران كاملاً نشان ميدهد. ايشان در آن خطبه بعد از خواندن آيهاي از سوره مباركه جمعه درباره نماز جمعه فرمودند: اين آيه دستور اجتماع توحيدي و عظيم جمعه است؛ همين اجتماعي كه سالها در متن ما مسلمانان ايران به صورت نيمه تعطيل درآمده بود. امروز طليعه انجام اين فريضه بزرگ الهي، اين صف بزرگ توحيد و جهاد است، ايشان افزودند: وظيفه اصلي خطيب در نمازهاي جمعه اين است كه نمازگزاران را با وظايفي كه به عهده دارند و مشكلاتي كه در طول هفته قبل با آن روبرو شدهاند، آگاه و آشنا سازد. مساله ديگري كه در اولين خطبه مرحوم آيتاللّه طالقاني(ره) اهميت فوقالعادهاي دارد اين است كه با توجه به اين كه شركتكنندگان در نماز جمعه جمعيت محدودي هستند ولي اين را نبايد فراموش كرد كه در همان اوقات در سراسر جهان اسلام، مسلمين براي برگزاري نماز جمعه جمع شدهاند و يك نوع اتصال بين اين جماعات وجود دارد. بنابراين ميتوان گفت كه نمازجمعه نه تنها مظهر وحدت نمازگزاران است بلكه مظهري است براي وحدت تمام مسلمين. مرحوم طالقاني(ره) چنين فرمودند: اين صفي است كه اكنون در يك گوشه تهران با نبود امكانات لازم و در اين چنين شرايطي تاسيس شده است و بايد در اين كشور شيعي و اسلامي ارتباطمان را با همه برادران سني محكم كنيم و در همه جا كساني كه داراي چنين شرايطي كه در فقه ما بيان شده است، هستند نمازجمعه را با جمعيت اقامه كنند. اين صفي است كه نه تنها در داخل مرزهاي ايران بايد به هم پيوسته شود، بلكه حلقهاي است كه با ديگر كشورهاي اسلامي سست يا قطع شده بود و بايد پيوسته شود.يكي از مهمترين جنبههاي مبارك انقلاب اسلامي ايران اين است كه نه تنها در محدوده كشور ايران به پيروزي رسيد بلكه يك انقلاب عظيم جهاني اسلامي به وجود آمد. ايران تا حدود زيادي بعد از پيروزي انقلاب، با وجود پشتيباني وسيع مردم در سراسر كشورهاي اسلامي، از حمايت دولتي ساير كشور محروم ماند و مجبور شد از حاكميت خود دفاع كند و ارزش و اهميت جهاني انقلاب اسلامي ايران در اين است كه نه تنها در ايران بلكه در تمام كشورهاي اسلامي به عنوان الگويي درآمده است كه كفار را به رعب مياندازد.گرچه ايران يك كشور بزرگ و تاريخي، با توانايي بالايي است، ليكن سبب خصومت آمريكا و اسرائيل با ايران، تنها انقلاب اسلامي ايران نيست، بلكه عامل نگراني و وحشت كفار اين است كه در ايران اسلامي حركتي پيروز شده كه ميتواند تمام مسلمين را به سوي رهايي، آزادي، استقلال، شرف و كرامت رهنمون كند. نمازجمعهاي كه مرحوم طالقاني(ره) به دستور حضرت امام(س) برگزار نمودند، تجلي خوبي از همين مساله بود و از تمام خواهران و برادران ايراني خواهش ميكنم اين مساله را هميشه به ياد داشته باشند كه اهميت انقلابشان منحصر به خاك پاك ايران نيست و انقلاب اسلامي را نوعاً، ذاتاً و ماهيتاً نميتوان در كشوري خاص، محدود كرد.يكي از تجليات مهم حضور دايمي مردم در صحنه بعد از پيروزي انقلاب عبارت از شركت آنها در نماز جمعه بود و جالب توجه است كه حضرت امام(س) تمام اقشار ملت، از جمله زنان را هم به شركت در نماز جمعه تشويق فرمودند. يكي از جمله استفتائاتي كه بعد از پيروزي انقلاب از ايشان شده، اين است كه: آيا شركت بانوان در نمازهاي جماعت يوميه و نمازجمعه كراهت دارد يا خير؟ حضرت امام(س) در جواب فرمودند: كراهت ندارد، بلكه در بعضي موارد، مطلوب است. يعني حضور خواهران محترم در نماز جمعه مطلوب است و در آنجابا مسايل روز آشنايي پيدا ميكنند.احياي نماز جمعه در ايران مانند اكثر جنبههاي انقلاب، انعكاس وسيعي در ساير كشورهاي اسلامي داشته است، وقتي براي اولين بار پس از پيروزي انقلاب به ايران مسافرت كردم، در يكي از كشورهاي مسلمان همسايه ايران توقف داشتم و در نمازجمعه يكي از مساجد بزرگ آن كشور حاضر شدم و ملاحظه نمودم كه محتواي خطبههاي نمازجمعه بسيار بيروح بود و بر شعور و آگاهي نمازگزار افزوده نميشد، بلكه تنها تكرار مكررات بود، ولي وقتي در نماز جمعهاي كه در دانشگاه تهران برگزار ميشد، شركت كردم، جنب و جوش نمازگزاران مرا به ياد حج ميانداخت، سرّش اينكه نمازهاي جمعه در ايران با الهام از تعاليم حضرت امام(س) برگزار ميشود و معيار و مقياسي در اكثر كشورهاي اسلامي براي خطبهها شده است. متاسفانه در بسياري از كشورهاي اسلامي، متن خطبه از طرف دولت تدوين و طراحي شده و براي قرائت به امام جمعه تحويل داده ميشود و سرپيچي از دستورات دولت عواقب بدي را به دنبال خواهد داشت. و اين كه بعضاً شاهد هستيم كه حتي در همان كشورهاي همسايه، گاهي امام جمعه از متن تهيه شدؤ دولت خارج شده ومطالبي را كه در رشد شعور و آگاهي مسلمانها تاثير دارد مطرح مينمايد، انعكاس و تاثير نماز جمعههاي عظيم ايران در بقيه كشورهاي اسلامي است. اكنون نمازجمعه ديگر نميتواند و نبايد جنبؤ تشريفاتي داشته باشد، بلكه بايد حالت تحرك و پويايي پيدا كند و اين را مديون حركت مبارك حضرت امام(س) هستيم. 1ـ گرچه بعضي بر اين عقيدهاند كه در زمان حضرت امام حسن مجتبي (سلام اللّه عليه) نيز، نماز جمعه برگزار ميشده است.