جواب سه سؤال از على (ع ) - داستان هایی از امام علی علیه السلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان هایی از امام علی علیه السلام - نسخه متنی

حمید خرمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

16 ـ غذا خوردن اهل بهشت كه مى خورند و چيزى دفع نمى كنند، مانندش در دنيا، بچه است در شكم مادر، از نافش
مى خورد و دفع نمى كند.

17 ـ غذاهاى گوناگون بهشتى كه در يك كاسه است و آميخته نمى شود، مانندش در دنيا تخم مرغ است كه سفيده و
زرده آن آميخته نمى شوند.

18 ـ دختركى كه از سيب بهشتى بيرون مى آيد مانندش در دنيا، كرمكى است كه از سيب بيرون مى آيد و سيب
تغييرى نمى كند.

19 ـ كنيزكى كه در دنيا مال دو مرد و در آخرت مال يكى است ، مانند درخت خرمايى است كه در دنيا به شركت مال
مؤمنى مانند من و كافرى مانند توست و آن در آخرت براى من است نه براى تو؛ زيرا در آخرت ، آن درخت در
بهشت است و تو داخل بهشت نمى شوى .

20 ـ كليدهاى بهشت ، (( لااله الا الله )) و محمد رسول الله )) است )) .

ابن مسيب گفت : چون قيصر روم ، جواب سؤالات را خواند گفت : اين سخن بروون نيامده جز از خاندان نبوت ،
سپس پرسيد: پاسخ اين سؤالات را چه كسى داده است ؟ گفتند: از پس عموى محمد صلى الله عليه و آله و سلم است
.

قيصر روم براى اميرالمؤمنين نامه اى نوشت : (( سلام عليك ؛ پس از سپاس پروردگار، بر پاسخهاى شما واقف
شدم و دانستم كه شما از خاندان نبوت هستيد و به شجاعت و علم ، متصف مى باشيد، من خواهانم كه دينتان را
براى من شرح دهيد و حقيقت روحى را كه خدا در كتابتان گفته است براى من بيان نماييد (( يساءلونك عن
الروح قل الروح من اءمر ربى )) ؛ (( از روح پرسش مى كنند بگو روح از امر پروردگار من است )) .(31)

اميرالمؤمنين (عليه السلام ) در جواب قيصر، نوشت : (( پس از سپاس و ستايش پروردگار، روح نقطه اى است با
لطافت و پرتويى است با شرافت كه از ساختهاى آفريننده اش و قدرت پديد آورنده اش مى باشد، از گنجينه
هاى مملكتش او را بيرون آورده و در نهاد بندگانش نهاده ، پس ‍ روح تو پيوندى است با او، و نزد تو
امانتى است از او، هرگاه گرفتى آنچه نزد او دارى ، مى گيرد آنچه نزد تو دارد )) .(32)

جواب سه سؤال از على (ع )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

ابن عباس مى گويد: (( روزى در مجلس عمر بن خطاب نشسته بودم و كعب الاحبار نزد او بود و اميرالمؤمنين
(عليه السلام ) هم در مجلس ‍ تشريف داشتند، عمر روى به كعب الاحبار نمود گفت : اى كعب ! آيا از تورات
چيزى در خاطر دارى ؟ گفت : بيشتر آن را حفظ دارم . مردى در پهلوى عمر بود گفت : از كعب سؤال كن كه خداوند
متعال ، كجا بود قبل از اينكه عرش خود را خلق كند؟ و عرش خود را از چه چيز خلق كرده است ؟ و آبى كه عرش
بر آن آب بود، از چه چيز خلق شده بود؟
عمر اين سه سؤال را از كعب الاحبار نمود، او در جواب گفت : ما يافته ايم كه خداوند - تبارك و تعالى -
قديم است و قبل از عرش خداى بر سر سنگ بيت المقدس در هوا بود، چون خواست عرش را خلق كند، خدا آب دهان
خود را انداخت ، درياها را خلق كرد، و از آن سنگى كه در زير او بود عرش را خلق كرد و پاره اى از آن سنگ
براى بناء بيت المقدس باقى گذارد )) .

ابن عباس گفت : (( چون كلام كعب الاحبار به اينجا رسيد، اميرالمؤمنين (عليه السلام ) از جاى خود برخاست
و به طرف منزل روانه گرديد.

عمر قسم داد اميرالمؤمنين (عليه السلام ) را كه مراجعت كند و به جاى خود نشيند؛ چون نشست ، عمر در
خواست كرد از امام و گفت : آنچه مى دانى بفرما، كه مفرج هموم و گرفتاريها هستى ! حضرت رو به جانب كعب
كردند و فرمودند: آنچه را گفتى ، غلط بود و يهوديان هم اشتباه كردند؛ خدا از آنچه شما به هم بافته ايد
و كتابهاى آسمانى را به دلخواه خود تحريف كرديد و بر خدا، زشت ترين دروغها را بسته ايد، منزه است ؛
اى كعب الااحبار! واى بر تو! سنگى را گمان كرده اى كه خداى بر او قرار گرفته بود! اين سخنى است محال ؛
سنگ نمى تواند احاطه بر جلال و عظمت او بنمايد؛ و هوايى كه ذكر كردى هرگز ممكن نيست كه محيط بر ذات
احديت شده باشد. اگر سنگ و هوا با او بودند، پس بايستى آنها هم قديم باشند و ذات خداوند منزه است از
اينكه به او اشاره بشود يا مكانى براى او فرض بشود، خدا را مكان نيست ، او خالق همه مكانها و زمانهاست

/ 91