توصيف على (ع ) از زبان پيامبر (ص ) - داستان هایی از امام علی علیه السلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان هایی از امام علی علیه السلام - نسخه متنی

حمید خرمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روزگار به اين هم بسنده نكرد و از قدر من آنقدر كاست كه مرا با پسر هند (معاويه ) برابر ساخت !(8)

توصيف على (ع ) از زبان پيامبر (ص )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

روزى پيامبر (صلى الله عليه و آله وسلم ، سواره بيرون آمد در حالى كه اميرالمؤمنين (عليه السلام )
همراه او پياده مى رفت ، فرمود: يا ابالحسن ! يا سواره بيا يا برگرد؛ زيرا خداوند مرا امر كرده كه
هرگاه سواره ام تو هم سوار شوى و پياده باشى ، هرگاه پياده ام و بنشينى ، چون نشسته ام ، مگر در حدى از
حدود الهى كه به ناچار نشست و برخاست كنى ؛ خداوند به من كرامتى نداده ، مگر آنكه مثل آن را به تو عطا
فرموده است ؛ مرا به نبوت اختصاص داده و تو را در آن ولى (سرپرست امت ) قرار داده ، تا حدودش ‍ را به
پادارى و در سختى امورش قيام نمايى ؛ قسم به خدايى كه محمد (صلى الله عليه و آله وسلم را به حق به نبوت
برانگيخته ، هر كه تو را انكار كند به من ايمان نياورده ، و هر كه به تو كفر بورزد ايمان به خدا
نياورده است ؛ فضل تو از فضل من و فضل من براى تو و آن فضل پروردگار است و اين است معنى قول خداوند:
(( قل بفضل الله و برحمته فبذلك فليفر حوا هو خير مما يجمعون )) (9)؛ (( اى پيامبر! به مردم بگو شما به
فضل و رحمت خدا شادمان شويد كه آن از ثروتى كه اندوخته مى كنيد، بهتر است . ))
فضل خدا، نبوت رسول و رحمتش ولايت على (عليه السلام ) است ؛ پس ‍ شيعه بايد به نبوت و ولايت ، خوشحال
باشد و اين براى آنان بهتر است از آنچه دشمنان از مال و فرزند و اهل در دنيا جمع مى نمايند؛ قسم به
خدا، يا على ! تو خلق نشدى مگر براى پرستش پروردگارت ؛ و به تو معالم دين شناخته مى شود و راه كهنه به
تو اصلاح مى گردد. هر كس از تو گمراه شد، گمراه است و خداوند هدايت نمى كند كسى را كه ولايت تو ندارد و
هدايت به تو نشده است ، و اين است معنى قول خداوند عزوجل : (( و انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم
اهتدى )) (10): (( من زياد آمرزنده ام كسى را كه بازگردد و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد و به راه
آيد )) ، يعنى به ولايت تو آيد. خداوند مرا امر كرده است كه هر حقى كه بر من فرض كرده براى تو مقرر كنم ؛
حق تو واجب است بر كسى كه ايمان آورد؛ اگر تو نبودى حزب الله شناخته نمى شد، به تو دشمن خدا شناخته مى
شود، هر كه با ولايت تو خدا را ملاقات نكند چيزى ندارد.

پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خداوند اين آيه را بر من نازل كرد: (( يا اءيها الرسول بلغ ما
اءنزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته )) (11): (( اى پيامبر )) ! آنچه به تو از خداوند، نازل شد
برسان ، (كه آن ولايت تو يا على (عليه السلام ) بوده است )، اگر آن را نرسانى رسالت او (پروردگار) را
انجام نداده اى )) ؛ من پيامبر، اگر ولايت تو را نمى رساندم ، همه اعمالم از بين مى رفت ؛ هر كه خداوند
را به غير ولايت تو ملاقات كند، عملش باطل است و اين وعده اى است كه برايم ثابت شده است ؛ و نگويم چيزى
را مگر آنكه پروردگار گويد، و آنچه گويم از خداست كه درباره تو نازل كرده است .(12)

رسول خدا (ص ) و تصوير مظلوميت على (ع )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

امير مؤمنان على (عليه السلام ) اگر چه در دوران رسول خدا مورد حسادت و كينه افرادى قرار مى گرفت ، و
حتى بعضى از همسران آن حضرت ، از ورود على (عليه السلام ) و ديدارش با پيامبر رنج مى بردند! ولى نبى
اعظم با تمام وجود طبق دستور الهى از شخصيت و عظمت مولاى متقيان دفاع كرده ، و فضائل و مناقب او را به
اطلاع مردم مى رسانيد.

على (عليه السلام ) در عصر رسول خدا مظلوم نبود، ولى مورد كينه و بغض منافقان قرار داشت ، و پيامبر
اسلام نيز مى دانست روزى اين كينه ها بروز خواهد كرد، و به مرحله عمل خواهد رسيد، و در نتيجه چه ظلمها
و ستم به على وارد خواهد شد، و لذا پيوسته در فكر و انديشه بود، و اشكهايش به صورت مباركش جارى مى گشت
و در برخى مواقع آينده على (عليه السلام ) را به خودش تصوير مى فرمود، و اظهار مى داشت كه غاصبان ولايت
و بدانديشان منافق چه خواند كرد، و چگونه به خانه او هجوم مى آورند!! و چه سان فرق مباركش را با شمشير
مسموم مى شكافند، و او چه وظيفه اى دارد، و چگونه بايد عكس العمل نشان دهد... ما در اين زمينه به دو
مورد از سخنان رسول خدا اشاره مى نماييم :
الف : روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به همراهى على (عليه السلام ) و غلامش انس بن مالك به

/ 91