بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
سويد پسر غفله مى گويد:
پس از آنكه براى خلافت اميرالمؤمنين از مردم بيعت گرفته شد، روزى خدمت حضرت رسيدم ، ديدم روى حصير
كوچكى نشسته است و در آن خانه جز آن حصير چيز ديگرى نيست .عرض كردم :
يا اميرالمؤمنين ! بيت المال در اختيار شماست ، در اين خانه جز حصير چيز ديگرى از لوازم نمى بينم .فرمود:
پسر غفله ! آدم عاقل در خانه اى كه بايد از آنجا نقل مكان كند، اسباب و وسايل جمع نمى كند، ما منزل امن
و راحتى در پيش داريم كه بهترين اسباب خود را به آنجا مى فرستيم و به زودى به سوى آن منزل كوچ خواهيم
كرد.(252)
مظلوميت امام على عليه السلام
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْدر خبرى طولانى رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم به آن حضرت فرمود: بترس از كينه هايى كه از تو درسينه هاى كسانى هست كه تنها پس از مرگ من آشكار مى كنند؛ آنان ملعون خدا و همه لعنت كنندگانند. آن
گاه پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم گريست ، گفته شد: اى رسول خدا، از چه مى گرييد؟ فرمود: جبرئيل
عليه السلام به من خبر داد كه امت به او ستم مى كنند و او را از حقش باز مى دارند و با او مى جنگند و
فرزندانش را به قتل مى رسانند.(253)پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم به على عليه السلام فرمود: پس از مرگ من كينه هايى كه در سينه هاى
گروهى نهفته است آشكار مى شود و همه بر ضد تو دست به دست هم دهند و تو را از حق خود باز دارند.(254)5 ـ جابر بن عبداللّه انصارى گويد: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم در سكرات مرگ بود كه فاطمه
عليهماالسلام بر آن حضرت وارد شد، خود را به روى حضرتش افكند و مى گريست ، پيامبر چشم خود را گشود و
به هوش آمد و فرمود: دختركم ، تو پس از من ستم خواهى ديد و تو پس از من به استضعاف كشيده خواهى شد؛ هر
كه تو را بيازارد مرا آزرده ، هر كه تو را به خشم آرد مرا به خشم آورده ، هر كه تو را شادمان كند مرا
شادمان نموده ، هر كه به تو نيكى كند به من نيكى كرده ، هر كه به تو جفا كند به من جفا كرده و هر كه به
تو ستم كند به من ستم روا داشته است ، زيرا تو از منى و من از تو، و تو پاره تن منى و همان روح من هستى
كه ميان دو پهلوى من است . سپس فرمود: من به پيشگاه پروردگار از ستمكاران امت خود به تو، شكايت مى برم .سپس حسن و حسين عليهماالسلام وارد شدند و خود را بر روى بدن مبارك رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و
سلم انداخته ، مى گريستند و مى گفتند: فداى تو شويم اى رسول خدا؛ على عليه السلام خواست آنها را دور
سازد پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم سر برداشت و فرمود: برادرم ، رهاشان كن تا مرا ببويند و من هم
آنان را ببويم ، آنان از من توشه گيرند و من از آنان ؛ زيرا آن دو پس از من به ظلم و ستم كشته خواهند شد
و لعنت خدا بر قاتلان آنها. سپس فرمود: اى على ، تو پس از من مظلوم قرار خواهى گرفت و من در روز قيامت
خصم كسى هستم كه تو خصم او باشى .(255)معاوية بن ثعلبه گويد: ابوذر رحمة اللّه در مسجد نشسته بود و على عليه السلام در جلو او نماز مى
خواند، مردى بر او وارد شد و گفت اى اباذر، آيا مرا از محبوبترين مردم در نزد خود خبر نمى دهى ؟
به خدا سوگند كه مى دانم كه محبوبترين مردم نزد تو محبوبترين آنها نزد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله
و سلم است . ابوذر گفت : چرا، سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست محبوبترين مردم نزد من محبوبترين
آنها نزد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است و او همين شيخ مظلوم و ستمديده اى است كه حقش را غصب
كرده اند.(256)امام مجتبى عليه السلام از پدرش على عليه السلام روايت كرده كه فرمود: چون آيات اول سوره عنكبوت : الم
. احسب الناس ... (( آيا مردم پنداشته اند كه آنان را رها ساخته اند كه بگويند ايمان آورديم ، و امتحان
نشوند )) ؟ نازل شد من گفتم : اى رسول خدا، اين فتنه و آزمايش چيست ؟ فرمود: اى على ، تو آزموده مى شوى و