برخى از ويژگيهاى مراسم حج
عبدالكريم پاکنيا
حاجى به ره كعبه و من طالب ديدار
او خانه همى جويد و من صاحب خانه
او خانه همى جويد و من صاحب خانه
او خانه همى جويد و من صاحب خانه
جهان، بركات و آثار و درسهايى نيز براى پيروان مكتب حياتبخش اسلام دارد. به همين
جهت، قرآن و پيشوايان معصوم عليهمالسلام با تأكيد فراوان به شركت در اين مراسم
سفارش مىكردند. خداوند متعال در سوره حج فرمان خود را به حضرت ابراهيم
عليهالسلام اين گونه بيان مىكند: «وَ اَذِّنْ فِى النّاسِ بِالْحَجِّ
يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميقٍ
لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ...»؛ «به طور عمومى مردم را به انجام مراسم حج
دعوت كن تا آنان پياده و سواره از راههاى دور دست به نزد تو آيند [و در مراسم حج
شركت كنند] تا شاهد منافع [مختلف دنيوى و اخروى حج] براى خويش باشند....»
امام صادق عليهالسلام مىفرمايد: اميرمؤمنان على عليهالسلام همواره
فرزندان خود را به شركت در مراسم حج توصيه مىكرد و مىفرمود: يا بَنِىَّ
انْظُرُوا بَيْتَ رَبِّكُمْ فَلا يَخْلُوَنَّ مِنْكُمْ فَلا تُناظَرُوا؛
فرزندانم! به خانه خدايتان توجه كنيد كه از شما خالى نماند؛ چرا كه [در اين
زمينه] مهلت داده نمىشويد.»
على عليهالسلام در سخن ديگرى فرمود: «اَللّهَ اللّهَ فى بَيْتِ رَبِّكُمْ
لاتُخَلُّوهُ ما بَقيتُمْ فَاِنَّهُ اِنْ تُرِكَ لَمْ تُناظَرُوا؛ خدا را! خدا
را! درباره خانه خدا در نظر بگيريد؛ تا هستيد، آنجا را خالى نگذاريد؛ زيرا اگر
خالى شود، مهلت داده نمىشويد.»
با توجه به اين روايات جايگاه حج و اهميت آن در متون اسلامى به وضوح معلوم
مىشود. در اين فرصت مرورى كوتاه به برخى از بركات اين اجتماع مهم و مراسم معنوى
وسياسى خواهيم داشت.
تبلور وحدت و همدلى
از جمله منافع و بركات حج تجلى وحدت و همدلى مسلمانان بر محور قبلهاى واحد است.مسلمانان جهان از هر گروه و مليتى با هدف مشترک از شرق و غرب جهان در گرداگرد
خانه خدا جمع مىشوند و با ايجاد ارتباط نزديک همديگر را بهتر مىشناسند. آنان
با تشكيل جلسات آگاهى بخش به تبادل افكار و تضارب آراء خويش مىپردازند و با
قرار گرفتن در صف واحد و زمزمه نغمه توحيد در كنار يكديگر، اتحاد و يگانگى و
اخوت اسلامى را از نزديک احساس مىكنند.
حج گزاران مسلمان در اين عبادت دسته جمعى، وحدت و همبستگى خود را به نمايش
گذاشته و با مشاركت در مناسک روح بخش آن بر اهداف مشترک خويش كه همان صفابخشيدن
به روح و جسم در پرتو آيين توحيدى ابراهيمى و محمدى است، تأكيد ورزيده، عوامل
نفاق و جدايى و انگيزههاى تفرقه و تشتت را از خود دور مىكنند.
مسلمانان مشتاق در ايّام حج با شور و شوق وصف ناپذيرى زير پرچم «لا اله الا
اللّه» اجتماع كرده، عزت و شكوه و اقتدار آيين نجات بخش اسلام را به جهانيان
عرضه مىدارند. مولوى پيام وحدت اسلامى را اين گونه سروده است:
مؤمنان معدود ليک ايمان يكى
همچو آن يک نور خورشيد سما
جان گرگان و سگان از هم جداست
متحد جانهاى شيران خداست
جسمشان محدود امّا جان يكى
صد بود نسبت به صحن خانهها
متحد جانهاى شيران خداست
متحد جانهاى شيران خداست
اسلامى است. مسلمانان از هر مذهب و فرقهاى اعم از شيعه و سنّى حج را يكى از
فرائض مهم الهى مىدانند كه در آن روح برادرى و برابرى در كالبد مسلمانان دميده
شده، نور مهر و عطوفت اسلامى جلوهگر مىگردد و بر تمامى دلهاى زنگار گرفته،
نورافشانى مىكند و بذر اميد مىپاشد.
مراسم حج با پيوند دادن قلبهاى متشتت به همديگر و با رهانيدن مسلمانان درمانده
در منجلاب جور و ستم مستكبران عالم، اقتدار و شكوه از دست رفته مسلمانان را بار
ديگر در منظر جهانيان متبلور مىسازد.
امام صادق عليهالسلام فرمود: «فَجَعَلَ فيهِ الاِْجْتِماعَ مِنَ الشَّرْقِ
وَالْغَرْبِ لِيَتَعارَفُوا؛ خداوند اجتماع [با شكوه مردمان[شرق و غرب زمين را
در مراسم حج [بر مسلمانان] مقرر كرد تا آنان همديگر را بشناسند.»
آرى، كعبه محور وحدت مسلمانان و مايه قيام و قوام و نماد اتحاد و برابرى و
برادرى است كه مهر و محبت ايمانى را جلوهگر مىسازد. كعبه سمبل هماهنگى و ستون
مقاومت و قيام در برابر شرک و الحاد و موجب آزادى در مقابل هر گونه بردگى و بندگى
غيرحق مىباشد. قرآن مىفرمايد: «جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ
الْحَرامَ قِياما لِلنّاسِ»؛ «خداوند كعبه و بيت الحرام را وسيلهاى براى
استوارى [و سامان بخشيدن به] مردم قرار داده است.»
حج تبلور شكوه و تجلى قدرت امت رسول الله صلىاللهعليهوآله است و
نمايشگاه حضور هم دلان و همراهانى است كه ناهمگونى ظاهرى را با همگونى نيتها و
سيرتها پيوند مىزنند تا شعار وحدت را فراتر از شكلها، رنگها و معيارهاى
جغرافيايى و نژادى و مذاهب گوناگون تحقق بخشيده، تعاليم آيين وحدت آفرين اسلام
را ظاهر سازند.
تبليغ معارف اهل بيت عليهمالسلام
موسم حج بهترين موقعيت براى تبليغ معارف الهى و رساندن پيام قرآن به مردم جهانمىباشد؛ چرا كه در آن كنگره جهانى مردم مسلمان از تمامى كشورهاى اسلامى حضور
دارند و آمادگى براى شنيدن سخنان حقيقى در افراد بيشتر است. رسول خدا
صلىاللهعليهوآله و ائمه اطهار عليهمالسلام نيز از اين فرصت به نحو
شايستهاى براى تبليغ دين بهره مىگرفتند.
حضرت امام حسين عليهالسلام براى تبليغ معارف الهى و اهداف قيام خود از مراسم
حج و اجتماع مسلمانان بهترين بهره را برد و فلسفه حركت حماسى خود را به گوش امت
اسلام رسانيد. آن گرامى در اجتماعات مهم حاجيان، سخنرانيهاى روشنگرانه و هدايت
بخشى را سازماندهى كرد و براى افشاى سياستهاى شيطانى معاويه، جمعيت حاضر در
سرزمين منا را كه از اقصا نقاط كشورهاى اسلامى جمع شده بودند، مورد خطاب قرار
داد و فرمود: «اى مردم! سخنان مرا بشنويد و حرفهايم را بنويسيد، آن گاه كه به
شهرها و قبيلههايتان باز گرديد، آنچه را كه در حق ما مىدانيد، به دوستان
نزديک و افراد مورد اعتمادتان بگوييد. من خوف آن دارم كه معارف الهى فراموش شود
و حق از ميان برود؛ البته خداوند نور خود را گسترش خواهد داد، گرچه كافران آن را
نپسندند.»
امام در خطابه ديگرى با استفاده ازاجتماع پرشكوه حج از عموم مسلمانان براى شركت
در حماسه عاشورا دعوت كرد و فرمود: «مَن كانَ باذِلاً فينا مُهْجَتَهُ وَ
مُوَطِّنا عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنا فَاِنّى راحِلٌ
مُصْبِحا اِنْ شاءَ اللّهِ تَعالى؛ هر كس آمادگى دارد تا در راه ما از خون خود
بگذرد و جان خود را به انگيزه [شهادت و] ملاقات با پروردگار نثار كند، لازم است
با ما سفر كند. من ان شاء اللّه فردا صبح حركت خواهم كرد.»
جلوهاى از جهاد اكبر
رفتن به خانه خدا و انجام اعمال حج در روح و جان افراد تأثير مىگذارد و هواهاىنفسانى را در وجود انسان كنترل مىكند. در حقيقت، حج گزار در عرصه حساس جهاد
اكبر قرار مىگيرد و خود را به مبارزهاى آشكار با نفس امّاره مهيا مىكند.
مسلمان حج گزار با اولين حركات خود كه با بستن احرام و پوشيدن لباس مخصوص و سر
دادن نداى دلنشين توحيد آغاز مىشود، همانند رزمندهاى كه با تجهيزات لازم و
ذكر رمز عمليات به اردوگاه دشمن هجوم مىبرد، براى مبارزه با نفس امّاره،
هواهاى شيطانى و غرور و تكبر آماده مىشود و در همان حال، عهد و پيمان بندگى با
خداى عالميان مىبندد و با نه گفتن به وسوسههاى بت نفس، شياطين را از خود
نااميد مىكند و خويشتن را در پناه قدرت لايزال الهى قرار مىدهد.
حاجى با كندن لباسهاى هميشگى، خود را از گناه و معصيت جدا كرده، با پوشيدن لباس
ساده احرام مرگ و معاد را براى اولين بار به ياد مىآورد و تجربه مىكند.
على عليهالسلام مىفرمايد: «وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرامِ
الَّذى جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلاَْنامِ يَرِدُونَهُ وُرُودَ الاَْنْعامِ وَ
يَأْلَهُونَ اِلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمامِ وَ جَعَلَهُ سُبْحانَهُ عَلامَةً
لِتَواضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَاِذْعانِهِمْ لِعِزَّتِهِ؛ [خداوند متعال] حج
خانه خود را بر شما واجب كرد؛ همان خانهاى كه آن را قبله گاه انسانها قرار داد
كه همانند حيوانات تشنه به سوى آن روى مىآورند و همچون كبوتران به آنجا
پناهنده مىشوند. خداى بزرگ حج خانهاش را نشانه فروتنى انسانها در مقابل عظمت
خداوند و اعتراف آنان به عزت پروردگار قرار داد.»
مبارزه با تبعيض نژادى
از ديگر جلوههاى معارف الهى در مراسم حج، تبلور عدالت و مساوات در آن مكانمقدس است. خداوند متعال بدون اينكه تفاوتى بين افراد بگذارد، همه افراد توانمند
را به اين مراسم دعوت مىكند و مىفرمايد: «وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ
الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلاً»؛ «و براى خدا بر مردم است كه به
قصد حجّ خانهاش روانه شوند؛ آنان كه توانايى عزيمت به سوى او را دارند.»
در آن مراسم سياه و سفيد، سواره و پياده، شهرى و روستايى و بومى و غيربومى فرقى
ندارند، همه در يک صف و در كنار هم به عبادت مشغولاند. خداوند با اشاره به اين
مساوات مىفرمايد: «اَلْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذى جَعَلْناهُ لِلنّاسِ
سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَ الْبادِ»؛ «مسجد الحرام را براى همه مردم برابر قرار
داديم، چه كسانى كه آنجا زندگى مىكنند يا از نقاط دور وارد مىشوند.»
تفاوتهاى قبيلهاى و نژادى و فردى و اجتماعى نمىتواند موجب تبعيض و نابرابرى
در خانه خدا شود، بلكه اشراف زادگان و فقير زادگان همه در آنجا يكسان و با هم به
عنوان برادران دينى و پيروان خداى واحد و رسول واحد به طواف و مناسک
مىپردازند. آرى، مراسم حج و كفارات و محرمات و تمام مناسک آن براى همه يكى است،
همانند نماز كه نمادى از عدالت و مساوات در ميان انسانهاى مسلمان به شمار
مىآيد.
رسول گرامى اسلام در اين زمينه مىفرمايد: «اِنَّ النّاسَ مِن عَهْدِ آدَمَ
اِلى يَوْمِنا هذا مِثْلُ اَسْنانِ الْمُشْطِ لافَضْلَ لِلْعَرَبِىِّ عَلَى
الْعَجَمِىِّ وَلا لِلاَْحْمَرِ عَلَى الأَْسْوَدِ اِلاّ بِالتَّقْوى؛ همه
مردم از زمان آدم تا به امروز همانند دندانههاى شانه [مساوى و برابر] هستند؛
عرب بر عجم و سرخ بر سياه برترى ندارد، مگر به تقوا.»
ضامن بقاء اسلام
وجود مكانهاى مقدس و مراكز عبادى و معنوى و زيارتى همواره در تبليغ و ثبات دينمبين اسلام نقش به سزايى داشته است. اين كانونهاى توحيد و بندگى و معرفت محور
وحدت مسلمانان و ضامن بقاء اين آيين آسمانى بوده و هست. در اين ميان، نقش خانه
خدا و مسجدالحرام بيشتر از ساير مراكز اسلامى است؛ چرا كه همه گروههاى اسلامى
بدون در نظر گرفتن گرايشهاى خاص خويش، خود را به زيارت اين كانون عبادت و مركز
اسلام موظف مىدانند و همه ساله در شهر مكه خود را به زيارت خانه خدا
مىرسانند. امام صادق عليهالسلام در اين باره مىفرمايد: «لايَزالُ الدّينُ
قائِما ما قامَتِ الْكَعْبَةُ؛ پيوسته دين استوار خواهد بود تا زمانى كه كعبه
استوار است.»
بنابراين، مسلمانان براى حفظ موجوديت خود بايد با تمام وجود اين مراسم را زنده
نگه دارند و ساير مراكز مقدس نيز همين نقش را دارند. اجتماع در مساجد، مشاهد
مشرفه، حسينيهها و نماز جماعت و جمعه و جلسات مذهبى همه در بقاء دين اسلام،
تبليغ و نشر معارف اهل بيت عليهمالسلام، ديدار اهل ايمان، تقويت دوستى و
برادرى و مجالست و مؤانست و تبادل افكار و اطلاعات مؤثرند. در سيره امامان معصوم
عليهمالسلام نيز اهتمام به زيارت خانه خدا از جايگاه والايى برخوردار است.
آنان نه تنها خود براى شركت در اين مراسم مىكوشيدند، بلكه به ياران خود نيز
دستور مىدادند تا ديگران را به مراسم عظيم حج ترغيب كنند. به عنوان نمونه، على
بن يقطين يار وفادار امام كاظم عليهالسلام با اشاره آن حضرت هر ساله دويست و
پنجاه الى سيصد نفر را با هزينه خود به حج اعزام مىكرد و علاوه بر كسب ثواب
اخروى به آن مراسم معنوى رونق بيشترى مىبخشيد.
تجديد عهد با امام زمان عليهالسلام
زائر خانه خدا در كنار انجام اعمال حج مسئوليت بيشترى احساس مىكند؛ زيرا اومىداند كه امام زمان عليهالسلام در آنجا حضور دارد و حاجيان را مىبيند،
ولى آنان حضرت را نمىبينند. امام ششم عليهالسلام با تأكيد بر اين باور
مىفرمايد: «وَ يَفْقِدُ النّاسُ اِمامَهُمْ يَشْهَدُ الْمَوْسِمَ
فَيَراهُمْ وَلايَرَوْنَهُ؛ [در آخر الزمان] مردم امام خود را نمىيابند. آن
حضرت در موسم حج حضور مىيابد و مردم را مىبيند، ولى آنها او را [به طورى كه
بشناسند] نمىبينند.»
حج گزار شايسته با داشتن اين باور نه تنها شوق و رغبت بيشترى را به انجام اعمال
خالصانه حج نشان مىدهد، بلكه لحظات حضور را غنيمت مىشمارد و كمال حرمت و
احترام را در پاسداشت آن مكان مقدس و حضور شايسته به جا مىآورد و با امام عصر
عليهالسلام تجديد عهد مىكند. نائب خاص امام زمان عليهالسلام محمد بن عثمان
عَمْرى به حضور همه ساله امام زمان عليهالسلام در مراسم حج اشاره مىكند و اين
حقيقت را اين گونه ابراز مىدارد: «وَاللّهِ اِنَّ صاحِبَ هذَا الاَْمْرِ
لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ يَرَى النّاسَ وَ يَعْرِفُهُمْ وَ
يَرَوْنَهُ وَلايَعْرِفُونَهُ؛ به خدا سوگند! حضرت صاحب الامر عليهالسلام در
موسم حج هر ساله حضور مىيابد، مردم را مىبيند و آنان را مىشناسد و مردم نيز
او را مىبينند، امّا نمىشناسند.»
افزون بر حضور حضرت بقية الله عليهالسلام در مراسم با شكوه حج بسيارى از
عارفان و اولياء الهى در آن روزهاى استثنايى به منا و عرفات و مشعر مىشتابند و
در كنار آن حضرت به طواف و سعى و انجام مناسک حج و مناجات مىپردازند. اصلا شهر
مكه مركز آغاز حكومت عدل مهدوى خواهد بود و شايسته است حج گزار ولايى در مركز
حكومت امام زمان عليهالسلام با آن گرامى تجديد پيمان كند.
. حج/ 27 و 28.
. همان، ج4، ص272.
. نهج البلاغه، نامه 47.
. علل الشرائع، ج2، ص405.
. مائده/ 97.
. مستدرک الوسائل، ج17، ص290.
. لهوف، ص114.
. نهج البلاغه، خ1.
. آل عمران/ 97.
. حج/ 25.
. الاختصاص، ص341.
. وسائل الشيعة، ج11، ص21.
. رجال كشى، ص434.
. معجم احاديث المهدى عليهالسلام، ج3، ص374؛ كمال الدين، ج2، ص346.
. من لايحضره الفقيه، ج2، ص520.
. غيبت نعمانى، ص238.