بايستههاي پژوهش دربارة امام خميني
مهدي مهريزي برنامهريزي مفيد و سازنده آنگاه اتفاق ميافتد كه واجد اركان و شرايط اصلياش باشد، يكي از اركان برنامهريزي در حوزههاي گوناگون پژوهشي و آموزشي، شناخت نيازمنديها و خلأها است، آنچه كه در اين گفتار با عنوان بايستهها از آن ياد ميشود. تا زماني كه بايستهها، نيازها و خلأها شناسايي نگردد، نميتوان برنامهريزي سودمند به انجام رسانيد. پيش شرط پي بردن به نيازها و خلأها نيز شناخت و احاطة برداشتهها ميباشد، تا از آنچه هست، اطلاعي در دست نباشد، نميتوان به كمبودها و خلأها پيبرد. بر پايه اين دو اصل، برنامهريزي پژوهشي و آموزشي دربارة امام خميني مبتني بر شناخت بايستهها و خلأها است. چنانكه پيبردن به بايستهها و خلأها مبتني بر آگاهي و اشراف بر داشتهها ميباشد. بر اين اساس اين نوشتار به دو بخش تقسيم مي شود يكي شناخت وضع موجود يعني داشتهها و ديگري بايستههاي پژوهش؛ كه البته قسمت نخست حكم مقدمه را براي قسمت دوم دارد. يك. شناخت وضع موجود
هرگاه پژوهشگران و مراكز پژوهشي بخواهند دربارة امام خميني به تحقيق بپردازند نخست بايد بدانند كه امام خميني كيست و چه ابعادي دارد و نيز بدانند دربارة او چه كارهايي به ثمر رسيده است. يعني ابتدا، حدود ظرفيت و گسترة شخصيتي وي شناسايي گردد و بر درون اشراف يافته و آنگاه از آنچه دربارة او به انجام رسيده و بيرون از شخصيت اوست آگاهي بدست آيد. اين دو حوزه (حدود شخصيت و كارهاي به انجام رسيده) ميتواند وضع موجود را دربارة امام خميني ترسيم كند. 1. گسترة شخصيت امام خميني
انسانها را ميتوان بر پاية آثار مكتوب، گفتار و فعل اجتماعي بر جاي مانده از آنان تحليل و ارزيابي كرد و دايرة اثرگذاري و فراز و فرودهاي زندگي آنان را شناخت. و نيز بر اساس همين سه عنصر ميتوان به برخي از ساحتهاي پنهان شخصيتي آنان پيبرد و ابعاد ناشناخته را نمايان ساخت. اگر با اين قاعده، امام خميني مورد بررسي و تحليل قرار گيرد، با شخصيتي مواجه ميشويم كه آثار مكتوبش در هشت رشته از علوم ديني و انساني (قرآن، حديث، فلسفه، عرفان و اخلاق، كلام، اصول فقه، فقه، و شعر) به 34 اثر (اين آثار كه اكثر آن تاكنون به چاپ رسيده و برخي نيز مراحل نهايي نشر را ميگذراند، عبارتند از:1. تفسير سورة حمد،2. شرح دعاي سحر،3. شرح چهل حديث،4. التعليقة علي الفوائد الرضوية (شرح حديث رأس الجالوت)5. شرح حديث جنود عقل و جهل،6. تقريرات فلسفه (سه جلد)،7. الطلب و الارادة،8. مصباحالهداية إلي الخلافة والولاية،9. حواشي مصباح الانس و فصوصالحكم، 10. سرالصلاة, 11. آداب الصلاة،12. مناهج الوصول (2 جلد)،13. انوار الهداية (2 جلد)، 14. الاستصحاب،15. الاجتهاد والتقليد،16. التعادل والترجيح،17. لمحات الاصول،18. توضيح المسائل،19. مناسك حج، 20. استفتائات (2 جلد)، 21. التعليقة علي وسيلة النجاة، 22. تحريرالوسيلة (2 جلد)،23. نجاة العباد،24. حواشي العروة،25. كتاب الطهارة (4 جلد)، 26. الخلل في الصلاة،27. المكاسب المحرّمة (2 جلد)، 28. البيع (5 جلد)،29. ولايت فقيه،30. حاشيه بر رسالة ارث ملاهاشم، 31.بدائع الدرر في قاعدة اللاضرر،32. الرسائل العشر،33. ديوان،34. كشفالاسرار در 48 مجلّد ميرسد. چنانكه آثار شفاهي و گفتارياش در 22 جلد با عنوان «صحيفة امام»، برجاي مانده است. همچنين انقلاب اسلامي با همة گستردگي و تأثيرگذارياش در جهان معاصر، جنبشهاي ديني، تحوّلات حوزههاي علميّه و تغيير نظام حكومتي در ايران نيز اثر فعلي ايشان به شمار ميرود. چنين شخصيتي مي بايست در علوم ديني، از جامعيّتي عالي برخوردار باشد و دين را در تمامي عرصههايش بشناسد، زمانشناس و واقعنگر باشد، از قدرت فكر و انديشه، صلابت اراده و قاطعيت در حوزة مسائل اجتماعي برخوردار باشد؛ و به حق او چنين بود. اگر فقط به تأثيرگذاري ايشان در ايجاد تحوّل در حوزههاي علميّه بنگريم و ادبيات نويني را كه در مطالعات ديني و دينشناسي وارد كرد، مورد مطالعه قرار دهيم، به اين نمونهها برميخوريم: ـ تأثير انديشه و فعل او به گسترش مباحث عقلي در حوزههاي علميّه انجاميد و فلسفه و عرفان و علوم عقلي و نيز دانشهاي جديد وارد حوزههاي علوم ديني شد.[1] ـ ايشان منطق دينشناسي را از جمود و تحجّر رهانيد و بسته ذهني را در فهم دين مردود انگاشت و آن را فاجعهاي براي جامعة ديني دانست.[2] ـ فقه اماميه را از انزواي فردْنِگرانه بيرون كشيد و براي حلّ دشواري اجتماعگروياش راهبردهايي ارائه داد.[3] ـ از كرامت انسان، حقوق مردم و رأي ملت در مسائل اجتماعي سخن راند تا آنجا كه ميزان را آراء مردم دانست و در تنفيذ حكم رياستجمهوري نوشت: اينك به پيروي از آراء محترم ملت عظيمالشأن و آشنايي به مقام تعهّد و خدمتگزاري دانشمند محترم، جناب حجةالسلام آقاي سيد علي خامنهاي ـ ايّدهالله تعالي ـ آراي ملت را براي پس از پايان دورة كنوني تنفيذ و ايشان را به سمت رياست جمهوري اسلامي ايران منصوب مي نمايم.[4] همچنين از حوزة خصوصي در زندگي مردم و حرمت آن سخن گفت و كارگزاران حكومتي را از شكستن آن حريم برحذر داشت.[5] ـ بر حضور اجتماعي زنان، دانش طلبي و كمالجويي آنان تأكيد ورزيد و بانوان را معراج كمال انسان و راهبران اجتماع به شمار آورد.[6] اگر امروزه حوزههاي علميّه شاهد بيش از 200 مركز پژوهشي[7] و 10 مركز آموزش عالي در ساحت هاي علوم ديني و انسانياند[8] و نيز شاهد بيش از 50 نشرية تخصصي و عمومي[9] و نيز بيش از 10 كتابخانة تخصصي ميباشند، همه متأثر از تفكر و رفتار اجتماعي امام خميني است. به گمان ما، زنده نگه داشتن نام و ياد ايشان و بيش از آن، تحليل شخصيت و افكار و انديشههايشان ميتواند به سلامت و سرعت اين تحوّلات كمك كند و ادبيات ديني را متناسب با زمان به پيش بَرَد. جالب است دانسته شود كه ميزان تأثير سخن امام را در مردم ايران و جهان و نيز عوامل تأثيرگذارياش را محمد حسنين هيكل چنين توصيف ميكند: سخنرانيها و نامههاي او (امام خميني) اثر شگفت داشت... به عنوان مثل، نمونهاي ميآورم: در تهران، با يكي از زنان شاهزادة قاجار كه همسر يكي از سفراي رژيم پيشين بود، گفتگو ميكردم، او به شدت صدايش گرفته بود و وقتي سبب را پرسيدم، گفت شب گذشته يك ربع به فرمان امام بر پشتبام اللهاكبر ميگفتم.[10] وي در لابلاي سخنش چهار عامل را رمز تأثيرگذاري امام مي دانست: 1. به كارگيري عبارتهاي قرآني در سخنان و نوشتههايش چون طاغوت، مستكبر، مستضعف و...؛ 2. برخورداري از افكار مترقّي و پيشرفته چون برخورد با امپرياليسم آمريكا و اظهار تنفّر از صهيونيسم و اسرائيل و...؛ 3. فرامليّتي سخن گفتن و انديشة خود را فراتر از مرزهاي ايران دنبال كردن؛ 4. فرامذهبي سخن گفتن، به عنوان رهبري اسلامي نه يكي از عالمان شيعه.[11] خلاصه سخن آنكه امام شخصيتي است جامع كه آثار مكتوب، گفتار و فعل اجتماعياش يعني انقلاب اسلامي، دامنهاي بسيار گسترده دارد و بايد چنين شخصيتي را مورد مطالعه قرار داد. 2. پژوهشها و مكتوبات دربارة امام آگاهي از حجم و ميزان كارهاي انجام شده دربارة امام دومين مقدمهاي است كه براي پي بردن به بايستهها بايد منظور داشت، گرچه ارائه آمار دقيق در اين باره دشوار است ليكن بر اساس پارهاي اسناد و مدارك ميتوان گفت: الف ـ كتابهاي منتشره دربارة امام به زبانهاي فارسي، عربي، لاتين بيش از 000/9 جلد ميباشد كه از اين ميان 700 عنوان كتاب لاتين و 650 كتاب به زبان عربي 700 جلد ويژهنامه مجلّات و 500/6 جلد كتب فارسي ميباشد.[12] ب ـ 450 پاياننامه به زبان فارسي و لاتين دربارة امام و انقلاب اسلامي نوشته شده است كه از اين ميان 15 عنوان در مقطع دكتري و 350 عنوان در مقطع كارشناسي ارشد و 50 عنوان در مقطع كارشناسي و بقيّه لاتين ميباشد.[13] ج ـ مقالات منتشره دربارة امام بر اساس مقالهشناسي توصيفي چاپ شده توسط مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني 000/7 مدخل ميباشد. د ـ سمينارهاي برگزار شده دربارة امام در ايران بيش از 35 مورد است كه منشورات برخي از اين همايشها بيش از ده جلد كتاب است.[14] دو. بايستههاي پژوهش دربارة امام
بر پاية مطالب پيش گفته يعني جامعيت شخصيت امام خميني و گستردگي پژوهشها و نگارشها دربارة ايشان به نظر مي رسد مجموع فعاليتهاي علمي، پژوهشي پيرامون اين رادمرد به هشت حوزه قابل دستهبندي ميباشد. 1. گردآوري، تصحيح، تنظيم و نشر
در اين زمينه بايد به پنج مقوله توجه داشت: ـ آثار مكتوب ـ سخنرانيها ـ درسها ـ خاطرات ـ اسناد مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني در سال 1367 بدين منظور تشكيل شد چنانكه در نامه مرحوم حجةالاسلام والمسلمين سيداحمد خميني و پاسخ حضرت امام آمده است: بسمالله الرحمن الرحيم پدر عزيز و مراد بزرگوارم، پس از عرض سلام: 1. يكي از مسائل بسيار مهمّ كه بعد از جنابعالي ـ خدا آن روز را نياورد ـ موجب موضعگيريهاي مختلف فرزندان انقلاب و افراد گوناگون و محققين و احياناً اختلاف آنها ميگردد، برداشتهاي گوناگون سياسي و غيرسياسي آنان از يك متن است، و از اين بسيار گستردهتر، از اختلاف بين متون منتشر شدة حضرتعالي با آنچه به عنوان اسناد سياسي و غيره از صدا و فيلم و متنهاي دستنويس جنابعالي كه منتشر نشده و در اختيار ماست سرچشمه مي گيرد. شما بهتر از هركس ميدانيد كه به علل گوناگون گاهي خود شخصاً و گاهي اينجانب و يا مسئولين و حتي بعض افراد معمولي پيشنهاد حذف يك قسمت و يا قسمتهايي از سخنرانيها، يا حذف و تغيير و اضافة جمله و يا جملاتي بسيار در اعلاميهها خدمتتان عرضه شده است كه حضرتعالي گاهي قبول نميفرماييد و گاهي هم پس از دقت، دستور حذف و يا تغيير و اضافه را بدان صورت كه مايل باشيد صادر ميفرماييد كه انجام ميگيرد، حال اگر روزي تصميم بر اين گردد ـ كه حتماً ميگردد ـ متن سخنرانيها و يا اعلاميهها و چيزهايي از اين قبيل كه با صدا و خط حضرتعالي است منتشر گردد مسلماً متن دستخط و يا متن اصلي صدا و فيلم به عنوان سند خدشهناپذير اصل قرار ميگيرد و آنچه از زياد و كم بدان صورتي كه گذشت ولو بسيار هم مهم باشد يا كنار گذاشته ميشود و يا تحتالشعاع خط و يا متن اصلي سخنراني قرار ميگيرد و اين از مسائلي است كه بايد جدي براي آن فكر كرد. 2. يكي ديگر از مسائلي كه خوب است حضرتعالي براي آن فكري كنيد اين است كه آنچه از حضرتعالي منتشر شده است در جرايد و صدا و سيما و حتي در بولتنها، به يك صورت نيست، گاهي ديده شده در روزنامهاي و يا مجلهاي به علل مختلف، چه سياسي و چه غيرسياسي و يا سهواً، جمله و يا جملاتي از لابلاي اعلاميهها و يا سخنرانيها در روزنامهاي آورده شده و در روزنامة ديگر نيامده است، كدام را بايد اصل قرار داد، آن متني كه اين جمله را دارد و يا متني كه فاقد آن جمله است؟ بديهي است اين ترديد در جايي است كه دسترسي به صدا و خط حضرتعالي نيست و اين هم بسيار است چرا كه خيلي وقتها است كه صحبتهاي جنابعالي را من و يا يكي ديگر از دوستان مي نويسيم و بعد از تصويب شما به مطبوعات و غيره ميدهيم، چه كسي بايد تشخيص دهد آن جمله از حضرتعالي است يا نه؟ روشن است كه گاهي تغيير و يا حذف و يا اضافه كلمهاي به طور كلي معناي جمله را تغيير ميدهد. 3. مسأله ديگر اين است كه تكليف نامهها و نوشتهها و پيامها و فيلم و نوارها و اشعارتان كه به طور كلي منتشر نشده است و در بايگاني دفتر موجود است را هم روشن بفرماييد. 4. پروندههاي حضرتعالي در ساواك است (كه الآن در اختيار وزارت اطلاعات مي باشد) و يك نسخه از آن را اينجانب در اختيار دارم، لازم است به اطلاع حضرتعالي برسانم كه تنها پروندههاي جنابعالي در سازمان امنيت شاه در تهران 48 جلد است كه تقريباً هر جلد حدود پانصد صفحه ميباشد كه انتشار آن بدون شك پرده از مسائل بسياري برميدارد و طبيعي است كه يكي از گـرانقدرتريـن اسنـاد انقـلاب اسلامي است. 5. كتابها و نوشتههايي كه صرفاً علمي و يا اخلاقي است از ارزشمندترين كتبي است كه ميتواند زيربناي انقلاب فقهي، اخلاقي، فلسفي، عرفاني و اصولي باشد. 6. بهرهبرداري و تحقيق و تحليل و نيز انتشار اسناد و نامهها و بولتنهايي كه قبل و بعد از انقلاب به عنوان حضرتعالي و يا دفتر ارسال گرديده و هم اكنون نيز در اختيار دفتر مي باشد. دو، سه نمونه از مواردي كه باعث نوشتن اين نامه شد به عنوان ضميمه و استشهاد تقديم ميگردد. خدا يار و نگهدارتان باد. فرزند شما: احمد خميني بسمالله الرحمن الرحيم فرزند عزيزم، احمد ـ حفظهالله تعالي و ايّده از آنجا كه شما را بحمدالله تعالي در مسائل سياسي و اجتماعي صاحبنظر مي دانم و در تمامي فراز و نشيبها در كنار من بودهاي و هستي و با صداقت و كياست امور سياسي و اجتماعي اينجانب را متصدي هستي، لهذا شما را براي تنظيم و تدوين كلية مسائل مربوط به خود ـ كه بسا در رسانههاي گروهي اختلافات و اشتباهاتي رخ داده است ـ انتخاب مينمايم. و از خداوند متعال، كه حاضر و ناظر است، توفيقات شما را خواستارم. اميد است با صرف وقت و دقتنظر اين امر را به پايان برساني. والسلام عليكم. پنجشنبه 17 شهريور 1367 26 محرمالحرام 1409 روحالله الموسوي الخميني اين مؤسسه كه دفتر مركزياش در تهران و يك دفتر نمايندگي در قم دارد تاكنون به اين امر اهتمام داشته و بيش از 90% كارها به انجام رسيده است. آثار مكتوب امام خميني در 32 عنوان و 46 جلد تاكنون تصحيح شده است. سخنرانيها، گردآوري شده و با عنوان صحيفة نور و سپس در سال 1378 با ويرايش، تصحيح، اضافات و نماية موضوعي در 23 جلد با عنوان صحيفة امام به چاپ رسيد. همچنين در اين زمينه ميبايست از نشر كتاب كوثر نام برد كه سخنرانيهاي امام با پينوشتهايي در معرفي مخاطبـان و فضاي سخنراني در 3 جلد تاكنون انتشار يافته است. البته به جز كارهاي انجام شده از سوي مؤسسه مراكز ديگري نيز به نشر سخنرانيهاي امام همّت گماشتند كه ميتوان از اينها ياد كرد: ـ در جستجوي راه امام از كلام امام ـ خط امام، كلام امام ـ پيام انقلاب و... دروس امام نيز برخي توسط مؤسسه تصحيح و نشر يافته كه ميتوان از اين عناوين ياد كرد: ـ ولايت فقيه، درسهاي امام در سال 1348 در نجف ـ تفسير سورة حمد، درسهاي تفسيري امام در سال 1358 در ايران و برخي ديگر از دروس توسط شاگردان امام به عنوان تقريرات درسي آماده و انتشار يافته است كه مي توان به اين كتب اشاره داشت: ـ تهذيبالاصول/ تقرير آيةالله جعفر سبحاني (3 جلد) ـ تنقيحالاصـــول/ تقريـــر آيــةالله تقوي اشتهاردي (4 جلد) ـ جواهرالاصـــول/ تقريـــر آيــةالله محمدحسن لنگرودي 3 جلد (تاكنون اين مجلدات به چاپ رسيده) ـ معتمدالاصول/ تقرير آيةالله فاضل (2 جلد) ـ تقريرات فلسفه/ تقرير آيةالله عبدالغني اردبيلي 3 جلد (مجموعه درسهاي شرح منظومه و اسفار) خاطرات منقول از امام كه از زبان شاگردان، همراهان بستگان ثبت شده بسيار فراوان است. اين خاطرات در واقع سيره عملي و رفتاري امام خميني ميباشد. آنچه تاكنون به عنوان خاطره به ثبت رسيد در تهران و قم حدود 500 مورد در 2500 ساعت ميباشد. و تاكنون اين كتابها بر پايه خاطرات پيرامون ايشان انتشار يافته است. ـ برداشتهايي از سيرة امام خميني، غلامعلي رجايي ـ امام خميني در آينة خاطرهها، علي دواني
2. ساماندهي اطلاعات
هـرگاه اطلاعات و دانستنيها در يك زمينه فراوان شود ساماندهي آن براي تسهيل در دستيابي، امري بسْ ضروري است. و همين است فلسفه تدوين معجمها، فهارس، دايرةالمعارف و امروزه نرمافزارها. از آنجا كه اطلاعات مربوط به امام بسيار زياد است، ساماندهي علمي و منطقي آنها يكي از ضرورتهاي پژوهش در اين زمينه مي باشد، آنچه را مي توان به عنوان ساماندهي اطلاعات ذكر كرد عبارت است: ـ مجموعهسازي ـ تبويب، نمايه سازي موضوعي و تهيه راهنما و فهرست ـ تدوين دايرةالمعارف ـ نرمافزار
در قسمت نخست مجموعه گفتارهاي امام در يك مجموعه با عنوان صحيفة امام در 23 جلد به چاپ رسيده است. در بخش آثار مكتوب نيز دفتر مؤسسه در قم در پي تحقيق اين ايده است و فهرستي كه پيش از اين از آثار امام ارائه شد بر پايه همين اقدام ميباشد. در بخش دايرةالمعارف نيز دفتر قم به اين امر همّت گماشته و تاكنون 700 مدخل شناسايي شده كه از آن ميان 550 مدخل آن مورد تصويب نهايي قرار گرفته و در حال تشكيل پرونده علمي و نوشتن مقالات ميباشند. در حوزه نرمافزار، صحيفه امام در يك نرمافزار با عنوان صحيفه آماده و توزيع شده است. دو نرمافزار نيز در دفتر قم در حال آمادهسازي است. 1. بانك اطلاعات فتاوي و استفتائات شامل رساله فارسي، ترجمة تحريرالوسيله و 500 استفتاء. 2. نرمافزار مجموعه آثار مكتوب امام خميني كه شرحش گذشت. البته نرمافزارهاي موضوعي ديگري نيز در دست تهيه است مانند كتب اصولي، كتب فقهي و...
3. عمومي سازي (ترجمه)
از آن رو كه امام خميني مردي نيست كه بتوان او را در يك ملّيت، زمان يا مكان و يا مذهب، محدود ساخت و به تعبير حسنين هيكل مردي فرامليّتي و فرامذهبي است, بايد انديشهها و آراءاش براي همه مردمان در گسترة گيتي قابل دسترسي باشد و اين ممكن نيست مگر با ترجمه. بخشي از رسالت و هدف معاونت بينالملل مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني همين است و تاكنون گامهاي شايستهاي برداشته و آثار امام را در 22 زبان ترجمه كرده است. ولي هنوز آغاز راه است تلاشهاي گستردهاي لازم است تا هدف نهايي تحقق يابد. 4. سادهسازي
همانگونه كه امام خميني محدود به زمان، مكان، مذهب و ملّيت نيست؛ نميتوان او را در انحصار متخصصان قرار داد كه در مَثَل فقيهان، اصوليان، عارفان، حكيمان و فيلسوفان و... تنها بتوانند از آثار و انديشههايش بهرهمند گردند. بلكه بايد شرايطي را فراهم ساخت كه انديشههاي بلند و انسانياش براي تمامي اقشار اجتماعي، جوانان، كودكان، بيسوادان، غيرمتخصصان و به تعبير ديگر عامه مردم قابل بهره برداري باشد. تحقق اين هدف در پرتو گام برداشتن در چند حوزه است: 1. گزيدهنويسي آثار (با حذف مباحث فني و اصطلاحات و حفظ نثر امام) 2. شرحنويسي بر مباحثي كه داراي فوايد عمومي است (مانند شرح بر مباحث كتاب شرح چهلحديث يا شرح حديث جنود عقل و جهل و...) 3. داستانسازي بر پايه سيرة عملي و پارهاي از انديشهها كه ميتواند براي كودكان، جوانان و ديگر اصناف اجتماعي سودمند باشد. 4. تصويرسازي و فيلم سازي 5. استفاده از ديگر شاخههاي هنر براي عرضه افكار بلند امام 5. ماندگارسازي
ماندگارسازي انديشه هاي امام برخلاف بند پيشين كه سادهزيستي بود، كشاندن و عمومي كردن آن در ميان متخصصان است و راه تحقق آن يكي تدوين متون با دستمايه از آثار علمي امام ميباشد و ديگر حاشيهنويسي، تعليقهنويسي و شرحنويسي مباحث محض حوزوي چون كتب فتوايي و پارهاي از كتابهاي فقهي و اصولي يا عرفاني. 6. مستندسازي
مرحوم امام طي دوران مبارزه به ويژه ده سال رهبري سخنرانيهاي فراوان و نامههاي بسيار از خود بر جاي گذارد. در اين مجموعه ايدهها و نظريههاي بسيار مطرح شد. كه پيس از آن در آثار تحليلي خودشان و نيز آثار پيشينيان مطرح نبوده است. مستندسازي اين نظريهها و ايدهها يكي از حوزههاي پژوهش دربارة امام به شمار ميرود و ميتوان از اين موارد نام برد: ـ حريم خصوصـي با توجه به نامة هشتمادهاي[15]؛ ـ حق طلاق مردان با توجه به پاسخ ايشان به شوراي نگهبان[16]؛ ـ اختلاف انديشهها با توجه به نامه موسوم به منشور برادري[17]؛ ـ نقش زمان و مكان در اجتهاد[18]؛ ـ ارزيابي صدور احاديث بر پايه متن و به تعبير ديگر نقد محتوايي احاديث، مانند ارزيابي احاديث حيله در ربا[19]، انگشتري حضرت امير(ع)[20] و... و نمونههاي فراوان ديگر. 7. پژوهشهاي ميداني
يكي از زمينههاي پژوهشي كه ميتواند در پويايي حوزههاي ديگر نيز سودمند باشد پژوهشهاي ميداني مستمر و علمي است. اين پژوهشها را ميتوان در زمينههاي: ـ شبههشناسي پيرامون امام؛ ـ مسألهشناسي و نيازسنجي؛ ـ ارزيابي استقبال از آثار منتشره دربارة امام؛ ـ ميزان حضور افكار و انديشههاي امام در ميان اصناف اجتماعي؛ 8. پژوهشهاي تحليلي
تحليل ناسازگاري ميان اطلاعات يا تعارض اطلاعات با واقعيتها و يا واقعيتهاي عيني يكي از عرصههاي مهم پژوهش به شمار ميرود. اين امر نسبت به امام با توجه به گستردگي اطلاعات و نيز گسترة شخصيت امري ضروري و لازم است. در اينجا به برخي از اينگونه پژوهشها اشاره ميگردد: ـ تجزيه و تحليل پارهاي ناسازگاري ها در حوزة انديشه امام مانند: ديدگاههاي ايشان دربارة زن، روحانيت، حكومت اسلامي و...؛ ـ تجزيه و تحليل راز و رمز محبوبيت امام؛ ـ تجزيه و تحليل مديريت دهسالة امام؛ ـتجزيه و تحليل نسبت به تنزيه امام از پارهاي اتفاقات حكومتي؛ ـ تجزيه و تحليل نسبت به چگونگي تحقق سيرة عملي امام خميني؛ ـ تجزيه و تحليل دستاورد سمينارهاي برپا شده؛ ـ و... . اميد است اين گزارش بتواند در ارائه طريق براي پژوهشگران علاقهمند به امام سودمند افتد و نيز دستگاههاي مرتبط بدان توجه نمايند. [1] . بنگريد به: تفسير سورة حمد كه در سال 1358 از تلويزيون جمهوري اسلامي ايران پخش شد و نيز نامه به گورباچف در سال 1367، صحيفة امام، ج21، ص 220. [2] . بنگريد به: منشور روحانيت، صحيفة امام، ج 21، ص 273 و نيز پاسخ به نامة آيةالله قديري، صحيفة امام، ج 21، ص 150. [3] . طرح مسأله تأثير زمان و مكان در اجتهاد، صحيفة امام، ج 21، ص 289 و نيز عدم كفايت اجتهاد مصطلح براي ادارة جامعه، صحيفة امام، ج 21، ص 292. [4] . صحيفة امام، ج19، ص 371. [5] . بنگريد به: نامه هشت مادهاي، صحيفة امام، ج 17، ص 139. [6] . تبيان ـ جايگاه زن در انديشة امام خميني، دفتر هشتم، ص 53 ـ 106. [7] . بشير 80 (راهنماي كامل و جامع مؤسسات فرهنگي اسلامي استان قم)، پايگاه اطّلاعرساني حوزه علميّه قم (زير نظر معاونت پژوهشي مركز مديريت حوزه علميّة قم)، انتشارات مركز مديريت حوزه علميّة قم، چاپ اوّل، شهريور 1380. [8] . دانشگاه مفيد، تربيت مدرس، پژوهشكدة حوزه و دانشگاه باقرالعلوم، دانشكده اصول دين و رشتههاي تخصصي تفسير، كلام، تبليغ، قضاء و... . [9] . راهنماي مطبوعات قم، سيد علي باباميري، ادارة كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم، زمستان 1379. [10] . مدافع آيةالله، ص 183. [11] . همان، ص 184 ـ 183. [12] . اين آمار بر پاية كتابخانه تخصصي امام خميني در قم مي باشد. [13] . اين آمار بر پايه كتابخانه تخصصي امام خميني در قم ميباشد. [14] . اين آمار بر پاية كتابخانة تخصصي امام خميني ارائه شده است. [15] . صحيفة امام، ج 17، ص 139 ـ 141. [16] . مجموعه نظريات شوراي نگهبان، ص 301. [17] . صحيفه امام، ج 21، ص 176 ـ 180. [18] . همان، ج 21، ص 292. [19] . البيع، ج 5، ص 354. [20] . صحيفه نور، ج 20، ص 185.