حسيني مرعشي ، سيد مرتضي
آينه فقاهت
عبدالکريم پاک نيا مردي پاک از دودماني بزرگ
حضرت آيةاللّه آقا سيد مرتضي حسيني مرعشي نجفي، برادر گرامي حضرت آيةاللّه العظمي سيد شهاب الدين مرعشي نجفي از عالمان فرزانه و دانشمندان برجسته اماميه در منطقه تبريز بود . اگر به زندگي سراسر معنوي او نظري بيفکنيم سرمشقهاي بسيار زيبا و درخشان ميبينيم زندگي دلانگيز و جذاب و آموزنده، که نظيرش را کمتر در ميان امثال او مشاهده ميکنيم . اگر در صفحات تاريخ زندگي درخشان اين مرد بدقت بنگريم خطوط برجسته و زرّين ميبينيم، او پيوسته در خط مستقيم اهل بيت(ع) استوار باقي ماند و کوچکترين تزلزلي در دل خود پيدا نکرد، عشق و علاقه به اهل بيت(ع) در دل و جان او شعله افکنده و زبانه ميکشيد. او که خود را وقف مکتب نبوي (ص)نموده بود نيم قرن سنگربان اهل بيت عصمت و طهارت و مرزبان حريم ولايت در شهر تبريز بود . ولادت
آقا سيد مرتضي مرعشي در سوم جمادي الاولي 1325ه.ق در يک خانواده با فضيلت و در مهد علم و تقوي در شهر مولا اميرالمؤمنين، نجف اشرف پا به عرصه عالم خاکي نهاد.(1 ) حضرت آيةاللّه علامه سيد شمس الدين محمود( 1338 - 1279ق) از شاگرداان مرحوم آخوند خراساني، شريعت اصفهاني، سيد محمد کاظم يزدي صاحب عروه و حاج آقا رضا همداني ميباشد، و هم درسهاي ايشان آيت اللّه سيد حسن مدرس - سيد ابوالحسن اصفهاني صاحب وسيلةالنجاة بودهاند. ايشان داراي بيش از سي جلد کتاب، در موضوعات مختلف علوم اسلامي که از جمله فقه، اصول، تفسير، رجال، معاني بيان، طب و نجوم ميباشد . آيت اللّه سيد شمس الدين محمود مرعشي، پدر بزرگوار معظم له پس از عمري فعاليت در راه بزرگداشت شعائر اسلامي و ترويج معارف نوراني الهي در سال 1338ق و در حالي که آقا سيد مرتضي ايام نوجواني خويش را ميگذرانيد، در نجف اشرف ديده از جهان فرو بست و به لقاءاللّه پيوست. او را در وادي السلام به خاک سپردند.(2 ) بخشي از شخصيت مذهبي، علمي و اجتماعي هر انساني، وابسته به محيط خانوادگي و مربوط به انسانهائي است که در آن خاندان مؤثر بودهاند. شخصيت آيةاللّه سيد مرتضي مرعشي از اين جهت کاملترين مراتب را داراست زيرا خاندان او يکي از افتخارترين و مشهورترين کانون علمي شيعه در جهان اسلام بوده است که مقام علم و عمل و تقوا و مرجعيت و رياست و امارت و سياست را در طول چهارده قرن تاريخ تشيع عهدهدار بودهاند. جد ايشان آيت اللّه علامه شرف الدين علي بن سيد نجم الدين محمد مرعشي ( 1316 - 1202 ق) از شاگردان صاحب جواهر، صاحب فصول، صاحب ضوابط و شيخ اعظم انصاري است. جد اعلاي او علاّمه نسابه سيد محمد نجم الدين متوفي ( 1264ق) از شاگردان صاحب قوانين مرحوم ميرزاي قمي و شيخ جعفر کاشف الغطاء بوده و از صاحب قوانين مرحوم ميرزاي قمي و شيخ جعفر کاشف الغطاء بوده و از صاحب مفتاح الکرامه اجازه روايتي داشته است . خلاصه اين خاندان با عظمت نسل اندر نسل صاحب فضائل اخلاقي و کرامات انساني بوده و در طول تاريخ علم و تقوا و زهد و ورع را به يکديگر به يادگار گذاشته و وارث علوم، اهل بيت و فضائل آنان بودهاند. مرحوم سيد مرتضي مرعشي سلاله چنين خانوادهاي است و نسب شريف ايشان با سي و سه واسطه به امام زين العابدين علي الحسين بن علي ابن ابيطالب(ع) ميرسد.(3 ) ذرية بعضها من بعض و اللّه سميع عليم(4 ) فرزنداني ( برگزيده) هستند برخي از نسل برخي ديگر و خداوند به همه چيز شنوا و داناست . حديث هجران
سيدمرتضي در 9سالگي مادر مکرمه خويش را از دست داد، مادري که در کوچکي او را به کلام وحي آشنا کرده و معارف نوراني نهج البلاغه مولايش را به او آموخته بود، شيرزني که فرزنداني پاک از سلاله پاکان به جامعه بشريت تحويل داد، بانويي از تبار فاطمه ( س)که فرزندانش خطوطي زرين در صفحات تاريخ آفريدند. بعد از رحلت مادر بفاصله چند سالي پدر بزرگوارش نيز در سال 1338ق به جوار حق شتافت، او با دلي اندوهبار، به همراهي حضرت آيت اللّه سيد حسن خوئي( دائي خويش) از کنار حرم مطهر علوي (ع)به شهر تبريز منتقل شد . او مدت هفت سال در حوزه علميه تبريز که در آن زمان رونقي بسزا داشته و اساتيد برجسته و شايسته را در خود جاي داده بود، مشغول تحصيل شد و در همانجا علوم ديني رايج و سطوح عاليه را فرا گرفت . هجرت به قم
در سال 1346ق که 21سال از زندگاني خود را پشت سر گذاشته بود، با عشقي لبريز از شهر تبريز وارد حوزه علميه قم شد و مدت چهار سال به امر و اصرار حضرت آيةاللّه حاج شيخ عبدالکريم حائري و آيت اللّه سيد محمدتقي خوانساري و آيت اللّه العظمي مرعشي نجفي( برادر بزرگوار خويش) در قم اقامت گزيده و از محضر پر فيض حضرات آيات عظام حائري، خوانساري و علامه بزرگوار شيخ اسداللّه قمي استفاده کرد و خود نيز همزمان به تدريس شرح لمعه و مطول و مکاسب همت گماشت.(5 ) همگام با حضرت امام خميني(ره )
اين شخصيت فرزانه، در مدت چهار سالي که در قم اقامت داشت با حضرت امام مأنوس و مألوف بودند خود وي ميگويد: در همين سالها ( 1350 - 1346ق) زماني که در مدرسه فيضيه قم ساکن بودم هر هفته جمعهها در حجره خويش مجلس روضه داشتيم و دوستان فاضله و علاقهمند به اهل بيت (ع) ميآمدند و در مجلس آقا اباعبداللّه شرکت ميکردند، حضرت امام خميني (ره)که در آن موقع طلبه جواني بودند در مجلس روضه ميآمدند و از حاضرين پذيرائي ميکردند و پذيرائي از عزاداران حسيني را افتخار خود ميدانستند . همچنين در همان ايام هر هفته دسته جمعي و پياده به مسجد جمکران ميرفتيم و حضرت امام خميني (ره)در اين پياده روي حضور داشتند و در طول مسير با صدائي حزين و با صوتي معنوي دعاي توسل ميخواندند و ما با يک حالت خوش عرفاني به مسجد جمکران ميرسيديم و بعد از انجام مراسم با همين شيوه برميگشتيم.(6 ) سفر به سوي خورشيد
مرحوم آيةاللّه سيد مرتضي در حالي که در شهر مقدس قم با اشتياق فراوان به دنبال آموختن معارف عاليه الهي بود، در همان ايام عشق به تحصيل در حوزه نجف و محبت مولايش علي (ع)در دل و جان او شرر انداخته و شوري در وجودش برانگيخته بود، دلش ميخواست شب هجران و فراق به صبح وصال و وفاق مبدل شود زيرا او ريشه در سرزمين ولايت داشت و اين اشعار را با چشمان گريان زمزمه ميکرد :
يا نسيم الصبا رجوت اليک
گر چه دورم بصورت از بر تو
انما القلب و الفؤاد لديک(7 )
قل لمولاي السلام عليک
انما القلب و الفؤاد لديک(7 )
انما القلب و الفؤاد لديک(7 )
مژده وصل ميدهد گردش آسمان مرا
هيچ نبود از آسمان اين حرکت گمان مرا
هيچ نبود از آسمان اين حرکت گمان مرا
هيچ نبود از آسمان اين حرکت گمان مرا
درجه اجتهاد
او علاوه بر فراگيري، دروس عالي حوزوي به تدريس مکاسب و کفايه مرحوم آخوند خراساني همت ورزيد و در اندک زماني جزء مدرسين طراز اول سطح، در حوزه علميه نجف محسوب شد او از محضر آيات عظام ميرزا محمد حسين نائيني و آقا سيد ابوالحسن اصفهاني موفق به اخذ درجه اجتهاد گرديد و مورد تحسين و علاقه مرحوم اصفهاني قرار گرفت . معظم له در اين مدت با حضرات آيات عظام حاج سيد ابوالقاسم خوئي و سيد محمدهادي ميلاني و شيخ احمد اهري، مأنوس بوده و مباحثات علمي داشت . اجازات روايتي
وي همچنين از علماي بزرگ و محدثين معروف نجف مانند: شيخ مرتضي طالقاني، حاج شيخ عباس قمي، شيخ شمس الدين بادکوبهاي و شيخ علي اکبر نهاوندي و سيد محمد کوه کمري و ميرزا ابوالحسن مشکيني اجازه روايتي دريافت کرد.(8 ) حضرت آيت اللّه سيد ابوالقاسم خوئي( ره) در مورد مقام علمي او خطاب به فرزند ارشد ايشان فرمودند : من بدون تعارف عرض ميکنم در مباحثاتي که با ابوي شما داشتيم ايشان معمولا آخرين حرف را ميزدند.(9 ) مراجعت به ايران
علامه سيد مرتضي مرعشي نجفي( ره) در سال 1360ق تصميم گرفت براي زيارت حضرت ثامن الحجج مولا علي بن موسي الرضا عليه آلاف التحية و الثناء و جهت ملاقات و زيارت اقوام و صله ارحام به ايران سفر کند، اما با مخالفت آيةاللّه سيد ابوالحسن اصفهاني مواجه شد و پس از اصرار، آيت اللّه اصفهاني موافقت کردند که در اين سفر پس از زيارت امام هشتم (ع)و به جا آوردن صله ارحام مجددا به حوزه علميه نجف اشرف مراجعت نمايند . ايشان پس از تشرف به آستان مقدس حضرت علي بن موسي الرضا (ع)جهت ملاقات و زيارت اقوام به تبريز رفتند . فقيد سعيد پس از مدتي اقامت قصد مراجعت به نجف اشرف را کرد ولي با موانع عديده روبرو شد از جمله علماي بزرگ تبريز همچون آيةاللّه حاج ميرزا فتاح شهيدي( ره ) ( صاحب حاشيه بر مکاسب) آيت اللّه انگجي، آيةاللّه سيد محمد مولانا و آيت اللّه سيد حسن خوئي و همچنين اقوام و بستگان ايشان مصرانه تقاضاي اقامت در آن ديار کردند . او بنا بر وظيفه خويش در تبريز ماند و در همانجا ازدواج کرد ولي خودش را مانند يک مسافر ميدانست اما تقدير الهي چنان رقم زده بود که تا آخر عمر شريفش در آنجا ماندگار شده و به وظايف شرعي و اجتماعي خويش عمل کند . تلاش در راه ترويج معارف الهي
آيةاللّه سيد مرتضي مرعشي در تبريز به فعاليتهاي علمي و اجتماعي همت ورزيد. او از يک سو حوزه درسي تشيکل داده و به تربيت طلاب علوم ديني پرداخت و از سوي ديگر به تأليف و تصنيف روي آورده و محصول سالها تلاش و کوشش خويش را به رشته تحرير در آورد و افزون بر فعاليتهاي علمي، مسؤوليت تبليغ و راهنمايي مردم را نيز عهدهدار شد منزل او به عنوان کانون انديشه و اخلاص اهل بيت عصمت (ع) شناخته ميشد و شيفتگان معارف ائمه اطهار(ع) از اطراف و اکناف به گرد شمع وجود او جمع شده و از خرمن پر بار حقايق الهي خوشهچيني ميکردند. او در مدرسه صادقيه تبريز به اقامه جماعت و ارشاد مؤمنين پرداخته و از هيچ فرصتي براي اقامه فريضه امر به معروف و نهي از منکر دريغ نميکرد و همين طور طلاب مدرسه از اشارههاي اخلاقي و علمي ايشان بهرهمند ميشدند . هر سال در ماه مبارک رمضان در همان مسجد، در مدرسه صادقيه منبر ميرفت و به تبليغ موعظه ميپرداخت و در سوگ سالار شهيدان حضرت ابا عبداللّه الحسين (ع)اقامه عزا ميکرد و به اين ترتيب ايشان در اندک زماني يکي از مراجع و فقهاي پرهيزگار تبريز محسوب شده و ملجأ خاص و عام گرديد.(10 ) زهد و ساده زيستي
حضرت امام خميني (ره)ميفرمايد : « من اکثر موفقيتهاي روحاني ت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامي، ارزش علمي و زهد آنان ميدانم...(11 )» زهد و ساده زيستي يکي از بارزترين و شاخصترين صفات علما و روحانيون بزرگ شيعه بوده است که در طول تاريخ تشيع صفحات درخشان زندگي آنان را زينت داده و جذاب و دلانگيز کرده است . يکي از ويژگيهاي مردان الهي آن است که به درون دنيا مينگرند، آنگاه که مردم برون آن را ميبينند و به فرداي خويش ميپردازند آنگاه که دون همتان به امروز خود ميانديشند. مرحوم آيةاللّه آقا سيد مرتضي مرعشي صفاي قناعت و ساده زيستي، روحي سرشار از معنويت را بدست آورده بود. او خود را به تعلقات مادي نيآلود. با اينکه برادر بزرگوارش حضرت آيةاللّه العظمي مرعشي نجفي در مقام مرجعيت بود و خود ايشان در شهر تبريزي يکي از چهرههاي شناخته شده بود و به وجوهات شرعيه دسترسي کامل داشتند اما يک زندگي ساده و بيآلايش و دور از تشريفات براي خود درست کرده بود زندگي ساده او در تمام عمرش گوه صادقي بر روح بزرگ و زاهدانه اوست . احتياط در گرفتن وجوهات
او در گرفتن وجوهات شرعيه کمال احتياط را ميکرد و همچنين در مصرف آن، تا يقين نميکرد که مورد مصرف اش نيست خرج نميکرد. از هر کس وجوهات قبول نميکرد . فرزند بزرگوار ايشان در اين مورد ميگويد : « روزي دو نفر آمده بودند و اصرار داشتند که از آنها وجوهات شرعيه قبول کند و ما ميديديم که ايشان بهانه ميآورد و سعي ميکند آنها پول را برگردانند و به جاي ديگري ببرند . بعد از ردّ آنها ما فهميديم که ايشان از لابلاي سخنان آنها فهميده که مقداري از اين پول از طريق ريا به دست آمده و حلال نيست.(12 )» علاقهمندي رهبر معظم انقلاب
زماني که رهبر معظم انقلاب حضرت آيةاللّه خامنهاي به تبريز تشريف ميآوردند مشتاق ديدار با ايشان بودند و به هر طريق از ايشان احوالپرسي کرده و اظهار ارادت ميکردند. از جمله ايشان در سفر اخيرشان به شهر تبريز به علت محدوديت فرصت نتوانستند خودشان با حضرت آيةاللّه مرعشي ديدار کند. براي همين حضرت حجةالاسلام و المسلمين آقاي مجتهدي شبستري را همراه هيئتي به نمايندگي به منزل ايشان فرستادند. و همين ايشان در سفري که قبل از انقلاب به آن خطه داشتند مستقيما از ايشان ديدار کرده و اظهار ارادت کرده بودند . تعبد و توسل به اهل بيت(ع )
يکي از اسباب موفقيت انسان مسلمان، توسل و توجه به ائمه اطهار(ع) است، توسلات انسان را در تحصيل علم، کسب اخلاص و تهذيب نفس کمک شاياني ميکند . آقا سيد مرتضي از همان ايام تحصيل در حجره خويش و در روزهاي جمعه مجلس روضه داشتند و اين برنامه را تا آخر عمر شريفش تعطيل نکردند، زيرا آنچه که روح او را آرامش ميداد همان حالات خوش دعا و توسل بود. او آنچنان عاشق حضرت امام حسين (ع)بود که تا نام آن حضرت ميآمد قطرات اشک از چشمانش سرازير ميشد و در هر مجلسي بود وضع آن جلسه عوض ميشد و همه را منقلب ميکرد و اين عشق و علاقه را پدر بزرگوار و مادر مجلّله او در وجودش به وديعت نهاده بودند، زيرا اين مادر شير فرزندان خويش را با وضو و تربيت کربلا عجين کرده بود و اينان غم و مهر حسين (ع)را با شير از مادر گرفته بودند و کامشان را با تربت کربلا و آب فرات برداشته بودند. حضرت حجةالاسلام و المسلمين آقا سيد شمس الدين فرزند ارشد ايشان در اين رابطه ميگويد : « زماني که کتاب شمس الضحي را مينوشت قطرات اشک از چشمانش سرازير بود و يکي از ويژگيهاي اين کتاب همين است که مراثي آن با حالت گريه و حزن و اندوه نوشته شده مخصوصا مطالب مربوط به شهادت حضرت فاطمه (س)را با سرشک چشم معجون ساخته و با خامه گريه و اشک برشته تحرير کشيده است. وقتي قرار شد کتابهايش را چاپ کنند اطرافيانش به او پيشنهاد کردند که تأليفات علمي را که مبين شخصيت علمي شماست اول چاپ کنيد ولي ايشان مخالفت کرده و گفت: اول بايد با چاپ شمس الضحي، ارادت و توسل خويش را به ائمه(ع) ابراز کنم، بعدا کتابهاي ديگر را منتشر ميکنيم .» زيارت کريمه اهل بيت(ع )
ايشان وقتي به قم ميآمد به زيارت حضرت معصومه (س)اهتمام خاصي داشت و هر روز به حرم مطهره کريمه اهل بيت(ع) مشرف ميشد و ساعتهاي متمادي آنجا بود و يکي از آرزوهايش اين بود که در جوار آن حضرت مدفون شود.(13 ) مرحوم سيد مرتضي مرعشي با تمام وجود شيفته مقام شامخ ولايت و دلباخته خاندان پيامبر و اجداد طاهرينش بود و اين مهر و علاقه را با تمام وجود ابراز ميکرد و بيگمان بسياري از موفقيتهايش مولود همين خصلت او بود. به حضرت مهدي( عج) علاقه خاصي داشت و در هر فرصتي به مسجد جمکران ميرفت و محبت خويش را با زمزمه و ترنم اين اشعار ابراز ميکرد :
اي شه والليل مو، از رخ برافکن اين نقاب
تابکي اندر حجاب قدس، رخ داري نهان
برقع از ماه جمالت والضحي رو، برفکن
کن عيان و به خدا، بين عاشقان در اضطراب(14 )
پرتوي از شمس رويت کن عيان بر شيخ و شاب
چند باشد در پناه سايه پنهان آفتاب
کن عيان و به خدا، بين عاشقان در اضطراب(14 )
کن عيان و به خدا، بين عاشقان در اضطراب(14 )
آرزوي پدر
پدر بزرگوارش آيت اللّه سيد شمس الدين در اوائل نوجواني ايشان به جوار حق شتافت او در يادداشتهاي خويش راجع به فرزند خويش، سيدمرتضي چنين نوشته است : « از خداوند مسئلت مينمايم اين فرزند را هم خلف صالح حقير و مروج دين قرار بدهد. آثار نبوي در او زياد ميبينم و از خداوند خواستهام که از مروجين شرع و مذهب و اجداد طاهرينش باشد. کام او را با تربت حضرت سيدالشهدا (ع)و آب فرات برداشتهايم . خواب خوبي هم در حق او ديدهام و او صاحب اولاد عديده خواهد شد و در ايران سکونت خواهد کرد. اي فرزند عزيز سيد مرتضي! مرا فراموش ننمائي، زحمت تو را خيلي کشيدهام... شبهاي جمعه تا در نجف هستي بر سر قبر والدين بيا و اگر نبودي به خواندن قرآن خشنود بنما، فرزندم از نماز شب غفلت نکن، تهجد و شب زنده داري، شخص را به مقامات عالي ميرساند، نبايد غفلت کرد از مناجات و ابتهال نيمههاي شب»(15 ) ايشان هم طبق دعا و وصيت پدر عمل کرد و پيش بينيهاي مرحوم سيد شمس الدين به وقوع پيوست. خلوتهاي عارفانه و تهجد و انجام نوافل و راز و نيازهاي سحرگاهي از جمله برنامههاي او بود و موفقيت او يقينا مرهون همين برنامهها بوده است. او معمولا در حال ذکر و دعا بود اما هرگز تظاهر به آن نميکرد .
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از يمن دعاي شب و ورد سحري بود
از يمن دعاي شب و ورد سحري بود
از يمن دعاي شب و ورد سحري بود
تأليفات و آثار قلمي
آيت اللّه سيد ضياءالدين مرتضي مرعشي نجفي علاوه بر تدريس و تبليغ و راهنمايي و ارشاد اهالي مؤمن منطقه به تأليف و تصنيف نيز علاقهمند بود و آثار متعددي را به رشته تحرير در آورده و از خود به يادگار گذاشته است که در صفحات گذشته به بعضي از آنان اجمالا اشاره شد برخي از تأليفات ايشان عبارتند از : 1- شمس الضحي في مناقب النبي و الائمة الهدي، اين کتاب در سال 1355ه.ش در تبريز به چاپ رسيده و مؤلف سعي کرده که در نقل اخبار کمال احتياط را داشته باشد . 2- تقريرات درس اصول آيت اللّه ميرزاي نائيني( يک دوره اصول ) 3- تقريرات درس فقه آيةاللّه ميرزاي نائيني ( خيارات ) 4- روضه العارفين( در عرفان و تهذيب نفس ) 5- روضه الاحباب کشکول 6- حاشيه بر نهاية النهايه مرحوم ميرزا علي ايرواني 7- رجال الحديث 8- حاشيه بر عروةالوثقي مرحوم سيد محمدکاظم يزدي 9- حاشيه بر مکاسب مرحوم شيخ انصاري 10- حاشيه بر کفايةالاصول مرحوم محقق خراساني 11- حاشيه بر کفايةالاصول مرحوم محقق خراساني(16 ) دستورالعمل اخلاقي
فرزند بزرگوار ايشان حضرت حجةالاسلام و المسلمين آقا سيد شمس الدين ميگويد: من وقتي 35سال پيش عازم تحصيل به شهر مقدس قم بودم، پدرم چند توصيه اخلاقي به من فرمودند : 1- رفقائي را انتخاب کن که به دنيا و يا آخرت تو سودمند باشند البته سود دنيايي اهميت چنداني ندارند و سعي کن صفات بارز آنها زهد و تقوي و علم باشد . 2- در گرفتن و مصرف کردن وجوهات شرعيه کمال احتياط را داشته باش . 3- زيارت حضرت معصومه (س)را سعي کن هر روز انجام دهي ولو اينکه زيارت نامه بخواني . 4- زيارت جامعه را حداقل هفتهاي يکبار بخوان و به زيارت عاشورا مداومت داشته باش . اين ستاره تابناک آسمان فقاهت، پس از عمري تلاش و کوشش و بدوش کشيدن مسؤوليت ترويج دين و بجا گذاشتن آثاري زرين، سرانجام در طلوع فجر روز دوشنبه 19ذي العقده 2 ( 0 1416 فروردين ) 1375غروب کرد و به جوار رحمت حق شتافت و به اجداد طاهرينش پيوست . پيام تسليت رهبر معظم انقلاب
حضرت آيةاللّه خامنهاي رهبر معظم انقلاب پس از شنيدن رحلت آن عالم فرزانه به حضرت حجةالاسلام و المسلمين آقاي سيد محمود مرعشي نجفي پيام تسليت فرستاده و به خانواده معظم له تسليت گفته و ابراز همدردي فرمود و در مورد دفن ايشان در حرم مطهر حضرت معصومه (س)به توليت محترم آستانه دستوراتي صادر کرد.(17 ) پيکر مطهر اين عالم جليل القدر و عظيم المنزله در ميان غم و اندوه اقشار مختلف و بر دوش مردم عزادار و با شرکت علماي اعلام و امام جمعه و نماينده مقام معظم رهبري و ساير مسؤولين محلي تبريز از مقابل مسجد جامع تبريز تشييع و به سوي شهر مقدس قم انتقال داده شد(18) و در قم نيز پس از تشييع بسيار باشکوه با شرکت حضرات آيات و علما و بزرگان در صحن مقدس در جوار کريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه (س)مقبره 14به خاک سپرده شد. (رضوان اللّه تعالي عليه ) فرزندان
از آيةاللّه سيد مرتضي مرعشي چهار پسر و سه دختر به يادگار مانده است که دو تن از فرزندانش روحاني ميباشند . 1- حضرت حجةالاسلام و المسلمين سيد شمس الدين مرعشي، ايشان حدود سي و پنج سال است که در قم اقامت دارند و از محضر آيات عظام محقق داماد و حائري و گلپايگاني و عموي بزرگوار خود وحيد خراساني استفاده نموده و اينک در رديف مدرسين حوزه علميه قم ميباشد و علاوه بر تدريس صاحب تأليفات نيز ميباشند. نگارنده با تقدير و تشکر از همکاري صميمانه ايشان که در تدوين اين نوشتار ما را ياري کردند، توفيق روز افزون براي ايشان آرزو ميکند . 2- حضرت حجةالاسلام و المسلمين سيد مهدي مرعشي يکي از علماي متتاز تبريز بوده و از اساتيد و مدرسين بنام آن ناحيه محسوب ميشود و افزون بر تدريس و اقامه نماز جماعت و تبليغ معارف نوراني الهي، صاحب تأليفاتي در زمينه فقه، رجال و ساير موضوعات ميباشد . والسلام
( اول تير 27 1377صفر 1419مصادف با ايام شهادت مظلومانه حضرت آيت اللّه العظمي حاج شيخ علي غروي تبريزي در کربلاء ) 1- شهاب شريعت، ص 107و يادداشتهاي فرزند ايشان . 2- قبسات من حياةالاستاذ المرعشي النجفي، ص .15 3- همان، ص 16و .17 4- سوره آل عمران، آيه .34 5- با استفاده از يادداشتهاي فرزند ايشان . 6- مصاحبه با فرزند ايشان . 7- مقدمه کتاب شمس الضحي . 8- با استفاده از يادداشتهاي فرزند معظم ايشان و ص 108 شهاب شريعت . 9- مصاحبه با فرزند ايشان . 10- با استفاده از يادداشتها و خاطرات فرزند معظم ايشان . 11- صحيفه نور 20 / 244 . 12- از خاطرات فرزند ايشان . 13- مصاحبه با فرزند بزرگوار ايشان . 14- شمس الضحي ص 639 15- شهاب شريعت ص 109 . 16- از يادداشتهاي فرزند ايشان . 17- همان . 18- روزنامه ابرار 22 فروردين 1375 .