حميري ، عبدالله بن جعفر
( محدث فرزانه ) ابوالحسن رباني عبد
الله بن جعفر حميري قمي يکي از بزرگاني است که در شما مزرداران مکتب شيعه محسوب ميشود، و در اين مقاله سعي بر آن داريم تا قدر منزلت اين مرد «عظيم القدر» را براي نسل جوان روشن سازيم . لقب حميري
لقب عبدالله را «حميري» ذکر کردهاند که به، حمير، است و حمير آن گونه که در کتب لغت ذکر شده، نام محلي در غرب صنعا (مرکز يمن) و نيز نام پدر قبيلهاي است (1 ). در مجمع البحرين (2) ميخوانيم «ابو قبيله في اليمن کان منهم الملکومک في الزمن القديم»، نام پد قبيلهاي در يمن است که در قرنهاي گذشته پادشاهاني از آن ظهور کردهاند . بنابراين اجداد عبدالله بن جعفر حميري از اهل يمن بودهاند . البته به عبدالله بن اين دليل که برخاسته از قم بود، لقب «قمي» نيز داده بودند (3) و مشهورترين کنيهاش را «ابوالعباس» دانستهاند (4 ). تاريخ تولد
از قراين اين گونه استفاده ميگردد که عبداله در اوائل در اوائل قرن سوم هجري قمري به دنيا آمده. از جمله اين قراين سال وفات مشايخ اوست، يکي از اين مشايخ محمد بن الحسين ابي الخطاب است که در سال 262 ه ق از دنيا رفت (5) بنابراين ميتوان گفت که زمان تولد حميري بين سالها 220 تا 240 است . حميري از منظر اهل نظر
اولين بار از حميري در رجال کشي (يکي از بزرگترين منابع شناخت بزرگان و اصحاب ائمه اطهار) ياد شده است. در اين کتاب ميخوانيم: «قال نصربن الصباح ابو العباس الحميري عبدالله بن جعفر کان استاد ابي الحسن ...» از قول (استاد خود نقل ميکند که حميري استاد ابوالحسن است(6) و ظاهرا مراد از «ابوالحسن» دراينجا پدر بزرگوار شيخ صدوق به نام علي بن الحسين بن بابويه است که يکي از شاگردان راويان «حميري » بود . شيخ طوسي (385 - 460 ه.ق) مينويسد : «عبدالله بن جعفر حميري قمي مکني به ابوالعباس و شخص ثقه و مورد اطميناني است»(7) و نجاشي درباره ايشان معتقد است(8) که عبدالله بن جعفر حميري بزرگِ علماي قم و شخصيت برجسته آنها که در سال 290 و اندي از قم به شهر کوفه رفتند بزرگان و علما کوفه از حميري اخبار و روايات ائمه را زياد شنيديد و کتابهاي زيادي تصنيف کردند . نجاشي تعبيرهايي درباره اين استاد رجال راوي شناس بزرگ ميآورد که بسيار جالب توجه است. وياز عظمت وجلالت محدث و فقيه شيعه سخن اينگونه ميگويد . « جناب حميري در قم و بلکه در جهان شيعه، معروف و مشهور بود. وقتي به کوفه ميرفت، اعاظم در پاي منبر حديث او جمع ميشدند در حاليکه کوفه خود از مراکز اصلي معارف احاديث اهل بيت عصمت و طهارت بود، جالب اينکه تعريف و تمجيدهايي که توسط علماي رجال درباره شخصيت عبدالله صورت گرفته، همانند عبارتي است که در حق شيخ صدوق ذکر شده است. عبارت مرحوم نجاشي چنين است : محمد بن علي بنالحسين ابن بابويه ساکن شهر ري، شيخ، فقه و چهره برجسته شيعه در ناحيه خراسان در سال 355 ه.ق وارد بغداد شد. بزرگان طايفه و شخصيتهاي فقه و فقاهت و درايت از او روايت شنيدند در حالي که صدوق هنوز «جوان» بود(9 ). اما علامه حلي در کتاب «خلاصه» خويش همين عبارتها را در شأن عبدالله بن جعفر حميري ذکر کرده است . صحابي معصومين (عليهم السلام )
عبدالله اين افتخار بزرگ را داشت که در جرگه ياران امام هادي و امام حسن عسکري ( ع) وارد شود. در بعضي از اخبار ميخوانيم عبدالله به خدمت امام هادي (ع) نامه نوشت و از حضرت با عنوان الرجل نام برد(10). البته در موارد زيادي نيز با عنوان ابي محمد (11) نامه مينوشت و به خدمت امام حسن عسکري (ع) ميفرستاد. شيخ در رجال (12) ايشان را از اصحاب حضرت هادي و امام عسکري (عليهم السلام) ميداند(13) همچنين همه عالماني که در علم رجال تأليف دارند، اين نکته را تأييد کردهاند . اساتيد
عبدالله در طول عمر خود از مکتب بزرگاني استفاده کرد و از آنها روايت نقل نمود . اين اساتيد عبارتند از : 1 - ابراهيم بن مهزيار اهوازي، برادر جناب علي بن مهزيار، که از بزرگانِ ياران امام عليهم السلام بود(14 ). 2 - حسين بن مالک (شيخ در رجال او را ثقه از اصحاب امام هادي (ع) ميداند (15). 3 - محمد بن جزک (از ياران امام هادي (ع) و مورد وثوق است) (16 ) 4 - حسن بن علي بن کيان(17 ) 5 - ايوب بننوح (18 ) 6 - احمد بن خالد برقي (19 ) 7 - هارون بن مسلم (20 ) 8 - ابراهيم بن هاشم قمي (21 ) 9 - احمد بن محمد بن عيسي اشعري قمي (22 ) 10 - محمد بن الحسين ابي الخطاب (23 ) 11 - محمد بن عبدالجبار القمي (24 ) 12 - محمد بن عيسي يقطيني (25 ) شاگردان
جمعي از افراد برجسته از محضر عبدالله کسب فيض و معرفت کردهاند که شمار معاريف آنها تقريبا به 12 نفر ميرسد و اما به برخي از آنان به اين صورت است : 1 - علي بن الحسين بابويه (26 ) 2 - محمد بن الحسن بن الوليد (از مشايخ مرحوم صدوق است) (27 ) 3 - محمد بن موسي بن متوکل (از شايخ صدوق است) (28 ) 4 - محمد بن الحسن الصفار (متوفي سال 290 (29) و صاحب کتاب بصائر الدرجات ) (30) 5 - محمد بن يحيي العطار القمي (31 ) 6 - احمد بن محمد يحيي (32 ) 7 - سعد بن عبدالله الاشعري (متوفي به سال 301 يا 299) (33 ) 8 - محمد بن عبدالله بن جعفر حميري (فرزند عبدالله حميري بود)(34 ) آثار و کتب
اين محدث عظيم الشأن کتابهاي زيادي تصنيف کرد. مرحوم شيخ در فهرست (35) پانزده کتاب براي ايشان ذکر ميکند و مينويسد : له کتب، و منها «کتاب الدلائل»، «کتاب الطلب»، «کتاب التوحيد ...» و «قرب الاسناد» و نجاشي نيز 26 کتاب براي وي ميشمارد . (36) البته اين کتابها از بين رفتهند و يا تا کنون به دست ما نرسيدهاند و تنها يک کتاب از اين محدث بزرگ به يادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الاسناد» است که يکي از منابع و مآخذ کتب اربعه شيعه را تشکيل ميدهد . مرحوم صاحب وسائل از اين کتاب بسيار نقل روايت ميفرمايد (37) و نيز علامه مجلسي در مقدمه بحار الانوار اين کتاب را مورد عنايت قرار داده است. (38 ) اين کتاب شريف در زمان حيات آيت الله بروجردي (قدس سره) با عنايت و اشراف و مقدمه ايشان چاپ شد . و اخيرا هم به ضميمه کتاب «جعفريات» به وسيله آقاي احمد صادقي اردستاني تصحيح و تنقيح و چاپ شده است . خوشههايي از خرمن حميري
دراين بخش روايتي چند از کتاب حميري را نقل ميکنيم و شما را به استفاده بيشتر از مکتب اين راوي بزرگ فرا ميخوانيم . ميزان شناخت مؤمن و منافق
جناب حميري به سند خود از امام باقر (ع) نقل ميکند «قال عبدالله بن عمر و الله ما کنا نعرف المنافقين في زمان رسول الله (ص) الا ببغضهم عليا». عبدالله بن عمر گفت : به خدا قسم ما در زمان رسول اکرم (ص) افراد منافق را نميشناختيم مگر به وسيله دشمني که با علي (ع) داشتند، که هر کس دشمن علي (ع) بود منافق بود. (39 ) نشانه ريا کاران
رسول اکرم (ص) فرمود : «للمرائي ثلاث علامات يکسل اذا کان وحده و ينشط اذا کان عند الناس و يحب ان يحمد جميع اموره». (40 ) پيامبر اکرم (ص) فرمود : ريا کار سه نشانه دارد، در تنهايي بي علاقه به عبادت است و در حضور ديگران با نشاط، ريا کار دوست دارد در تمام کارهايش او را ستايش کنند . نماز اول وقت
قال الصادق (ع) : «لفضل الوقت الاول علي الاخير خير، للمؤمن من ولده و ماله » (41) حضرت صادق (ع) فرمود : فضيلت نماز اول وقت در مقابل آخر وقت، براي مؤمن از فرزند و مال و ثروت بهتر است . خاندان و فرزندان
حميري (قدس سره) چهار فرزند به نامهاي محمد، جعفر، حسين و احمد داشت، که همه چهار نفر با امام هادي، عسکري و صاحب الزمان (عليهم السلام) مکاتبه داشتند (42) کل کان له مکاتبة از کلام نجاشي چنين استفاده ميشود که فرزندان عبدالله بن جعفر در شمار بزرگان دانشوران بودند. البته در ميان اين چهار برادر فقط محمد بن عبداللهبن جعفر توثيق شده است(43). گاهي در کتب روايت مانند پدر بزرگوارش با عنوان «حميري» از او ياد ميشود . رحلت
هر چند ميدانيم تولد عبدالله در اوائل قرن سوم هجري قمري است اما زمان دقيق آن مشخص نيست، با اين حال زمان رحلتش نيز نامعلوم است و نميتوان قاطعانه درباره زمان رحلت ايشان ابراز نظر کرد . ولي از قرائن به دست ميآيد که زمان وفات ايشان اواخر قرن سوم هجري بود. به اين دليل که يکي از شاگردانش سعد بن عبدالله اشعري بود که در سال 299 يا 301 درگذشت . محمد بن حسن صفار نيز که از ديگر شاگردان وي بود، در سال 290 رحلت کرد. از اين رو سن استاد از شاگرد بيشتر است و طبيعتا زودتر از شاگرد از اين دنيا رحلت کرده است . بر اين اساس شايد بتوان گفت رحلت عبدالله بين سالهاي 300 تا 305 ه.ق اتفاق افتاد . روحش شاد و راهش پر روهرو باد . مرقد حميري
درباره رحلت و محل دفن عبدالله هر چند به اشاره چيزي در کتابهاي مربوطه ذکر نشده است. اما به نظر ميرسد در قم از دنيا رفته، در کنار بيبي حضرت معصومه (س) مدفون شده باشد . 1 - قاموس اللغه، ج 2 ص 14 2 - مجمع البحرين، ماده حَمَرَ 3 - رجال نجاشي، ص 152 و فهرست شيخ، ص 102 4 - همان، ص 152 و فهرست شيخ، ص 102 5 - همان، ص 236 6 - رجال کشي، ج 2، ص 864 7 - فهرست شيخ، ص 102 8 - رجال نجاشي، ص 152 9 - همان، ص 276 10 - الرجل اصطلاح محدثين شيعه به امام هادي (ع) اطلاق ميشود . 11 - رجال محقق اردبيلي، ج 1 ص 479 12 - رجال شيخ طوسي، ص 419 13 - همان، ص 432 14 - تنقيح المقال، مماقاني، ج 1 ص 136 و جامع الروات ج 1، ص 479 15 - رجال شيخ، ص 413 16 - همان، ص 423 17 - جامع الروات، ج 1، ص 479 و تنقيح المقال ج 1 ص 300 18 - تنقيح المقال، ج 1، ص 160 19 - امالي صدوق، مجلس 10، ص 41 20 - همان، 36، ص 116 21 - همان، 37، ص 171 22 - همان، 38، ص 178 23 - همان، 396، ص 238 25 - ءمءلي صدوق، مجلس 48، ص 238 26 - شرح مشيخه، ج 4، ص 122 27 - همان 28 - همان 29 - نجاشي، ص 251 30 - جامع الروات، ج 1، ص 478 31 - نجاشي، ص 250 و خلاصه علامه، ص 157 32 - رجال نجاشي، ص 152 33 - رجال نجاشي، ص 127 و جامع الروات، ج 1، ص 471 34 - جامع الروات، ج 1، ص 471 35 - فهرست، ص 102 36 - نجاشي، ص 152 37 - وسائل الشيعه، ج 2، ص 40 38 - بحار الانوار، ج 1، ص 6 39 - قرب الاسناد به تحقيق صادق اردستاني، ص 39 40 - همان، ص 41 41 - همان، ص 51 42 - رجال نجاشي، ص 251 43 - همان، ص 251