عدالت در كارگزاران اسلام - آزادی و عدالت در اندیشه امام خمینی (ره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی و عدالت در اندیشه امام خمینی (ره) - نسخه متنی

سید نورالدین شریعتمدار جزائری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عدالت در كارگزاران اسلام

كارگزاران اسلام كه عهده دار خدمت به مردم هستند, بايد عدالت را اجرا كرده و خدماتى را كه به مسلمانان ارايه مى دهند, بايد صادقانه و از روى عدالت باشد تا تمام افراد جامعه به حقوق اسلامى خود برسند و بر كسى ستم نشود. كارگزاران در اسلام عبارتند از رهبر يا مرجع تقليد, قاضى , امام جماعت و جمعه, شاهد, كاتب, مترجم, عامل صدقات, مقوم, مقسم, نائب در انجام عبادات, امين حاكم بر مال ايتام و غائب و ديوانه و امين حاكم بر قبض حقوق مالى و ديگر كسانى كه بخشى از خدمات جامعه را تحت هر عنوانى به عهده دارند, بايد عادل باشند.

اجراى عدالت در گروه كارگزاران, آزادى جامعه را نيز تضمين مى كند; زيرا در جامعه اى كه عدالت باشد و حقوق مردم به طور شايسته به آنها برسد, حق آزادى كه يكى از حقوق اسلامى است نيز براى افراد به دست مىآيد.

اميرالمومنين (ع) مى فرمايد: ((و ان افضل قره عين الولاه استقامه العدل فى البلاد))(33) ((بالاترين چشم روشنى رهبران دينى و كارگزاران اسلامى, برپا داشتن عدالت در بلاد است.)) و فرمود: ((و ان افضل عبادالله عندالله امام عادل.))(34) ((بالاترين بندگان در نزد خداوند, رهبر عادل است.))

علاوه بر رهبر دينى كه بايد عادل باشد, دولتمردان او نيز بايد عادل باشند و ستمگر را كمك ندهند. اميرالمومنين (ع) به مالك اشتر مى فرمايد: ((وليكن وزرائك ممن لم يعاون ظالما على ظلمه.))(35) ((اى مالك بايد دولت مردان تو كسانى باشند كه ستمگرى را در ستم كردن كمك نداده باشند.))

و در اوصاف والى و حكمران مى فرمايد:

((و قد علمتم انه لا ينبغى ان يكون الوالى على الفروج و الدمإ و المغانم والاحكام و امامه المسلمين البخيل فتكون فى اموالهم نهمه و لا الجاهل فيضلهم بجهله و لا الجافى فيقطعهم بجفائه و لا الحائف للدول فيتخذ قوما دون قوم.))(36) ((و به تحقيق مى دانيد كه حكمران بر فروج و دمإ و اموال غنيمتى و احكام دين و رهبرى مسلمين نبايد بخيل باشد, تا چشم طمع به مال مسلمانان نداشته باشد و نبايد نادان باشد, تا مردم را با نادانى خود گمراه نكند و نبايد جفاگر باشد, تا با جفاى خود, فروپاشى كانون اجتماع آنها را نكند و نبايد ستمگر در تقسيم اموال باشد, تا برخى را بدون جهت بر برخى ديگر برترى ندهد.))

امام خمينى قدس سره در خصوص عدالت كارگزاران اسلام و آزادى چنين مى گويد:

((سياست دولت اسلامى, حفظ استقلال, آزادى ملت و دولت و كشور و احترام متقابل, بعد از استقلال تمام مى باشد و فرقى بين ابرقدرتها و غير آنها نيست.))(37) ((اسلام بيش از هر دين و هر مسلكى به اقليتهاى مذهبى آزادى داده است. آنان نيز بايد از حقوق طبيعى خودشان كه خداوند براى همه انسانها قرار داده است, بهره مند شوند. ما به بهترين وجه از آنان نگهدارى مى كنيم. در جمهورى اسلامى كمونيستها نيز در بيان عقيده خود آزادند.))(38)

((در جمهورى اسلامى هر فردى از حق آزادى عقيده و بيان برخوردار خواهد شد وليكن هيچ فرد و يا گروه وابسته به قدرتهاى خارجى را اجازه خيانت نمى دهيم.))(39)

((با جمهورى اسلامى, سعادت, خير, صلاح براى همه ملت است. اگر احكام اسلام پياده بشود, مستضعفين به حقوق خودشان مى رسند. تمام اقشار ملت به حقوق حقه خودشان مى رسند. ظلم و جور و ستم ريشه كن مى شود. در جمهورى اسلامى زورگويى نيست, در جمهورى اسلامى ستم نيست, در جمهورى اسلامى آزادى است, استقلال است. همه اقشار ملت در جمهورى اسلامى بايد در رفاه باشند. در جمهورى اسلامى عدل اسلامى جريان پيدا مى كند.))(40)

امام در باره ستمگرى كارگزاران جامعه و از ميان رفتن آزادى افراد جامعه چنين مى گويد:

((ما همه بدبختى هايى كه داشتيم و داريم و بعد هم داريم, از اين سران كشورهايى است كه اين اعلاميه حقوق بشر را امضا كرده اند. اعلاميه حقوق بشر را پنهانى امضا كردند كه سلب آزادى بشر را در همه دوره هايى كه كفيل بوده اند و دستشان به يك چيز مى رسيده است, كرده اند. سرلوحه اعلاميه حقوق بشر, آزادى افراد است. هر فردى از افراد بشر آزاد است, بايد آزاد باشد, همه در مقابل قانون على السويه مى باشند, همه بايد آزاد باشند... اين اعلاميه حقوق بشر را آمريكا يكى از آنهاست كه تصويب كرده اند اين را و امضا كردند... اين آمريكايى كه اعلاميه حقوق بشر را به اصطلاح امضا كرده است, ببينيد چه جناياتى را بر اين بشر واقع كرده است. ))(41)

((در محيطى گفته مى شود آزادى داريم كه بهترين فرزندان و عزيزان ايران در زير شكنجه و تبعيد به سر مى برند. در محيطى دم از احترام به علماى اسلام مى زنند كه علماى اسلام در حبس غيرقانونى و در تبعيد گاهها بدون مجوز به سر مى برند.))(42)

/ 11