روزنامة الوطن عربستان سعودي فاشکردکه فتواي شيخ عبدالله عبدالرحمانبن جبرين در مورد نسب سادات و تشکيک او در وجود ذريّة رسول الله| و اينکه اهل بيت^ و به تبع آنان، اشراف و ساداتِ فعلي، مزاياي دوران حيات پيامبر| و پس از آن را ندارند، باعث برانگيختن واکنش گروهي از علما و بزرگان اشراف عربستان گرديد؛ بهطوري که در بيانيهاي از بنجبرين خواستند فتواي خود را لغو و از سادات عذر خواهيکند.
شريف دکتر حاتم عوني، عضو مجلس شوراي سعودي و استاد علم حديث دانشگاه امّ القري، در اين مورد گفت: مهمترين ايراد بر فتواي شيخ، تشکيک او در سلسله انساب آل بيت^ است؛ زيرا وي در فتواي خود اعلام ميکند که اکنون هيچ اعقابي از ذرية رسول الله| و آل او باقي نمانده است. بنابراين، عمل به احکام شرعي مربوط به اهل بيت^ در حال حاضر مصداق ندارد ... البته در هر خاندان و قبيلهاي، افراد مدعي وجود دارند که چهرة آن را مخدوش و باعث تشکيک در اصل و نسب ميگردند ولي بنجبرين، بهطور عام، در نسب سادات تشکيک و آن را رد ميکند که از نظر ما پذيرفته نيست و هر انسان آشنا به مقتضيات عدل و انصاف، آنرا رد ميکند و ما از شيخ ميخواهيم اظهارات خود را پس بگيرد و عذرخواهي کند. ما اذعان داريم که صِرف ادعاي انتساب به اهل بيت^ صحّتِ نسبِ مدعي به اثبات نمي رسد و علماي انساب به خوبي اين نکته را ميدانند، ليکن به صرف وجود مدعيان نسب، نميتوان يک خاندان يا يک قبيله را منکر شد.
از همين رو، گروهي از علما و دانشمندان اشراف؛ از جمله دو تن از اعضاي مجلس شوراي عربستان، طي بيانيهاي که براي بن جبرين فرستادهاند، از وي درخواستهاند فتواي خود را پس بگيرد و عذر خواهي کند. آنها اقدام بنجبرين را بيسابقه خواندهاند.
بهگزارش روزنامة ياد شده، گروهياز اشراف عربستان، که خودرا «جماعة من ذريّة محمّد| وأهلالکرام منالأشراف والسادة» معرفيکردهاند، دربيانية 5 صفحهاي برائت ذمّة خود به فتواي بنجبرين پاسخ دادند.
بنجبرين در فتواي خود گفته است: در دوران حيات حضرت رسول| و پس از رحلتش، امتيازهايي براي آنها در نظر گرفته شده بود؛ زيرا پيامبر| ايشان را از دريافت زکات،که از پس ماندههاي مردم بشمار ميرود، نهيکرده بود (اشاره به پرداخت خمس به سادات)، ليکن اين امتياز در حال حاضر کم رنگ و ضعيف شده است؛ زيرا آنها از نسبِ هاشميِ خود دور شده اند. در حاليکه ساداتِ نخستين، در جدّ سوم با پيامبر| اشتراک نسب داشتند ولي سادات کنوني پس از 30 يا 40 نسل با پيامبر اشتراک نسب دارند. بنابراين، امتياز مزبور، از آنها سلب ميگردد!
در بيانية «جماعة من ذريّة محمّد...» عنوان شده است که اين فتوا از نظر شرعي تجاوز و تعدّي خطرناک به شمار مي رود که موجب طعن و تشکيک در انساب ملل و قبايل و هتک حرمت نسب اشراف ميگردد؛ زيرا بر دلايل واهي و فاقد ارزش علمي مبتني است. در حاليکه انساب عرب طي قرنهاي متمادي، ثابت وتغييرناپذير بوده است.
لذا فتواي مزبور موجب سوء استفادة ديگران شده و زمينة طعن و تشکيک در نسب اهل بيت را مهيّا ساخته و اشراف را در معرض تطاول جاهلان عامة مردم قرار داده است. چنين فتوايي، طعن آشکار و واضح در نسب انکار ناپذير اشراف بهشمار ميرود.
صادر کنندگان بيانيه و امضاکنندگان آن، در اثبات ادعاي خود، به فتاواي متواترگروهي از مفتيان عربستان و اظهارات پيشوايان مذهبي خود در فضيلت اهل بيت^ و صحّت نسب آنها استناد کردهاند. مشخصات تعدادي از امضا کنندگان اين بيانيه به شرح زير است:
ـ شريف هزاع بن شاکر عبدلي، عضو سابق شوراي شهر مکه.
ـ شريف دکتر حاتم عوني وشريف دکتر محمد الفعر، اعضاي مجلسشوراي عربستان.
ـ شريف دکتر عبدالله بن حسين شنبري، رييس گروه تاريخ دانشگاه امّ القري.
ـ شريف دکتر علي عبدلي، استاد قضاوت در دانشگاه امّ القري.
ـ شريف دکتر عبدالله بن فرج آل عون، رييس سابق گروه مطالعات اسلامي دانشکدة تربيت معلم مکه.
ـ شريف دکتر عصام بن ناهض الهجاري، استاد مطالعات اسلامي دانشگاه طيبه.
ملاحظات: شايد انگيزة صدور فتواي ياد شده، حرکتهاي اخير برخياز اشراف دراثبات حقوق سادات در دريافت خمس واشاره بهبرخي ازامتيازات آنها در رهبري جامعة اسلامي باشد؛ بهطوريکه حکومت را به واکنش غير مستقيم واداشته است. گفتني است مشابه چنين حرکتهايي در دوران ملک عبدالعزيز و ملک فيصل صورت گرفته بود که واکنش آنان را بر انگيخت. به نظر ميرسد تلاش بر اين است که با چنين فتواهايي، موضوع حقوق سادات بهطور ريشهاي منتفيگردد و راه بر مطالبات و حرکتهاي بعدي سادات بسته شود.
خط مشي جديد در تبليغات مذهبي
به گزارش روزنامة منطقهاي «الشرق الاوسط»، دکتر توفيق السديري، معاون امور مساجد تبليغ و ارشاد وزارت اوقاف و امور اسلامي عربستان، در مصاحبه با روزنامة يادشده اعلام کرد: وزارت متبوع درصدد است با مشارکت برخي از مؤسسات بخش خصوصي، دورههاي آموزشي ويژة کسب مهارتهاي رفتاري، ارتباطگيري و برخورد با تودههاي مردم، براي مبلّغين مذهبي برگزار کند.
با توجه به آشفتگي حاکم بر بخش تبليغ مذهبي در عربستان در سالهاي گذشته و حکمفرمايي اجتهاد شخصي و تمايلات فردي در اجراي آن، وزارت ارشاد و اوقاف عربستان در صدد ارتقاي اين فعاليت برآمده است. وي افزود: از دهة نود قرن گذشته؛ يعني دوران همبستگي و ارتباط نزديک ميان پيام و جريان بيداري (اسلامي)، آشفتگي و بينظمي بر صحنة تبليغ امور مذهبي حکمفرما است. وي سپس با اشاره به وجود برخي از موارد قصور در ساماندهي بخش تبليغ مذهبي در عربستان گفت : وزارت متبوع درصدد بهبود عملکرد آکادمي ائمة جمعه، جماعات و خطباي وابسته به وزارت ارشاد و اوقاف مي باشد.
صحنة تبليغ مذهبي در عربستان، امروزه شاهد قطب بندي شديد است. از يک سو نيروهايي وجود دارند که مايلاند اعتدال بر پيام تبليغ حاکم شود و از سوي ديگر گروهي ميل دارند اين پيام، حالت تندرويِ کنوني را حفظ کند. اين تضادها در استعفاي مبلّغ معروف، عايض قرني، نمايان است. نامبرده در دسامبر 2005 م. بهدنبال انتقادات شديد تندروها، از اظهاراتش در مورد عدم لزوم استفادة زنان از روبند (نقاب) مجبور به استعفا شد ولي در سال 2006 از استعفاي خود برگشت. اين رخداد به وضوح نشان ميدهد که ارتباط پيام بيداري با پيام تبليغ همچنان پابرجاست و گسستگي جزئيِِ كنوني، منجر به بروز سه گرايش در صحنة تبليغ مذهبي در عربستان گرديده است.
شيخ عبدالمحسن العبيکان، مشاور قضايي وزارت دادگستري عربستان نيز در مصاحبه با الشرق الأوسط، در اين مورد ميگويد: پيام تبليغ در عربستان با گونة ديگري از پيام بيداريِ اسلامي گره خورده، ولي در حال حاضر به استقلال گرايش دارد، در حاليکه طي 16 سال گذشته از يکديگر تفکيک ناپذير بودند.
در نتيجه، به روشهاي ديگري متوسّل ميشوند که در پيام قبلي تبليغ خود، به آنها متوسل نميشدند. العبيکان سهگرايش حاکم بر صحنة تبليغ مذهبي عربستان را به شرح زير معرفي ميکند:
1. عدهاي بهنادرست بودنرفتارهايگذشتة خود پيبرده وبهاعتدال روآوردهاند.
2. برخي به دخالت در امور سياسي ادامه ميدهند، در حاليکه تبليغ مذهبي بايد به دور از مسائل سياسي انجام شود.
3. گروهي ديگر، به ادامة تحريک، تکفير، غلوّ و تندروي در سخنرانيهاي خود و در خطبههاي جمعه مشغولاند و براي بيان مطالب خود، روشهاي پيچيده و مخفي بهکار ميگيرند و بعضي از آنها آشکارا به اين روش ادامه ميدهند.
بهنظر العبيکان، مشکل کنوني تبليغ دين درعربستان، پرداختن بهمسائل سياسي، بهجاي مسائل اجتماعي است. لذا بر ضرورت پرهيز مبلّغين و فعاليتهاي تبليغي از سياست تأکيد و اظهار ميدارد: آري سياست بخشي از دين است ولي آنچه که در گذشته و حال در تبليغ مذهبي مطرح است، با سياست مرتبط به دين تعارض دارد. نامبرده ضمن انتقاد از مبلّغان مذهبي، که در سخنرانيهاي خود به مسائل سياسي ميپردازند، گفت: پرداختن به امور سياسي، مختص سياستمداران و رهبران جامعه است، نه ائمة مساجد، مدرسين، خطبا و مانند آن.
السديري مبلّغان مذهبي عربستان را به دو طيف تقسيم ميکند که طيف نخست، مبلّغان رسمي و طيف دوم مبلغان همکار ميباشند که تعدادشان به صدها نفر ميرسد و طبق مکانيزم خاص انتخاب ميشوند و براي مبلّغان رسمي دورههاي آمورزش تبليغ در آکادمي ائمة جمعه و جماعات و در دانشگاههاي سعودي برگزار ميگردد و مشارکت مبلّغان افتخاري (همکار) در اين دوره ها امکانپذير است.
حضور نخستين روحاني شيعه در شهر عنيزه، در منطقة قصيم
به گزارش روزنامه فرامنطقهايِ «الشرق الأوسط»، استاندار استان عنيزه، از توابع ايالت (منطقة) قصيم، که به آن دژ تسخير ناپذير سلفيت (وهابيت) گفته ميشود، در اقدامي نمادين، از روحاني شيعة اهل منطقة شرقية سعودي، به نام شيخ محمد صفار، جهت شرکت و حضور در نخستين جشنوارة فرهنگ و ميراث فرهنگي عنيزه دعوت کردهاند تا براي 2 روز ميهمان آن استان باشد. با حضور روحاني ياد شده در عنيزه، اين استانِ سلفي، براي نخستين بار است که يک روحاني شيعه را در خود جاي ميدهد. البته پيشتر شيخ حسن صفار، در يکي از جلسات گفتمان ملّي در رياض با شيخ معروف قصيم (سليمان العوده) ديدار و گفتگو کرده بود.
تغيير برخي از مطالب دروس تاريخ دوم متوسطة سعودي
به گزارش روزنامة «عُکاظ»، به نقل از مشاور فرهنگيِ دربار و دبيرکلّ مرکز گفتمان ملّي ملک عبدالعزيز، درخصوص تغيير برخي از مطالب درسي مربوط به مذاهب اسلامي سعودي گفت: کارشناسان ذيربط دولتي، در حال بررسي تعديل برخي از دروس تاريخ کلاس دوم در مورد مذهب اسماعيلية سليمانيه در نجران ميباشند؛ زيرا مفاد اين درس با واقعيتهاي اين طايفه همخواني ندارد.
عرضة لباسهاي حاوي عبارات توهينآميز نسبت بهساحت مقدسپيامبر |
بهگزارش روزنامة «المدينه»، ادارة امر بهمعروف و نهي ازمنکر جدّه، مقاديري لباس زنانه را که در فروشگاهي واقع در يکي از مراکز بازرگاني جدّه عرضه شده بود، به دليل درج عبارات توهين آميز به ساحت مقدس رسول الله| مصادره کردند. نيروهاي امر بهمعروف نيز در بازرسيهاي خود، از فروشگاهي درمحلّة صفار، در جده، لباس زنانه کشف کردند که نام حضرت محمد| با عبارات توهينآميز بر آن درج شده بود. نيروهاي امر به معروف، علاوه بر مصادره کردن آن لباسها، فروشندگان را نيز بازداشت کردند تا در بازجوييها مشخص شود که آيا از مطالب مندرج روي لباسها آگاهي داشتهاند يا نه.
دستگيري مدّعيان مهدويت در عربستان سعودي
به دنبال انتشار اخبار رسانههاي مختلف خبري در مورد دستگيري افراد يک گروه مسلّح مخالف حکومت در عربستان، خبرنگار روزنامة فرامنطقهاي «الشرق الأوسط» نوشت: رهبر اين گروه فردي 50 ساله است که سابقة مشارکت در جنگ افغانستان را داشته و از تواناييهاي بالاي رهبري و فرماندهي، تجربة سازماندهي و فعاليت تشکيلاتي برخوردار بوده و بسيار فعال و پر جنب و جوش توصيف شده است. بهگزارش روزنامة ياد شده، وي ادعاي مهدويت دارد و توانسته است دهها نفر از اتباع عربستان و کشورهاي عربي و آفريقايي را به خود جذب کند و در جوار کعبه، از آنها در خصوص مسائل سهگانة زير بيعت بگيرد:
1. پيروي و اطاعت بي چون و چرا.
2. تلاش براي تحقّق اصول خود.
3. برافراشتن پرچم جهاد.
بيعتکنندگان، براي پرهيز از جلب توجه نيروها امنيتي، به دو دسته تقسيم شده و با مدّعي مهدويت بيعت کردند. تعداد 61 نفر از بيعت کنندگان از اتباع کشور سعودي بودند. مهمترين اهداف اينگروه انجام عمليات انتحاري براي ترور مسؤولان بلندپاية سعودي، تخريب تأسيسات نفتي و پالايشگاهها و حمله به پايگاههاي نظامي (بيگانه) در خارج و داخل عربستان به شمار ميرود. در بيانية وزارت کشور سعودي آمده است: نامبرده توانسته بود دهها جوان را جذب و آموزش نظامي کند و براي ارتقاي تواناييهاي جسماني آنها، اقداماتي انجام دهد و برخي از آنها را براي طي دورههاي آموزشي خلباني به کشورهاي ديگر بفرستد تا از اين مهارت براي انجام عمليات تروريستي در داخل و خارج از عربستان بهره برداري نمايد. نامبرده براي تأمين نيازهاي ماليگروه خود، بهجمعآوري پول ازمردم با پوشش سرمايهگذاري در شرکتهاي صوري پرداخت و از اين رهگذر توانست مبالغ هنگفتي جمع آوري کند.
منابع مختلف فاش کردند: اين گروه داراي 7 هستة تشکيلاتي بوده که هستة هفتم آن، از 9 نفر؛ ازجمله تعدادي اتباع نيجريه، يمن و سعودي تشکيل شده بود و هدف آنها حمله به زندان رديس براي آزادي برخي از زندانيان گروه بود.
تأسيس انجمن انساب در سعودي
به گزارش روزنامة عربستانيِ «الوطن»، دبيرکلّ خانة فرهنگ، ملک عبدالعزيز پادشاه سعودي، با تأسيس انجمن انساب (نسابهها) در سعودي موافقت کرد و عضويت نسب شناسان در آن، با پرداخت مبلغ بسيار اندک که حالت نمادين دارد، صورت ميگيرد. اين انجمن کتب و مقالات مربوط به انساب و قبايل را به روش علمي به ثبت خواهد رساند. بنا به اظهارات نامبرده، علاوه بر تأسيس انجمن مزبور، خانة فرهنگ ملک عبدالعزيز برنامههاي ديگري براي آينده در دست بررسي دارد و ازجمله سيرة شريف نبوي، دائرة المعارف تاريخ عربستان سعودي، مستند سازي زندگي اجتماعي در عربستان، ثبت ميراث فرهنگي و مردمي و دائرة المعارف حج، که کلية کتب و نوشتههاي مربوط به حج در سرتاسر جهان را در بر خواهد گرفت.
مخفيگاههاي باندهاي سرقت و دزدي در کوههاي معابده در مکة مکرمه
به گزارش روزنامة عُکاظ، مدتي است موارد سرقت و دزدي و سرقت مسلّحانه در منطقة معابده افزايش يافته و بيشتر دزدان، پس از ارتکاب سرقت و دزدي، در کوههاي صعبالعبور معابده پناه ميگيرند و براي مدتي در پناهگاههاي خود، در کوههاي مزبور پنهان ميشوند؛ بهطوريکه تعدادي از اهالي معابده در مصاحبهاي با روزنامة عکاظ، خطاب به نيروهاي امنيتي، درخواست کردندکه با يورش بهکوههاي معابده، اين منطقه را از لوث وجود دزدان و سارقين پاکسازي نمايند. بهگفتة سخنگوي پليس مکه، اغلب دزدان و سارقان منطقة معابده، از افراد داراي تخلّف اقامتي هستند.
6 پديدة نامطلوب در حج و پيشنهادهاي 29 گانة شوراي عالي بازسازي مکه، مدينه و مشاعر در اين زمينه
شوراي عالي بازسازي مکه و مدينه، مطالبات خود را در مورد مبارزه با 6 پديدة نامطلوب در موسم حج به پايان برده و 29 پيشنهاد در اين باره ارائه کرده است. به نوشتة روزنامة عکاظ، پديدههاي نامطلوب عبارتاند از :
1. رعايت نشدن نظافت وانتشار بوي نامطبوع جويها.
2. افتراش در مشاعر.
3. پخت و پز در خيابانها و معابر، با استفاده از لوازم گازسوز.
4. تکدّيگري.
5 . دستفروشي و دورهگردي.
6. اصلاح و تراشيدن موي سر در معابر و اماکن عمومي.
در اين گزارش، علّت شيوع پديدة رديف اول، کمبود ظروف جمعآوري زباله و تأخير در تخلية آنها، نبود يا شکستگي سرپوشهاي جويها و مجراي فاضلابها، ناآگاهي حجاج و انداختن زباله وآشغال در اماکن متفرقه ذکر شده است.
در اين گزارش، مغازهها، واحدهاي توزيع، کمکهاي مردمي، پيمانکاران تغذيه و مؤسسات مطوّفين مقصر شناخته شدهاند. درگزارش شوراي مزبور، پيشنهادهاي 4 گانة زير براي از بين بردن اين پديده ارائه شده است.
1. انتخاب تجهيزات و تکنيکهاي مناسب جمعآوري و دفع آشغال و زباله.
2. بازنگري در برنامه ها، طرحها و راهکارهاي عمليات نظافت، از قبيل ساختار اداري، تعداد افراد و نوع تجهيزات مورد استفاده.
3. آگاه سازي.
4. کاهش منابع آشغال ساز.
اما در مورد پديدة دوم (افتراش)، علت آن موارد زير تشخيص داده شد:
وجود محوطههاي باز، سازگاريِ جسماني انسانها با وضعيت منا (مانند: وضعيت ناشي از محيط غير بهداشتي، کودها، ميکروبها، بيماريها و سرو صدا) ضعف انگيزههاي مذهبي و اخلاقيِ افتراش کنندگان، فراهم بودن امکانات لازم مانند: آب، سايه، تغذيه و سرويسهاي بهداشتي، عدم اطلاعرساني کافي و ناآگاهي نسبت به خطرات و جنبههاي منفي افتراش، که باعث ايجاد مزاحمت براي حجاج ميگردد، افزايش ظرفيت چادرها، نارضايتي حجاج ازتجهيزات وموقعيت چادرهاي مرحلة سوم، واقع در خارج از محدودة منا، دوري برخي چادرها از منطقة جمرات؛ بهخصوص براي عابرين پياده، نقص شبکة حمل و نقل و نظافت مشاعر، عدم توانايي افراد در تأمين هزينههاي اسکان در چادرها، گم شدن و عدم آشنايي حجاج با محلّ سکونتِ خود، ورود حجاج غير مجاز از منافذ متعدد، عرضة لوازم افتراش با قيمتهاي ارزان و تعداد طرفهاي دستاندرکار مبارزه با افتراش.
جهت مبارزه با اين پديده 8 راهکار زير پيشنهاد شده است:
1. افزايش ظرفيت پذيرش مشعر و منا.
2. آگاهسازي حجاج نسبت به جنبههاي منفي افتراش قبل از عزيمت به حج.
3. ارتقاي سطح خدماترساني در چادرها.
4. آگاهسازي متقاضيان حج نسبت به رعايت شرط استطاعت در حج.
5. تداوم آموزش کارگزارن حج.
6. مستندسازي ساليانة پديدة افتراش جهت تجزيه، تحليل و مقايسة آن.
7. ساماندهي افتراش تعيين و حيطه بندي اماکن اختصاص يافته براي افتراش حجاج غير مجاز.
8. کاهش تعداد حجاج غير مجاز.
اما در پديدة تکدّيگري و سوء استفاده از احساسات و عواطف انساني و مذهبيِ حجاج، جهت جلب کمکهاي مادي و غيره نيز چهار راه حل جلوگيري از ورود متکدّيان به مشاعر مقدس، فعال سازي برنامه هاي فقرزدايي و ايجاد تنوّع در اين فعاليتها، تداوم مطالعات تکدّيشناسي از سوي مراکز علمي و مبارزه با عمليات تکدّيگري سامان يافته و اداره کنندگان آن پيشنهاد شده است.
در گزارش شوراي عالي بازسازي مکه و مدينه و مشاعر، درخصوص جلوگيري از حضور دست فروشان و فروشندگان دورهگرد در مشاعر مقدسه، سه راه حل زير توصيه شده است :
1. بازنگري در واحدهاي تجاري، مساحت و چگونگي توزيع آنها در مشاعر.
2. پيگيري تهية غذاي حجاج به وسيلة پيمانکاران مورد نظر ونکوهش افراد مقصر در تهيه و تأمين غذا.
در مورد پديدة پنجم؛ يعني تراشيدن موي سر در معابر نيز سه راه حل پيشنهاد شده است که اختصاص دادن مساحت کافي براي آرايشگاهها، آگاهسازي حجاج نسبت مسائل بهداشتي مربوط به آرايش سر و صورت و حمايت از نوآوريها و ابتکارات در زمينة کشف روشهاي سريع وآسان سرتراشي و دفع موهاي زايد به روش مناسب.
در مورد پخت و پز با گاز هم 7 راه حل زير پيشنهاد شده است:
3. تشديد عمليات جلوگيري از ورود کپسولهايگاز بهمشاعر توسط پستهاي بازرسي مستقر در مبادي ورودي آنها.
4. آگاه سازي حجاج نسبت به خطرهاي پخت و پز.
5. تغيير فرهنگ تغذية حجاج در مشاعر مقدس و سوق دادن ذائقة آنها به غذاهاي حاضري.
6. فعّالسازي مقرّرات مجازات پخت و پز در مشاعر و تصويب مجازاتهاي مناسب.
7. افزايش صدور مجوز براي مؤسسات تهيه و تأمين تغذية حجاج در مشاعر مقدس.
مقيد نبودن عمرهگزاران، به مقرّرات وزن بار
به گزارش روزنامة «الوطن»، ادارة خدمات مسافران فرودگاه جده، با مشکل انباشته شدن بار عمرهگزاران، از تابعيتهاي مختلف مواجه است؛ زيرا برخي از آنها به مقرّرات سازمانهاي ذيربط در خصوص سقف مجاز بار و تعداد و حجم آن رعايت نميکنند و هنگاميکه صاحبان بارهاي غير استاندارد، به شرکتهاي بستهبندي مستقر در فرودگاه، جهت بستهبندي مجدد و تقسيم وزن بار ارجاع داده ميشوند، اعتراض و اظهار نارضايتي ميکنند. براساس اظهارات رييس ادارة مزبور بين 15 تا 20% عمرهگزاران، مقررات حمل بار را رعايت نميکنند و بههمين دليل سازمان هواپيماييِ کشوريِ سعودي، واحد بستهبندي و تقسيم بارهاي حجيم يا سنگين به چند قطعه، دايرکرده که با عدم استقبال زائران و عدم پرداخت هزينة مربوط در حدود 10 ريال براي هر بسته مواجه شده است و به همين خاطر پروازهاي عمره با تأخير مواجه ميشود.
مديرکلّ خدمات و مسافرين شرکت هواپيمايي سعودي نيز اظهار ميدارد که بنا به دلايل مختلف؛ از جمله رعايت سلامتي کارکنان و کارگران فرودگاهها، جلوگيري از بروز آسيبهاي بدني به کارگران و يا خرابي تسمههاي محلّ بار طي بخشنامهاي حداکثر وزن هر قطعه بار را 32 کيلوگرم اعلام کرده تا با رعايت اين استانداردها، در خروج مسافرين تسريع و از تأخير پروازها جلوگيري به عمل آيد.
طرح احداث قطار خليج (فارس) از عراق ـ کويت تا عربستان سعودي
مطالعات رسميِ به عمل آمده در مورد گسترش خطوط راه آهن منطقة حوزة خليج فارس، نشان ميدهد که تسريع در احداث راه آهن بينالملليِ خليج فارس، منجر به گسترش وتوسعة فعاليتهاي اقتصادي ومسافربري بينکشورهاي منطقه ميشود.
درگزارش روزنامة «المدينه» آمده است: 7 سال پيش، طرح احداث شبکة راه آهن منطقة خليج فارس در نشست سران کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس مطرح شد. طول اين شبکه 2000 کيلومتر و هزينة احداث آن 7/5 ميليارد دلار برآوردگردِِِيدکه ازمرز مشترک عراق ـ کويت درمنطقه عبدلي، واقع درشمال کويت شروع مي شود و با عبور از موازات نوار ساحلي عربستان، در نهايت به کشورهاي بحرين، قطر، امارات و عمان ميرسد. با اتصال شبکة راه آهن جده ـ مکه ـ مدينه و مشاعر مقدس، به طول 450 کيلومتر، اين شبکه سهم به سزايي درجابه جايي حجاج و عمرهگزاران خواهد داشت.
تأسيس شرکت حملونقل دريايي، ويژة انتقال حجاج و عمرهگزاران
گروهي از سرمايهگذاران و فعّالان اقتصادي عربستان، در حال بررسيِ تأسيس شرکت حمل و نقل دريايي، ويژة انتقال مسافران، عمرهگزاران، حجاج و توريستها ميباشند و مبلغ پنج ميليون ريال سعودي براي تأمين سرماية اولية آن در نظر گرفته شده است. براساسگزارش عکاظ، هدف از تأسيس اين شرکت، تأمين شناورهاي مدرن و ايمن براي مسافران مي باشد. قرار است اين شرکت کار خود را با 6 شناور جديدِ مدرن و مجهّز به پيشرفتهترين شبکههاي ناوبري جهاني و استانداردهاي ايمنيِ دريايي شروع کند. تعدادي از بانکهاي سعودي و خارجي، آمادگي خود را براي تأمين50% سرماية مورد نياز تأسيس اين شرکت اعلام کرده اند.
طعنة جديد بر شيعيان!
طعنة جديدي که برخي از اهل سنت بر پيروان مکتب اهلبيت^ وارد ميکنند، اين است که: «شما شيعيان آن اندازه که به اهلبيت پيامبر اهتمام داريد به خود پيامبر اهميت نمي دهيد!» . شاهد آنان براين مدعا، حساسيتي است که به زعم آنان شيعيان نسبت به زنده نگه داشتن ياد و آثار اهلبيت^ دارند و ميزان آن بيشتر از مقدار حساسيتي است که نسبت به پيامبر عظيم الشأن ابراز ميکنند؛ مانند آنچه که سال پيش روي داد و بهطور تقريباً همزمان، به مرقد دو امام از امامان اهلبيت^ در عراق و نيز به ساحت قدسي رسول خدا| در اروپا اهانت شد و ميزان اعتراضاتي که شيعيان نسبت به حادثة اول از خود نشان دادند، با اعتراضاتشان نسبت به دوّمي ـ و نيز در قياس با اعتراضات خشمآلودي که اهل سنت به آن کاريکاتورهاي شيطاني از خود بروز دادند ـ بسيار پايينتر بود.
صرف نظر از ميزان صحّت و سقم اين طعنه، آنچه که اکنون و پس از تحرّکات جديد صهيونيستها در قدس، درجهان اسلام صورت پذيرفت، عکس گزارة بالا را به نمايش ميگذارد:
چندي است که اسرائيليها اقدام به حفاريهايي در نزديکي «باب المغاربة» يکي از هفت دروازه ورودي مسجدالاقصي نمودهاند . منابع صهيونيستي هدف از اين کار را انجام تعميراتي بر روي در چوبي اين ضلع از مسجد اعلام کرده اند! درحاليکه واضح است انجام چنين مرمّتي، نياز به استفاده از وسايل دقيق و ظريف دارد تا به ارزش و قدمت محل مورد تعمير، لطمهاي وارد نگردد؛ نه اينکه از ابزارهايي همچون بولدوزرهاي سنگين استفاده شود. بنابراين، کاملاً محرز است که هدف اسراييل «ويراني و تخريب» است و نه «بازسازي و مرمّت».
در پي اين تحرّکات ـ که سابقة حفاريهاي طولاني يهوديان افراطي و اساطيري در زير مسجد الاقصي را نيز دوباره در اذهان و اوساط اسلامي زنده کرد ـ غوغايي در جهان اسلام برانگيخته شد.
گذشته از تجمّعات و اعتراضات شهروندان قدس، که به بازداشت «شيخ زائد صلاح» رهبر جنبش اسلامي فلسطين و 6 عضو همراه وي و انتقال آنان به مکاني نامعلوم و نيز هجوم ارتش صهيونيستي حتي به خانههاي فلسطينيان ساکن در اطراف مسجد الأقصي انجاميد، مسلمانان سراسر جهان نيز نسبت به اين مسأله بهشدت اعتراض کردند؛ تا آنجا که برخي از آنان اعمال فشار بر سازمانهاي بينالمللي را نيز خواستار گرديدند.
اما آنچه در اينجا داراي اهميت است، اينکه همين افکار عمومي اسلامي، در سراسر جهان، نسبت به تخريب مشاهد و آثار اسلامي در حجاز و عراق بيتفاوت است.
بيشک، همانگونه که از ديوارهاي يکي از چند وروديِ مسجد الأقصي تا آن حد مقدس است که اقدام به تخريب آن، احساسات بيش از يک ميليارد مسلمان دنيا را جريحهدار و توجه نهادهاي بينالمللي را به آن معطوف ميسازد، تخريب آثار اسلاميِ قبل و بعد از هجرت، آن هم در مسقط الرأس اسلام و محلّ تولد و زندگي رسول الله| نيز مقدس بوده و بايد حساسيت زيادي در ميان مسلمانان جهان از مذاهب گوناگون را برانگيزد؟
سوگمندانه شاهد آن هستيم که مسلمانان جهان، نسبت به تخريب و توهيني که در سرزمينهاي مقدس اسلامي بر اين بخش از فرهنگ و تمدّن اسلامي ميرود، بياهتمام اند. دراينجا به فهرستي از اين تخريبها و تلاشها اشاره ميکنم:
1. تخريب بخش وسيعي از کوه ابوقبيس درکنار وروديهاي «باب السلام» و «باب علي» مسجد الحرام و ساخت اقامتگاه سلطنتي بر روي آن. دراهميت اين کوه همين بس که علاوه بر وقوف تاريخي پيامبر| بر آن در اولين دعوت خود در مکه، خواندن دعايي در کنار آن، از اعمال حجاج و زائران است.
2. کم اهميت جلوه دادن محلّ تولد پيامبر| در شهر مکه و تبديل آن به کتابخانهاي محقّر. کساني که توفيق زيارت خانة خدا را يافتهاند، ميدانند که در طول شبانه روز، مأموراني در کنار اين محل ايستادهاند تا زائران را از توقف در اين مکان مقدس و تاريخي باز دارند؛ حال آنکه اوّلين ايستگاه ويراني کاخ هاي قياصره و اکاسره همين خانة کوچک بود و خواندن دعاهايي در کنار آن نيز از جمله ادعية وارده است.
3. تخريب بارگاه ائمه و صحابة مدفون در بقيع؛ که بي شک يکي از فجيعترين جنايات ديني و فرهنگي قرن اخير محسوب ميگردد.
4. تخريب کوهي در کنار مسجد النبي| که داراي ارزش ديني و تاريخي است، آنهم جهت کاربريهاي تجاري و ساختمانسازي. (خوشبختانه با اعتراضاتي که درموسم حج امسال صورت گرفت و با دستوري که از سوي «سلطان بن عبدالعزيز» وليعهد عربستان صادر شد، اين تخريب فعلاً متوقف شده است).
5. تخريب حرم امامين عسکريين` در سامرا ؛ شهري که بيشتر جمعيت آن را اهل سنت تشکيل مي دهند.
6. تلاش براي تخريب حرم مطهّر امير مؤمنان علي× و حضرت سيد الشهداء×.
7. تخريب مرقد اصحاب گرانقدر پيامبر و ائمه^ مانند: «سلمان فارسي» و «عبدالله بن موسي الکاظم» در عراق و «مزار سادات» در بعقوبه.
اگر چه مسلمانان دانشمند و روشن ضمير در جاي جاي جهان اسلام، انزجار خود را نسبت به اينگونه اعمال،که عمدتاً از سوي «وهابيون» صورت ميگيرد، اعلام ميدارند؛ اما غالب مسلمانان جهان بهطور عمد يا سهو، از اين پيوند وهابي ـ صهيوني در انهدام پيشينة مسلمانان غفلت ميکنند.
نتيجه آنکه، تمايز شديد و اهتمام هر يک از شيعه و اهل سنت به گوشه اي از تاريخ و فرهنگ اسلامي، نشانة شکاف عميقي است که متأسفانه از لحاظ تاريخي بين آنها وجود داشته و اکنون با توطئة دشمنان و غفلت دوستان، بروز و ظهور يافته است.
به ظاهر، آنچه که تاکنون براي پرکردن اين شکاف صورت گرفته ـ نظير اجلاس گوناگون تقريبي ـ ابداً کافي نبوده و دلسوزان دو طايفه بايد هر چه زودتر تمهيدات عمليتري براي وحدت بينديشند؛ قبل از آنکه سراسر دنياي اسلام، به عراقي فراگير تبديل شود.
شيعهكشي با مشاركت سلفيها در يمن
در مدت كمتر از يك ماه گذشته، نزديك به پانصد تن از شيعيان يمن به دست ارتش اين كشور و نيز نيروهاي مسلّح سلفي و نزديك به «القاعده» به قتل رسيدهاند. تاكنون بيشتر شيعيان، سكوت كردهاند و حتي تحرّك مؤثري براي پايان درگيريها و جلوگيري از قتل شيعيان، از آنان ديده نشده است.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، اين درگيريها كه از سپتامبر 2004 در يمن آغاز شده، تاكنون موجب كشته شدن بيش از هزار نفر گرديده كه بيشتر از شيعيان اين كشورند. درگيريهاي دو هفتة اخير، از شديدترين نوع درگيريهاي نظامي در اين كشور است كه در ميان نيروهاي حامي «عبدالمالك الحوثي» با دولت يمن و اكنون نيروهاي «جيش عدن ابين» كه به كمك نيروهاي دولتي آمدهاند و سومين درگيري نظامي كه شديدترين آن از سال 2004 آغاز شده، رخ داده است.
سايت شورا اعلام كرد: گروههاي سلفيِ جنوب عربستان، كه با شمال يمن و محل استقرار نيروهاي الحوثي و استان «صيده» مجاورت داشتهاند، از استان «ابين» وارد استان «صعده» شدهاند تا با نيروهاي الحوثي بجنگند.
اينگروه به وسيلة «خالد عبدالنبي» كه با دولت همكاري دارد، رهبري ميشود و پس از اينكه سال گذشته در مسجدي در ابين مواردي عليه شيعيان بيان شد، اين گروه جاني گرد هم آمدند.
همچنين روز جمعه، «التومي»، سخنگوي اين گروه در مسجد «زنگبار» اعلام كرد: شيعيان به اصول دين باور ندارند و رهبر آنان حسن نصرالله، رهبر حزبالله است كه به دين اسلام اعتقاد ندارد!
با توجه به اين وضعيت، همة سخنگويان و مقامات رسمي يمن و رهبري آنان اعلام كردهاند كه مردم يمن و استان صيده به خاطر مسائل ملّيگرايي، عليه الحوثي بجنگند! «يحيي الحوثي»، برادر «عبدالمالك الحوثي» كه پيشتر عضو مجلس يمن بوده، پس از مرگ پدرش در سال 2005 مجبور شد به آلمان سفر كند و اكنون دولت يمن قصد دارد از طريق پليس اينترپل، او را كه شخصي ميانهرو به شمار ميرود، دستگير كند. او ديروز اعلام كرد: نيروهاي خارجي سلفي، كه از سربازان مصري، اردني، سوري، سوماليايي و عراقي تشكيل شدهاند، عليه نيروهاي الحوثي به كمك دولت يمن آمده و در جنگ سوم از سال 2004 اقدامات شديدي را انجام ميدهند.
او ميافزايد: دولت يمن هرگونه مداخله و گفتوگو و ميانهروي در اين زمينه را كنار گذاشته و به سركوب شديد شيعيان زيدي ادامه ميدهد.
از سوي ديگر، ارتش يمن اعلام كرده كه شورشيان الحوثي، ساختمانهاي دولتي را به تصرف خود درآورده و همچنين از مدارس و مكانهاي ديگر استفاده ميكنند تا ارتش يمن نتواند به آنان حمله كند.
«علي عبدالله الصالح»، رييسجمهور يمن، ميگويد: شيعيان به دموكراسي اعتقاد ندارند و از پيشرفت كشور حمايت نميكنند و ميخواهند كشور را به عقب بكشانند. اما الحوثي اين نگاه دولت را نميپذيرد و اظهار ميدارد: ميگويند ما به خاطر شيعه بودن به ايران وابسته هستيم و به خاطر مخالفت با عربستان سعودي، ما را به همكاري با ليبي متهم ميكنند، در حالي كه ما كاملاً مستقل هستيم و دولت ميتواند بهجاي برخوردهاي خشونتآميز، با ما به مذاكره وگفتوگو بنشيند و راههاي مسالمتآميز را برگزيند.
گروه او، كه با نام «معتقدان جوان مؤمن» شناخته ميشوند، بر اين باورند دولت يمن که از فساد مالي و تبعيض رنج ميبرد، از غرب و حكومت آمريكا پيروي ميكند و اكنون که توان مقابله با مخالفان را ندارد، از طريق نيروهاي سلفي، قصد نابودي شيعيان مخالف دولت را در سر مي پروراند.
اين در حالي است كه دولت سعودي، اكنون به عنوان حامي اصلي دولتِ يمن در اين زمينه، از هرگونه اقدام براي نابودي شيعيان بهره ميبرد.
پس از آنكه شيعيان در 13 جولاي 2004 تظاهراتي به رهبري «حسين الحوثي» انجام دادند و پرچمهاي حزبالله لبنان و رهبر آن، سيدحسن نصرالله را به نشانة اعتقاد بهآيين او بالا بردند، روزنامة «كريستين ساينس مانيتور» ـ نزديك بهمسيحيان آمريكاـ نوشت: اين افراد كه تظاهرات عليه دولت كمونيستيِ پيشين؛ «عبدالله صالح» را به راه انداختند، هر كدام مبلغ يكصد دلار از سيدحسن نصرالله دريافت كردهاند.
اما در همان سال، «حسين الحوثي» به دست نيروهاي دولتي يمن كشته شد كه پس از آن «بدرالدين الحوثي»، رهبري را بر عهده گرفت كه در ماه مارس سال 2005 دوباره ارتش يمن به آنان حمله كرد که تظاهراتي با دعوت آيتالله سيستاني در عراق برگزار شد، اما صداهايي كه بايد از اين دست به گوش جهانيان براي اين شيعيان بيدفاع شنيده شود، به گوش نرسيد.
با درگيريهاي سوم كه از 25 روز پيش در استان صيده آغاز شده، مجلس يمن دستور داد حملة همهجانبهاي براي نابودي مخالفان انجام شود. تاكنون خبرهاي رسيده از قتل چهارصد نفر، اطلاع ميدهد كه در بين آنان، حدود دويست نيروي ارتش و تعداد بسياري از مخالفان و غيرنظاميان ديده ميشوند.