معناى نوفهمى و نوآورى
نوفهمى و نوآورى در اجتهاد, به معناى اختراع دين جديد و تأسيس فقه نو, بر اساس يك سلسله بافته ها و يافته هاى ذهنى, سليقه ها و نيست.مجتهد نوآور نمى خواهد بگويد: دين در دشواريها و گرفتاريهاى اجتماعى كارآيى ندارد و هرگز بر آن نيست كه از اصول ثابت اسلامى چشم بپوشد و يا به ساحت قدس گذشتگان صالح, جسارت كند; چه اينها خلاف ضرورت دين و مورد منع و نهى شرع مبين هستند. ثبات دين, غناى منابع فقه, توانمندى احكام اسلامى در اداره زندگى انسان و جامعه, از گهواره تاگور, به بهترين وجه ممكن و مترقى ترين شكل, در همه روزگاران, جاى انكار ندارد.معناى اجتهاد و نوفهمى و نوآورى عبارت است از : كوشش در جهت فهم عميق و دقيق دين.نوفهمى و نوآورى در اجتهاد, يعنى به كارگيرى تمام توان در حدّ امكان, رنج فراوان براى فهم سنت و قرآن و استنباط و استخراج احكام.اجتهاد مشروع و بلكه لازم و ضرورى در فرهنگ ما, چيزى جز رجوع پياپى به منابع و دليلهاى شرعى و تلاش و دقت جهت برداشت نو و فهم جديد نيست.كشف حكم و مطلب بى سابقه آميخته و قرينِ با حقيقت, اجتهاد است.مقتضاى باور به استعداد و ظرفيت پايان ناپذير منابع احكام و دليلهاى شرعى, چون كتاب و سنت و لازمه مشروع بون اجتهاد و ضرورت استمرار و باز بودن باب آن و پذيرش اصل خدشه ناپذير (ما من شىء الاّوله اصل فى الكتاب والسنة) و ديگر اصول و مبادى مسلّم و ضرورى دينى, پايبندى به نوفهمى و نوآورى به معناى برداشت نو و فهم جديد از اين دليلهاى شرعى است.مدار و مورد نوفهمى و نوآورى
نوفهمى و نوآورى و كشف احكام جديد, مربوطِ به برداشت از منابع احكام و فهم دقيق و عميقِ دليلهاى شرعى, مانند كتاب و سنت است.نوفهمى و نوآورى, از مقوله تعقل و مربوطِ به درايت است. رؤيت و روايت, نوآورى و كشف و اكتشاف جديد ندارد.مجموع آيات قرآنى در حدود شش هزار و ششصد و اندى و نيز سنت, چه نبوى و چه ولوى, همواره در طول چهارده قرن, در فراروى صدها, بلكه ميليونها انسان معتقد و دين باور بوده و هست. بسيارى از مسلمانان, بسيارى از آيات و روايات را از بَر بوده اندو در مورد آيات, از اصل, معنى ندارد كه كسى آيه اى را بيابد و آن را كشف كند كه تاكنون كسى بر آن آگاه نشده باشد و درباره روايات نيز , بسيار بعيد است كه كسى روايت يا رواياتى را بيابد كه تاكنون از ديد تيز محدثان پوشيده مانده باشد, بويژه پس از باب باب كردن روايات در جوامع چهارگانه و پس از نگارش جوامع سه گانه واپسين: وافى, وسائل الشيعه و بحار الانوار و انتشار كليه واژه هاى حديثى و در نهايت روى كار آمدن صنعت و تكنولوژى پيشرفته كامپيوتر.مگر كتابى كه تاكنون ناپديد و ناياب بوده است, مانند مدينة العلم شيخ صدوق و ديگر كتابهايى كه از بين رفته اند و در دسترس نيستند كه كسى آنها را بيابد و روايات جديدى را كه تاكنون به گوش كسى نخورده, عرضه كند.بنابر اين نوآورى و يافتن و يابيدن در مورد روايت معنى ندارد.نوفهمى, بازفهمى, نوآورى, كشف جديد و مربوطِ به درايت است.چه بسا آيه يا روايتى كه ساليان سال, در ديد محققان و انديشه وران بوده و بارها و بارها قراءت و روايت شده و در همه كتابهاى روايى چاپ و نشر گرديده وقتى كه در كانون توجه و درنگ و تفكر مدقق و محققِ تيز هوش و باريك بين و با استعداد واقع مى شود, حقيقت و مطلبى را از آن برداشت مى كند و معنايى از آن مى فهمد و حكم و قانونى از آن كشف و استنباط مى كند كه كاملاً نو و بى سابقه است و تاكنون, به ذهن و فهم كسى نيامده است.و نوفهمى به اين معنى و نوآورى در اين جهت, امرى است ممكن و مشروع و بلكه لازم و ضرورى.راز اين همه دعوت به درايت و بسنده نكردن به روايت, اين است كه با درنگ و دقت و خودورزى و درايت در منابع غنى و ژرف دينى, راز حقائق شرعى, به اقتضاى نيازها و به تناسب تواناييها روشن شود.هنر عالم دينى در درايت او, و ميزان دانش هر انديشه ورى, به اندازه فهم و درك اوست.حضرت امير(ع) مى فرمايد:(كونوا دراة ولا تكونوارواة. فان رواة العلم كثير ودراته قليل)1
امام صادق مى فرمايد:
(حديث تدريه خير من الف ترويه.)2
حديثى را بدانى بهتر است از هزار حديث كه روايت كنى.(عليكم بالدرايات لا بالروايات)3
بر شما باد به درايت, نه روايت
حقيقت اجتهاد, درايت است و درايت, يعنى بر اساس موازين علمى از آيه يا روايتى كه همواره در ديد ديگران بوده, حكم و قاعده اى استنباط و برداشت كند كه نو و جديد و بى پيشينه باشد.