خاتون گل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خاتون گل - نسخه متنی

مجید مرادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • به اين فرّ فرخندگي در خورم
    دو دانه جواهر حسين و حسن
    همان تاج بر فرق من باب من



  • بدو گفت من دخت پيغمبرم
    همان تاج بر فرق من باب من
    همان تاج بر فرق من باب من



در شعر شيعي همواره به دو شخصيت بيشتر پرداخته شده است. دختر پيامبر، زهرا(س) و دخترزاده اش، حسين(ع) كه بيش از ديگران سمبل و نماد مظلوميت شيعه اند.




  • ولي خدا و خدايش ولي است
    همان طوق در گردن من علي است



  • همان طوق در گردن من علي است
    همان طوق در گردن من علي است



آدم بر سر شوق مي آيد و به حال آن خانواده غبطه مي خورد. از خداوند مي پرسد: آيا در اين بارگاه مرا هم راهي هست و از اين همه كرامات نصيبي يا نه؟ و چون مي شنود كه اينها از پشت تو در عالم ظهور مي يابند، شادمان گشته و مي گويد تا قيام قيامت همين احترام كافي است كه اينان از پشت من آيند:




  • دلت در وفاهاي عالم وفي
    به عالم به پشت تو ظاهر شوند
    مرا تا قيام قيامت تمام
    صفي گفت با حرمت اين احترام



  • خطابي به گوش آمدش كاي صفي
    كه اينها به پاكي چو ظاهر شوند
    صفي گفت با حرمت اين احترام
    صفي گفت با حرمت اين احترام



ابن حسام اين شاعر شوريده شيعي كه طبع بلندش او را به استغناء از صاحبان زر و ثروت وا مي دارد و نيز طبع و ذوق سرشارش كه برخاسته از عشقي ژرف و زلال نسبت به اهل بيت است او را به مديحه سرايي آنان مي كشاند، در قصيده اي فخيم و زيبا ماجراي مهمان شدن پيامبر(ص) در خانه دخترش را بيان مي دارد كه هر ذوق سالم و پاك انديشي را به تحسين وامي دارد. شاعر ابتدا از وصف طبيعت شروع مي كند و نشاط و تازگي عناصر طبيعت را باز مي گويد. او اين كار را با مهارت و استادي تمام انجام مي دهد به گونه اي كه در هر مصرع اين قصيده مي توان تصويري بديع و معطر دريافت:




  • مجمره پرعود كرد بوي خوش نوبهار
    برقع خضرا گشود از رخ گل پرده دار
    در پس پرده زدلتنگي خود شرمسار
    سنبل تر باز كرد نافه مشگ تتار
    مرغ به زاري نوان برطرف مرغزار
    سرو سرافراخته چون قد دلجوي
    لاله شده جرعه نوش در سر نرگس خمار
    باد رياحين فروش خاك زمين حله پوش



  • باز بر اطراف باغ از چمن گل عذار
    مقنعه بربود باد از سر خاتون گل
    مريم دوشيزه بود، غنچه زآبستني
    سرو سهي ناز كرد سركشي آغاز كرد
    گل چه رخ نيكوان تازه و ترّ و جوان
    يار ناله كنان فاخته تيغ زبان آخته
    باد رياحين فروش خاك زمين حله پوش
    باد رياحين فروش خاك زمين حله پوش



شعر شيعي در تمام ادوار تاريخ بهترين نمونه از جان گذشتگي و اخلاص و فروتني در برابر حق است كه در آن شائبه اي از ريا، و يا طمع نان و اشتهاي مقام و نام ديده نمي شود.

/ 12