آغاز «سير» نويسي در سده پنجم: - اباضیه و تاریخنگاری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اباضیه و تاریخنگاری - نسخه متنی

احمد پاکتچی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آغاز «سير» نويسي در سده پنجم:

احياي مجدد تاريخنگاري اباضي در اين دوره، با تأليف آثاري تحقق يافته است كه بيشتر عنوان كتاب «السير» را بر خود داشته اند. اين دسته آثار را بايد نوشته هايي دانست كه از يك سو داراي ساختار وقايعنگاري و تاريخي و از دگر سو برخوردار از ارزش رجاليند.

به عنوان نخستين اثر از اين دست بايد از نوشته يي از ابو زكريا يحيي بن ابي بكر ورجلاني نام برد كه عالمي از اهالي و رجلان در نيمه دوم سده 5 ق بوده است. اين اثر كه با عنوان كتاب السيرة و اخبار الائمة شهرت دارد، بارها، از جمله در 1979 م به كوشش اسماعيل العربي در الجزاير به چاپ رسيده و ترجمه يي از آن به فرانسه توسط ماسكري8 از اساسي ترين منابع مستشرقان درباره اباضيه بوده است.9 كتاب السيره ورجلاني به نوبه خود مورد استناد مورخان بعدي قرار گرفته و يكي از منابع درجيني در طبقات خود بوده است (مثلاً نك. درجيني، 1/2-3، 108، 195).

ديگر از سير نويسان سده 5 ق، بايد ابوالربيع سليمان بن يخلف مزاتي از عالمان جربه را برشمرد كه مؤلف كتاب «ذكر اسماء بعض شيوخ الوهبيه» از آن ياد كرده (نك: 234) و درجيني در مواضعي از طبقات خود از آن اقتباس كرده است. بكلي عبدالرحمن در مقدمه خود بر طبقات درجيني، به موجود بودن نسخه يي خطي از آن اشاره كرده است. نك: بكلي، ص 10).

«سير» نويسان در سده ششم:

در ميانه سده 6 ق، بايد از عالمي اهل و رجلان، به نام ابو عمار عبدالكافي تناوتي (د پيش از 570 ق) ياد كرد كه در سنت اباضي مغرب به گونه يي مبالغه آميز احيا كننده مذهب اباضي و گردآورنده آموزش هاي پراكنده آن دانسته مي شده است. در ميان عناوين آثار ابو عمار، كتابي با عنوان السير به چشم مي آيد كه نسخه هايي خطي از آن در كتابخانه يي در مزاب (الجزاير) و در دانشگاه كراكوف (مجموعه منتقل شده از لووف) معرفي شده است (نك. لويتسكي، "مورخان"، 36؛ فان اس، «تفحصي ...»10،57؛ بكلي، 10). درباره رابطه احتمالي اين اثر ابو عمار با نوشته يي از او در رجال كه با عنوان المختصر شناخته بوده است، بدون دستيابي بر نسخ ياد شده و مقايسه آنها با قطعات موجود از اين اثر رجالي، اظهار نظر قاطعي امكان پذير نيست.

درباره المختصر گفتني است كه در متن مجهول المؤلف «ذكر اسماء...» (ص 234) اثري با اين عنوان به ابو عمار نسبت داده شده و شماخي با تعبير «كتاب له في الرجال» از آن ياد كرده است (شماخي، 1/112). قطعاتي از اين اثر رجالي ابو عمار توسط درجيني در طبقات (نك. فهرست اعلام) و شماخي در سير (2/102، 104، 232، 234) اقتباس شده و اين اثر، در واقع شالوده اصلي طبقات در جيني را تشكيل مي داده است. عمر النامي در فهرست خود از نسخه هاي خطي اباضي، به نسخه يي خطي از اين اثر ابو عمار اشاره كرده كه عنوان مختصر طبقات المشايخ را بر خود داشته است (نك. فان اس، «تفحصي ...»،57).

ادامه حركت سير نويسي اباضيه در مغرب را مي توان در آثاري همچون سير نفوسة، نگارش مقرين بن محمد بغطوري در گذشته بعد از 599 ق (ذكر: شماخي، 2/189، 192؛ نقل غير صريح: شماخي، 1/112، 128-129؛ براي نسخه خطي، نك. شوارتس، 145؛ بكلي، 10)، كتاب السير، نوشته ابو سهل ابراهيم بن سليمان و كتاب السير، اثر ابو نوح صالح بن ابراهيم (براي نسخه خطي اين دو، نك. بكلي، 10) كه هر دو به تخمين در سده 6 ق مي زيسته اند. اما هيچيك از اين آثار به آن پايه از اهميت نرسيدند كه كتاب السير ابوالربيع سليمان بن عبدالسلام و سياني (سده 6 ق) از آن برخوردار گشت. اين اثر كه در سده هاي پيشين از شهرتي نسبي برخوردار بوده است (مثلا نك. شماخي، 2/113)، هم اكنون نيز دست يافتني است و نسخه يي از آن در كراكوف يافت مي شود (نك. لويتسكي، «شعب اباضيه»11، 79؛ همو، «اباضيه»، 655؛ بكلي، 10). گزيده هايي از اين اثر را لويتسكي در مقاله «چند منتخب منتشر نشده...»12، به چاپ رسانيده است.

/ 9