خبرگزاري فارس: چون اسرار عبادتها در قيامت ظهور مى كند كه روز ظهور باطن افراد و اعمال آنان است، اسرار نماز و روزه و ساير عبادات در قيامت ظهور مى كند اما اگر كسى در دنيا توانست بفهمد حجش مورد قبول يا مردود واقع شده مى تواند به گوشه اى از اسرار حج واقف شود. اولين عمل در عمره تمتع يا عمره مفرده و حج تمتع يا حج افراد، احرام در ميقات است. محرم شدن واجبات و مستحباتى دارد يكى از مستحبات احرام غسل است و براى انجام غسل بايد لباس دوخته را بيرون آورد به اين معنا كه يك وقت انسان لباس چركين و كهنه را از بدن بيرون مى آورد و لباس نو و پاكيزه مى پوشد اما در اعمال حج، علاوه بر اين كار، بدن را شستشو مى دهد. وقتى لباس كهنه و دوخته را از تن در مى آورد يعنى لباس معصيت را از خود دور مى كند و معناى غسل آن است كه گناهان گذشته را با آب توبه شستشو مى دهم يعنى خدايا من ديگر گناه نمى كنم و حتى گناهان گذشته را مى خواهم شستشو دهم. پس سر غسل آن است كه خدايا من همه آن معاصى و گناهان را در پاى توبه تو ريختم و اينك با بدن پاك، قلب پاك و جامه پاك جامه طاعت در بر مى كنم. لذا امام سجاد عليه السلام به گوشه اى از اين اسرار اشاره نموده و فرمودند: شما وقتى در ميقات تنظيف مى كنيد، در حقيقت خود را از ريا و نفاق تطهير مى نماييد. طاهر نمودن بدن، الگو و نمونه اى از تطهير دل و قلب از ريا و نفاق است. آنگاه كه احرام مى بنديد، هر آنچه را كه خداوند متعال بر شما حرام كرده است، شما هم بر خود حرام مى كنيد و متعهد مى شويد كه در مرز حرام راه نرويد. اينكه احرام مردان در لباس مخيط و دوخته صحيح نمى باشد چون مى خواهد به انسان تفهيم كند او روزى را در پيش دارد كه بايد با لباس ندوخته وارد آن شود و آن روز مرگ است كه كفن در بر مى كند و قيامت با همان كفن ظهور و حضور پيدا مى كند. چون مى خواهند اسرار قيامت را در مناسك و مراسم حج تجلى دهند، از اين رو فرمودند: لباس ساده در بر كنيد كه هرگونه فخر برطرف شود. پس لباس احرام بپوشيد تا سفر مرگ در نظرتان مجسم شود و مسئله مردن و قيامت در حضورتان حاضر باشد. تلبيه مى دانيم كه زبان، قليل الجرم و كثير الجرم است. گناهان فراوانى به وسيله زبان انجام مى گيرد مانند غيبت، تهمت، دروغ، افترا، مسخره كردن و... راز لبيك گفتن اين است كه خدايا! از اين لحظه متعهد مى شوم هرچه را كه طاعت توست بر زبان جارى كنم و از هرچه معصيت است زبانم را ببندم، پس سر لبيك گفتن، زبان به اطاعت گشودن و براى هميشه از معصيت بستن است، لذا متعهد مى شوم كه تا آخر عمر زبانم را براى معصيت باز نكنم.
طواف
يكى از اركان مهم حج، طواف است و طواف يعنى هفت مرتبه دور خانه كعبه گرديدن و هر دورى را شوط گويند پس طواف عبارت از هفت شوط است. كعبه تمثل عرش است. كعبه در محاذات بيت معمور و عرض خدا واقع است. خداى سبحان براى اينكه انسان فرشته خو شود و آثار فرشتگان در او ظاهر شود همان طور كه با دستور روزه گرفتن از انسانها مى خواهد از كارهاى حيوانى حذر كنند، همين طور با قرار دادن كعبه در زمين كه محاذى بيت معمور و تمثل عرش خداوند است، به انسانها امر كرده تا برگرد آن طواف كنند و نام خداوند تعالى را زمزمه كنند و براى خود و ديگران از خدا آمرزش بخواهند و اينگونه به ملائكه عرش الهى اقتدا كنند و به آنها شباهت پيدا كنند چون فرشتگان بر گرد عرش طواف مى كنند و خداوند متعال را تسبيح و براى مومنان طلب آمرزش الهى مى كنند.
نماز طواف
نماز طواف بايد پشت مقام ابراهيم خوانده شود اما ظاهر نماز طواف اين است؛ انسان در مكانى كه ابراهيم عليه السلام ايستاده، به نماز ايستد ولكن باطن نماز آن است كه مكانت حضرت ابراهيم خليل را دريابد و نمازى چون نماز حضرت ابراهيم عليه السلام به جا آورد لذا ابراهيم گونه نماز بخواند و بينى شيطان را به خاك بمالد و كسى كه در حال نماز، خلوص، خضوع و حضور قلب ندارد و گرفتار وساوس است در جاى حضرت ابراهيم عليه السلام نايستاده و او طعمه شيطان است و شيطان، بينى او را به خاك ماليده است.
تبرك به آب زمزم
مستحب است بعد از نماز طواف مقدارى از آب زمزم بنوشد و مقدارى بر سر و روى خود بريزد و به پيروى از رسول اعظم صلى الله عليه و آله اين دعا را بخواند: اللهم اجعله علما نافعا و رزقا واسعا و شفاء من كل داء و سقم. از خداوند تعالى علم سودمند، روزى فراوان و شفاى از هر بيمارى را طلب كند. امام سجاد عليه السلام از شبلى پرسيدند: آيا هنگامى كه بالاى زمزم آمدى در اين قصد بودى كه خدايا، هرچه طاعت توست پذيرفتم و هرچه معصيت است ترك كردم. لذا زائر عارف به اسرار حج، وقتى كه آب زمزم را بر سر و سينه يا در كام و دهان خود مى ريزد، قصد او اين است كه خدايا، من جام طاعت نوشيدم و جام معصيت را ترك كردم.
سعي
سعى آن است كه از كوه صفا برود به مروه و از مروه برگردد به صفا. به اين معنى كه از صفا به مروه رفتن يك شوط است و از موره به صفا برگشتن نيز يك شوط مى باشد به طورى كه واجب است سعى بين صفا و مروه هفت مرتبه باشد كه به هر مرتبه يك شوط گويند. سر سعي، نيل به صفا و بار يافتن به مروت است به اين معنا وقتى به سوى مروه مى رود، سعى مى كند تا مروت به دست آورد و آنگاه كه رو به جانب صفا دارد مى خواهد خود را تصفيه كند و از صفاى الهى برخوردار شود.
تقصير
تقصير يعنى قدرى از موها يا ناخنها را بزند اگرچه احتياط آن است كه قدرى از موها و ناخنها را بزند. تقصير به مانند سلام در نماز است همان طور كه سلام در اثناى نماز حرام است ولى در پايان نماز واجب مى باشد و با سلام، نمازگزار از حالت نماز خارج مى شود و امورى كه در نماز بر او حرام بود با تسليم و سلام بر نمازگزار حلال مى شود، همان طور تقصير چنين است كه با انجام آن در اثناى اعمال حرام است اما در پايان اعمال واجب است و شخص از حالت احرام خارج شده و انجام آن امورى كه بر محرم، حرام بود، حلال مى شود. وظيفه زنان در تمامى اعمال اعم از عمره مفرده يا عمره تمتع يا حج تمتع تقصير است حتى زنان مخير بين تقصير و حلق نيستند و فقط تقصير در پايان اعمال بر آنان واجب است اما مردم در عمره مفرده مخير بين تقصير و حلق هستند. ولى حلق رجحان بر تقصير دارد چون رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم دو مرتبه براى محلقين كسانى كه سر خود را مى تراشيدند طلب مغفرت مى كند اما براى تقصيركنندگان يكبار طلب مغفرت مى شود.
وقوف در عرفات
اولين مرحله از مناسك حج تمتع بعد از احرام حج تمتع، وقوف از سرزمين عرفات مى باشد و اين عمل از بعد از زوال روز نهم ذيحجه تا غروب شرعى مى باشد. اميرالمومنين امام على عليه السلام درباره راز وقوف در عرفات فرمودند: عرفات خارج از مرز حرم است و ميهمان خدا بايد بيرون دروازه، آنقدر تضرع كند تا لايق ورود به حرم شود. البته اسرار وقوف در عرفات فراوان است از جمله: 1- حج گزار بداند كه خداوند متعال به همه نيازهاى او واقف و بر رفع همه آنها تواناست لذا امام سجاد عليه السلام به سائلى كه در روز عرفه گدايى مى كرد، فرمود: واى بر تو! آيا در چنين روزي، دست نياز به سوى غيرخدا دراز مى كني، در چنين روزى براى كودكان در رحم، اميد سعادت مى رود. 2- حاجى بايد بداند كه خداوند متعال به نهان و آشكار او و حتى آنچه براى خود او روشن نيست، خداوند آگاه است. امام سجاد عليه السلام فرمود: عصر روز عرفه و ظهر روز دهم، خداى سبحان بر ملائكه افتخار مى كند و مى فرمايد؛ اينان بندگان من هستند كه از راه هاى دور و نزديك با مشكلات بسيار به اينجا آمده و بسيارى از لذتها را بر خود حرام كرده و بر شن هاى بيابان هاى عرفات و منا خوابيده و اينچنين با چهره هاى غبارآلود در پيشگاه من اظهار عجز و ذلت مى كنند. آنگاه خداوند به ملائكه اجازه مى دهد تا بر دلها و اسرار حاجيان آگاه شوند. فرشتگان، گروهى را مى بينند كه دل هايشان بسيار نورانى است. خداوند سبحان مى فرمايد: اين گروه، مطيع خدا و پيامبر او هستند. پيامبر را امين وحى مى دانند و معتقدند كه او از نزد خود هيچ نگفته و در همه مسائل و احكام الهى و از آن جمله در امامت و رهبري، سخنان و اقدام هاى او طبق وحى بوده است. يكى از بهترين اعمال در روز عرفه، خواندن دعاى امام حسين عليه السلام در اين روز مى باشد. در اين دعا، امام حسين عليه السلام همان طور كه روش حكومت اسلامى و دولت مكتبى و ظهور ولايت الهى را نشان مى دهد، رسم سلحشورى و سنت سركوبى جنايتكاران را هم ارائه مى كند. در اين روز، از حضور امام زمان عليه السلام غافل نشويم كه هر سال در مراسم حج و به ويژه در عرفات و منا حضور دارند. اميد آن كه حاجيان هر چند اندك بتوانند آن وجود مبارك را بشناسند.
وقوف در مشعرالحرام
پس از غروب آفتاب روز نهم ذيحجه از سرزمين عرفات به سوى مشعرالحرام حركت مى كنند. اما مشعرالحرام جزو محدوده حرم و اولين در ورودى حرم است، لذا كسى كه در عرفات و در روز عرفه به علوم و معارف الهى عارف شده، لايق است كه وارد حرم شده و در راهرو و دالان ورودى آن شبى را بيتوته كند و از همانجا سنگريزه هايى را جمع آورى نمايد تا در روز دهم در منا جمرات و شيطان را رمى كند. راز وقوف در مشعرالحرام آن است كه قلب خود را با شعار تقوا آگاه كند تا قلب او با تقوا شناخته شود و با جمع آورى سنگريزه ها نيرو مى گيرد و خود را مسلح مى كند تا با شيطان به نبرد برخاسته و با طاغوت بجنگد.
سرزمين منا
حاجيان پس از طلوع آفتاب روز دهم ذيحجه به منا مى آيند تا اعمال خاص آن سرزمين را بجا آورند. منا، سرزمين نيل به تمنيات صادق است. منا، سرزمين برآوردن آرزوهاست. منا، سرزمين مطلوبها و خواسته هاست. امام سجاد عليه السلام از شبلى پرسيدند، آيا آرزوهاى ديگران را هم برآوردي، آيا به آن پايه از كمال رسيدى كه مردم از زبان و دل و دست تو آسيب نبينند؟ مردم بايد از دست و زبان حاجى در آسودگى باشند و حاجى نبايد با زبانش كسى را نه به صورت جدى و نه به صورت شوخى و به بهانه طنزگويى اذيت كند و بالاتر از آن، قلب او نيز به كسى آسيب نرساند و صدمه و آسيب قلبى آن است كه انسان كينه كسى را در دل داشته باشد و يا نسبت به كسى حسادت ورزيده و بدخواه او باشد.
رمى جمرات
اولين عمل در سرزمين منا رمى جمره عقبه مى باشد. معناى سنگ زدن به جمره آن است كه من هر شيطان و شيطنتى را رمى كردم، پس اگر انسانى خود جزو شياطين انسانى باشد هرگز قدرت و لياقت رمى را ندارد. پس حاجى متوجه باشد كه آن جمره، شيطان نمى باشد و اين سنگ زدن رمى شيطان و راندن شيطان نيست و شيطان هرگز با هفت سنگ طرد نمى شود، تنها راه در امان ماندن از آسيب هاى شيطان پناه بردن به خداوند متعال مى باشد اما كسى كه غافل باشد از ياد خداوند متعال، شيطان قرين او مى شود و كسى كه شيطان قرين او شد هرگز نمى تواند شيطان را رد كند و چنين كسى حقيقتا اعمال منا را انجام نداده اگرچه ظاهرا انجام داده است و اين شخص به سر رمى جمرات نرسيده است.
قرباني
دومين عمل در سرزمين منا، قربانى كردن است. سر قربانى كردن آن است كه قربانى كننده، گلوى ديو طمع را بريده و او را بكشد. پس قربانى نمودن يعني، طمع را سر بريدن.
تراشيدن موى سر (حلق)
سومين عمل در سرزمين منا، حلق است. موى سر انسان به حسب ظاهر، جمال و زيبايى انسان است. اگر كسى موى سر شخصى را به اجبار بتراشد بايد ديه بپردازد چون زيبايى را از او گرفته است. اما در منا، بايد سر خود را بتراشد و راز تراشيدن اين است كه انسان هرگونه غرور و كبر ومنيت را از سرش به در كند و خود را از هر معصيتى تطهير و تنظيف نمايد.
حج مقبول
رسول اعظم صلى الله عليه و آله و سلم در بيان معيار حج مقبول فرمودند، نشانه قبولى حج اين است كه حج گزار از آن پس، مرتكب گناه نشود اما اگر همچنان به تباهى و گناه تن داد، اين نشان از مردود بودن حج اوست. پس حاجى با انجام مناسك حج، از هر پليدى پاك مى شود. از اين رو مادامى كه به گناه آلوده نگردد، نورانى است. و چون اسرار عبادتها در قيامت ظهور مى كند كه روز ظهور باطن افراد و اعمال آنان است، اسرار نماز و روزه و ساير عبادات در قيامت ظهور مى كند اما اگر كسى در دنيا توانست بفهمد حجش مورد قبول يا مردود واقع شده مى تواند به گوشه اى از اسرار حج واقف شود.