بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ابوالفرج بااين كه از تبارامويان بود مانند بسيارى از آزاد فكران عصر خويش به مذهب تشيع اعتقاد داشت . در كتابهاى خود شعارهاى شيعه را آشكار مى كرد. كتاب او :[مقاتل الطالبيين] قديمى ترين و معتبرترين كتاب در شرح وقايع طف و حوادث عشاورا و ساير مقاتل اولادابوطالب است .افزون براين در كتاب [ الاغانى] همه جا نام امامان شيعه را با سلام و صلوات مى برد واز ذكر مثالب نياكان خود بنى اميه خوددارى نمى كند.ابن شاكر در عيون التواريخ گويد :[ابوالفرج شيعى بود و تشيع خويش را آشكار مى نمود].ابن اثير در كتاب الكامل گويد :[ ابوالفرج شيعى بود واين موجب تعجب است].ذهبى گويد:[ شگفت است بااين كه ابوالفرج از بنى اميه است مذهب تشيع دارد].ابوالفرج حدود هفتاد و دو سال عمر كرد و سراسر عمر با بركت خود را صرف خدمت به علم وادب نمود.وى در سالهاى آخر عمر به بيمارى فالج واختلال حواس دچار گرديد و مطالب را در هم مى آميخت . عاقبت روز چهاردهم ذيحجه سال 356 هجرى در بغداد بدرود زندگى گفت .(كتاب الاغانى قسمت اول از كتاب اول ترجمه دكتر محمدحسين مشايخ فريدنى مقدمه مترجم ) ابوالفرج تاليفات بسيارى داشته است ولى فقط كتاب[ الاغانى] و [كتاب مقاتل الطالبين] و كتاب[ ادب الغرباء] به چاپ رسيده واز ديگر كتب اواطلاعى در دست نيست .ابوالفرج كتاب[ مقاتل الطالبيين] را به سال 313ه.ق در شرح احوال و شهادت اولادابى طالب از جعفر بن ابى طالب تا هفتاد نفرى كه در عهد مقتدر (320295ه.ق ) در زندان او درگذشتند تاليف كرده است .اين كتاب از ماخذ مهم تاريخ خاندان على[ ع] و واقعه طف است كه به سال 1307 در تهران 1353 در نجف و در سال 1949 در قاهره چاپ شده است .مولف درباره كتاب و شيوه گزارشى خود مى نويسد:[ما دراين كتاب به خواست خداى متعال قسمتى ازاحوال آن دسته از فرزندان ابوطالب را بيان مى داريم كه از زمان رسول خدا[ص] تا به امروز كه ما به تدوين اين كتاب دست زده ايم يعنى : ماه جمادى الاولى سيصد و سيزده هجرى به قتل رسيده اند چه آنان كه به وسيله زهر مسموم گشته و چه آنانى كه از ترس سلطان وقت از وطن آواره گشته و در همان آوارگى از دنيا رفته اند و يااگر گرفتار چنگال دشمنان شده و به زندان افتاده اند و در همان زندان بدرود زندگى گفته اند...ما دراين كتاب حداكثراختصار را مراعات كرديم و تا آنجا كه مقدور بودازاطاله سخن تكرار مطالب خوددارى نموديم].دراين كتاب نامها به ترتيب تاريخ وفات آمده است و در تقديم و تاخر شخصيت و فضل ملاك نبوده است . مولف اشعار فراوانى در رثاء و يا مدح اعلام نقل كرده واگر خود آنان شعرى سروده اند اشعارى نيزاز ايشان آورده است . چون خودم مولف از نقادان شعر واز بزرگان شعراء و اهل ادب بوده است روى علاقه اى كه به شعر وادبيات داشته در بسيارى از موارد اختصار رعايت نكرده و گاهى متجاوزاز صد بيت در رثاء يا مدح كسى نقل كرده است .دراين كتاب نام 216 تن كشته شدگان از فرزندان ابوطالب آمده است جعفر بن ابى طالب كه نخستين شهيداز فرزندان ابى طالب است در آغاز و پس از آن ديگر شهدا به ترتيب آمده است .متن عربى اين كتاب كه اكنون در دسترس است پيراسته از كاستيها و اشتباهات نيست ازاين روى استاد محقق جناب آقاى سيدهاشم رسولى محلاتى و على اكبر غفارى به دقت دست به تصحيح و ترجمه آن زده اند. روى اين اساس ترجمه اين كتاب (كه براساس متن تصحيح شده انجام گرفته ) از متن عربى آن صحيح تر و بهتراست .دراين ترجمه تعليقهاى سودمندى در پاورقيها آمده است .البته اسناد طولانى به جز راوى اول و آخر حذف شده اند.ترجمه اين كتاب به نام: [ سرگذشت كشته شدگان از فرزندان ابوطالب] در 691 صفحه با قطع وزيرى به چاپ رسيده است .مترجمان در مقدمه نگاشته اند: