پيشنهاد - باورهای علم دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

باورهای علم دینی - نسخه متنی

مجید کافی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيشنهاد

به هر حال ما، چه موافق علم ديني باشيم و چه مخالف، امروزه به جدّ نيازمند تلاشها و گامهاي عملي در مورد حلّ معضل دوگانگي بين علوم جديد و معارف ديني هستيم كه در ذيل به اختصار بدا نها اشاره مي‏كنيم:

1) تقدس زدايي از علم: در واقع، خود نتايج علوم تجربي براي دين چندان مخرّب نبوده است تا بخواهيم چيز ديگري را جايگزين آنها كنيم، بلكه روحيه علوم تجربي براي دين مخرّب بوده است، به اين معنا كه همه عيب و ايرادها در تقدس بخشيدن به علم و علم‏پرستي13 است. اين علم‏پرستي معرفت‏شناختي است كه به ماديّت وجود شناختي انجاميد، يعني به اين قول كه واقعيت مادي و عالم طبيعت تنها واقعيت عيني و خود بسنده است. مسلما علم‏پرستي معرفت‏شناختي منطقا قابل دفاع نيست. علاوه براين، با غمض نظر از قابل دفاع نبودن ماديت وجود شناختي، انتقال از علم پرستي معرفت شناختي به ماديت وجود شناختي، گذري روان‏شناختي است، نه منطقي.(48)

2) تعيين حدود و ثغور علم: علاج علم زدگي و راه تقدّس‏زدايي از علم، آن است كه حدود و ثغور علم را تبيين كنيم و نشان دهيم كه علم، مشكل گشاي همه‏چيز نيست. علم محدوديتهاي خاص خويش را دارد، چراكه بسياري از امور در قلمرو تحقيق علمي نمي‏گنجد. تعيين حدود و ثغور علم، كاري فلسفي و مربوط به فلسفه علم است.

3) بايد باور كنيم كه علم، فعاليّتي بشري است و فعاليّت فارغدلانه و بيطرفي نيست كه فقط مبتني بر عقل خونسرد، محتاط و منطقي باشد و به مدد پاره‏اي قواعد، از داده‏هايي خاصّ، استقراءهايي فراهم آورد و از آن استقراءها نظريّه‏ها يا فرضيه‏هايي بسازد و آنها را در معرض آزمونهاي عيني تجربي قرار دهد. عالمان با تمام وجود خود، و نه فقط با عقل و نيروي استدلالشان، وارد صحنه علم مي‏شوند و اين نكته‏اي است كه اگر نيك دريافته شود، سطوت و صولت علم در اذهان و ضماير ما كاستي مي‏گيرد و از اينكه علم را به عنوان يگانه مرجع موثق در باب حقيقت و معرفت بپرستيم، رهايي مي‏يابيم.(49)

4) جوامع ديني، به ويژه جوامع اسلامي، بايد در عين تعقيب جريان پيشرفت علم، هويت خويش را نيز باز يابند. جوامع اسلامي به دانشمنداني نياز دارد كه در عين داشتن معلومات كافي در باب معرفت اسلامي، مجهز به دانش جديد نيز باشند تا در عين دفاع از دين، به توسعه علمي جهان اسلام نيز كمك كنند. اين نيز حاصل نمي‏شود مگر با راهيابي وسيع علوم تجربي، به ويژه علوم تجربي انساني، در حوزه‏هاي علميّه، چراكه تفكر علمي اسلامي بايد برخاسته از تماميّت جامعه اسلامي و ساختارهاي فرهنگي آن باشد.

با از بين رفتن تندي و تقدّس علم جديد در طي اين مراحل، به علمي دست مي‏يابيم كه شايد جامع رويكردهاي پيشگفته باشد، علمي كه عالمان آن، جهان هستي را بسي فراختر از عالم طبيعت بدانند و وجود خود را منحصر به ساخت بدن نبينند؛ براي جهان هستي و زندگي خود، معنا و هدفي قائل باشند كه بتواند همه آنچه را كه در اين زندگي انجام مي‏دهند و مي‏بينند، نظم و وحدت بخشد و اين چيزي نيست مگر علم معنوي مورد دفاع و نظر ما كه در جستاري ديگر به آن خواهيم پرداخت.

/ 11