كتاب شناسى توصيفى هرمنوتيك - کتاب شناسی توصیفی هرمنوتیک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کتاب شناسی توصیفی هرمنوتیک - نسخه متنی

الله کرم کرمی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كتاب شناسى توصيفى هرمنوتيك

الله كرم كرمى پور

1 . هرمنوتيك فلسفى, هانس گئورگ گادامر (دانشگاه كاليفرنيا, 1977)

اين كتاب در بخش ها و موضوعات مختلفى به صورت زير تإليف يافته است: فصل اول تحت عنوان قلمرو تفكر هرمنوتيكى, مشتمل است بر جهان شمولى مسإله هرمنوتيك; قلمرو و كاركرد تفكر هرمنوتيك; انسان و زبان; ماهيت و زبان اشيا; معناشناسى و هرمنوتيك; زيبايى شناسى و هرمنوتيك.

در ذيل بحث پديدارشناسى, درباره فلسفه وجودى و هرمنوتيك, مبانى فلسفى قرن بيستم, نهضت پديدارشناسى دانش جهان, فلسفه متإخر هايدگر, هايدگر و زبان مابعدالطبيعه و... سخن مى رود.

ويراستار كتاب (ديويد لينج) در مقدمه اى تحت عنوان ((هرمنوتيك فلسفى گادامر)) از تإثيرى كه روش و تفكر گادامر بر الهى دانان معاصر سخن مى گويد.

2 . نظريه تفسير, پل ريكور (دانشگاه مسيحى تگزاس, 1976)

محتواى كتاب سلسله سخنرانى هايى است كه ريكور به مناسبت صدمين سال تإسيس دانشگاه مسيحى تگزاس بيان كرده است و حاوى چهار مقاله در باب متن, فهم, معنا, نمادگرايى و زبان اختصاص يافته است كه هر مقاله به طور مستقل تحرير شده است. عمده نظر و توجه ريكور به مسإله متن و ماهيت فهم و عمل تفسير اختصاص يافته و سعى كرده است كه زبان و نماد را در فرايند تفسير مورد تحليل قرار دهد. مقدمه كتاب درباره اهميت و جايگاه هرمنوتيك است.

3 . زندگى در دنياىمتن , پل ريكور(1), ترجمه بابك احمدى (نشر مركز, تهران 1373 تهران).

اين كتاب گزيده اى است از گفت و گوهاى ريكور و نيز گفت و گويى كه وى با گادامر در سال 1983 درباره اختلاف تإويل ها داشته است.

كتاب در هفت موضوع سامان يافته است: پديدارشناسى و نظريه ادبى, شعر و امكان, استعاره و روايت, جهان متن, جهان خواننده, آفرينندگى زبان, اسطوره و اختلاف تإويلها.

موضوع محورى كتاب, جهان متن است. در اين ميان ريكور كوشيده از طريق ساختار متن و فرايند فهم, نوعى چندگانه انگارى را عرضه نمايد.

4 . حلقه انتقادى, ديويد كوزنزهوى, ترجمه مراد فرهاد پور (تهران - نشر 1371).

كتاب با موضوعى به نام ((رسالت هرمنوتيك)) از پل ريكور و مقدمه اى از مولف در پنج فصل گردآورى و تنظيم شده است.

موضوعات كلى كتاب مطالبى مثل معنا, متن, قصد, آگاهى, و زبان و فهم و... است مضمون اصلى كتاب, تحليل ماهيت و وضعيت نظرها و ديدگاه هاى در باب دانش هرمنوتيك است. فصل اول گزارش نظرات ا.د.هيرش در باب دلالت, معنا و آگاهى است. فصل دوم ديدگاه هرمنوتيكى گادامر در باب عينيت و تفسير متن و فصل سوم تحليلى و توضيحى در موضوع متن و زمينه و برداشت است.

فصل چهارم حقيقت و نقد و فصل پنجم هرمنوتيك ادبيات است.

ديويد كوزنزهوى كوشيده است نشان دهد كه مى توان ميان تفكر انتقادى فرانسوى, آلمانى و آنگلو آمريكايى, بدون تمايزات ذاتى آنها, رابطه اى با معنا بر قرار كرد. عمده توجه او به گادامر و دفاع انتقادى از منتقدان او است.

5 . علم هر منوتيك, ريچارد ا.پالمر ,ترجمه محمد سعيد حنايى كاشانى (تهران - نشرهرمس, 1377).

كتاب در سه باب و سيزده موضوع نگارش يافته است.

باب اول بررسى و تحليل واژه و نيز دامنه و اهميت علم هرمنوتيك است. باب دوم طرح و تحليل ديدگاه هاى چهار نظريه پرداز بزرگ در مورد دانش هرمنوتيك, يعنى شالايرماخر, ويلهم ديلتاى, هايدگر و گادامر است.

باب سوم به تإويل ادبى در آمريكا, ماهيت آن و سرانجام سى نظر در مورد تإويل مى پردازد.

6 . ساختار و تإويل متن, بابك احمدى (نشر مركز, 1372 تهران).

اين كتاب ـ كه شايد مهم ترين متن فارسى در مورد هرمنوتيك باشد ـ در دو جلد و در موضوعات مختلفى در باب هرمنوتيك و موضوعات پيرامون آن سامان يافته است. جلد اول در بيست و يك فصل, ابتدا مبانى نظريه هاى سه انديشمند پايه گذار نشانه شناسى جديد را يعنى سوسور, پيرس و موريس شرح مى دهد و فصل هاى دوم تا ششم نظراتى را در باب منطق مكالمه, زبان و معنا مورد كاوش قرار داده است. پنج فصل دوم, ذيل عنوان كلى ((بررسى ساختارى متن)) از لوى اشتراوس و ديگران آمده و جلد دوم كتاب, حاوى دو بحث عام, يعنى شالوده شكنى متن و تإويل متن از ژاك دريدا, هوسرل, ريكور, شلايرماخر, هايدگر و گادامر مى باشد. درون مايه اساسى دو كتاب, پروژه هرمنوتيك را از منظر صاحب نظران غرب در باب متن, زبان, فهم, دريافت در حوزه هاى مختلف معرفت مورد بحث, بررسى و نقادى قرار داده است.

7 . مدرنيته و انديشه انتقادى, بابك احمدى (نشرمركز, 1373, تهران).

متن فوق حاوى هفت فصل پيوسته در باب نقد و تفكر نقدى در شكل تاريخى ومعرفتى آن در جهان امروز است: مدرنيته و بحران نقد خرد علمى, متافيزيك و تكنولوژى, ديالكتيك روشنگرى, مدرنيته ناتمام, دانش و اقتدار و پس از مدرنيته. اين كتاب كوششى است براى درك بحث فلسفى در نقد مدرنيته. قلمرو مدرنيته در اين جريان, ((مجموعه فرهنگ و تمدن اروپايى از رنسانس به اين سو)) است. از مدرنيته نوعى ((نوآورى و تجدد)) مراد مى شود; يعنى رويكرد فلسفى واخلاقى براى شناخت امروز, رويكردى در جهت گسست از سنت ها. لذا نقادى و نقدنويسى (به نظر مولف) چيز تازه اى در اين رويكرد نيست.

8 . عقلانيت و نسبى گرايى, ويراسته مارتين هوليس و استيون لوكس (بازيل بلاول 1990).

كتاب در برگيرنده مقالات يازده تن از انديشمندان معاصر پيرامون مسإله معرفت, عقلانيت, معنا و تفسير است. مطالبى مثل نسبيت معرفت, جامعه شناسى معرفت, زبان, حقيقت, عقل, واقعيت اجتماعى سنت و تجدد از مسائل مورد بحث در كتاب است. هر مقاله كوششى است در طرح تازه ترين رإى در باب مسائل فوق از چشم انداز هرمنوتيكى.

9 . هرمنوتيك معاصر, ژوزف بليخر( راتيلج كيگان پاول, 1987).

محتواى كتاب در سيزده فصل, مهم ترين ديدگاه هاى هرمنوتيكى دنياى معاصرى را بررسيده است.

در مقدمه, تحليلى كوتاه در باب هرمنوتيك, تعريف و موضوع آن آمده است. سپس بحثى در پيدايش آن مفهوم در دنياى كهن و عصر جديد عنوان شده است. فصل دوم ديدگاه ((اميليوبتى)) در حوزه روش در قلمرو هرمنوتيك آمده و از همين جهت نظريه او را هرمنوتيك روش شناختى ناميده اند. ادامه كتاب تحليل نظرات يدگر, رودلف بولتمان و گئورگ گادامر و ذيل موضوع ((هرمنوتيك انتقادى)) نگرش هابر ماس, اپل وتفاوت طرز تلقى ها برماس و گادامر پى گرفته شده است. بخش پايانى كتاب, نظريه پل ريكور و مقايسه او با متفكرانى مثل لوى اشتراوس و بولتمان است.

10 . روشهاى تإويل قرآن, دكتر محمد كاظم شاكر (دفتر تبليغات اسلامى, قم, 1376).

مولف در شش فصل ,در موضوع معناشناسى و روش شناسى ((تإويل)) در سه بعد روايى, باطنى و اصولى پرداخته وكوشيده است معناى لغوى و اصطلاحى تإويل و ((تحويل)) را در قرآن مورد مداقه و تحليل قرار دهد.

همين طور معناشناسى تنزيل و تفسير در روايات و درك معناى ظاهر از الفاظ قرآن را بررسى و تبيين مى نمايد. فصل سوم كتاب به ((دانش تإويل در سنت اسلامى)) اختصاص يافته و از روش بيان قرآن و معناى قلب سليم و علم راسخ, سخن به ميان آمده است.

از اهل بيت پيامبر ـ سلام الله عليهم ـ به عنوان اگاهان از تإويل قرآن نام برده شده است.

فصل چهارم, بحث از روايات تفسيرى و تطبيق قرآن به معصومين و مخالفانشان مورد توجه قرار گرفته است. فصل پنجم طرح نگرش مذهب باطنيه و عقايدشان و تفكيك ميان ظاهر و باطن و مصاديقى از تإويلات ذوقى - شخصى تحليل شده است.

فصل آخر اقسام لفظ از حيث ظهور و خفا, تإويل در اصول فقه, الفاظ تإويل پذير و تإويل ناپذير, طرق تشخيص ظاهر از نص و اقسام محكم و متشابه مورد تحقيق و پژوهش قرار گرفته است.

11 . دراسات نقديه فى الفكرالعربى المعاصر.كامل الهاشمى (موسسه ام القرى للتحقيق و النشر, بيروت 1416ه'.ق)

نويسنده در يك مقدمه و چهار مقاله به تحليل و نقد رويكردهاى مختلف در باب معرفت دينى پرداخته و تلاش كرده است كه جايگاه عقل را در تفكر شيعى برجسته نموده و در اين راستا نگرش هاى عابد الجابرى, نصر حامد ابوزيد و محمد اركون را به نقد و چالش كشانده است.

12 . نقد عقل اسلامى, محمد اركون. ترجمه محمد مهدى خلجى (نشر ايده , تهران).

اين كتاب حاوى انديشه هاى محمد اركون در باب تبيين انديشه نقد عقل اسلامى است. وى كوشيده است بر پايه عقلانيت مدرن, نظام انديشه انتقادى مبتنى بر سنت را پايه ريزى كند. به نظر او شكل اساسى تفكر دينى و تجديد حيات فكرى مسلمانان, تمايز ميان عقل دينى و عقل علمى نيست, بلكه دشوارى اصلى در اين است كه چگونه مى توان عقل نقاد را از قيد و بندهاى معرف شناختى اى كه عقل جزمى بر همه فعاليت هاى فكرى و فرهنگى آدمى مى افكند, رهانيد. در ذيل عناوين ((قرائت ها و چالش ها, راست كيشى و عقل الهى و گفتمان هاى بشرى)) ديدگاه خود را به خواننده عرضه مى كند.

13 . هرمنوتيك, ايمان وارتباط بين فرهنگ ها, گئورگ ف. مكلين (واشنگتون. بى تا).

اين كتاب در يك مقدمه و شش فصل تنظيم شده است. ابتدا ماهيت و معناى تاريخى هرمنوتيك مورد بحث واقع شده است. در فصل دوم بحران عقل و توسعه هرمنوتيك مورد توجه نويسنده قرار گرفته و فصل سوم تكوين و پيدايش سنت فرهنگى و ارتباط آن با سنت هاى تاريخى را برمى رسد. فصل چهارم پرداختى به تجربه هرمنوتيكى در سنت هاى فرهنگى است و در فصل پنجم و ششم از هرمنوتيك در فرايند اجتماع و اصلاحات اجتماع سخن به ميان آمده است. و به طور كلى نويسنده كوشيده است بين سنت هاى فرهنگى - دينى با نحوه زندگى اجتماعى, ارتباطى منطقى و معرفتى ناگسستنى ايجاد نمايد.

14 . نقد حقيقت, رولان بارت, ترجمه شيرين دخت دقيقيان (نشر مركز, 1377, تهران).

مباحثى كه در اين كتاب مطرح شده از نوع موضوعات هرمنوتيكى است; بحث از سليقه, وضوح, چند لايه بودن زبان فهميدن و نقد كردن, زبان نوشتار, زبان گفتار, نماد و نمادگرايى و اسطوره. نگرش بارت و تحلى هاى معرفت شناسانه او, وى را در سلك ساخت گرايان و از آنجا به هرمنوتيك نزديك مى كند. او از آزادى نقد در بازنگرى آثار كلاسيك با برداشتى نوطرفدارى مى كند و اثر يا متن را داراى معناهايى چند گانه و چند لايه مى داند كه موجب مى شود نقادان بتوانند در زمان هاى گوناگون از زاويه هاى مختلف درباره آن سخن به ميان آورند. به نظر بارت, هر متن يا اثرى به مثابه نماد است و نماد امرى پندارى يا وهمى نيست, بلكه چندگانگى معناهاست.

15 . هرمنوتيك, كتاب و سنت, محمد مجتهد شبسترى (طرح نو 1375, تهران).

اين كتاب در دو بخش كلى و هيجده موضوع و دو پيوست در پايان, در فرايند فهم متون دينى تإليف يافته است. سخن از وحى خداوند, پيش فرض هاى فقهى فقيهان, جايگاه معرفت فقهى در نسبت با معارف بشرى, رسالت مفسران متون دينى ,انتقادپذيرى و تغيير پذيرى و تحول انديشه ها در برخورد با فهم متون مقدس, بازسازى تفكر دينى, توجه به تاريخ و تجربه هاى زيست شده گذشتگان و اصلاح انديشه دينى از مطالب مطرح در كتاب است.

نويسنده كوشيده است تا نشان دهد كه تفسير و اجتهاد عالمان دين اسلام در فرايند فهم, مشمول اصل كلى دانش هرمنوتيك يعنى استناد تفسير و درك متون بر پيش فهم ها و علايق و انتظارات مفسربوده و هيچ استثنايى در كار نيست. در عين حال در مقام تجويز مندرجات كتاب, عالمان و متإلها دين را بدين نكته دعوت مى كند كه تنقيح تمام عيار پيش فهم ها در هر عصر, شرط اساسى و اصلى هر گونه تفسير و افتاى صحيح دين است و تكامل دانش دين, بدون اين بازنگرى ميسر نيست. برون شدن جهان اسلام از مشكلات نظرى و عملى كه تمدن پيچيده امروز براى آن به وجود آورده, تنها با اين بصيرت وتوجه ممكن مى شود.

16 . يورگن هابرماس, نقد در حوزه عمومى, رابرت هولاب, ترجمه دكتر حسين بشيريه (نشرنى, 1375, تهران).

كتاب در شش فصل و يك مقدمه به موضوعاتى مثل نگرش اثبات گرايى, تجدد و فراتجدد, نظريه تإويل و مجادله ها و مباحثاتى مى پردازد كه در حوزه هاى معرفتى و تاريخى صورت گرفته است.

موضوعات مندرج در كتاب گرچه ممكن است تفاوت هايى با هم داشته باشند, در برخوردهاى فلسفى و تإثير نظريه هاى ادبى بر علوم انسانى و جايگاه انديشه نقدى با هم مرتبط مى شوند. موضوع محورى آن تإملات و نقادىها و مشاجره هايى است كه يورگن هابرس ماس(2) (متفكر آلمانى) با آن روبرو مى شود. وى در حوزه هاى گوناگونى از جامعه شناسى, علوم سياسى, فلسفه و مطالعات فرهنگى صاحب نظر است. نظريه او عمدتا بر اهميت ارتباط و تفاهم تإكيد مى گذارد و نويسنده كوشيده است تا شرح مبسوطى از مباحثات هابرماس در سه دهه 1960 تا 1990 ارائه دهد.

17 . از نشانه هاى تصويرى تا متن, بابك احمدى (نشر مركز, 1371, تهران).

اين كتاب در اين موضوعات سخن گفته است: نشانه و تصوير, نشانه و زبان, نشانه هاى تصويرى, زبان و تصوير, متن و تصوير و روايت و تصوير. بحث از پديدارشناسى نگاه, انواع نشانه ها, انواع دلالت ها, رمز و نماد معنا, تصوير, ارتباطات معنايى, تإويل متن و زبان از مطالبى است كه نويسنده به آنها پرداخته است.

مولف در دو جهت بحث كرده است: يكى ارائه نگرش رمزگان ديدارى و ديگرى, نگرش توليد نشانه هاى تصويرى. به بيان نويسنده كتاب, شرح آغازين امكان هاى نظرى راهيابى به نظريه اى كلى درباره نشانه شناسى ارتباط ديدارى است و سوالات گوناگونى را به پاسخ گرفته است; از جمله اين كه چگونه مى توان به معناى نشانه ها پى برد؟

اگر بخشى از نشانه ها را بر وفق قراردادها پذيرفته ايم, تفاوت تصوير با چشم اندازهاى ذهنى ـ زبانى ما چيست؟ اين معانى چه نسبتى با زبان دارند؟ حقيقت و مجاز چيست؟ متن تصويرى و خواندن يا تإويل آن به چه معناست؟ و به طور كلى قلمرو ارتباط تصويرى تا كجاست؟

18 . تفسير به رإى, نسبيت و هرمنوتيك (مجله كتاب نقد), شماره 6و5, زمستان و بهار 1377).

اين فصلنامه حاوى مقالات و نوشتارى در باب هرمنوتيك و موضوعات پيرامون آن است و عمدتا به تحليل و تبيين موضوع هرمنوتيك از چشم اندازى نقدى مى پردازد. هرمنوتيك معاصر در غرب, هرمنوتيك, لوازم و آثار, نظريه تإويل و رويكردهاى آن, ملاك معنا دارى, شلايرماخر و هرمنوتيك, هابرماس و هرمنوتيك, هرمنوتيك در عرفان ابن عربى, از عناوين آن است.

19. منطق و مبحث علم هرمنوتيك, محمد رضا ريخته گران (نشر كنگره, 1378, تهران).

اين كتاب در چهار فصل, هرمنوتيك و معنا و نيز اصول آن را در دوران يونان باستان, دوران جديد و دوره معاصر, تحليل مى كند. معناى لغوى و تاريخى آن را در اساطير يونان و در نگرش افلاطون و ارسطو پژوهش كرده است. تحليل نظرات ديلتاى و هوسرل در دوران جديد و مباحث تفسيرى از ديدگاه هايدگر, گادامر وهابرماس تحليل شده است. به نظر نويسنده منطق و مبحث علم هرمنوتيك, بحث درباره مبانى نظرى تفسير و تفهيم است.

فصل چهارم و مهم كتاب, امكان تطبيق هرمنوتيك بامباحث تفسيرى مسلمين است. در اين فصل مولف مى كوشد مفهوم هرمنوتيك را در تفكر مسلمانان از ابتدا تا كنون و معناى هر منوتيك و قابل تطبيق بودن آن را با روش هاى تفسيرى در مجموعه معارف اسلامى جست و جو و تحقيق كند. اين كه آيا روش شناسى تفسيرى در باب متون و نصوص دين كاملا منطبق با هرمنوتيك دوران جديد است پرسشى است, كه نويسنده آن را مورد پژوهش قرار داده است و به طور كلى بر اين باور است كه هرمنوتيك به نحو امروزين آن, در تاريخ فكرى مسلمين خصوصا در باب تفسير متون مقدس, وجود نداشته است.

20. نگريستن, گوش سپردن, خواندن,لوى استروس پاريس 1993(3).

اين كتاب يكى از آثار مطرح لوى استروس است. وى در پايان زندگى اش به آنچه كه دوست داشته يا آوايشان را شنيده يا كلامشان را خوانده, توجه كرده است. وى مى كوشد تا آن چيزى را بيابد كه در اين آثار مشترك است. كارهايى كه در نگاه نخست از همديگر بسيار دورند, اما در انديشه فيلسوف انسان شناسى, در يك مسير جاى گرفته اند.

لوى استروس كوشيده است تا ريشه هاى مشترك نگرش هاى هنرى را با هنر بوميانى بيابد كه تمامى زندگى خود را صرف شناخت فرهنگ و نمودهاى آن كرده است. او نشان مى دهد كه چه همانندى ساختارى اين ميان ((دوره هاى متفاوت)) متفاوت فرهنگى مى توان يافت, و چگونه هر دوره به بنيان داورى ما درباره امر زيبا و امر والا شكل مى دهد.

فصل اول اين كتاب درباره آثار و نقاشى هاى پوسن, و فصل دوم درباره نظريه موسيقى رامو و موقعيت آن در تحليل ساختارى آن است. استروس در اين فصل به بنيان زيبايى شناسى دريافت نزديك مى شود. فصل سوم با عنوان ((خواندن ديدرو)) در حد اخلاق آغاز مى شود. در فصل چهارم به قلمرو ساختارگرايى و به ويژه زبان شناسى ساختارى مى رسد. فصل پنجم ((صداها و رنگها)) به رابطه نقاشى و موسيقى مى پردازد و فصل پايانى ذيل موضوع ((نگريستن به ايژه ها)) رابطه هنر و انسان شناسى همراه مى شود.

21. ميشل فوكو, سياست, فلسفه فرهنگ (كرلزمن, نيويورك 1990).

بخش اصلى اين كتاب گفت وگوهاى وكو درباره كنش و خودسياسى و نيز مفهوم مدرنيته است.

اين كتاب به قول فوكو بيش تر ((كاركرد ادبيات)) را به بحث گذاشته است و مى گويد: كه نكته مهم دانستن اين نكته است كه از چه زمانى و چگونه سخنى خاص (مثلا سخن حقوقى ,علمى و يا...) كاركردادى مى يابد. بخش ديگر كتاب ذيل عنوان ((موسيقى معاصر و مخاطب هايش)) مى باشد كه گفتگوهاى فوكو با موسيقى شناس و آهنگساز فرانسوى پيربولز است.

22. حدود تإويل, اومبرتواكو, پاريس 1991.

اين كتاب كه مشتمل بر چهار رساله است, مى كوشد نشانه شناسى را به هرمنوتيك مدرن نزديكتر سازد و نكته هاى نظرى سخن هرمنوتيك را در آثار پيشينيان بدست دهد. موضوعاتى مانند چند معنايى متن ,جدايى تإويل مخاطب از نيت مولف, اهميت مجازهاى بيان در سخن و وابستگى تإويل سخن به قاعده هاى نظريه بيان. اكو در رساله اول ابتدا شرح نظريه و مسائل تإويل را مورد توجه قرار داده است و رساله دوم, ((نشانه شناسى هرمنوتيك)) است. رساله سوم در باب امكان ((تإويل خود متن)) يعنى ((نيت متن)) آمده است. وى ميان ((نيت مولف)) و ((نيت متن)) تفاوت نهاده است.

23. تاريخ ساختارگرايى, در دو مجلد, ف. دوز 1991.

جلد نخست اين كتاب, دوران شكل گيرى ورشد ساختارگرايى را در فرانسه دنبال مى كند و جلد دوم دوران ركود ساختارگرايى را بين سال هاى 1991 ـ 196 مورد بررسى و تحليل قرار مى دهد.

بخش نخست مجلد اول از سال پايانى جنگ دوم جهانى آغاز مى شود و به سرعت به دهه 1950 مى رسد كه در آن جا شخصيت وشهرت لوى استروس برجسته مى شود.

بخش دوم مجلد اول كه سال هاى 1963 تا 1966 را در بر دارد, به گفته نويسنده ((روزگار طلايى ساختارگرايى)) است. بخش سوم درباره درك ساختارگرايان از تاريخ و مخالفت آنان با مفهوم سوژه و سر انجام باور آنان به اين كه ضابطه اى براى فهم واقعيت وجود دارد, مى باشد.

بخش هاى چهارگانه مجلد دوم به نوعى به نگرش هاى ساختارگرايان از سال ها 1967 تا 1977 ادامه مى يابد و موضوعاتى در ذيل زيبايى شناسى, رابطه ((علم ايژه)) مورد توجه قرار مى گيرد.

24. هايدگر و دريدا, ه' رپياپورت, پاريس 1989.

اين كتاب نسبت انديشه هاى مارتين هايدگر و ژاك دريدا را بررسى كرده است, و عمدتا بر دو نكته مهم ((زمان و زبان)) متمركز شده است.

ريپاپورت مى نويسد: كه هايدگر در ويران كردن تاريخ متافيزيك, نقشه اصلى آنچه را كه بايد در نسبت هايدگر ـ دريدا به دنبالش بود, ترسيم كرده است.

25. فلسفه چيست, ژيل دلندو فليكس گتار,ى پاريس 1991.

اين دو نويسنده, در لابلاى اين كتاب دويست صفحه اى كوشيده اند به سوال فلسفه چيست, پاسخ دهند و بيان داشته اند كه فلسفه نه تعمق است, نه انديشه, نه ارتباط; كنش آفرينش مفاهيم است ص 1 كتاب. مطالب اين كتاب از ديدگاه ادبى نيست ,بلكه عمدتا نگاهى است درباره رابطه ادراك حسى با آفرينش هنرى.

26. مكالمه و شالوده شكنى, رويارويى گادامر - دريدا, د. پ ميشل فلدر, پاريس 1981.

اين كتاب بحثى است درباره گادامر و دريدا كه در ((انجمن گوته)) پاريس در 1981 انجام گرفت و در سه بخش تنظيم شده است: بخش نخست بحث اصلى را در بر دارد. بخش دوم مقالات گادامر و بخش سوم تفسيرهاى گوناگون برخى انديشمندان را در بردارد.

در اين كتاب آمده است: ما بايد در گام نخست به سرچشمه هاى مشترك دو آيين شالوده شكنى و هرمنوتيك مدرن دقت كنيم. دريدا و گادامر, هر دو به پيروى از هايدگر منكر آن هستند كه شناخت انسانى منزلگاهى جز زبان داشته باشد. زبان حس كرامندى ماست. گادامر زبان را همين زبان معمولى و زنده, يعنى ابزار مكالمه مى شناسد. زبان راهگشاى كشف يا آفرينش معناست در جريان مكالمه. به نظر دريدا, زبان پيش از آن كه آشكار كننده باشد, پهنانگر است و رويارويى با متن (كه به هر دو پديدارى است كلامى) از باور به وجود معنا با معناهاى پنهان آغاز مى شود. بدين سان تقدمى كه هايدگر براى زبان قائل بود در تكامل فلسفى از دو راه متفاوت رفت. در آثار گادامر و پيروان هرمنوتيك مدرن, تإكيد بر وحدت و معناست; در حالى كه, در آثار دريدا و شالوده شكنان تإكيد بر عدم تعين معنا و حتى به زير سوال بردن معناست.

27. يونانى هاى ما و مدرن هاى آنها, بار باراكاسن, پاريس 1992.

اين كتاب خلاصه اى از خطابه هايى است كه در يك سمينار بين المللى از دهم تا سيزدهم اكتبر 1990 در دانشگاه سوربن پاريس برگزار گرديد. موضوع اين سمينار ادراك امروزى از خردورزى يونانيان باستان است. گردآورنده در صدد بيان اين نكته بوده است كه كدام انديشه گر يونانى, امروزى يا مدرن بوده است, يا آيا آنها به راستى فراتر از افق انديشه هاى روزگارشان مى انديشيدند, ياما آنها را امروزى مى كنيم.

بخش اول كتاب نگرش تعدادى از شركت كنندگان سمينار درباره انديشه يونانى (فلسفه, سياست و علم) است و بخش دوم به طور خاص درباره ارسطو است.

28. پل ريكور, استيفان كلارك, لندن 1990.

فصل نخست اين كتاب درباره اهميت انديشه ريكور در فلسفه معاصر است. در فصل دوم با سنت فلسفى اىكه ريكور در آموزش يافته, يعنى از ((نخستين تإثير پذيرى هايش از انديشه پيشينيان)) آشنا مى شويم. منظور از پيششيان گابريل مارسل, ياسپرس و هوسرل است كه هر سه نقش مهمى در تكامل فلسفه ريكور داشته اند.

فصل سوم بررسى نظر ريكور درباره فلسفه اراده است. فصل چهارم در باب تإويل و رويكردهاى انتقادى ريكور به نظرات فرويد رواشناس است. فصل پنجم درباره هرمنوتيك مدرن است و به مفاهيمى چون متن, سخن, ساختار و نيز به درگيرى ريكور در جدال هاى فلسفى و فكرى دورانش مى پردازد. در فصل پايانى به انديشه هاى سياسى ريكور پرداخته مى شود.

(ـ1- پل ريكور در 1913 در شهر والنس در فرانس (فرانسه) متولد شد. در سوربن فلسفه خواند. او شاگرد گابريل مارسل و در روش فلسفى و هستى شناسى پيرو كارل ياسپرس بوده است. او در دانشگاه هاى بسيارى مثل است داسبورگ, سوربن, نانتر و دانشگاه شيكاگو تدريس كرد از جمله آثار او, كارل يا سپرس فلسفه هستى, گابريل مارسل و كارل ياسپرس امر ارادى و غير ارادى, ايده هاى هوسرل, سويه نمادين شر است. (ص 9 كتاب)

.2 يورگن هابرماسgurgenhabermas ) ) متولد 1929 از موسسين مكتب فرانكفورت و از با نفوذترين فلاسفه علوم اجتماعى است. گفت و گوى اوبا گادامر در باب هرمنوتيك و نقد او يكى از تلاش هاى اوست. براى توضيح بيشتر رجوع كنيد به مجله ((ارغنون)) شماره 8 و 7 ص 417. (ـ3- از اين شماره به بعد از بخش آخر كتاب ((ساختار و تإويل متن, اقاى بابك احمدى. با اندكى تلخيص و تصرف استفاده شده است.

/ 1