مدت باردارى از نگاه مذهبهاى فقهى - مدت بارداری از نگاه مذهبهای فقهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مدت بارداری از نگاه مذهبهای فقهی - نسخه متنی

حسین غیب غلامی هرساوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مدت باردارى از نگاه مذهبهاى فقهى

حسين غيب غلامى هرساوى

از فروع مهم فقهى, كه علماى مذاهب اسلامى, در آن باب سخن گفته و به ابراز رأى پرداخته اند, مسأله كم ترين و بيش ترين مدت حمل جنين است. اين فرع از آن جهت كه داراى ابعاد فردى و اجتماعى است, در پاره اى از ديگر بابهاى فقه, اثر گذارده است. از باب نمونه, فقيهان, به مناسبتهاى گوناگون, در احكام زوجيت و اولاد و فرعهاى بسيار آن در كتاب نكاح, طلاق, ميراث, لعان و حدود و همچنين در حقوق مدنى جديد, به عنوان (احكام خانواده و أُسرهِ) و يا (أحوال شخصيّت) از آن بحث كرده اند.

اين فرع فقهى, در كتابهاى فقهى,جايگاه ويژه اى از مباحث علمى را از آن خود ساخته است.

بى گمان, يك دسته از احكام اسلامى, همانند معادلات رياضى, با زندگى تمامى افراد بشر بستگى و به هم آميختگى يكسان و يكنواخت دارند, اگر در بخشى از آنها نوعى نارسايى و ناهمگونى ديده شود اى بسا كه زمينه هاى وهن دينى و اعتقادى را فراهم و فروع و مسائل وابسته و پيرو ديگر را نيز به همان وزان, مورد ارزيابى و گاه طعن و نفرت ديگران قرار دهد.

مسأله حمل جنين و احكام مربوط به آن در فقه اسلامى, همان گونه كه اشاره گرديد, از مسائل مهم و غوغا برانگيز در حوزه دينى, به شمار مى آيد , و با روند تكاملى و روبه رشد علوم جديد, وارد حوزه علمى و مجامع پزشكى دنيا نيز گرديده است.

با در نظر گرفتن اين جنبه مهم و اين ويژگى اساسى, جا دارد كه عالمان دينى و پرچمداران فقهى, به شكلى ويژه و خوشايند, هنر فقهى را, در نشان دادن منزلت و جايگاه بالا و والاى فقه, به دور از جنجال و هياهوى دنياى مدرن, در چشم انداز اهل فكر و دانش, پا به پاى واقعيتهاى دانش نوين بنمايانند و نظر شارع مقدس را در مسائل مهم دينى و اجتماعى ارائه كنند.

فقه اسلام در برابر خواسته هاى روز و نيازهاى به وجود آمده جامعه هاى بشرى در اثر دگرگونيهاى ژرف عادتها و آيينهاى اجتماعى, نمى تواند ساكت باشد و نمى تواند در برابر پيشرفتهاى علمى واپس گرايد و خود را با آن همراه و هماهنگ نكند.

امروزه, مكتبها و مذهبهاى زنده دنيا, زمانى مى توانند به حيات خويش ادامه داده و ارج و جايگاه حقيقى خويش را پاس دارند و از دستاوردهاى خود نگهدارى كنند كه با روشن گرى, راهنمايى و بيان دقيق حقيقتها, پيرايه هاى جاهلانه و خرافى را از سر راه برداشته و باورهاى خردپسندانه را بگسترانند و بياموزانند. نمى توان باور داشت كه مذهب مبتنى بر باورهاى نادرست و خرافى, بتواند بشر را به سر منزل مقصود رسانده و گره هاى كور اجتماعى را براى او بگشايد.

در تقسيم بندى اولى از مذاهب فقهى رايج , دو دستگاه فقهى بزرگ,در كانون توجه و عمل مسلمانان قرار گرفته كه هر كدام از آنها براى خود داراى افق و طرح و برنامه هاى ويژه اند, يكى از اين دو مذهب فقهى, مذهب فقهى بر گرفته از مكتب اهل بيت(ع) است كه در كانون توجه و عمل شيعه اثنى عشرى است و ديگرى مذهب فقهى بر مبانى رايج اهل سنت است كه در كانون توجه وعمل فرقه هاى مختلف آن است.

اين دو مذهب بزرگ فقهى, ناگزير بايد در عرصه خواسته هاى جامعه هاى بشرى در جهت مصالح و مفاسد آنها قانون بگذرانند و همراهى گام به گام خود را در جهت هدايت جامعه در برهه هاى ويژه ابراز دارند. طبيعى است كه اگر رشته اين هماهنگى در زوايايى از اين پيكره, از هم بگسلند, نمى توان هماهنگى و پابه پايى اين دو ركن اساسى را ادعا كرد.

در اين فرع فقهى كه به شكل ويژه مورد نقد و نظر صاحب نظران علوم اسلامى و علوم پزشكى قرار گرفته, در حقيقت دو ديدگاه و دو نظريه كارشناسانه فقهى توانسته است زمينه استوارى و يا ويران گرى دينى خود را براى فقه و فقاهت فراهم آورد. در بسيارى از كشورهاى اسلامى وغير اسلامى, بر اساس آن نشستها و گفت و گوهاى علمى ترتيب و زمينه بحثهاى ويژه فراهم گرديده است.

براى انسان بسيار جاى تأسف است كه امروز در دنياى پيشرفته و مترقى و همواره رو به رشد پزشكى, با كتابهاى فقهى رو به رو شود كه در آنها ديدگاه هاى باور نكردنى و دور از واقعيت و خرافى وجود دارد و همچنين شاهد باشد كه در حوزه هاى دينى با اصرار تمام بر آن پافشارى و به شاگردان خود تلقين و تعليم مى كنند.

همان طورى كه در اين بحث خواهد آمد و مجامع مهم پزشكى بر آن تأكيد دارند, اظهار نظرهاى فقهاى اهل سنت در كتابهاى فقهى در مسأله مورد بحث به خرافات و اساطير بيش تر همانندى دارد, تا به مسائل فقهى و احكام آن.

نظريه بيش ترين زمان حمل جنين تا چندين سال, نه تنها نمى تواند در شرع و عرف از جايگاه استوارى برخوردار باشد, بلكه زمينه وهن دين را در مجامع علمى به وجود خواهد آورد.

ناگزير, مذهب استوار و پوياى فقهى همواره بايد پندارهاى خرافى و باطل را از قاموس مذهب بزدايد و آن گاه از سرچشمه زلال حقيقتها, تشنگان وامانده در سراب حيرت را سيراب سازد.

نوشته حاضر كه در بردارنده بحث در دو مبناى فقهى اهل سنت و شيعه در مسأله بيش ترين مدت حمل جنين است, گامى است در مسير روشن گرى اين حقيقتها وزدودن خرافات, كه براى فهمانيدن بهتر موضوع بحث, ابتداء بيان نظريه فقهاى اهل سنت در بيش ترين زمان حمل را مقدم داشته و سپس به بيان نظريه فقهى استوار بر مذهب اهل بيت مى پردازيم.

/ 9