زمان و مكان - پرتو اندیشه ارسطو بر حکمت نظری ابن سینا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرتو اندیشه ارسطو بر حکمت نظری ابن سینا - نسخه متنی

حسین لطیفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زمان و مكان

از جمله مقوله ها و گزاره هايى كه همواره مورد بحث و گفت وگوى حكما بوده است مفهوم زمان و مكان است.درباره ماهيت زمان و مكان آراى گوناگونى وجود دارد; از اين گونه كه آيا زمان و مكان وجود دارند يا نه؟ آيا زمان جوهرى است غير مادى يا جوهرى است جسمانى و قابل ابعاد يا از مقوله عرض است و كم متصل غير قارالذات است؟


آيا مكان همان خلأ است يا هر چيزى در طبيعت داراى مكان است؟


در حكمت مشاء وجود زمان و مكان پذيرفته شده است و پيروان اين مكتب براى ثابت كردن اين دو اقامه برهان كرده اند.


در طبيعيات ارسطو و ابن سينا كه اصل و اساس آن مسأله حركت است دو مقوله زمان و مكان هيچ گاه به صورت واقعيتهايى مستقل از اجسام پذيرفته نشده است بلكه در فلسفه ارسطو و ابن سينا اين دو مفهوم هميشه از شرايط عالم جسمانى بوده است.41


در تعريف ارسطو و پيروانش بويژه شيخ الرئيس زمان عبارت است از: مقدار حركت و زمان قائم به ذات خود نيست بلكه به حركت و دگرگونى وابسته است چنانكه ارسطو درباره مفهوم زمان مى گويد:


(ما نه فقط حركت را با زمان اندازه مى گيريم بلكه زمان را نيز با


حركت مى سنجيم زيرا آن دو يكديگر را تعريف مى كنند زمان نشانگر حركت است زيرا كه مقدار آن است و حركت نيز نشانه و مقدار زمان است.)42


و نيز ابن سينا در اين باره مى گويد:


(فهو كم مقدر للتغير و هذا هو الزمان و هو كميته الحركة لا من جهة المسافة بل من جهة التقدم و التأخر اللذين لا يجتمعان.)43


پس آن مقدارى است كه دگرگونى را اندازه مى گيرد و اين همان زمان است و آن عبارت از كميت حركت است نه از جهت مسافت بلكه از جهت پيشى و پسى كه جمع نمى شوند.


ارسطو در طبيعيات بدون اين كه بر وجود زمان اقامه برهان كند به ايرادها و شبهه هاى ناباوران وجود زمان پرداخته و حتى پاسخى نيز بدان نداده است. همين امر سبب شده است كه باورمندان به روشنى و آشكار بودن وجود زمان اين نظريه (بديهى و روشن بودن وجود زمان) را به ارسطو و حتى به ابن سينا نسبت دهند.علّت آن اين است كه در سخنان ارسطو و نيز در پاره اى از سخنان ابن سينا به آشكار و دريافتنى بودن زمان و حركت به روشنى اشاره و وجود زمان بديهى دانسته شده است.


ارسطو درباره آشكار و دريافتنى بودن زمان مى گويد:


(ما حركت و زمان را با هم حس مى كنيم زيرا آن گاه كه در تاريكى چيزى بدنهاى ما را متأثر نمى كند اگر در ذهنهاى ما نوعى حركت نقش بندد بلافاصله زمان را نيز با آن تصور مى كنيم و همچنين هر گاه زمان از انديشه ما بگذرد در مى يابيم كه حركتى نيز با آن همراه است.)44


ابن سينا نيز به پيروى از ارسطو مى گويد: زمان وابسته به حركت است. از اين روى زمان انگاشته نشود مگر انگاشتن حركت. پس هر گاه كه حركت دريافت


احساس نشود زمان نيز احساس نشود چنانكه در قصه اصحاب كهف آورده اند.45


اگراين سخن (آشكارو دريافتنى بودن زمان) درست باشد اين پرسش مطرح است كه ما با كدام قواى نفسانى مى توانيم زمان را درك كنيم. قوه ها و حسّهاى ظاهرى كه توانا به ادراك زمان نيستند. مگر اين كه زمان را از دريافتنيها و حسّ شدنيهاى مشترك بدانيم چنانكه ارسطو در كتاب نفس حركت سكون بُعد شكل عدد و وحدت را از اين گونه امور دانسته است.46 و راس ارسطوشناس معاصر احتمال افزودن زمان را بر اين موارد مطرح كرده است.47


هر چند كلمات ارسطو ناظر به هيچ يك از اين دو نظريه بديهى و نظرى بودن وجود زمان نيست ولى بديهى بودن وجود زمان مورد توجه فلاسفه مشاء واقع نشده است و ابن سينا ضمن پاسخ به شبهه ها و ايرادهاى ناباوران وجود زمان براى ثابت كردن وجود آن اقامه برهان كرده است. يكى از دليلهاى ابن سينا (برهان بر طريق الهيين) است كه براى نخستين بار وى اين برهان را اقامه كرده است:


(در ميان قبليّت و بعديّت ها قبليّت و بعديّتى است كه اجتماع قبل و بعد در آن ناممكن است و ملاك اين تقدم چيست؟


اولاً ذات متقدم نيست; زيرا آن ذات مى تواند مقارن يا متأخر از ذات متأخر شود مثل اب و ابن. ثانياً ملاك تقدم نفس عدم ذات متأخر هم نيست;زيرا عدم ذات متأخر ممكن است حتى متأخر از خود او هم بشود مثلاً اگر شىء موجودى معدوم شود همين عدمى كه متقدم بود متأخر مى شود. پس بايد چيزى باشد كه قبليّت عين ذاتش باشد يعنى ذاتش عين قبليّت و بعديّت باشد يعنى بايد به حقيقتى برسيم كه حقيقت عين تصرم و عين حدوث دائم و انقضاء پيوسته و مدام باشد. اين همان زمان است.)48


/ 31